جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > دو فصلنامه حقوق بشر > 1398- دوره 14- شماره 2
نویسنده:
انیسه ون انگلند
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در زمانه اقدامات تروریستی، جنگ­های داخلی در افغانستان و عراق و پس از کاریکاتورهای سخنرانی پیامبر و پاپ شانزدهم در مورد خشونت در اسلام، ضروری است که جامعه دانشگاهی اسلامی درباره یک موضوع مهم صحبت کند: مفاهیم صلح و جنگ در اسلام. این مقاله به بررسی و تحلیل این مفاهیم می­پردازد و بر اسلام به عنوان دین صلح که مروج حقوق بشر و ارزش­های بشردوستانه است، تأکید می­شود. نویسنده به منظور نقد و رد به استدلال­هایی می­پردازد که اسلام را دین خشونت می­دانند. در واقع نویسندگانی وجود دارند که اسلام را دین خشونت می­دانند که در درون خود بذر تنفر، نژادپرستی و بسیاری ارزش­های دیگر خلاف حقوق بشری را دارا می­باشد. این نویسندگان معمولاً شرق شناس هستند. در این مقاله توضیح داده می­شود که چرا این نظریه­ها اشتباه هستند. البته در این میان گروه­های افراطی وجود دارند که تفسیرهای تحریف شده از اسلام را که کشتارهای گسترده (تروریسم ، WMD ، حملات انتحاری) را توجیه می­کنند و ارائه می­دهند. نویسنده مقاله نمونه­هایی را برای توضیح چگونگی تکیه این جنبش­ها بر دیدگاههای تحریف شده و پوچ گرایانه در مورد اسلام ارائه می­دهد. سپس اقدامات مختلفی را که به نفع معرفی اسلام به عنوان دین صلح و ترویج آن، حقوق بشر و ارزش­های انسان دوستانه تعریف خواهد شد. عذرخواهی کنندگانی وجود دارند که از تهاجمی بودن مفهوم جهاد عذرخواهی می­کنند (نویسنده با این موضع مخالف است)؛ نویسندگان تندرو مانند آل مودودی وجود دارند که نسبت به نقش اسلام در جنگ موضع تهاجمی­تری دارند. با وجود این موقعیت، مهم است بدانید که چنین نویسندگان همیشه معیارهای انسانی و بشردوستانه را حفظ می­کنند. سرانجام در این مقاله دیدگاه دانشمندان مسلمان را که اسلام را دین صلح می­دانند ارائه خواهند کرد (نویسنده مقاله خود را با این دیدگاه مرتبط می­کند). لازم به ذکر اهمیت و قدرت پیشبرد این استدلال است که اسلام آیین صلح و ترویج آن، حقوق بشر و ارزش­های انسان دوستانه است. این استدلال در زمان اعمال تروریستی انجام می­شود که به نام اسلام انجام می­شود و لازم است دانشمندان یادآوری کنند که اسلام دارای میراث صلح عمیق است و از این نظر جهاد به عنوان سلاح بازدارنده یا یک مفهوم دفاعی تلقی می­شود.
نویسنده:
لوئیس وُلچر
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در دنیای امروز، تمایز روشنگری بین دین مثبت و طبیعی یک نقطه عزیمت مفید برای تفکر در مورد رابطه بین دین و حقوق بشر را فراهم می­کند. مطابق عقل­گرایی قرن هجدهم­، دین طبیعی به ساده­ترین شکل از آن عقاید تشکیل شده است که عقل می­تواند بدون تناقض آن را بپذیرد؛ مانند وجود خدا و جاودانگی روح (ولتر). در حالی که مذاهب مثبت صرفاً گروهی از نهادهای انشعاب یافته، عقاید تعصب­آمیز، مراسم و عقاید مختلف هستند که انسان­ها در طول تاریخ برای خود ایجاد کرده­اند. در دین طبیعی­، هوشیاری الوهیت را در درون خود می­یابد و در نتیجه در قبال قوانینی که می­سازد و پیروی می­کند، مسئول است. در دین مثبت، خدا دستورات خود را از خارج اعمال می­کند. هرچند با وجود اختلاف آن­ها، هر دو نوع دین برای فهماندن ادعاهای خود به همان مفهوم موقت متکی هستند: آن­ها زمان را به عنوان یک دنباله خطی خالص (T1 ، T2 ، T3 ، و غیره) تصور می­کنند که به شکل سه جانبه گذشته، حال و آینده تقسیم می­شود. از نظر دین مثبت این ساختار از موجودیت یک گذشته به خوبی شکل گرفته که مقدمات مقدس شمردن احترام به حقوق بشر برای اولین بار برای یک بنیان مقدس آشکار شد. پیشینه این زمان گذشته، که در قالب نوشتار مقدس است تبدیل به یک ابزار با ثبات می­شود که چنین فکر می­شود برای زمینه سازی هرگونه اقدام بعدی که قصد دارد عادل باشد لازم و ضروری است. گرچه دین طبیعی، به نوبه خود، سعی دارد از جزم گرایی از طریق مجاز شمردن دلایل عملی برای استنباط عمل درست از درون قوانین اخلاقی که خداوند مقرر داشته است، اجتناب کند. مفهوم دقیق استنباط به طور کلی مستلزم همان ساختار سه جانبه زمان است: پس به این معنا است که افراد عاقل می­توانند قانون را برای خودشان فقط در زمان گذشته وضع کنند، حتی اگر در گذشته بسیار نزدیک باشد، همواره باید (و از این رو از پیش مجوز) بر حق بودن کاری درست، عمل کند. طبق دین مثبت، خداوند قوانین اخلاقی را به مردم می­دهد؛ طبق دین طبیعی، خداوند به آن­ها دلیل می­دهد که اجازه داشته باشند قوانین اخلاقی معتبری را برای خودشان تهیه کنند. تفاوت بین تاریخ نگاری و زمان تاریخی مطابق با تفاوت­های فرومایگی و آزادی، اندیشه و عمل و تعیین و عدم تعیین است. زمان خطی با ارائه بستر مناسب برای حقوق بشر سعی در آشتی عقل و تاریخ دارد. اما همان­طور که گوته می­گوید، در ابتدا این عمل بود نه کلمه. اتخاذ یک زمان واحد به عنوان تاریخ تدارک ذاتی قانونی ساختن بی­اساس حقوق بشر است، اما همانطور که کانت می­گوید شهودهای بدون مفاهیم کور هستند. این مقاله تضاد غنی این دو حالت زمانی را روشن می­کند و در مورد اهمیت آن­ها برای وظیفه تفکر در مورد رابطه دین و حقوق بشر تأمل می­کند.