جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
مهدی معتمدمنش
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله با بازخوانی انتقادی روند تاریخی نوآوری در معماری، روایت رایج از «معمار قهرمان» را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد که نوآوری‌های معماری و سازه‌ای مدرن، نه زاده نبوغ فردی، بلکه نتیجه تداوم سنتی معرفتی، فلسفی و تجربی در تعامل با طبیعت بوده‌اند. با تکیه بر تحلیل سه‌مرحله‌ای—از تقلید شهودی تا انتزاع تحلیلی و نهایتاً تعامل متقابل—مطالعه حاضر نشان می‌دهد که طبیعت، نه تنها الهام‌بخش زیباشناختی، بلکه شریک روشی و شناختی در فرآیند طراحی بوده است. در این چارچوب، مدل‌های فیزیکی کوچک‌مقیاس به‌عنوان ابزارهای تولید دانش و آزمایش فرم، جایگاهی کلیدی در معماری قرن بیستم یافتند. مقاله با بررسی معماری چهره‌های برجسته معماری فناورانه، روند شکل‌گیری زبان سازه‌ای مدرن را بر بستری فلسفی و میان‌رشته‌ای بازمی‌خواند و در نهایت، نوآوری را نه به‌مثابه گسستی قهرمانانه، بلکه به‌عنوان امتدادی جمعی در میراث فرهنگی معماری تبیین می‌کند.
نویسنده:
زهرا زرگر
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
بررسی نمونه‌های شبه‌علم نشان می‌دهد در بسیاری از موارد، افرادی که مبدع شبه‌علم بوده و آن را توسعه می‌دهند، خود دارای اعتبار علمی هستند. به همین سبب، در مباحث اخیر به تمایز شبه‌علم از اموری مثل علم نابالغ و علم بد توجه شده‌ است. در این مقاله با لحاظ کردن این تفاوت به این پرسش می‌پردازیم که چه چیز شبه‌علم را از اختلاف ِنظرهای علمی معمول یا ثمربخش متمایز می‌کند؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه تجربه‌گرایی اجتماعی سولومون و مدل بردارهای تصمیم استفاده می‌کنیم. در مدل پیشنهادی سولومون، بردارهای تصمیم شامل اموری اجتماعی، سیاسی، نظری، و تجربی می‌شوند که در مقیاس اجتماعی، شرایط را برای پذیرش یک نظریه مساعد یا نامساعد می‌کنند. سولومون با استفاده از این بردارها اختلاف نظر علمی را تحلیل کرده و چارچوبی هنجاری برای آن ارائه می‌دهد. طبق این چارچوب، اختلاف نظر علمی در شرایطی سودمند است که تلاش‌های پژوهشی دانشمندان بین نظریه‌های بدیل، در تناسب با میزان موفقیت‌های تجربی این نظریه‌ها توزیع شده باشد. با به کار بستن این مدل بر روی مورد لیسنکوئیسم (مناقشه میان ژنتیک‌دانان و لیسنکوئیست‌های حامی وراثت صفات اکتسابی در شوروی سابق)، دلالت‌های این مدل در تحلیل نسبت شبه‌علم با اختلاف نظر علمی ثمربخش تشریح شده و نقاط قوت و امتیاز آن مورد بررسی قرار می‌گیرد.
نویسنده:
زینب انصاریان ، افشین شفیعی
نوع منبع :
مقاله
چکیده :
تقارن یکی از بنیادی‌ترین و پرکاربردترین مفاهیم در فیزیک نوین است که نقشی کلیدی در توسعه نظریه‌های جدید ایفا می‌کند، خصوصاً در زمینه‌هایی چون نسبیت عام، نظریه میدان‌های کوانتومی و وحدت بخشی نیروهای فیزیکی. این مفهوم در فیزیک نوین فراتر از تقارن‌های هندسی و مشاهده‌پذیرهاست در معنای نوین تقارن به صورت ناوردایی تحت تبدیلات مورد نظر تعریف می‌شود و بیشتر متوجه قوانین فیزیک و ساختارهای نظری است تا اشیا فیزیکی. به عبارتی در حوزه فیزیک نظری تقارن به مثابه یک ابر قانون عمل می‌کند که محدودیت‌هایی را بر قوانین فیزیکی و شکل نظریه به صورت کلی اعمال می‌کند. نقش محوری این مفهوم در فیزیک نوین موجب شکل گیری بحث‌های فلسفی متنوعی شده‌است. این مقاله مروری دارد بر مفهوم تقارن، بررسی تاریخی ورود آن به فیزیک نوین و نحوه استفاده فیزیکدانان از این مفهوم. در پایان به تبعات و مسائل فلسفی مرتبط با آن اشاره می شود.
نویسنده:
علی سیدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ماهیت و چیستی مدل‌های علمی در سه دهه اخیر مورد توجه و بررسی فیلسوفان علم بوده است. علت آن نیز نقش محوری و پررنگ مدل‌ها در فعالیت علمی است. اینکه مدل‌ها را چه چیزی بدانیم در نگرش واقع‌گرایی یا ضد واقع‌گرایی ما نسبت به علم، تبیین بازنمایی علمی و فهم ربط و نسبت مدل‌ها و تئوری‌ها و پاسخ به سؤالات فلسفی که در خصوص هستی‌شناسی موجودات علمی و معرفت‌شناسی علمی مطرح است، تأثیر مستقیم دارد. در این مقاله مفهومی با نگاهی مبتنی بر رویکرد و آموزه‌های عقلانیت نقاد و فلسفه مصنوعات، طرحی برای ماهیت مدل‌های علمی پیشنهاد می‌شود. در این طرح، مدل‌ها محصولاتِ عینیِ ذهنِ انسان فرض می‌شوند که به‌عنوان یک مصنوع به منظور خاصی طراحی و ساخته و به‌کار گرفته می‌شوند و این ویژگیِ قصدمندی بخش مهمی از ماهیت آنهاست.
نویسنده:
میثم توکلی بینا
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
مسئله نسبت علم و دین از مهم‌ترین چالش‌های معرفتی معاصر است. این پژوهش با رویکردی نو به دسته‌بندی مصادیق رابطه‌ی علم و دین بر مبنای میزان هم‌خوانی و ناهم‌خوانی آن‌ها می‌پردازد. روش پژوهش مبتنی بر مطالعه و تحلیل موردی نمونه‌های عینی در طول هفت سال (1395-1403) در قالب مباحثات بین‌رشته‌ای با دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشته‌های علوم پایه و فلسفه است. نشان داده‌ایم روابط علم و دین را می‌توان در سه دسته‌ی اصلی قرار داد: «هم‌خوانی» (مانند شواهد آغازمندی جهان و تنظیم ظریف کیهانی)، «بی‌تفاوتی» (که اکثریت موارد را شامل می‌شود)، و «ناهم‌خوانی» که خود به دو زیرگروه تقسیم می‌شود: ناهم‌خوانی‌های حل‌وفصل‌پذیر (مانند برخی تفسیرهای تکاملی) و ناهم‌خوانی‌های بحران‌زا (مانند تفاسیر فیزیکالیستی افراطی-نئوداروینیستی). در نتیجه با بهره‌گیری از استعاره‌ی موسیقایی، نشان داده‌ایم هر سه نوع رابطه کارکرد خاص خود را دارند و حتی موارد ناهم‌خوان می‌توانند محرک پیشرفت علمی و بازاندیشی معرفتی باشند و مطلوب است به جای اتخاذ مواضع بر مبنای منطق دوارزشی (درست/غلط)، از منطقی فازی با طیفی گسترده از هم‌خوانی تا ناهم‌خوانی استفاده کنیم.
نویسنده:
حسین شقاقی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
بین اندیشه متاخر ویتگنشتاین در باب بازی‌های زبانی و گرامر زبان و ایده قیاس‌ناپذیری پارادایم‌های علمی کوهن شباهت‌هایی وجود دارد که منشاء آثاری تطبیقی بین این دو شده است. یکی از مسائلی که هر دو اندیشه فلسفی با آن مواجه‌اند، نسبی‌گرایی و معضلات و پرسش‌های متعددی است که نسبی‌گرایی برای یک اندیشه فلسفی ایجاد می‌کند. از وجوه اشتراک اندیشه این دو فیلسوف محوریت چارچوب مفهومی و زبانی در ارتباط با مسائلی چون معنا، فهم و صدق است. همین مطلب مورد توجه برخی از تفاسیری است که ویتگنشتاین و کوهن را حامی نسبی‌گرایی می‌دانند. در اینجا مساله نسبی‌گرایی را با تمرکز بر معضلات نسبی-گرایی برای فهم و نیز صدق، و با محوریت آثار دو مفسر ویتگنشتاین و کوهن؛ یعنی هانس گلاک و مویال شاروک، مورد بررسی قرار می‌دهیم. در باب مسائل مذکور بین این دو مفسر اشتراکات و اختلافاتی در تفسیر ویتگنشتاین و کوهن وجود دارد. از نگاه نویسنده، اولا نه قیاس‌ناپذیری کوهن و نه ایده گرامر ویتگنشتاین مانع از فهم دو پارادایم یا دو چارچوب زبانی از یکدیگر نیست. در ثانی بین ویتگنشتاین و کوهن اختلافی بر سر تقدم و تاخر زبان از یک سو و طبقه‌بندی‌های ذهنی از سوی دیگر وجود دارد. ثالثا ایده رفتار مشترک نوع بشر در اندیشه ویتگنشتاین مانع از نسبی‌گرایی در صدق نیست. با توجه به این سه موضع، مواضع گلاک و مویال شاروک در تفسیر ویتگنشتاین و کوهن مورد انتقاد قرار گرفته است.
نویسنده:
غلامحسین مقدم حیدری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در طب اخلاطی علایم و نشانه های تعداد زیادی از بیماری ها به اندام ها منتسب بودند اما بیماری مکانمند نبود یعنی بیماری در بدن جایی نداشت در قرن های هیجدهم و نوزدهم با بکار گرفتن روش بالینی-تشریحی میان تظاهرات بالینی و آسیب های بدنی پیوند برقرار شد. بدین گونه مکانمندی بیماری در بدن مهمترین کاری بود که پزشکی کلینیکی در اواخر قرن نوزدهم انجام داد. در این مقاله می کوشیم نشان دهیم که اولا کدام آموزه های فلسفی زمینه پیدایش این روش را فراهم کردند و ثانیا چگونه این آموزه ها در شکل گیری مقومات این روش تاثیر گذار بودند. از این رو در ابتدا مبانی فلسفی این روش -حس گرایی و فلسفه مشاهده- را در جو حاکم بر آن قرن ها بررسی می کنیم. سپس ویژگی های دو مقومه اصلی آن یعنی معاینه بالینی و تشریح آسیب شناختی را بیان می کنیم. بدین منظور نشان می دهیم که چگونه حس گرایی و فلسفه مشاهده سبب شد تا پزشکان به معاینه دقیق تظاهرات بالینی بیماری ها بپردازند. سپس نشان می دهیم که چگونه از قرن هیجدهم به بعد تحت تاثیر فلسفه مشاهده این آموزه شکل گرفت که بیماری با ضایعه ای در زیر اندام های بیرونی بدن متناظر است. از این رو تشریح گامی اساسی در جهت آسیب شناسی بیماری ها شد. بدین گونه داده های حاصل از معاینه دقیق بالینی و تشریح آسیب شناختی دو بخش مهم گزارش های موردی را تشکیل دادند که یکی از ارکان پژوهش و دستاوردهای جدید پزشکی بالینی است. در بخش آخر مقاله ساختار و ویژگی های این نوع گزارش ها را بررسی می کنیم.
نویسنده:
عماد طیبی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
اگر هدف علم را شناخت واقعیت و تکنولوژی را تغییر واقعیت برای تحقق مقاصد در نظر بگیریم، این پرسش پیش رو است که علم و تکنولوژی چه رابطه‌ای با هم دارند و چه نقشی در پیشرفت یکدیگر ایفا می‌کنند؟ ما در این مقاله تحت تأثیر مقاله‌ی به‌کارگیری علم دیوید میلر و با اختیار رویکرد عقلانیت نقاد، نشان ‌می‌دهیم که علم برای تکنولوژی نه تنها کافی نیست بلکه از جهت منطقی ضروری هم نیست و نقش علم در تکنولوژی، نقادانه و الهام‌بخش و حتی در مواردی گمراه‌کننده است. در تکمیل دیدگاه میلر، استدلال خواهیم کرد که تکنولوژی نیز برای علم کافی و از جهت منطقی ضروری نیست. علم قطعی نیست و تکنولوژی می‌تواند برای آن نقش نقادانه ایفا کند. همچنین برخی تکنولوژی‌ها می‌تواند الهام‌بخش علم باشد. به این نکته نیز توجه می‌دهیم که در مواردی پیشرفت تکنولوژی می‌تواند مانع پیشرفت علم شود.
نویسنده:
علی شمسی ، کیوان الستی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
: عینیت، خصلت (یا هنجار) مهمی برای علم جدید محسوب می‌شود. ادعاهای مطرح شده در علم، صرفاً از آن جهت که در‌خصوص امور عینی هستند، قابل‌دسترس، قابل‌سنجش و دارای ارزش صدق یکسان هستند. با این حال، عینیت در علوماجتماعی، به واسطۀ پیچیدگیِ پدیدههایی که موضوع بررسی این علوم هستند (یعنی کنش‌معنادار انسانی)، آنطور که در علوم‌طبیعی محقق میشوند تضمین نخواهند شد. ماکس وبر حدود یک قرن پیش تلاش کرده است نشان دهد که چطور علوم‌اجتماعی می‌توانند عینی باشنددر این مقاله دو تفسیری که توسط مفسران دیگر از مفهوم عینیت نزد ماکس وبر ارایه شده تشریح شده و تضادهای میان این دو تفسیر، موضوع تحلیل بعدی مقاله حاضر خواهد بود. این دو تفسیر (هرچند هر دو عینیت نزد وبر را یک هنجار قلمداد کرده‌ا‌ند) اما هرکدام نوعی متفاوت (و معکوسی) از هنجار را مورد توجه قرار داده‌اند. مقاله حاضر قصد دارد با تمرکز و تأکید به تمایزهای دو نگرش و تفسیر، نشان دهد که نگاه وبر به عینیت، چطور می‌تواند در بحث‌های متاخرتر، در مورد رابطه میان سطح اجتماعی و سطح شناختی علم، بصیرت‌بخش باشد.
نویسنده:
سید سعید موسوی اصل ، سید حمید طالب زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
جامعه شناسی پوزیتیویستی امیل دورکیم در بستر ایدئالیسم استعلایی کانت امکان ظهور پیدا می کند، در حالی که در جامعه ی علمی ما به طور متداول و به اشتباه پوزیتیویسم دورکیم را امتداد آمپریسیسم تلقی می نمایند. از یک طرف دورکیم منتقد آمپریسیسم و یا روایت های پوزیتیویسم انگلیسی است و از طرف دیگر در پوزیتیویسم دورکیم موضوع علم جامعه شناسی که همان واقعیت اجتماعی است ذیل مفهوم «بازنمایی جمعی» صورت بندی می گردد. مفهوم «بازنمایی»صرفا در پرتو انقلاب کوپرنیکی و در بستر ایدئالیسم استعلایی کانت امکان طرح می یابد و دورکیم متاثر از فیلسوف نوکانتی قرن نوزدهم فرانسه یعنی «رنوویه» مفهوم بازنمایی را بنیاد معرفت جامعه شناختی تلقی می کند. بنابراین پوزیتیویسم دورکیم تاکید صرف بر رویکرد تجربی نیست، بلکه تاکید بر تجربه در بستر فرآیند وضع (position) در معنای کانتی است و ابژه ی جامعه شناسی دورکیم در فرآیند وضع به معنای کانتی عینیت پیدا می کند.