جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 17
نویسنده:
علی علم الهدا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله مشهوری بودن گزاره‌های اخلاقی در نگاه شیخ با عقلی دانستن آنها از سوی وی دارای یک نوع تعارضی می­باشد که به دنبال آن نقدهایی به مبانی اخلاقی ابن­سینا از سوی منتقدان مطرح شده است. نگاه عمده در معاصرین جهت ارائه برون رفت از این تعارض به این گونه است که مشهوری بودن گزاره‌های اخلاقی ناظر به ساحت منطقی این قضایا است و عقلی بودن قضایای مزبور مربوط به ساحت معرفت‌شناختی و فلسفی احکام اخلاقی می‌باشد. این مقاله نشان داده است که از طرفی تفکیک میان ساحت منطقی و فلسفی در قضایای اخلاقی به تنهایی نمی‌تواند ثابت نماید هیچ پیوند منطقی میان این دو برقرار نیست. از طرفی دیگر می­توان نشان داد: ساحت وجود‌شناختی و معرفت‌شناختی در گزاره‌های اخلاقی(علیرغم تمایز و استقلال)کاملاً مرتبط با یکدیگر هستند و همین امر می‌تواند نشانه‌ای برای ارتباط ارگانیک ساحت منطقی و ساحت معرفت‌شناختی در این گزاره‌ها تلقی شود (برخلاف آنچه معاصران برآن تأکید دارند). همچنین با توجه به تعریف و شاخصه‌هایی که تفکر سینوی برای گزاره های اخلاقی به عنوان قضایای مشهور خاص حقیقی مطلق بر می‌شمارد، قطعاً این گزاره‌ها نمی‌توانند عقلی محسوب شوند و لذا مشهوری بودن و عقلی بودن در نگاه اخلاقی ابن­سینا در تعارض آشکار با یکدیگر قرار دارند.
صفحات :
از صفحه 213 تا 230
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از لوازم منطقی اقبال به معیارهای عقلانیت گفتگوی سنت­های دینی، حداقل، دوری از نگرش انحصارگرایانه نسبت به سنت دینی خودی در مقام گفتگو است، زیرا لازمه مواجهه منطقی با واقعیات و حقایق ادیان دیگر، تقدس­زدایی از آموزه­ های سنت خودی، پذیرش امکان وجود برخی حقایق در آن سنت­ها و آمادگی عقلانی برای پذیرش حقایق محتمل آنها و امکان برخی خطاها یا کاستی­های سنت دینی خودی است. در مقابل انحصارگرایی دینی مهم­ترین مانع چنین اقدام متهورانه عقلانی است، زیرا پیش­ فرض مهم انحصارگرایی دینی، باور به انحصارِ حقانیت و نجات در سنت دینی خودی و محرومیت دیگر سنت­ها از آن است. چنین نگرشی پیروان سنت خودی را بی ­نیاز از شناخت عقلانی و واقع بینانه ادیان دیگر و مستغنی از گوش سپردن به حقایق آنها تربیت کرده و آنها را ترغیب می­کند تا با استفاده از روش­های نرم افزاری، مانند: مبلغین مذهبی، سخت افزاری، مانند: جهاد مقدس، پیروان ادیان دیگر را به عنوان کفار به حقیقت سنت دینی خود دعوت نمایند. بنابراین نگرش انحصارگرایی دینی، گوشی برای شنیدن حقایق و چشمی برای دیدن زیبایی ­های ادیان دیگر ندارد. پس از این منظر گفتگوی عقلانی و منطقی سنت­های دینی بسیار مشکل است. راه برون­رفت از این بحران، دست کشیدن از انحصارگرایی و اقدام به تقدس ­زدایی از آموزه ­های سنت دینی خودی و استقبال از حقایقی است که ممکن است در دیگر ادیان، هم سو یا درکنار سنت دینی خودی ما وجود داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 273 تا 292
نویسنده:
فاطمه مهرزاد صدقیانی، مسعود علیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله نشان خواهیم داد که نسبت والایی و اخلاق در دوره‌ی پیشانقدی تفکر کانت شکل فلسفی نظام‌مندی ندارد و علت آن را می‌توان در این دو چیز جست: اولاً در این دوره احساس زیبایی‌شناختی و احساس اخلاقی متمایز از یکدیگر نیستند و برحسب یکدیگر تعریف می‌شوند. ثانیاً اخلاق مبتنی‌بر احساس است، نه عقل عملی محض و اصل پیشین آن. کانت در مشاهداتی در باب احساس امر زیبا و امر والا انسان‌ها را فرامی‌خواند تا اصول اخلاقی‌شان را بر عاطفه‌ی کلی بنا کنند. این اصول هرچند کلی‌اند، اما قوعد نظری نیستند و هر فرد باید آن‌ها را با رجوع به قلبش بیابد. این اصول همان احساس زیبایی و کرامت طبیعت انسان است. در ملاحظاتی بر مشاهداتی در باب احساس امر زیبا و امر والا با آن‌که در تفکر کانت نسبت‌به اخلاق دگرگونی‌هایی صورت می‌گیرد و عناصری وارد آن می‌شوند که بعداً در دوره‌ی نقدی پایه و اساس قرار می‌گیرند، اما او هم‌چنان معتقد است که احساس اخلاقی نوعی احساس لذت و درد است که نسبت‌به آن منفعل نیستیم و می‌توانیم فعالانه در آن مداخله کنیم. علت آن هم برخوردار بودن از آزادی اخلاقی است.
صفحات :
از صفحه 335 تا 352
نویسنده:
مرتضی مردیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معمولاً تبیین علمی برابر با شناخت علل دانسته می‌شود. برخی به دلایلی در اینْ تردید روا داشته‌اند، با وجود این به‌نظر می‌رسد که هم در تأملات عقل سلیم و هم در بررسی عمیق و تخصصی شناخت، کماکان روال غالب به نفع این فتوا می‌دهد که ما به ‌ازای درک تبیینی اغلب همان تعلیل یا کاوش علل است، اما علت‌کاوی و علت‌یابی کار آسانی نیست. این مقاله در مقام تقویت این ایده است که مشکل اصلی تبیین علّی در دنیای علم بیشتر مشکلی عملیاتی ناشی از دشواری تشخیص شبکۀ علل است، نه خود اصل علیت و ارزش معرفت‌شناختی آن. دشواری اصلی تبیین علّی و پیش‌بینی‌بردار برآیند، یا تعیین برونداد و معلول نهایی، عمدتاً نهفته در کثرت، تنوع، همکنش، و دینامیزم علل و عوامل دخیل در یک فرایند علّی است، که شبکه‌ای می‌سازد که تشخیص و تفکیک و تجمیع و برآورد و محاسبه بردارهای مؤثر در آن اغلب دشوار و گاهی عملاً ناممکن می‌نماید. رشد کند علم (نه فناوری)، حضور نظریه‌های رقیب، نگاه احتمالاتی، و تبیین‌های موقت و مردد و کم توان در علم بیشتر به این دشواری آزمایشگاهی مربوط است تا به مشکل معرفت‌شناختی اصل علیت.
صفحات :
از صفحه 315 تا 333
نویسنده:
محمدرضا عبدالله نژاد، خدیجه قلی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نبود یک فصل یا مدخل مجزا در باب «صدق» در نقد عقل محض، وجود برخی عبارات و‌‌ اظهارات مبهم، پیچیده و‌‌ تفسیربردار درباب صدق در برخی بخش­های آن اثر و شکل­گیری تفسیرهای افراطی‌‌ ضد و نقیض راجع به این اظهارات از جانب برخی شارحان و مفسران کانت، از جمله موانع مهم پیشروی کانت پژوهان معاصر در زمینه ارائه یک دیدگاه واحد، منسجم و شفاف در باب نظریه صدق کانت بوده است. بنابراین، پرسش از چیستی صدق در نقد عقل محض به یک مسأله اساسی در میان کانت پژوهان تبدیل شده است. پژوهش حاضر، با تحلیل تلقی جدید کانت از «حکم» بعنوان یک نسبت معرفتی (و نه منطقی) میان تصورات، و نیز، بدون تمایل بی مورد به یکی از دو دیدگاه افراطی رایج در زمینه نظریه صدق کانت (که یکی کانت را به عنوان مدافع نظریه سنتی مطابقت صدق و دیگری کانت را مخالف نظریه مطابقت و بنیانگذار نظریه انسجام صدق قلمداد می کنند)، بر این نکته مهم تأکید می کند که ساختار کلی نقد عقل محض ایجاب می کند که نظریه سنتی مطابقت صدق نه کاملاً کنار گذاشته شود و نه کاملاً به آن صورت سنتی و رایج پذیرفته شود. به عبارت دیگر، نقد عقل محض، با اصلاح و تکمیل نظریه سنتی مطابقت صدق، پایه­های یک نوع تلقی جدید از صدق را بنا گذاشته است که می­توان آن را «نظریه استعلایی‌‌ مطابقت صدق» نامید. مطابق با این تلقی جدید، صدق جزء شرایطی است که یک حکم(Judgment) یا یک شناخت(Cognition) بدون آن نمی­تواند مطابق با متعلق اش بوده و تبدیل به یک معرفت عینی شود؛ تصورات تشکیل دهنده یک حکم یا شناخت تنها به شرطی می­توانند تبدیل به معرفت صادق یا حکم تجربی عینی شوند که در مطابقت با تجربه ممکن (یعنی اصول و قواعد کلی و پیشینی تجربه) تألیف یافته باشند.
صفحات :
از صفحه 187 تا 212
نویسنده:
فرشاد توحیدنیا، علیرضا جلالی، حسین واعظی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تخریب محیط‏زیست به دلیل پیامدهای ناگواری که برای بشر به همراه داشته است، تبدیل به یکی از بزرگترین چالش‏های دنیای معاصر شده است و برای بقای کل نظام طبیعت از جمله انسان هیچ موضوعی مهم‏تر از حل این مسئله نیست. این بحران نخست در غرب آغاز شد و پس از آن با ورود تجدد به شرق در سطحی جهانی مطرح شد. از نظر نصر علت این امر تقدس­زدایی تدریجی از طبیعت است. اندیشمندان برای حل بحران محیط‏زیست راهکارهایی ارائه داده‏اند که اغلب برگرفته از مهندسی محیط‏زیست است. وی بی آنکه منکر ارزشمندی این راه‏حل‏ها باشد شیوه علمی را به تنهایی حلال مشکلات نمی‏داند، زیرا بر این باور است که خود علوم تجربی در برابر این بحران مسئول است. وی رویکردی مابعد الطبیعی را بر می‏گزیند و او معتقداست که تنها با احیای معرفت قدسی طبیعت می‏توان از این مشکلات رهایی یافت. هر چند بعضی از متفکران مسلمان، طبیعیات سنتی را در دوران معاصر خالی از فایده می‏دانند ولیکن سنت­گرایان بر این باورند که سنت اسلامی واجد منابعی غنی برای تبیین فلسفه علوم است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به گرداوری اطلاعات کتابخانه‌ای پرداخته و این دیدگاه را مورد تحلیل قرار داده است. هدف این پژوهش نقد و بررسی ابعاد فلسفی بحران می‏باشد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد: با این احیاگری هم اصول اخلاقی درخصوص طبیعت تحکیم می‏شود و هم نیاز انسان متجدد به ایجاد ارتباط معنوی با طبیعت برآورده می‏شود. براین اساس این نظریه می‏تواند به عنوان یک راه‏حل دارای ارزش وجایگاه ممتاز باشد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 116
نویسنده:
عبدالله نصری، مختار موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه ابن‌سینا به اقتفای فلسفه فارابی با تدقیق در آرا، حکمای یونان باستان، شالوده حکمت اسلامی و از پایه های مهم و اساسی حکمت متعالیه به شمار می رود. نسبت میان فلسفه سینوی و صدرایی همچنان مستعد و نیازمند پژوهش های موضوعی متعدد است. در این پژوهش آرا، ابن سینا و ملا صدرا در خصوص رئوس ثمانیه مورد بررسی مقایسه ای و تحلیلی قرار گرفته است. از میان رئوس ثمانیه به جهت اهمیت بر چهار موضوع "تعریف فلسفه و اهمیت آن" ، "مبادی و مسائل فلسفه" ، " جایگاه فلسفه در میان علوم" ، و "منفعت و مرتبت فلسفه" تاکید شده است. نظر این دو فیلسوف در مورد رئوس ثمانیه فلسفه با وجود برخی اختلاف نظرها عمدتا همسو و موافق هم است. اگرچه مباحث رئوس ثمانیه آغاز ورود به فلسفه و به نوعی نگاه از بیرون به فلسفه و معرفت درجه دوم محسوب می شود، با این حال صدرا در بسیاری موارد برآراء ابن سینا نظر داشته و عمدتاً با نگاه سینوی آن را مورد نقد و تحلیل قرارداده است و علیرغم قوت برهانی فلسفه سینوی، گاه، به دلیل ضیق دستگاه مفهومی آن، مجبور به بهره گیری از حکمت متعالیه شده است؛ از این رو می توان گفت نه در تنها در مدخل فلسفه، بلکه در آراء فلسفی، اگر قوت برهانی فلسفه سینوی با غنای مفهومی حکمت متعالیه توام شود میراث فلسفی مقتدر و کارآمدتری برای مساهمت در گفتگوی فلسفی معاصردر اختیار خواهیم داشت.
صفحات :
از صفحه 353 تا 373
نویسنده:
مسعود امید، بهزاد حسن پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
من استعلایی یکی از عناصر اصلی و بلکه اصل عالی در نظام فلسفی کانت است. یکی از شیوه ­های وررود به مسئله­ من استعلایی و تحلیل و بررسی آن در فلسفه ­کانت، نگاه سلبی به آن می­باشد، زیرا در برخی مواقع، نگاه یا رویکرد سلبی به مسائل می­تواند راهگشای نگاه ایجابی باشد. در این نوشتار نخستین گام سلبی مربوط به مقایسه منِ استعلایی کانت با دیگر نظریه­ ها در باب من از قبیل من متافیزیکی، من تجربی، من عرفانی، من فیزیولوژیک و من پراگماتیک است تا نشان داده شود که من استعلایی از نوع یا مشابهِ هیچ یک از موارد مذکور نیست. در مرحله ­ی بعدی در دومین گام سلبی به برخی از مهم­ترین ویژگی­های سلبی من استعلایی پرداخته شده است، از قبیل اینکه من استعلایی: 1- سوژه­ای تجربی نیست. 2- از سنخ مفهوم نیست. 3- از سنخ تصور نیست. 4- از سنخ شهود نیست. 5- از سنخ مقوله نیست. 6- فاقد محتواست. 7- فاقد جنبه­ آنتولوژیک و هستی­شناسانه است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
نویسنده:
بهناز صادق زاده اسکوئی، محمود صوفیانی، عصمت مهرابی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سرطان یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در دنیاست. ویژگی مقاومت به درمان و پیشرفت سریع آن یکی از دلایل بالا بودن میزان مرگ و میر ناشی از آن است. مبتلایان پس از شنیدن خبر ابتلا به این بیماری به شدت روحیه خود را از دست می­دهند که خود این مسئله در روند درمان تاثیر منفی دارد، اما آنچه که در زندگی چنین بیمارانی قابل تامل به نظر می‌رسد عارضه افسردگی حتی پس از درمان کامل بیماری است. پس از شنیدن خبر ابتلا به این بیماری صعب العلاج، علاوه بر خود فرد، خانواده و اطرافیان وی نیز دچار تشویش و نگرانی می‌شوند و تا پایان دوره درمان از بیمار حمایت همه جانبه می­کنند غافل از اینکه چنین حمایت ناگهانی و در اکثر موارد نابجا می­تواند اثرات زیانباری را در پی داشته باشد. ما در این مقاله خواهیم کوشید از منظر فلسفه پزشکی، روان­شناسی، و فلسفه به مثابه درمان و مراقبت، وضعیت بحرانی این بیماران بهبود یافته را مورد واکاوی پدیدارشناسانه و توصیفی قرار دهیم تا راه برای آگاهی از وضعیت بنیادین و وجودی چنین بیمارانی گشوده شود زیرا ناسازگاری و یأس بعد از بیماری رابطه اساسی با این وضعیت وجودی بنیادین دارد.
صفحات :
از صفحه 139 تا 158
نویسنده:
وحید غلامی پورفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ابژه­های داستانی مانند «سیمرغ» و «رستم» یا «هملت» و «هلمز» همواره برای منطق ­دانان و نظریه­ پردازان‌‌ ادراک گرفتاری آفریده­ اند. ریشۀ گرفتاری در اینجا است که از سویی دربارۀ این ابژه ­ها می­اندیشیم یا دربارۀ آنها گزاره­ هایی صادق پیش می­نهیم و از سوی دیگر ناتوان­ایم از این که آنها را در جهان پیرامون خود بیابیم و نشان دهیم. بدینسان گروهی بر آن­ هستند که به هیچ رو چیزی همچون ابژه ­های داستانی در کار نیست و تنها فریبی زبانی ما را به پذیرش آنها وامی­دارد. با این همه گروهی دیگر، که خود را از پذیرش این ابژه ­ها ناگزیر می ­یابند، در پی آن بوده­ اند تا شیوۀ هستی آنها را بررسی کنند. اینان یا ابژه ­های داستانی را ابژه­ هایی انتزاعی و ایدئال شمرده ­اند یا ابژه ­هایی ممکن یا حتی ابژه ­هایی ناموجود. با این همه، کار هر دو گروه با گرفتاری­ هایی رویارو بوده ­است. در این میان، اینگاردن گره کار را در این می­بیند که هستی ­شناسان تاکنون یکی از نحوه­های ممکن هستی را نادیده­ گرفته ­اند. بدینسان، او به بازنگری در نحوه ­های هستی می­پردازد و از این رهگذر، هم برای ابژه ­های داستانی جایی باز می­کند هم برای آثار هنری و دیگر ابژه­های فرهنگی. او ابژه­ های داستانی را دارای نحوۀ هستی محضاً قصدی می­ شمرد. بدین معنا که هستی آنها، گرچه متعالی از آگاهی است، از جهات گوناگون به کنش ­های آگاهی وابسته ­است. در این نوشته نخست از نگرش ­های پیشین یاد می­کنیم و سپس رای اینگاردن را پیش می­نهیم.
صفحات :
از صفحه 231 تا 254
  • تعداد رکورد ها : 17