جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
بتول باقری ، حسین خوشدل مفرد ، محمد ناصحی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
عنوان «اصلاح‌طلبی» (الاصلاح، الاصلاحیة، التجدید) پدیدۀ شناخته شده­ای در فضای فکری دینی و اجتماعی جوامع اسلامی معاصر بوده و تحقیقات گسترده­ای در این خصوص صورت گرفته است. پژوهش حاضر در همین راستا به بررسی رویکرد اصلاح­گرایانۀ علما و مفسران اصلاح­ طلب اباضی، فرقه­ای منشعب شده از پیکرۀ خوارج که تاکنون به حیات سیاسی و عقیدتی خود ادامه داده است، با تکیه بر آراء تفسیری «احمد بن حمد الخلیلی» در جواهر التفسیر انوار من بیان التنزیل می­پردازد. خلیلی در مقام مفسری اصلاح طلب، به دعوت به اصلاح­گری درتفسیر و بازگشت به قرآن، شهره است. او اصلاح طلبی دینی را به سبب تناسب آن با نسل­های مختلفِ امت اسلام، نیاز مبرم می­داند و تأکید می­کند، متغیرهای دین به شرط وجود ابزار اجتهاد در عرصۀ اصلاح­طلبی و تجدید قرار می­گیرد. او معتقد است، احکام ثابت دین نیازمند اصلاح نیست و در تفسیر خود به ارائۀ فهم و خوانش جدید قرآن متناسب با دوران معاصر و ارائۀ ابعاد جدید هدایتگری قرآن تمایل دارد. ازاین رو، در جواهر التفسیر با ارائۀ آراء اصلاح گرایانۀ خود با استفاده از داده­های علم روز و دعوت امت به تأمل در سنن الهی در عالم هستی و توجه به سایر مؤلفه­های مؤثر در فهم قرآن، به اصلاح زندگی واقعی امت اسلام اهتمام ورزیده است. در پژوهش حاضر با تمرکز بر بررسی تفکر اصلاح­طلبی دینی و سیاسی مفسران اباضیه و احمد خلیلی، از روش شناسی تحلیل آراء و گزاره­های تفسیری خلیلی درجواهرالتفسیر و روش­شناسی استقرایی برخی از آثار وی استفاده شده است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 55
نویسنده:
غلامرضا جمشیدیها ، محمدجواد محسنی ، یوسف عارفی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تکفیر، نوعی «غیریت‌سازی» و «تصویرسازی» به شدت منفی و مخدوش و یک «راهبرد» است که به قصد «حذف» و نابودی خصم یا حداقل به «حاشیه‌راندن» او صورت می‌گیرد. جامعه شیعه و هزاره‌ قربانی «تکفیر» و تصویرسازی‌های منفی گفتمان ناسیونالیسم قومی در دوران عبدالرحمن و پس از آن است. پرسش از اتخاذ سیاست "نسل‌زدایی" و "پاکسازی قومی" هزاره‌ از سوی عبدالرحمن» به این پژوهش منتهی شده است و تلاش شده با استفاده از «نظریه گفتمان لاکلائو و موفه» به عنوان چارچوب نظری و روش تحلیل به این پرسش پاسخ گفته شود. نتیجه به دست آمده این‌ است که تشدید مخاصمات قومی در دوران عبدالرحمن، نتیجه نوعی «خاص‌گرایی قومی و مذهبی» بود که به منظور تثبیت سلطه یک گروه قومی خاص، قوم افغان/ پشتون، اعمال می‌گردید. بر مبنای خاص‌گرایی قومی، تلاش شد، انسان هزاره به عنوان «دیگری ویرانگر» و «خصم خطرآفرین و اهریمنی» از یکسو و موجود «فرودست»، «حقیر» و «بیرون از مرزهای انسانیت» از سوی دیگر، بازنمایی و شناسانده شود. چنانکه براساس خاص‌گرایی مذهبی، توانست انسان هزاره را به عنوان «کافر»، «گمراه» و «باغی» در ذهنیت سایر اقوام و قبایل افغانستان قالب کند. نتیجه حاصل از این خاص‌گرایی، از یکسو نوعی «خودبرتربینی قومی»، از سوی دیگر «خودبرحق‌پنداری» مطلق مذهبی بود که منتهی به «نسل‌زدایی» و «پاکسازی قومی» هزاره‌ گردید. هدف، توزیع سرزمین‌های مغصوبه هزاره برای «ناقلین افغان» و فراهم کردن زمینه برای سلطه مطلقه سیاسی و در نهایت تحمیل هویت قومی افغان/ پشتون بر افغانستان و «یکسان‌سازی اجباری» بود.
نویسنده:
محمد حسن بهشتی ، مهدی فرمانیان ، مصطفی سلطانی ، هادی بیگی ملک آباد
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
اگرچه نومعتزله با خوانشی که از اسلام دارد، پیامدهای مهمی را در پی داشته است، اما در چیستی و تبار آن ابهام و التباس وجود دارد. برخی متفکران از نومعتزله متقدم و متاخر سخن گفته­اند. نومعتزلۀ متقدم را به سردمداری سید جمال و عبده و نومعتزله متاخر را عموماً به افراد چند دهه اخیر مصری اختصاص داده­اند؛ در حالی که نوعاً از جریان نومعتزله هندی غفلت ورزیده و موطن اصلی جریان اعتزال نو را مصر معرفی می­کنند. به همین جهت مسئله اصلی، تبیین ابعاد مفهومی و عینی نومعتزله هندی و مصری متقدم و رابطه هر یک با دیگری است. این نوشتار از طریق مراجعه به منابع کتابخانه­ای با روش تبیینی و تحلیلی به آثار گلدزیهر یعنی اولین نفری که عنوان نومعتزله را بکار برده و به جریان­شناسی این دو طیف پرداخته مراجعه می‌کند. وی، معاصر دو جریان مصری و هندی بوده، آثار و منابع علمی آنان را مورد مطالعه قرار داده و جلساتی را نیز با سید جمال داشته است. نامبرده معتقد است، اگرچه میان این دوجریان، قرابت هایی وجود دارد، اما نمی‌توان آن دو را کنار یکدیگر قرار داد. به همین منظور، نسبت به نومعتزلی بودن مصریان دیدگاهی انکاری اتخاذ کرد و بیشتر تمایل دارد تا آنان را جریانی نزدیک به وهابیت توصیف کند؛ اگرچه شواهدی نیز بر خلاف این توصیف ارائه می‌کند. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد، فرق‌گذاری میان جریان هندی و مصری امر صحیحی است، اما با توجه به گسست عمیق جریان هندی با معتزله قدیم، نامیدن این جریان با عنوان نومعتزله قابل خدشه است. چنانچه این جریان نومعتزله نامیده شود، با توجه به قرابتی که با اندیشه های نومعتزله چند دهه اخیر مانند ابوزید دارند، می‌توان از آنان با عنوان تبار این افراد یاد کرد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 145
نویسنده:
محمود ویسی ، شکیبا امیرخانی ، علیمحمد پورابراهیم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محمد شحرور از جمله قرآن بسندگان معاصری است که در صدد تضعیف جایگاه حدیث در استنباط فقهی است. وی برای اثبات این موضوع؛ ابتدا قرآن بسندگی را به عنوان یک جایگزین کامل مطرح می‏کند. وی برای اثبات ادعای خویش، عدالت صحابه را زیر سؤال برده و حدیث منسوب به اهل سنت در خصوص عدالت صحابه را مردود می‏شمارد. وی در ادامه عصمت انبیا و مفهوم سنت را به چالش می‏کشد تا از این رهگذر احادیث منقول از پیامبر را بی اعتبار کرده و جایگاه سنت در استنباط مسائل فقهی به عنوان یکی از ارکان استنباط فقیه را بی‏اعتبار جلوه دهد. به این منظور وی مانایی و کارآمدی آموزه‏های سنت نبوی را مخدوش دانسته و بر تاریخ‏مندی آن تأکید می ورزد. در این نوشتار تلاش شده تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه می‌توان فقدان ارزش حدیث در نظام استنباط فقهی نزد شحرور را نقد کرد؟ به این منظور سعی شده تا به مناقشات پاسخ داده شود تا جایگاه حدیث به عنوان یکی از ارکان استنباط فقه معتبر شناخته شود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
نویسنده:
سمیه توسلی ، محمد علی میرزایی ، سعید ارجمندفر
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
برابری‌ جنسیتی از مسائل کلیدی در حوزه‌ی مطالعات ‌‌زنان است که اندیشه‌ی بسیاری از اندیشمندان روشنفکر و طرف‌داران حقوق‌زن در جهان‌اسلام را به خود مشغول داشته‌‌است. نصرحامد ابوزید نیز به عنوان اندیشمندی عقل‌گرا و نواندیش، بر این مسأله، تاکید بسیاری داشته و مهم‌ترین عامل نابرابریِ جنسیتی در جوامع‌اسلامی‌ را در عقل‌گریزی و نادیده‌ گرفتن ابعاد‌ انسانی، تاریخی و اجتماعی متون‌‌دینی، می‌داند. از همین رو نیز وی به نقادی گفتمان‌‌دینی پرداخته و با تاریخمند خواندن احکام و آموزه‌های قرآنی، چون قوامیت، ازدواج و میراث و نیز با‌ توجه به دگرگونی موقعیت‌ زن در دوران معاصر، چنین آموزه‌هایی را ناکارآمد و مخالف با ‌اصل‌‌ برابری و عدالت‌‌‌خواهی قرآن، می‌داند. اما باید گفت، دیدگاه ابوزید، علی‌رغم جنبه‌ها‌ی مثبت و روزآمد خود، دارای نقد‌های بسیاری چون منافات اصل برابریِ‌ جنستی با عدالت‌ قرآنی و عدم پذیرش تاریخمندی احکام و آموزه‌های اساسی قرآن، است. لذا اهمیت و ضرورت این مسأله‌ سبب شده‌است در این مقاله، به روش کیفی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و نقد مسأله‌ی برابری جنسیتی از منظر ابوزید، بپردازیم. شیوه‌ی گردآوری اطلاعات نیز، به صورت کتابخانه‌ای و از طریق مطالعه و تأمل در آثار و تالیفات ابوزید می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 82
نویسنده:
بحرالدین شهاب الدین حلیمی ، قاسم ابراهیمی پور ، صادق گلستانی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
این تحقیق به هدف شناسایی و تبیین مبنای شکل­گیری زندگی اجتماعی المیزان و فی­ظلال از روش تطبیقی و تحلیل محتوایی و تحلیل منطقی بهره گرفته است و با استفاده از اطلاعات اسنادی و کتابخانه­ای به این پرسش که آیا انسان پس از سنجش مصلحت زندگی اجتماعی را برگزیده یا ساختار وجودی اش او را به این زندگی سوق داده است؟ پاسخ داده است. المیزان این بحث را در دو سطح مطرح می­کند؛ اصل اجتماعی بودن زندگی انسان و استخدام گری و ناهمنوایی انسان در زندگی اجتماعی. این دو مسئله در واقع دو منشأ و مبنا برای شکل گیری زندگی اجتماعی در نگاه المیزان شمرده شده است که در طول هم قراردارند. و البته نگاه فی­ظلال در این باره متفاوت­تر است؛ زیرا این مسئله را پیوند داده است به امر خانواده و فطرت و سرمنشأی زندگی اجتماعی را آن دو، قلمداد کرده است. در تکافل خانوادگی، فی­ظلال بر این نظر است که خانواده همان خشت اول بنای اجتماعی است. خانواده خود بر پایه خواسته­های ثابت در فطرت انسان و بر عاطفه، دوستی، رحمت، مقتضیات مصالح و مشکلات ایستاده است. المیزان به سه نوع انسان؛ وحشی بالطبع، تعدیل در توحش طبیعی؛ تا حدودی نوعی از استخدام متقابل و کسانی که برای تأمین کمالات عقلی و اغراض فطری خود به زندگی اجتماعی روی می آورند، اشاره کرده است و فی­ظلال خانواده را یکی از عناصر مهم و اولیه گروه اجتماعی می­داند و تعهد، اعتدال، وحدت، مشورت، همنوایی و همکاری از جمله صفاتی اند که فی­ظلال برای خانواده بیان کرده است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 55
نویسنده:
محمد پناهی ، عباس شیخ الاسلامی ، محمدباقر گرایلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
تروریسم انتحاری نسل متفاوتی از تروریسم است که با برآمدن اسلام سیاسی افراطی به جهانیان معرفی شد. در تروریسم انتحاری، انتحارکننده توده‌های بی‌‌گناه را هدف قرار می‌دهد تا با ایجاد ارعاب گسترده به مقاصد سیاسی دست یابد. تحلیل شکل‌گیری و شیوع عملیات انتحاری در عصر حاضر و بررسی افراد دخیل در این عملیات می‌تواند منجر به ارائه راهکارهای پیشگیری از آن، جهت حفظ جان عامل انتحاری و قربانیان گردد. گرچه نقش سیاست‌مداران و عوامل سیاسی و نقش اقتصاد و عوامل روانی و اجتماعی در شکل‌گیری عملیات انتحاری قابل‌تردید و انکار نیست، بررسی اقدامات معروف‎ترین گروه‎های تروریستی انتحاری مانند داعش و القاعده نشان می دهد که این گروه‌ها به‌رغم اینکه در تعریف دشمن و اولویت‌های مبارزاتی اختلاف دارند، همگی از منبع دین به‌مثابه کانون مشروعیت‎بخش و انگیزش بهره می‌برند و در همین راستا استنادات مشترکی به علمای سلفی همچون ابن تیمیه، محمد ابن عبدالوهاب، بن باز و ... دارند. بنابراین هرچند عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روان‌شناختی به‌مثابه متغیرهای جرم شناختی در شکل‏گیری عملیات انتحاری نقش برجسته دارند، گروه‌های تروریستی تکفیری، به‌شدت از عامل دین برای مشروعیت اعمال خویش و تهییج انتحارکنندگان بهره می‌برند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
نویسنده:
عبدالله میراحمدی ، زهرا پاک روش
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
فمینیسم اسلامی شاید در نگاه نخست همانند فمینیسم رادیکال یا فمنیسم لیبرال و. . . گونه یا جریانی از فمینیسم به‌نظر آید، اما در واقع آنچه به‌عنوان فمینیسم اسلامی معروف شده، نوعی هرمنوتیک قرآنی و نگاه تجددگرایانه به تفسیر قرآن، روایات اسلامی و متون دینی است. این نوع نگاه که به تقلید از فرهنگ غربی و با شعار برابرخواهی و تساوی حقوق زن و مرد در کشورهای اسلامی جریان یافت، عدم تناسب آن با گزاره­های دینی به حدی روشن بود که حتی برخی از نواندیشان با اینکه به‌عنوان فمینیست اسلامی شناخته شده‌اند، اما این عنوان را برای خود نمی‌پسندند؛ از جمله این افراد می‌توان اسما بارلاس را نام برد که هرمنوتیک قرآنی خاص خود را دارد و به‌شدت معتقد است که تفسیرمردسالارانه از قرآن، عامل اصلی تبعیض و ظلم علیه زنان مسلمان بوده است. او برای اثبات این مدعا دلایلی را مطرح می‌کند که نه تنها با اصول اولیۀ تفسیرِ قرآن سازگار نیست بلکه حتی با برخی از اصولی که خودِ وی برای هرمونوتیک قرآنی­اش برمی‌شمارد نیز در تضاد است. مقاله پیش روی که به‌صورت کتابخانه‌ای گردآوری و با شیوۀ تحلیلی توصیفی تدوین شده، ابتدا به تبیین آرا و نظریات اسما بارلاس و در ادامه به نقد و ارزیابی آنها می­پردازد. اگرچه پژوهش‌هایی در مورد اندیشه‌ها و نظریات اسما بارلاس صورت گرفته است، اما در این نوشتار سعی بر آن بوده که نظرات شاذ وی در کنار هرمونوتیک قرآنی­اش به‌صورت تلفیقی در مورد برخی از آیات خاص قرآن مورد بررسی قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 31
نویسنده:
علی رئیسی ، محمد باقر قیومی ، محمدعلی میرزایی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
مسأله فهم و تفسیر متون دینی در دوره معاصر به سبب گسترش شاخه هایی مانند زبان شناسی جدید، هرمنوتیک فلسفی و علوم ادبی در کانون توجه جریان های فکری و فرهنگ ی معاصر قرار گرفته است. نو اندیشانی مانند حسن حنفی برای برون رفت جهان اسلام از عقب ماندگی و هماهنگ ساختن میراث اسلامی با دست آورد های دنیای مدرن تلاش کرده اند با باز خوانی و باز سازی مجدد میراث و نصوص دینی اهداف ذکر شده را دنبال نمایند. تعامل حنفی با نصوص دینی به عنوان یک فهمنده و مفسر، ریشه در مبانی و رویکردهای خاصی مانند مبانی هرمنوتیکی، پراگماتیستی، و پدیدار شناختی وی دارد، خوانش جدید حنفی از متون دینی در قالب پروژه «چپ اسلامی» برای ایجاد تغییر در لایه سیاسی و اجتماعی جهان اسلام عنوان شده است. در این تحقیق تلاش شده است تا با روش کتابخانه ای داده های مرتبط گرد آوری و با روش توصیفی-تحلیلی روش تفسیری و مبانی مرتبط با فهم متن ایشان مورد واکاوی انتقاد قرار گیرد. مهمترین آسیب تعامل حنفی با نصوص، فهم ایدئولوژیک و گزینشی در راستای برون رفت از مشکلات با استفاده از بنیادهای نظری دنیای مدرن است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 118
نویسنده:
داود رحیمی سجاسی ، محمد صادق مهدوی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم وفناوری مدرن (غربی) صورت ومحتوای تمدن غرب را قوام بخشیده‌است تاجاییکه آن‌را وجه ممیزه‌ با سایر تمدن‌ها وتنها راهِ رسیدن به‌ توسعه وصنعتی شدن دیگران معرفی می‌کنند. دانش وفناوری جدید، دارای«ماهیت»، «صورت» و«آثار»اجتماعی است که درکنار گره‌گشایی، مسأله‌های لاینحلی را درسطح خرد وکلان جامعه‌ی بشری پدید آورده است. نه تنها منتقدان فناوری مدرن، بلکه حامیان آن نیز درممالک ونحله‌های فکری، خواهان بازنگری واصلاح آن شده­اند. آیت الله سید محمد باقر صدر، ازمعدود نوابغ فکری مسلمان درقرن بیست‌ام است که دراوج اقتدار مکتب‌های مادی‌گرایی، شالوده‌های فکری تمدن غربی را شناسایی ومورد نقد علمی قرار داده‌است. با توجه به‌ تعریف مارتین هایدگر ازفناوری مدرن که ماهیت آن را ‌غیر ازمصداقش میداند وتعریف فلسفی-اجتماعی فناوری، بارویکرد به‌دو فلسفه مهندسی وعلوم انسانی وروش تحلیل‌تطبیقی، این جستار به‌دنبال پاسخ به‌این پرسش است که آرای صدر، درمواجهه با فناوری مدرن چگونه قابل تبیین است؟ وجه تمایز وی با دیگر متفکران چیست؟ کارهای انجام شده توسط دیگرمنتقدین فناوری مدرن به‌صورت ترافعی، مقطعی وجزئی نگر می باشد که لازم، ولی کافی نیست. لکن نگاه‌ صدر تدافعی، تداومی وجهانی است. مسأله وی جواز وعدم جواز نیست، بلکه جهان‌نگری‌هایی است که فناوری را جهت داده وبه اسارت‌گرفته وآن نظام اجتماعی است. به‌دنبال نظام اجتماعی مطلوبی است که آن را درنظام اجتماعی دینی درقامت فقهِ مطابق با مقتضای زمان می‌بیند. صدر به‌داشته های خود می‌اندیشد نه ‌داشته‌های دیگران.
صفحات :
از صفحه 119 تا 140