جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > شناخت > 1394- دوره 8- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 11
نویسنده:
ایمان شفیع بیک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون در برخی از آثار خود، از دو بُعد معرفت‌شناختی و جهان‌شناختی، دیدگاهی بدبینانه دارد. از جنبۀ معرفت‌شناختی، افلاطون پس از آن‌که در رساله‌های آغازین خود، دیالکتیک سقراطی و در کراتولوس، هرگونه روش متکی بر زبان و واژگان را در معرفت‌بخشی ناکارآمد یافت، در فایدون به این دیدگاه فراگیرتر رسید که آدمی در این جهان به سبب موانع گوناگون جسمانی از کسب معرفت باز می‌ماند. بنابراین، بدبینی افلاطون متوجه جسم و جهان است و ریشه در دوگانه‌انگاری اورفیوسی دارد. او در برخی از آثار خود، تحت تأثیر هسیود، نگاه بدبینانه‌ای به وضع جهان و زندگی آدمی در آن دارد، و در برخی دیگر از آثارش بر زیبایی و سامان‌مندی جهان تأکید می‌ورزد؛ با این ‌حال، چنین می‌نماید که او، حتی در این دسته از آثار، جسم را منشأ شر می‌داند: شر اخلاقی را نتیجۀ گرایش روح به جسم، و شر وجودی را ناشی از قصور جسم در پذیرش صورت.
نویسنده:
رضا مدنی دورباش ، فاطمه اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دانش زیبایی‌شناسی و هم‌چنین فلسفۀ هنـر، هرچند مولود عصر جدید و بـرآمـده از رویـکردِ جدیـد بـه عـلم و حقیقت‌انـد، امـا پرسش از «امرِ زیبـا» و «هنـر»، پرسش‌هایی هستند که از دیربـاز اندیشۀ آدمی را به‌خـود مشغـول داشته‌اند. شیخ‌ شهاب‌الدین سهروردی ملقّب به «شیخ اشراق» از حکمای بزرگ ایرانی - اسلامی در قرن 6 هجری قمری، مبـاحث مربوط به هنر و زیبـایی را، ذیل مباحث جهان‌شنـاسی و علم‌الانـوار و مفـاهیم حُسن و جمـال در حکمت اشراق مورد بررسی قـرار داده است. در آراء اشراقی سهروردی، «حُسن» حقیقتی نورانی و مینوی است که با حفظ هویّت ملکوتی خویش، قدم در قوس نزول نهاده و در عالم مُلک نیز متجلّی گشته است و زیبایی‌های محسوس و این‌جهانی، نشانه و آیتی است از زیبایی‌های معقول و آن‌جهانی. از منظر اشراقی علمی که بنیانِ هنر اشراقی را تشکیل می‌دهد، جز از طریق شهود به دست نمی‌آید و تحقق این شهود، آن‌گاه میسّر است که سالک یا هنرمند اشراقی با فهم «منطق پـرواز» به بازآفرینی معراج در نفس خویش نائل آید. حکمت و هنر اشراقی هر دو به زبان «رمز» بیان می‌گردند، بر همین مبنا علم «تـأویل» نیز در فهم و تبیین زبان رمزی حکمت و هنر اشراقی از جایگاه حائز اهمیتی برخوردار است. از این‌رو می‌توان گفت که «منطق پـرواز»، «رمـز» و «تـأویل» سه ضلع مثلثی را تشکیل می‌دهند که هم در حکمت اشراقی و هم در هنر اشراقی، جزو اصول و مبـانیِ بنیادین بـه شمار می‌روند و هنر یا حکمت اشراق آن‌گاه ظهور می‌یـابد و بنیـان نهاده می‌شود که هر سه ضلع این مجموعه را با هم در نظر آوریم.
نویسنده:
محسن داوطلب
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در این مقاله نگارنده سعی می کند روایتی را از آثار شلینگ مطرح کند که در آن شلینگ در تمام دوران کار فلسفی‌اش به دنبال یافتن تبیین مناسبی برای مسئله بنیادی خویش یعنی رابطه امر مثالی و امر واقعی بوده است. هدف اصلی شلینگ از دنبال کردن این مسئله درک و تبیین واقعیت عینی وجود بود. در این مقاله حرکت تدریجی شلینگ به سوی پاسخ نهایی او برای تبیین مسئله بنیادی رابطه امر مثالی و واقعی دنبال می شود. این پاسخ نهایی همان فلسفه اسطوره است که شلینگ در تفکر متاخر خویش به آن دست پیدا می کند و شلینگ با طرح آن به دنبال تبیین واقعیت عینی وجود است. در سراسر مقاله سعی می شود این پرسش در ذهن مخاطب مطرح شود که آیا شلینگ چنانکه خوانش رسمی تا کنون او را معرفی کرده واقعا فیلسوف ایدئالیستی بوده یا اینکه او همواره سعی کرده از ایدئالیسم آلمانی قرن نوزدهم عبور کند؟
نویسنده:
آزیتا فیروزی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آثار ادبی و هنری خلاقه نه‌تنها معنای تازه‌ای خلق می‌کنند، بلکه شیوۀ تازه‌ای برای معناداری و درنتیجه تحول و دگرگونی ساختار ادبی و همچنین سوژۀ هنرمند را در پی دارند. معنایی که بر اساس ساختارهای از پیش موجود و هنجارهای شکل گرفته کار نمی‌کند و در واقع تنها با با دگرگون ساختن اصول پذیرفته شده، نحوه‌ جدیدی از معناداری را معرفی می‌کنند. این خصلت دگرگون‌کننده را کریستوا در زبان شاعران آوانگارد و درون یک سیستم نمادین و از پیش پذیرفته شده تشخیص می‌دهد. در نظر کریستوا در یک اثر نوآورانه و به طور کلی خلاق ادبی، عناصر متن زایشی یا خصلت نشانه­ای زبان، از تغییر جهتی در سوژه سخنگو و وجود ظرفیتی برای بازی و لذت حکایت می­کنند که اجبار و الزام کلی قانون نمادین را نقض کرده و مفهومی از «مرز» و همچنین سرپیچی، فراروی و یا تخلف از مرز را به همراه دارد. بنابراین، این «عمل» را می‌توان پذیرش قانون نمادین و توأمان، فراروی از آن قانون جهت احیای آن دانست. موضوعی که می‌توان مصادیق آن را در قالب‌های ادبی و هنری گوناگون سراغ گرفت و بر این اساس چارچوب نظریه‌ای در ادبیات از منظر کریستوا ترسیم کرد. اما چنین نظریه‌ای می‌تواند ابعاد گوناگونی بیابد و از زیبایی‌شناسی به شکل معمول نیز فراتر رود و برای ادبیات و هنر جایگاهی فراتر از یک ابژه زیبایی‌شناسی قائل شود. امری که قادر است تحول و دگرگونی سوژه و فرهنگ را در پی داشته باشد.
نویسنده:
حجت الله رفیعی شمس آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تاریخچه معرفت‌شناسی نشان می‌دهد که متفکران مسلمان همواره به اهمیّت و ابعاد مختلف علم و معرفت توجه داشته و به فراخور نیاز، مطالبی را در این زمینه ضمن مباحث خود ارائه کرده‌اند و یکی از عوامل اصلی توجه متفکران مسلمان به علم و معرفت اهمیتی است که اسلام به مقولۀ علم داشته است. در نگاه اوّل در بسیاری موارد اثر یا فصل مستقلّی در این مورد دیده نمی‌شود؛ اما حکمای مسلمان گاه معرفت را از حیثیت هستی‌شناسانه و گاه از جنبۀ معرفت‌شناسانه مورد دقت قرار داده و نظرات مختلفی ارائه کرده‌اند. دیدگاه ملاصدرا دربارۀ معرفت‌شناسی در میان فیلسوفان مسلمان جایگاه خاصی دارد؛ زیرا دیدگاه وی محل تلاقی معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی است. توجه به دو مرحله‌ای بودن ادراک نزد ملاصدرا و بررسی جایگاه بحث اتحاد عالم و معلوم در مراحل ادراک و نحوۀ ظهور علم حصولی در این فرآیند راه‌گشای بسیاری از مسائل است. اما ملاصدرا دربارۀ معرفت‌شناسی، خصوصاً دو مرحله‌ای بودن آن به طور منسجم بحث نکرده و حتی در مواردی دیدگاه‌هایی به ظاهر متناقض ارائه کرده است. در این مقاله سعی شده در حد امکان، مراحل ادراک از دیدگاه ملاصدرا بررسی شده و به چند اشکال مهم در این باره پاسخ داده شود.
نویسنده:
حسین افراسیابی ، سجاد ممبینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش حاضر به دنبال آن است تا با تأملی در فلسفۀ هنر والتر بنیامین، مبانی رویکرد غایت­شناسانۀ وی را مورد مطالعه و واکاوی قرار دهد. زیبایی­شناسی انتقادی بنیامین که خود مبنای زیبایی­شناسی منفی آدورنویی است، بر پایۀ عنصر تمثیل شکل گرفته است؛ عنصری که محصول تصور خاص وی از زبان است. مفاهیم تجربه، مکاشفه و مسیانیسم که در فلسفۀ هنر بنیامین جایگاهی ویژه دارند، به گونه­ای خاص با مفهوم تمثیل و نیز با یکدیگر پیوند یافته و در نهایت با غایت­شناسی تاریخی وی ارتباط می­یابند. تاریخ که از نظرگاه بنیامین سراسر پوشیده از تجربۀ رنج و شکست است، به واسطۀ تمثیل در اثر هنری به بیان در می­آید. اما کار زیبایی­شناسی انتقادی توقف در بیان تجربۀ رنج نیست، بلکه با بیان آن قصد دارد به سوی موقعیتی آرمانی­تر رهنمون شود. تمثیل که رگه­هایی از بشارت مسیانیستی را در خود حمل می­کند، همواره با اشاره­ای به رنج، قصد فراروی از آن را دارد و این همان برنامۀ کلی استاتیک انتقادی در گذر از فاکت­ها به سوی بایسته­هاست. بدین­گونه است که بنیامین در نهایت، امکان گسست تاریخی از پیوستار رنج را بواسطۀ تمثیل هنری میسر می­داند.
نویسنده:
امیرحسین ساکت اف
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: به عقیده افلاطون ایده ها مدلول اصلی نامها هستند و دلالت نامها بر اشیاء فقط به نحو ثانوی و به سبب شباهت اشیاء به ایده ها ممکن است. ارسطو که منکر وجود مفارق ایده هاست برخلاف افلاطون عقیده دارد که نامها در وهله اول بر محسوسات دلالت می کنند و دلالت آنها بر مفاهیم انتزاعی دلالتی ثانوی است. تلفیق آراء افلاطون و ارسطو در فلسفه نوافلاطونی سبب خلط این دو نظریه شد و بر اثر آن بسیاری از نوافلاطونیان به تبعیت از ارسطو نامها را دال بر محسوسات شمردند. فلوطین و پروکلوس تنها نوافلاطونیانی بودند که به این خلط پی بردند و به پیروی از افلاطون ایده ها را مدلول اصلی نامها دانستند. اما تفاوت ایده ها و اشیاء چنان زیاد است که افلاطون اطلاق نامها را بر ایده ها و اشیاء به اشتراک لفظی می داند و این باعث بروز مشکلاتی در فلسفه او می شود. علیت مستلزم شباهتی میان علت و معلول است اما اگر تفاوت ایده ها و اشیاء به حدی باشد که نتوان نامها را به اشتراک معنوی بر آنها اطلاق کرد چگونه ممکن است که ایده ها علت اشیاء باشند؟ فلوطین و پروکلوس می کوشند تا دلالت نامها را بر ایده ها و اشیاء به نحوی توضیح دهند که شباهت و متعاقباً رابطه علی میان آنها نقض نشود.
نویسنده:
رائد فریدزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این مقاله به نظریه‌ هاي ضد دکارتی ویکو، به ویژه دیدگاه نقادانة او در برابر مفهوم حقیقت در نزد دکارت، و همچنین به سیر تطور مفهوم استعاره در نزد وی، که در دو مرحلة تاریخی شكل گرفته است، خواهیم پرداخت. اسلوب دكارتي که مبين استنتاج حقايق عديده از يك حقيقت بنيادين و ترديدناپذير است از نظر ویکو محل تردید دارد. ویکو در مقابل تلاش خود را بر گسترش امر محتمل می گمارد. امری که که از دید وی منتج شده از حس مشترک و خرد جمعی است و نه ادراکات روشن و مستقیم، آنگونه که دکارت مدعی آن است. در این اثنا درک استعاری حقیقت با استعاری بودن بنیادی زبان و قابلیت قرائت از جهان پیوند می خورد. تفاوت و تطابق نظریه ویکو در باب استعاره با نظریات ارسطو حائز اهمیت است چون با التفات به این امر می توان از دو ویکو متقدم و متاخر سخن به میان آورد.
نویسنده:
علی زارعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله‌ي حاضر نشان مي‌دهد که بررسي خوانشِ‌ انتقادي هگل از سوي ژرژ باتاي بر اساس ديدگاه‌هاي ژاک دريدا، به فراروي از ديالکتيک و ورود به پارادايم فکري جديدي برگرفته از مفهوم «تفاوت» منجر مي‌شود. زماني که مخالفان جدي هگل – مانند ميشل فوکو – دشواري‌هاي رهايي از سلطه‌ي هگل را مورد تأکيد قرار مي‌دهند، اهميت اين موضوع بيشتر خود را نشان مي‌دهد. پرداختن به مسأله‌ي نفي و مرگ در انديشه‌ي ديالکتيکي، هگل را به فيلسوف ممتازي تبديل کرده است که متفکران معاصر را به خود جذب مي‌کند. پرداختن به نفي و مرگ امتيازي براي ديالکتيک محسوب مي‌شود، با اين حال نحوه‌ي مواجهه‌ي هگل با اين موضوع قابل نقد است. ژاک دريدا در جستاري که به ديدگاه‌هاي ژرژ باتاي درباره‌ي ديالکتيک خدايگان-بنده اختصاص يافته است، نقدهاي باتاي به ديدگاه‌هاي هگل درباره‌ي مرگ و نفي را در چارچوب تفکر واسازانه‌ي خود از نوسامان مي‌بخشد. هر دو طرف رسيدن به ايجاب را در مواجهه با امر سلبي مورد تأکيد قرار مي‌دهند، اما به اين دليل که هگل لوازم و نتايج انديشيدن به نفي و مرگ را تا انتها دنبال نمي‌کند با انتقاداتي روبه‌رو مي‌شود که نهايتاً به گذر از ديالکتيک هگلي مي‌انجامد. ارزيابي ما اين است که مفهوم «تفاوت» در انديشه‌ي دريدا گام مهمي در راه دست‌يابي به اسلوبي غيرديالکتيکي از تفکر است که دريدا موفق شده است با الهام از کساني چون نيچه، هايدگر و باتاي آن را محقق سازد.
نویسنده:
معصومه عامری ، زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بخشی از آنچه در این دنیا به فهم و تجربۀ انسان درمی آید، ملائم طبیعت وي نیست. از سویی، استدلال و باور به وجود خداوند حکیم، قادر و عادل مطلق براي متألهان از جمله امور انکارناشدنی است. مسئلۀ شر در دوران معاصر بیشتر حاصل صورت بندي گزاره هایی است که خمیرمایۀ اصلی آنها برگرفته از همین دو جنبۀ فهم و تجربۀ انسانی است. منطقاً و به لحاظ تاریخی پیش از چنین صورت بندي نوعی ناسازگاري در این دو جنبه به نظر می آمده که متألهان و فلاسفه را به تأمل واداشته است، چرا که با نظر به عالم، خصوصاً درد و رنج (شر) در عالم و مخلوق خداي حکیم و قادر و عادل مطلق دانستن آن، به طور طبیعی و در بدو امر ناسازگاري دیده می شود و پرسشی مطرح می شود مبنی بر اینکه چگونه است که چنان خدایی چنین عالمی را خلق کرده است؟ ملاصدرا براي حل مسائل ناشی از این ناسازگاري از نظریه نیستی انگاری شر دفاع کرده و آن را به امر عدمی، اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات، تحلیل نموده است. نظریه عدمی بودن شر با معضلی به نام شرّ ادراکی مواجه است که بنا بر ادعای آن، بعضی از وجودات، بالذات، به شر متصف می شوند. اما او در این باره یکسان نمی اندیشد. بیان تحول دیدگاه ملاصدرا در این مسأله، مهم ترین یافته تحقیق حاضر است. منشأ این تحول تأثر ملاصدرا از نصوص دینی(آیات و روایات) است.
  • تعداد رکورد ها : 11