جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
ریحانه سادات هاشمی(شهیدی) ، طیبه راهی ، حمیده راهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اجرا و نهادینه کردن حکومت دینی در جامعۀ اسلامی نیازمند تربیت اسلامی مردم و ادارۀ آنها در حیطۀ قوانین و شریعت الهی است. در این رابطه دلایل قرآنی و روایی در ابعاد مختلف تربیت دینی وارد شده است که براساس آن خداوند حاکمیت دینی را به آل محمد؟ص؟ واگذار کرده و این امر با حکومت جهانی امام زمان؟عج؟ تا روز قیامت تداوم می‌یابد. حاکم جامعۀ اسلامی برای اجرای قوانین الهی، می‌بایست عادل بوده و ضمن مبارزه با انحرافات به اصلاح امور مردم بپردازد. اصل حاکمیت دینی در منابع اسلامی مشروع دانسته شده، اما حدود و قلمرو این دخالت مورد بحث است که دلایل موافق در این زمینه از آیات و روایات آمده است و در عین حال ادلۀ مخالف در زمینۀ تکالیف فردیِ افراد درجامعه مطرح شده که بیانگر حفظ حقوق و مصالح عمومی در مقابل حریم خصوصی است. هدف این تحقیق دست‌یابی به دلایل قرآنی و رواییِ محدودۀ دخالت حاکمیت اسلامی در تربیت اسلامی افراد و جامعه بوده که براساس روش جمع‌آوری کتابخانه‌ای، با شیوۀ توصیفی _ تحلیلی به تحلیل داده‌ها پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
نویسنده:
شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چارلز تیلور جایگاه ویژه‌ای در میان فلاسفۀ معاصر دارد. دغدغۀ او، هویّت انسان مدرن و فقدان معنا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ست. تیلور فلسفۀ اخلاق مدرن را واجد ارزش‌های قوی برای هویّت انسان نمی‌داند. به عقیدة او، در دورۀ مدرن، دیدگاه طبیعت‌گرایانه حاکم شده است و از بین رفتن معنا در زندگی بشر، محصول آن است؛ فردگرایی و عقل ابزاری هم، از تبعات چنین دیدگاهی است. تیلور با بررسی سیری تاریخی، بر آن است فردگرایی، آرمان اصالت را شکل می‌دهد و به نسبی‌گرایی می‌انجامد. به زعم او، هویّت شخص، همان فهم اوست از اینکه کیست و خصوصیّاتی است که از او یک انسان متمایز می‌سازد. همچنین، آنچه هویّت ما را شکل‌ می‌دهد، ویژگی گفتگویی و اجتماعی ماست؛ مفاهیمی مانند خیر نیز، در گفتگو و تعامل با دیگران شکل می‌گیرد. یکی از دغدغه‌های تیلور، بازگرداندن معنا به زندگی انسان است؛ به این منظور، او از چارچوب‌هایی نام می‌برد که معنا را به زندگی انسان باز می‌گرداند. اینکه آیا می‌توان با توجّه به بنیادهای تفکر تیلور، میان هویّت و خیر نسبت برقرار کرد، از موضوعات مطرح در این مقاله است. نقد اساسی به تیلور این است که شان گفتگویی مورد ادعای تیلور با آنچه او خیر می نامد همخوانی ندارد. به عبارت دیگر نمی‌توان هم به دیدگاه دیدگاه تیلور درباره شکل‌گیری هویت قایل بود و هم از شهودهای اخلاقی یکسان سخن گفت.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
نویسنده:
فیروزه شیباتی رضوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش می‌کوشد بر مبنای مفاهیم و آرای برگرفته از روانشناختی فروید چهار اثر منتخب از آثار عکاسی صمد قربان‌زاده عکاس معاصر ایران را مورد واکاوی و تدقیق قرار دهد. روش این پژوهش به صورت کیفی به توصیف و تحلیل موردی اثر هنری مبتنی بر داده‌های برآمده از اطلاعات کتابخانه‌ای و اینترنتی می‌پردازد. علت انتخاب آثار صمد قربان‌زاده رویکرد سورئالیسم ایشان در عکاسی است که با تکیه به مفاهیمی چون ضمیر ناخودآگاه، رویا، ساز وکار دفاعی در رویکرد روانشناختی فروید به صورت دلالت‌های نمادین توانش خوانش و تحلیل دارد. اگرچه تحلیل روانشناختی معضلات و مشکلات را به فرد و خصوصیات و ویژگی‌هایش فروکاهش می‌دهد، اما اهمیت این شناخت در این است که در نهایت به دنبال تبیین ساخت‌های اجتماعی پیش می‌رود. این آثار ملهم از موضوعاتی چون تنهایی، بی‌هویتی، از دست رفتن ایمان و در نهایت مرگ است که به نحوی انسان و جوامع را درگیر کرده و ماهیت وجودی انسان در نظام امروزی جهان به چالش می‌کشد. در خوانش روانشناختی از آثار مورد نظر، مخاطب ضمن تجربه تازه از مواجهه با اثر هنری، به درک و شناخت درونمایه اثر و ارتباط نمادین عناصر هنری با آسیب‌های فردی و جمعی دست می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 76
نویسنده:
زینب السادات میرشمسی ، نگار اظهاری جنکانلو ، منیره سیدمظهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از اخلاق در نگرش اگزیستانسیالیستی شرح بهتری از انسان بودن است. سارتر فیلسوف اگزیستانسیالیستی معتقدست، از آنجائیکه آدمی آزاد و مختار است، لذا در اخلاق به هیچ عنوان با قانونی کلّى روبرو نیست، از اینرو ارزش هاى ثابتی وجود ندارد و انسان صرفا سرچشمۀ ارزش ها و ضوابط اخلاقی است. مطابق چنین تفکری، ملاک انجام یک فعل و نیز حکمِ اخلاقیِ مربوط به آن، خود فرد است، چراکه خود فرد به واسطۀ آزادی که دارد، آفرینندۀ ارزش عملش است. سارتر نیز همچون هم مسلکان اگزیستانسیالیستی خود اخلاق مطلقی را که همگان معتبر می دانند، رد کرده و آن را با اخلاقی که به تنهایی برای فرد معتبر است، جایگزین می کند. درمقاله حاضر برآنیم با روشی توصیفی_تحلیلی، به بررسی ماهیت ارزش های اخلاقی با تکیه بر مفهوم آزادی از منظر سارتر بپردازیم تا از قبل آن بتوانیم نقش ارزش های اخلاقی را در چگونگی صدور احکام اخلاقی مشخص نمائیم.
صفحات :
از صفحه 31 تا 56
نویسنده:
محمود مژده خشکنودهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونگی برقراری تمثیل بین دو نوع انتخاب طبیعی و مصنوعی مورد پژوهش و مطالعه‌ی بسیاری از مورخین و فلاسفه‌ی علم، زیست‌شناسی و تکامل بوده است.‌ از جمله منابع مهم در این راستا، دست‌نوشته‌های داروین است که نشان می‌دهد در فرآیند مطالعات پژوهشی‌ داروین، چگونه تمثیلِ بین انتخاب طبیعی و مصنوعی در ذهن او شکل گرفته بود. رویکرد او به تمثیل رویکردی طبیعت‌گرایانه است. در تاریخ علم و معرفت نمونه‌های بسیاری از تمثیل وجود دارند که هم در مقام کشف و هم در مقام استدلال کاربرد داشته‌اند. مطابق یافته‌های جدید علوم شناختی ذهن آدمی بر اساس استدلال تمثیلی عمل می‌کند به‌گونه‌ای که تعدادی از دانشمندان علومِ شناختی بر این باورند که تمثیل در هسته‌ی شناخت آدمی قرار دارد. مدل‌های مختلفی در علوم شناختی برای اقامه‌ی تمثیل پیشنهاد شده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که استدلال‌های تمثیلی به‌کارگرفته شده توسط داروین بر اساس مدل‌های علوم شناختی، مدل تمثیل تناسبی است با این فرق که برای برقراری تمثیل بین انتخاب طبیعی و مصنوعی داروین از تعدادی تمثیل‌های پل‌زننده و متقابلی استفاده کرده است.
صفحات :
از صفحه 297 تا 324
نویسنده:
مهدی بنی‌اسدی باغمیرانی ، سید بهشید حسینی ، آزاده شاهچراغی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ادراک در فلسفه و معماری، عجین با مفهوم حرکت است. مخاطب با حضور و حرکت در فضا، هم راستا با نظریه حرکت‌جوهری ملاصدرا، شامل مراتبی از حرکت می‌‌شود که سطح ادراک مخاطب را از سطح مادی به سطح معنوی ارتقاء می‌دهد. این سیر ادراک مبتنی ‌بر حرکت در فضاهای معماری، قابل انطباق با مراتب ادراکی ملاصدرا می‌باشد. فلذا پژوهش حاضر، بین رشته‌ای و از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی-تحلیلی است. هدف این پژوهش، واکاوی مراتب حرکتی در فضاهای معماری، و سپس انطباق سیر ارتقاء ادراک از سطح مادی به معنوی در فضاهای معماری، با مراتب ادراکی ملاصدرا است. سئوالات کلیدی این است که: حرکت در فضاهای معماری چگونه زمینه ارتقاء ادراک از سطح مادی به معنوی را فر‌اهم می‌کند؟ و مراتب حرکتی در فضاهای معماری، چگونه با مراتب ادراکی ملاصدرا قابل انطباق است؟ نتایج نشان می‌دهد که در بازخوانش مباحث ادراکی ملاصدرا در فضاهای معماری، ایجاد درک حضوری، مستلزم اتحاد عاقل و معقول به‌واسطه حرکت ناظر در فضاست. فرد با حرکت در فضا، مراتبی حرکتی را تجربه می‌کند، که در ابتدا ادراک را مشمول لایه‌ی حسی می‌کند؛ اما با حرکت در مراتب بالاتر، ادراک به لایه‌ی معنوی تعلق می‌گیرد، که با مراتب ادراکی ملاصدرا هم خوانی دارد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 102
نویسنده:
سید احمد میرصانعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابداکشن گزینشی در مقابل ابداکشن خلاق و نیز استنتاج به‌تبیینی (IBE) قرار می‌گیرد. گزینش فرضیات یا از میان فرضیات جدید و حدسی و بدون دانش قبلی صورت می‌پذیرد (ابداکشن گزینشی پیرسی)؛ یا این‌که گزینش فرضیات و تبیین‌ها بهتر از میان تعداد زیادی از فرضیات و تبیین‌های ممکن که از قبل دانسته شده است صورت می‌پذیرد (ابداکشن گزینشی مگنانی و ابداکشن وابسته به امر واقع شورز). بر مبنای هر دو دیدگاه، و نیز بر مبنای دیدگاه سوم که مربوط به گبای و وودز است، ابداکشن گزینشی متمایز از استنتاج به‌تبیینی (IBE) است. ابداکشن وابسته به امر واقع شورز واجد هر سه فرآیند فرعی استنتاج، یعنی ارتباط، مشاهده و حکم است (c،o و j)؛ در حالی که ابداکشن گزینشی پیرس تنها واجد فرآیند فرعی سوم، یعنی حکم است ­(j)، و بنابراین آن را نمی‌توان به عنوان یک فرآیند استنتاج ابداکشنی معرفتی در نظر گرفت.
صفحات :
از صفحه 325 تا 344
نویسنده:
محمد کریمی ، جبار امینی ، جمشید جلالی شیجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه­ی یونان، متفکّران متأخّر از سقراط بیش از پیشینیان خود، به مبحث «انسان­شناسی» توجه کردند و به‌ویژه در آثار ارسطو، مسائل مربوط بدان مبحث با روشمندی خاصّی ارائه شد. به موازات ایشان در شرق نیز، از همان ابتدا «وجودشناسی» در خدمت «انسان­شناسی» قرار گرفت و از جمله در مکتب سانکهیا، توجه شایانی بدان شد. طبعاً در هر دو سنت فکری، شناخت نفس آدمی نسبت به جسم او از اهمیت و پیچیدگی بیشتری برخوردار بوده است. پژوهش پیش رو عهده­دار تبیین اوصاف ذاتی نفس انسان از منظر پایه­گذاران مکاتب یادشده به نحو تطبیقی است. ارسطو با آن‌که نفس را مجرّد از هیولا و غیر جسمانی می­دانست، آن را کمال اوّل جسم طبیعی آلی می­پنداشت. در نظر او، نفس ناطقه­ی انسان جامع قوای نفس نباتی و حیوانی نیز است. اما در نظر حکیم کاپی­لا، نفس یا پوروشا واجد هویتی بسیار متعالی، فرامادّی و ازلی است که نه علت و صانع چیزی بود و نه معلول و مصنوع چیزی. پوروشا به تمامه مجرّد از مادّه یا پراکریتی، ولی محرّک آن برای پیدایش موجودات است. هم‌چنین باور به تعدّد نفوس، لازمِ قهری تعریف نفس در تفکّر مشّائی است، ولی با توجه به اوصاف نفس در تفکّر سانکهیه، چنین ایده­ای نادرست به‌نظر می­رسد، از این­رو متفکّران سانکهیه دلایل متقنی به سود آن ارائه نکرده­اند.
صفحات :
از صفحه 269 تا 296
نویسنده:
فراز عطار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنا به استدلال مارتین، فصل­گرایی دیدگاه پیش­فرض جهت تبیین تجربه­ی بصری است. فصل­گرایی در این استدلال، بر مفهوم تمیزناپذیری استوار است: یک رویداد یک تجربه­ی بصری است اگر و تنها اگر در خلال درون­نگری از تجربه­ی ادراک مطابق با واقع تمیزناپذیر باشد. در نتیجه­ی این استدلال نظریه‌های نوع مشترک به لحاظ معرفت­شناختی غیرمحافظه­کار هستند؛ چراکه به یک اصل معرفت­شناختی اساسی متعهّد هستند. پس فصل­گرایی، که به لحاظ معرفت­شناختی محافظه­کار است (به این اصل ملزم نیست)، دیدگاه پیش­فرض است. به این استدلال نقدهایی وارد شده است. بنا به نقد اصلی، شرط تمیزناپذیری نه شرط لازم و نه شرط کافی برای تجربه­ی بصری است. من به این نقد اصلی و نیز نقدهای دیگر خواهم پرداخت. با بررسی انتقادی آن‌ها و نیز پاسخ­های مارتین، از این ادعا دفاع می­کنم که استدلال مارتین در دفاع از ایده­ی «فصل­گرایی به مثابه­ی دیدگاه پیش­فرض» ناموفق است. یکی از دلایل اصلی برای این ادعا آن است که پاسخ­های مارتین به نقد اصلی روشن و موجّه نیستند. پس تا زمان رفع ابهامات نمی­توان تمیزناپذیری را شرط تجربه­ی بصری دانست. هم­چنین توضیح می­دهم که استدلال مارتین، حتی اگر معتبر باشد، تنها نتیجه می­دهد که نظریه‌های نوع مشترک دیدگاه پیش­فرض نیستند، نه این‌که فصل­گرایی دیدگاه پیش­فرض است. برای آن که این استدلال به نتیجه­ی دلخواه مارتین برسد، باید گام­های دیگری برداشته شود. بنا به یک گام، باید نشان داده شود که دیدگاه دیگری نمی­تواند دیدگاه پیش­فرض باشد. نشان می­دهم که تردیدهای قابل­ملاحظه­ای در این خصوص وجود دارد. به علاوه استدلال می­کنم که فصل­گرایی مبتنی بر مفهوم ترکیب فصلی متفاوت از فصل­گرایی مبتنی بر مفهوم تمیزناپذیری است. این فصل­گراییِ متفاوت خود می­تواند گزینه­ای جایگزین برای دیدگاه پیش­فرض باشد.
صفحات :
از صفحه 185 تا 226
نویسنده:
محمدحسین ایراندوست
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصطلاح «معنویت» در غرب معانی زیادی در برداشته است. تطورات این واژه از یک معنای سنتی همسو با کتاب مقدس در قرن پنجم آغاز شده و تا اخذ معنایی مقابل جسمانی و مادی در قرون بعد و نیز اخذ مفاهیم روانی و اجتماعی و سیاسی و بهداشتی، در سده‌های سیزدهم تا بیستم میلادی ادامه یافته است. محققان متعددی در زمینه‌ی معنویت پژوهی فعالیت نموده‌اند. در این میان کتب و مقالات «کیس وآیمن» استاد دانشگاه بلوم فونتین و محقق رشته عهد عتیق در این دانشگاه، قابل تأمل است. به باور کیس وآیمن سه عنصر اصلی برای معنویت قابل شناخت و معرفی است: 1. فرآیند رابطه‌ی میان خدا و انسان که در یک لحظه رابطه‌ی بین دو قطب الهی و انسانی رخ می‌دهد. 2. فرآیند تدریجی به این معنا که دو قطب انسانی و الهی، به‌تدریج به هم پیوسته می‌شوند. و خداوند در این مرحله با صفات خود به‌تدریج بر انسان تجلی می‌کند. 3. تبدیل و تطور، به این معنا که روند ارتباط میان دو قطب انسانی و الهی، سبب تبدیل و تطور جوهر انسانی می‌شود. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین معانی مختلف معنویت، از منظر وآیمن و نقد و بررسی دیدگاه ایشان، در صدد پاسخ به این سؤال است که عناصر معنویت چیست؟ همچنین در این مقاله سه عنصر معرفی شده از سوی ایشان مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 49