جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > معرفت فلسفی > 1397- دوره 16- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 8
نویسنده:
محمد حسين‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت فيلسوفي ناسازگارگراست که به ناسازگاري تعين علّي و اختيار باور دارد. او مي‌کوشد تا رهيافتي ارائه کند که به وسيله آن بتوان هم به تعين علّي و هم به اختيار توأمان معتقد بود. براي اين منظور، او هريک از اختيار و ضرورت علّي را در موطني خاص و جدا از موطن ديگر تبيين مي‌کند تا اين دو مؤلفه ناسازگار، از يکديگر جدا باشند و با هم مواجه نشوند. در اين مقاله، ديدگاه کانت و راه‌حل او درباره تعارض ضرورت علّي و اختيار تبيين شده است. در بررسي ديدگاه کانت اين نتيجه به دست آمد که پنج اشکال به راه‌حل کانت وارد است و با فرض پذيرفتن ناسازگاري ضرورت علي و اختيار، راه‌حل کانت، راه‌حل مناسبي براي باور به اختيار نيست.
صفحات :
از صفحه 79 تا 90
نویسنده:
محمدحسين طالبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دانش فلسفه حق دانش نوپديدي است كه با استدلالات عقلي درباره امري واقعي به نام حق (در برابر تكليف) و مسائل مربوط به آن اظهارنظر مي‌كند. تأملات عقلي ژرف‌انديشانه درباب محتواي مفهومي و نيز ساختار وجودي آموزه حق، و نيز درباب انواع حق و صاحبان آن و همچنين نگاه موشكافانة ناظر به منشأ همه انواع حق، از مهم‎ترين مسائل دانش فلسفه حق به‌مثابه دانشي ميان‌رشته‌اي به‌‌شمار مي‌روند. در اين نوشتار، دانش فلسفه حق به عنوان دانشي نوپا و مستقل معرفي شده و رئوس ثمانيه اين دانش براي نخستين بار بيان مي‌شوند. در گام نخست دانش فلسفه حق، تعريف شده و سپس موضوع آن توضيح داده خواهد شد. در مرحله بعد غرض اين علم و در گام چهارم قلمرو اين دانش نوپا و مباحث آن توضيح داده مي‌شوند. فايده اين علم، جايگاه آن و ارتباط اين علم نوپديد با ديگر شاخه‌هاي دانش و نيز روش تحقيق در آن مطالبي است که در مراحل بعد بيان خواهند شد. واپسين بخش اين نوشتار حاوي نکاتي درباره مؤلف اين علم است. روش تحقيق در اين پژوهش، توصيفي ـ تحليلي است.
صفحات :
از صفحه 119 تا 138
نویسنده:
كورش حيدری، محمدكاظم رضازاده جودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
صدرالمتألهين با پي‌ريزي حکمت متعاليه بر مباني هستي‌شناختي نظير اصالت وجود، تشکيک وجود و بساطت وجود، و با الهام گرفتن از فرهنگ ديني، به اثبات نظريه شعور همگاني پرداخت. صدرالمتألهين در برخي آثارش علم را مساوق تجرد دانسته، ماديات را فاقد شعور مي‌داند؛ اما در بيشتر آثارش شعور همگاني را پذيرفته که مطابق آن، همان‌گونه که وجود، حقيقت يگانه‌اي است که در همه موجودات با اختلاف مراتب جاري است، صفات حقيقي آن، که همان علم و قدرت و اراده و حيات است، در همه موجودات جاري است. بنابراين همه موجودات، حتي جمادات، زنده، دانا، تسبيح‌گوي خداوند و عارف و شاهد وجود پروردگار و خالق خود هستند. به نظر مي‌رسد نظريه نخست ناظر به علم بسيط و نظريه دوم ناظر به علم مرکب مي‌باشد. از رهگذر اين جستار روشن مي‌شود که نظريه شعور همگاني به‌مثابه دستاوردي معرفت‌شناسانه از سلسله دستاوردهاي حکمت متعاليه است که در فرهنگ ديني مطرح شد و در بستر حکمت متعاليه برهاني گشت، نه‌تنها در مسائل فلسفي و هستي‌شناسي تأثيرگذار است، بلکه بيانگر نوعي جهان‌شناسي است که کاملاً با ديگر رويکردهاي جهان‌شناسانه تفاوت دارد. اين نظريه در نحوه تعامل با محيط‌زيست، اصول اخلاق‌ زيست‌محيطي صدرايي را ترسيم مي‌نمايد که مهم‌ترين آنها عبارتند از: 1. اصل تعامل هوشمندانه با محيط‌زيست؛ 2. اصل تعامل شاهدانه با محيط‌زيست؛ 3. اصل تعامل مسئولانه با محيط‌زيست؛ 4. اصل تعامل مقدس با محيط‌زيست.
صفحات :
از صفحه 39 تا 51
نویسنده:
احمد حيدرپور، غلامرضا فياضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
غرض اصلي از اين نوشتار بررسي دلايل و مفاد قاعده «امکان اشرف» در فلسفه مشاء و حکمت متعاليه است. در اين راستا آشکار خواهد شد که علاوه بر عدم تماميت دلايل اين قاعده، مفاد آن بدون استمداد از وحدت شخصي وجود پذيرفتني نيست؛ زيرا دلايل مشهور قاعده، همگي مبتني بر استحاله صدور کثير از واجب‌تعالي و کفايت امکان ذاتي ممکنات براي صدور از واجب‌تعالي است؛ درحالي‌که اولاً اين دو مبنا با يکديگر ناسازگارند و ثانياً طبق نظر نهايي صدرالمتألهين و محققان، صدور کثير از واجب‌تعالي ممکن است؛ اما مفاد اين قاعده مستلزم تسلسل است و قواعد و مباني فلسفي تا قبل از ظهور حکمت صدرايي قادر به حل اين معضل نبوده‌اند. صدرالمتألهين نيز براي حل آن چاره‌اي جز تمسک به وحدت شخصي وجود نيافته است. استدلال بر اين قاعده از طريق عين ربط بودن معلول به علت هستي‌بخش نيز راهي است که حکمت متعاليه براي اثبات آن هموار ساخته است. تتبع بسيار، فراواني مدارک، تقرير صورت منطقي استدلالات و نگاه منتقدانه از ويژگي‌هاي اين نوشتار است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 24
نویسنده:
محسن فكوری، محسن فهيم، مجتبی جعفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بازخواني اسرار نهفته در هبوط و بايسته‌هاي مربوط به صعودش، نه‌تنها فراهم‌کننده بستر تکامل نفس است، بلکه خودش قدمي والا در راستاي تکامل نفس قلمداد مي‌شود. صدرالمتألهين آيه مربوط به خلافت حضرت آدم عليه السلام را به نفس انسان و بيان ماهيت و انيت و کيفيت پيدايش آن ناظر دانسته، رابطه تنگاتنگي ميان هبوط و صعود نفس ترسيم مي‌نمايد و هبوط را زمينه‌ساز صعود مي‌داند. از رهگذر اين جستار روشن مي‌شود که در انديشه صدرالمتألهين، مقام هبوط پايين‌ترين مرتبه از مراتب وجودي نفس است که بيانگر غايت نزول از فطرت اصلي اوست. هبوط در انديشه صدرالمتألهين بيانگر يکي از مراتب وجودي نفس است که ارتباط تنگاتنگي با بدن دارد و زمينه‌ساز تکامل وجودي نفس است؛ ازاين‌رو هبوط نه‌تنها نقصي براي انسان نيست، بلکه زمينه‌ساز تکامل وجودي اوست که بدون هبوط ميسور نيست. به باور وي، خطاب هبوط، خطاب تکويني است؛ زيرا هبوط از بهشت به زمين تحت اختيار حضرت آدم عليه السلام نيست تا بتوان ايشان را بدان مکلف کرد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 37
نویسنده:
محمد حسين‌زاده(يزدی)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از پايه‌اي‌ترين مباحث دانش معرفت‌شناسي، بحث‌هاي ناظر به تصورات و مفاهيم است. در اين نوشتار در پي پژوهش درباره اين مسئله‌ايم که ويژگي‌هاي مفاهيم يا واژگان نظري (تئوريک) و نيز مفاهيم مشاهدتي چيست؟ آيا اصولاً مفاهيم نظري مفاهيمي حقيقي‌اند يا ـ مانند مفاهيم ساختگي همچون غول و پري دريايي و مفاهيم قراردادي و اعتباري ـ‌ غيرحقيقي؟ به بيان ديگر در ساحت مفاهيم نظري، واقع‌گرايي را بايد برگزيد يا ناواقع‌گرايي را؟ در گستره مفاهيم مشاهدتي چطور؟ سرانجام اينکه جايگاه اين دسته مفاهيم در نظام طبقه‌بندي مفاهيم يا تصورات کجاست؟ بي‌ترديد اين مبحث از مهم‌ترين و بنيادي‌ترين مباحث معرفت‌شناسي در ساحت مفاهيم يا تصورات است؛ مفاهيمي که گزاره‌ها، قوانين و نظريه‌هاي علمي از آنها سامان مي‌يابد. در اين پژوهش درباره چنين مشکلي کاوش مي‌کنيم و راه‌حل آن را پي مي‌گيريم.
صفحات :
از صفحه 53 تا 77
نویسنده:
محسن انبيايی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نيروبرد (مکانيک) کوانتومي در طليعه قرن بيستم جانشين نيروبرد سنتي شد. براي معادله موج شرودينگر که در اين نيروبرد جديد، داراي جايگاهي همچون جايگاه قوانين حرکت نيوتن در نيروبرد سنتي است، تعبيرهاي فلسفي بسياري ارائه شده که تعبير منطق کوانتومي يکي از اين تعابير است. بنيان‌گذاران منطق کوانتومي مدعي‌اند که بر اساس مشاهداتشان در سطح کوانتومي، منطق سنتي که پيش‌ از اين به‌ عنوان معيار سنجش استدلال صحيح از ناصحيح بوده است، فاقد کارايي مناسب است و بايد آن را با يکي از تقارير منطق کوانتومي جاي‎گزين ساخت. در اين مقاله ضمن معرفي مختصر نيروبرد کوانتومي و تعبير منطق کوانتومي از اين نيروبرد، حتي‌الامکان از ورود به مباحث صوري منطق کوانتومي احتراز مي‎شود و با روش تحليلي، امکان جاي‎گزيني منطق سنتي با چنين منطقي بررسي مي‎شود. بر اساس اين تحقيق مشخص شد که منطق کوانتومي را بايد صرفاً يک صورت‌بندي رياضياتي دانست، نه يک منطق جاي‎گزين، چراکه اولاً منوط به يک تعبير خاص از معادله شرودينگر است و ثانياً به‌وضوح از منطق سنتي براي ابطال آن استفاده کرده است. همچنين نتيجه‌اي که از کاربست اين منطق بر دو منطق سنتي و کوانتومي حاصل مي‌شود، صادق و کاذب بودن هم‌زمان هر دو منطق است، نه کاذب بودن منطق سنتي و صادق بودن منطق جاي‎گزين.
صفحات :
از صفحه 91 تا 101
نویسنده:
محمود نمازی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در اين نوشتار، منابع معرفتي فلسفه‌هاي اگزيستانس بررسي مي‎شود. بدين‌منظور ابتدا به‌اختصار پيشينه نظرات درباره ارزش معلومات بشري از يونان باستان تا دوره معاصر و فلسفه قرن بيستم بيان مي‎گردد. و در خلال تبيين اين سير تاريخي، انديشه پديدارشناسي و درون‌ماندگاري به عنوان يکي از منابع معرفتي فلسفه‌هاي اگزيستانس رصد مي‎شود. در اين بخش شيوه انتقال اين انديشه از کساني همچون لامبرت و کانت در دوره جديد به نيچه، سارتر و ديگران در دوره معاصر و فلسفه اگزيستانسياليسم مورد توجه قرار مي‌گيرد. و نقش حلقه واسط اين جريان فکري يعني شوپنهاور، به عنوان شاگرد باواسطه کانت و استاد بي‌واسطه نيچه برجسته مي‌گردد. سپس جايگاه پديدارشناسي در ميان دانش‌هاي همگنش يعني هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي، اخلاق و منطق تشريح، و مشخص مي‌شود. که پديدارشناسي نمي‌تواند گرايشي در برابر دانش‌هاي همگنش باشد؛ زيرا پديدارشناسي يعني شناخت پديده‌ها و با اين وصف جزو دانش شناخت به شمار مي‎آيد، نه در مقابل آن. سپس مفهوم لغوي و اصطلاحي، تعريف، ادوار و موضوع پديدارشناسي واکاوي مي‌شود. و اين نتيجه به دست مي‌آيد که ارائه تعريف ثابت و يقيني براي پديدارشناسي، ناممکن است. در پايان، ديدگاه (پديدارشناسي به‌مثابه مبناي معرفت‌شناختي اگزيستانسياليسم) نقد و بررسي مي‌گردد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 8