جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > شناخت > 1393- دوره 6- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
احمد عسگری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موافقان و مخالفان مادۀ اولی به دو نحو در اثبات و نفی آن استدلال می‌کنند؛ یکی بر اساس آثار ارسطو و شواهد متنی و دیگر بر اساس تحلیل نقش ماده و صورت در فلسفه طبیعی. در این مقاله مادۀ اولی از منظری دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت، یعنی بر اساس نظام فکری ارسطو در فلسفۀ اولی. در فلسفۀ اولی ارسطو پرسش «جوهر چیست» را طرح می‌کند، زیرا جوهر آنی است که به حسب خود هست و بنابراین با تحلیل جوهر پرسش «موجود چیست» پاسخ داده می‌شود. او بین جوهر به‌عنوان موضوع و جوهر به‌عنوان ذات و ماهیت تمایز قائل است، اما معتقد است رابطۀ بین این دو رابطه ماده و صورت است و ماده و صورت را نیز بر اساس قوه و فعل توضیح می‌دهد. ماده بالقوه صورت است و صورت فعلیت ماده است. او بر این اساس از وحدت جوهر دفاع می‌کند. نزد افلاطون قابل یا موضوع فاقد هر نوع صورت و تعینی است، زیرا اگر تعینی داشته باشد، نمی‌تواند تعین و صورتی دیگر بپذیرد، چرا که هر تعین و وجودی در مقابل تعین دیگر است، اما ارسطو با طرح قوه و موجود بالقوه معتقد می‌شود که موضوع چیز خاص و متعینی است، اما قوه تعین و وجودی دیگر را نیز دارد. بنابراین برخلاف افلاطون که قابل وجود را لاوجود می‌دانست، در نظر ارسطو وجود است که قابل وجودی دیگر است. به عقیدۀ ارسطو دیدگاه افلاطون منجر به جدایی هر چیز از وجودش و خودش می‌شود. بر این اساس نه‌تنها ماده اولی در نظام فلسفی ارسطو جایی ندارد، بلکه در تعارض با دیدگاه اوست. مادۀ اولی که از هر تعینی خالی است، منطبق بر دیدگاه افلاطون است نه ارسطو.
نویسنده:
فاطمه کیائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عین القضات همدانی و یوهانس اکهارتوس از عرفای بزرگ مسلمان و مسیحی هستند که به دلیل افکار و اندیشه­های خود مورد سوءظن سنت دینی غالب زمانه قرار گرفته و بدعت‌گذار خوانده شدند. باور به قدمت زمانی عالم یکی از اتهامات مشترک آن دو است. نحوۀ طرح این اتهام و نیز روش هر یک در پاسخگویی بدین اتهام موضوع مقاله حاضر است و در نظر دارد ضمن توضیح چگونگی تقریر این اتهام علیه این دو، به بررسی تطبیقی پاسخ‌هایی که عین القضات همدانی و اکهارتوس در برابر آن داده­اند بپردازد. عین القضات را به‌ دلیل استعمال الفاظی مانند سرچشمه و منبع وجود، معتقد به قدمت عالم و عدم علم الهی به جزئیات دانستند. اکهارتوس را نیز معتقد به خلقت عالم از همان زمان که خدا وجود داشت، و همراه با به وجود آمدن پسر ازلی او خواندند. همچنین به‌ دلیل باور به آفرینش نامتمایز و ازلی امور متعالی و پست او را بدعت‌گذار نامیدند. قاضی با طرح دووجهی عقل/ اطوار ورای عقل بدین اتهام پاسخ می­دهد و سخن گفتن از حدوث یا قدم عالم را متعلق به ساحت عقل می­داند، حال آنکه در طور ورای عقل دنیا و مافیها اساساً در کنار حق موجودیتی ندارند که بتوان از حدوث یا قدم آنها سخن گفت و ازل و ابد با یکدیگر برابرند. اکهارتوس نیز از طرح دووجهی روز نفس/ روز خداوند همین منظور را دنبال می­کند و اکنون ازلی که خداوند در آن عالم را آفرید، همین لحظه می­داند.
نویسنده:
معصومه سلیمانی چهارفرسخی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف از نگارش این مقاله، تحلیل نظریۀ سلامت نفس ابونصر محمد فارابی ( 259- 339) و رویکرد طب‌انگارانه وی به اخلاق است. اخلاق نزد فارابی، مانند بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه بزرگ قبل از خود، به مثابه طب نفس است و نگرش طب‌انگارانه وی به اخلاق نقش بنیادی در نظریه اخلاقی وی دارد. یکی از مهمترین مفاهیم اساسی که در اتخاذ چنین نگرشی به اخلاق مطرح است، بحث از سلامت نفس است. همان‌گونه که بدن سلامت و بیماری دارد و غایت علم پزشکی درمان بیماری و حفظ سلامت بدن است، نفس نیز بیماری و سلامتی دارد و یکی از مهمترین رسالت‌های علم اخلاق درمان بیماری و حفظ سلامت نفس است. فارابی به دلیل نظر به انسان به عنوان موجود بذاته مدنی که برآورده شدن نیازهای مادی و معنوی‌اش، تنها با زندگی در مدینه ممکن خواهد شد، بدن را الگوی فهم مدینه دانسته و با نظریۀ سلامت در پی ارائه راهکاری جهت حل رذایل اخلاقی موجود در مدینه و تبدیل آن به مدینۀ فاضله است.
نویسنده:
حسن فتح‌زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گودل طي مقالۀ مفصلي در 1931 برهان پيچيده و نبوغ‌آميزي بر ناتماميت رياضيات مطرح ساخت. در آن قضيه گودل نشان داده بود که در هر سيستم اکسيوماتيک شامل حساب (تحت شرايط خاصي)، گزاره‌هايي تصميم‌ناپذير وجود دارند. ايدۀ به کار رفته در برهان گودل شبيه پارادوکس ريچارد است، و همين باعث شده است که عده‌اي در پذيرش آن ترديد کنند. در اين مقاله نخست نگاهي اجمالي به برهان گودل مي‌اندازيم، تا مشخص شود که اين برهان دچار تعارضات ناشي از خودـ‌ارجاعي نمي‌شود. در ادامه به يکي از تبعات فلسفي آن مي‌پردازيم. نشان خواهيم داد که اين برهان در کنار استدلال معروف «تعين ناقص»، واقع‌گرايي در فيزيک را با ترديدهايي روبه‌رو مي‌سازد.
نویسنده:
ایمان شفیع‌بیک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در رساله‌های آغازینِ افلاطون، موسوم به رساله‌های سقراطی، سقراط بارها می‌گوید: «نمی‌دانم». آیا او درحالی‌که چنین می‌گوید، می‌داند یا نمی‌داند؟ هر یک از دو پاسخِ این پرسش، از روزگار باستان، در میانِ معاشرانِ سقراط، تا امروز، در میانِ خوانندگانِ نوشته‌های افلاطون، طرفدارانی داشته ‌است. بسیاری از سقراط‌پژوهانِ معاصر به گزینه یا قرائت دوم، مبنی بر صداقت سقراط در اقرار به نادانی، گرایش یافته‌اند؛ ولی اینان در اثبات نظر خود تفسیرهای گوناگونی دارند، و به‌رغم دیدگاه مشترک، گاه به نتیجه‌های گوناگونی می‌رسند. این مقاله نیز با استناد به نوشته‌های افلاطون، و گاه برخی دیگر از نوشته‌های دوران باستان، شش دلیل در تأیید قرائت دوم به دست می‌دهد. اما این قرائت، پنج مسئله یا تعارض در پی دارد، که برای برخی از آنها با اتکا به شواهد متنی، و برای برخی دیگر با تفسیرِ متن، می‌توان راه حلی یافت.
نویسنده:
نصرالله حکمت, حمید رضا بوجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا هم به وجود عقل فعال معتقد است و هم به وجود مُثُل افلاطونی. وی در آثار خود به طور مفصل به هر کدام از این دو پرداخته است. پرسشی که مطرح می­شود این است که این دو در هستی­شناسی ملاصدرا چه نسبتی با هم دارند. به نظر نگارنده با سه دلیل می­توان ثابت کرد که با توجه به فلسفۀ ملاصدرا هر دو یک حقیقت وجودی می­باشند. دلیل اول تشابه خصوصیات هستی­شناسانه­ آنها است. دلیل دوم نسبت مشابهی است که ملاصدرا بین عقل فعال و مُثُل با عالم طبیعت و انواع متأصل ترسیم می­کند. دلیل سوم نیز تشابه حداقل برخی از دلایلی است که برای اثبات این دو می­آورد. ملاصدرا در مبدأ و معاد عبارتی می­آورد که همین استنباط را تأیید می­کند. یعنی این استنباط که عقل فعال و مُثل یک حقیقت وجودی هستند و تفاوتشان تنها به اعتبار است.
نویسنده:
فاطمه بنويدي
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ادراک زیبایی‌شناختی از جمله مباحث بحث‌‌‌برانگیز در حوزۀ زیبایی‌شناسی جدید است كه ميكل دوفرن از يك منظر خاص پديدارشناختی به بيان آن مبادرت ورزيده است. به باور وي، اثر هنري ساختاري را براي ابژۀ زيبايي‌شناختي فراهم مي‌كند که مهم‌ترين تمايز بین اين دو در ادراك است. در اين مقاله تلاش داريم اين تمايز را مشخص كرده و فرايند ادراك زيبايي‌شناختي را نشان دهيم. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی‌شناختی قائل شده است. مرحلۀ نخست حضور است که درک همان‌گونه که مرلوپونتی توصیف می‌کند، اتفاق می‌افتد؛ کلی، پیشاتأملی و در بدن ما. مرحلۀ دوم، بازنمود و خیال؛ متأثر از سارتر است. در این مرحله، ادراک تمایل دارد تا صور مفاهیم تازه پدید آمده از حضور درک شده را در اشخاص و رویدادهای قابل تمییز به صورت مادی مجسم سازد. مرحلۀ سوم، تأمل و احساس متأثر از کانت است. این تأمل می‌تواند همدلانه و تاحدی ابژکتیو باشد، که بیشتر مرتبط به حس است تا ادراک. در این فرایند است که ادراک زيبایی‌شناختی صورت مي‌گيرد. از نظر وي، تماشاگر اثر هنری در ادراک اثر هنری بايد این سه ساحت را همزمان درک کند. دوفرن در مرحلۀ پاياني ادراک، یعنی احساس، یگانگی سوژه و ابژه را نشان داده است. در اين جستار كوتاه، با روش توصيفي و تحليلي سعی داريم این مراحل را بررسي كنيم.
نویسنده:
عارف دانیالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر به تقابلِ فلسفه و روان‌شناسی در اندیشۀ فوکو می­پردازد. روایت فوکو از روان‌شناسی از همان آثار نخستین، واضح و روشن است، به نحوی که فوکو به عنوان یک منتقدِ سرسختِ روان‌شناسی مطرح شده است. فوکو همواره دربارۀ روان‌شناسی به شکلِ سلبی سخن گفته است. سیمای بدبینانۀ فوکویی از اتخاذ چنین مواضعی ناشی شده است. اما فوکو، در مواجهه با فلسفۀ باستان، روایتی خوشبینانه عرضه می‌کند؛ فلسفه، برخلاف روان شناسی، سوژه‌های خودآیین می­آفریند، بر تفاوت و تکینه‌گیِ سوژه تأکید می‌کند، جامعه‌ای مبتنی بر روابط متقارن و متقابل را می‌سازد و از هرگونه مرجعیت معرفتی اجتناب می‌ورزد. بدین ترتیب، فلسفه، نوعی مراقبت معطوف به آزادی است، اما روان‌شناسی به روابط سلطه منتهی می‌شود. در واقع، فلسفه میان«خودآفرینی» و «با دیگران بودن» تلائم و هماهنگی ایجاد می‌کند. مقالۀ حاضر می‌کوشد تا نشان دهد که براساسِ اندیشۀ فوکو، در فلسفۀ باستانی می‌توان برای نقاطِ تاریک روان‌شناسی، بدیلی جستجو کرد.
نویسنده:
راضیه زینلی ، مصطفی شهرآیینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کی‌یرکه‌گور با تکیه بر تفکر انفسی، توجه را از عالم خارج به فرد انسانی معطوف ساخت. او با تأکید بر فرد انسانی و احوالات مخصوص او، تعریفی جدید از انسان ارائه کرد و ادبیات جدیدی را وارد فلسفه ساخت و از آن‌ پس، مفاهیمی نظیر اضطراب، نومیدی، تهوع و... به کلیدواژه‌های اساسی اگزیستانسیالیسم تبدیل شدند. در انديشة‌ ژان پل سارتر نیز توجه به اين مسائل و اهتمام به آنها به اوج رسید. اضطراب از اولین احوالاتی است که فردِ هستی‌دار با آن درگیر است. کی‌یرکه‌گور دو رویکرد متفاوت به این مقوله دارد؛ یکی نگاه او در کتاب ترس ‌و لرز است که در آنجا یقین ایمانی را عامل اصلی اضطراب می‌داند؛ یقینی كه برگرفته از اعتماد به خداست. رویکرد دیگر او در کتاب مفهوم اضطراب مطرح می‌شود که او در آنجا‌، با نگاهی روان‌کاوانه، ریشۀ اضطراب را در گذشتۀ گناه‌‌آلود فرد می‌جوید. سارتر نیز به مانند کی‌یرکه‌گور تعریفی خاص از انسان ارائه می‌دهد و مهم‌ترین خصوصیت او را انتخاب و آزادی می‌داند. از آنجایی‌که انسان پيوسته در موضع انتخاب قرار می‌گیرد، با آینده‌ای نامعلوم مواجه است كه همین مواجهه، بر اضطراب او می‌افزاید. در این مقاله، مفهوم اضطراب را که از مفاهیم اساسی اگزیستانسیالیسم است، از منظر کی‌یرکه‌گور و سارتر بررسی مي‌كنيم و به تأثیرپذیری سارتر از کی‌یرکه‌گور در اين زمينه و اشتراکات و افتراقات آنها مي‌پردازيم
نویسنده:
محمد ایلخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه روایت عام و فراگیر دربارة وحدت و ثبات، و کثرت و تغییر در عالم و ذهن انسان است. ارسطو، ابن‌سینا و توماس آکوئینی به تبیین آن در موضوع مابعدالطبیعه پرداختند. اگرچه به نظر می‌رسد که هر سه متفکر موضوع مابعدالطبیعه را موجود بماهو موجود دانسته‌اند، اما معنا و سپهر موجود نزدشان متفاوت است. ارسطو در موضوع مابعدالطبیعه وحدت و ثبات را در سه حوزه دیده است؛ به عنوان حکمت در چهار علت طبیعی، به عنوان فلسفة اولی در موجود، که محمول نیست، و به عنوان الهیات در مبدأ و علت‌العلل. ابن سینا با دوری جستن از نظر ارسطو، وحدت و ثبات را در وجود مطلق دید و مبدأ و دیگر موجودات را از عوارض و اقسام وجود در نظر گرفت. نزد او وجود محمول، واحد، مطلق و مشترک معنوی است. توماس آکوئینی با بازگشت به ارسطو و دیگر یونانیان، و به عنوان یک متکلم مسیحی، وحدت و ثبات را در مبدأ یا خدا جستجو کرد. وجودشناسی او قائم به دو جوهر سرمدی و مخلوق است و به نوعی، جوهرشناسی ارسطو و افلاطونیان میانه را پی گرفته است. هر جوهر موجودی ذاتاً متمایز از دیگری است. وجود در این دو جوهر متشابه است و موجود بماهو موجود در جوهر مخلوق است. این دو متفکر با دو رأی متفاوت دربارة وحدت و ثبات، دو سرنوشت مختلف در هستی‌شناسی در غرب و عالم اسلامی رقم زدند.
  • تعداد رکورد ها : 12