جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 697
نویسنده:
Shuja Zaidi
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 352 تا 373
نویسنده:
علی پایا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 332 تا 351
نویسنده:
بهنام رسولی ، حمید احمدی هدایت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر واکاوی پژوهش‌های کاربرد واقعیت مجازی در آموزش و یادگیری مبتنی بر مفاهیم پساپدیدارشناسی می‌باشد. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده‌است. با ابتناء بر مهمترین مفاهیم پساپدیدارشناسی‌، مقالات کابرد واقعیت مجازی در آموزش و یادگیری بین سال‌های 2017 تا 2022 مورد واکاوی قرار گرفت. یافته‌های پژوهش در زمینه میانجی‌گری واقعیت مجازی در رابطه با یادگیرنده و محیط یادگیری نشان داد که از بین روابط توصیف شده در پساپدیدارشناسی‌، بیشترین آن به رابطه زمینه‌ای و ‌غوطه‌وریاختصاص دارد و رابطه هرمنوتیک‌، بدنمندی و غیریت در رتبه‌های بعدی قرار دارند. در زمینه کابردهای چندگانه فناوری واقعیت مجازی به ترتیب تدریس‌، تعامل‌، ارزشیابی و ایجاد انگیزه در پژوهش‌های انجام شده مورد توجه بوده است. در زمینه ساختارهای افزایشی فناوری (آنچه فناوری به ما می‌دهد) می‌توان به تعامل و ‌غوطه‌وری‌، ایجاد انگیزه‌، یادگیری عمیق و مشارکت‌، در پژوهش‌ها غالب بودند و در زمینه ساختارهای کاهشی فناوری (آنچه فناوری از ما می‌گیرد) در پژوهش‌ها مواردی همچون هزینه بالا‌، واقعیت ناکافی‌، ارتباطات انسانی‌، بار شناختی بالا و ضرر و زیان برای سلامتی انسان مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت پیشنهاد شد؛ تا نحوه دگرگونی تجربه و ادراک فراگیران در زمان کابرد واقعیت مجازی در آموزش و یادگیری مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد تا ابعاد و زوایای پنهان فناوری برای سیاستگذاران و طراحان فناوری آموزشی هویدا شود. از طرف دیگر می‌توان گفت که نتایج این عمل می‌تواند به بهبود کیفیت یادگیری مبتنی بر فناوری کمک نماید.
صفحات :
از صفحه 74 تا 99
نویسنده:
حسن فتحی ، مریم شاهمرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب رواقی در میان مکاتب دورۀ یونانی‌مآبی از جایگاه برجسته‌ای برخوردار بوده و به مدتِ بیش از پانصد سال ذیل همین عنوان در حیات یونانی و رومی تأثیرگذار بوده است. در میان آموزه‌های این مکتب آموزۀ موسوم به «صیانت ذات» به عنوان اوّلین حُکم طبیعتِ هر موجودی، مورد تأکید ویژه قرار گرفته است: اساسی‌ترین غریزه و میل هر موجود زنده‌ای این است که با هماهنگی با طبیعت در مسیر حفظ خویشتن قدم بردارد. بر همین اساس، حیات فضیلت‌مندانه برای آدمی همانا «زیستن بر وفق طبیعت» است. از سوی دیگر، اقدام به کاری که دست کم در نگاه عُرفی می‌توان آن را خودکشی نامید در میان فیلسوفان رواقی امری رایج بوده است، تعداد معتنابهی از آن‌ها با اراده و اقدام خویش به حیات خود پایان داده‌اند. آیا گام برداشتن در مسیر مرگ خویش با آموزۀ صیانت ذات منافات ندارد؟ رواقی‌ها در عین حال که سعی می‌کنند از ثنویت افلاطونی محسوس و معقول احتراز جویند حقیقت آدمی و بلکه حقیقتِ طبیعت را همان عقل (لوگوس) می‌شمارند و به بقای عقل آدمی معتقدند. آن‌ها هر گونه اقدام به خودکشی را که ریشه در عواطف و انفعالات داشته باشد محکوم می‌کنند، چنانکه هر گونه کوشش انفعال‌آمیز برای حفظ جان به هر قیمتی را نیز محکوم می‌کنند. در نظر رواقی‌ها مرگِ حکیمِ آرمانی عین انطباق با طبیعت و با عقل است، اعم از اینکه به‌اصطلاح به‌نحو طبیعی رخ دهد یا با ارادۀ خودش؛ چراکه برای چنین فردی اراده و طبیعت و عقل بر یکدیگر منطبق‌اند؛ اما ازآنجاکه آن‌ها هیچ‌کس، حتی رهبرانشان، را مصداق حکیم مطلق نشمرده‌اند، در واقع هیچ‌گونه اقدام به خودکشی را نمی‌توان مورد تأیید کامل آنها شمرد. از سوی دیگر، آمادگی برای مرگ در مکتب رواقی را باید از عناصر قوام‌بخشِ حیات آرام و پویای فردی و مدنیِ مورد توصیۀ آن‌ها شمرد: آرام از حیث روحی و پویا از حیث عملی.
صفحات :
از صفحه 297 تا 312
نویسنده:
آزاد چیره ، محمود صوفیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در سنت فلسفه‌ سیاسی غرب، دو دیدگاه عام درباره‌ ماهیت قدرت وجود دارد، که می‌توان آن‌ها را رویکردهای استعلایی و درون‌ماندگار نامید. حاکمیت یا قدرت استعلایی، از بالا اعمال می‌شود و نوعی هستی و واقعیت جوهری برای قدرت قائل است که منشأ مشروعیت می‌باشد. حکومت‌مندی یا قدرت درون‌ماندگار، از پایین و در سطح خرد ساختار‌های اجتماعی و سیاسی اعمال می‌شود و هر نوع خاستگاه استعلایی برای قدرت را رد می‌کند. از لحاظ تاریخی، هابز نماینده اصلی رویکرد اول و فوکو نماینده رویکرد دوم به قدرت هستند. به نظر آگامبن، هردوی این رویکردها ناقص و تک‌بعدی‌ می‌باشند و توان ارائه‌ یک نظریه‌ منسجم درباره‌ قدرت را ندارند. نقد‌های جدی فوکو به مدل حاکمیت، راه را برای تحلیل زیست_سیاسی قدرت که در سطح خرد اعمال می‌شود باز کرد، ولی فوکو در نشان دادن نحوه‌ پیوند میان مدل‌های متفاوت قدرت و ارائه‌ نظریه‌ای منسجم و واحد از قدرت شکست می‌خورد. آگامبن سعی در پیوند دادن دوباره‌ این سطوح در یک نظریه‌ عام دارد. در این مقاله، می‌خواهیم نشان دهیم که به باور آگامبن، اول اینکه ابعاد استعلایی و درون‌ماندگار، یا همان سطوح خرد و کلان قدرت، دو قطب مکمل یک ساختار واحد هستند و هر نظریه‌ای عام درباره قدرت باید درهم‌تنیدگی و نسبت این دو بعد را بررسی کند. دوم اینکه، نشان دهیم چگونه آگامبن ریشه‌ این ساختار دوبعدی قدرت را در الهیات مسیحی می‌جوید و پارادایم‌های الهیات سیاسی و الهیات اقتصادی را به ترتیب، ریشه نظریه‌های حاکمیت استعلایی و حکومت‌مندی درون‌ماندگار می‌داند.
صفحات :
از صفحه 150 تا 170
نویسنده:
مهدی سعادتمند ، علی بابایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت شناخت نوع اضافه بین عالم و معلوم، تعیین جایگاه علم در رویکرد جهان شناختی و کارکرد معرفت‌شناسانه آن است. پرسش اینکه: با تغییر در مبانی فلسفی، نوع اضافه بین عالم و معلوم چه معنا و کارکردی می­‌یابد؟ در نگاه ماهوی نوع این اضافه مقولی است که با فرض دوگانگی طرفین اضافه، سبب معضلاتی چون اعتباریت علم، تمایز عالم از معلوم و اشکالات وجود ذهنی می‌­شود. در سیر دوم یعنی اصالت وجود با رویکرد تشکیکی، اضافه از نوع اشراقی است که در آن علمِ عالم، در رابطه‌­ای طولی و تشکیکی، علت ایجاد معلوم می­‌گردد. رهاورد گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود هم، وحدت و بساطت عالم و اضافه قیومی او با شؤون و مظاهرش است. اضافه نیز بین وجود عالم و علم ذاتی­اش تحقق می­‌یابد. نتیجه اینکه، متناسب با سیرهای سه­‌گانه، با عبور از کثرت به وحدت، تدریجاً اضافه جای خود را به عینیت عالم و معلوم می‌­دهد تا اینکه در سیر سوم به حضور و شهود تام عالم از خویش در آینه ظهوراتش می‌­انجامد.
صفحات :
از صفحه 210 تا 226
نویسنده:
حسن عباسی حسین آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از حقیقت انسان چیست؟ و چه مؤلفه‌هایی دارد؟ در اثولوجیا مطرح شده است و به آن پاسخ داده است. براین اساس در این پژوهش به دنبال آنیم جایگاه انسان در قوس نزول و قوس صعود را بررسی کنیم و به این پرسش‌ها پاسخ دهیم انسان در قوس نزول و صعود چگونه مرتبه‌بندی می‌شود و در مرحلۀ قوس نزول چه مراتبی را طی می‌کند و چه راه‌هایی برای بازگشت در قوس صعود مطرح می‌شود؟ اثولوجیا به دلیل اهمیتی که به نفس ناطقۀ انسان می‌دهد آنرا حقیقت انسان معرفی می‌کند و نیز مواجهۀ انسان عاقل و ناطق با هستی را در عالم مادی و نیز عالم عقول را بررسی می‌کند و هدف از پیدایش نفس در عالم مادیات در چرخۀ قوس نزول و صعود را تبیین می‌کند. در قوس نزول سه مرتبۀ انسانِ عقلی، نفسی و حسی را مطرح می‌کند و راه‌هایی ازجمله مراقبه و کوشش نفسانی برای تصفیۀ درون برای بازگشت به موطن اصلی معرفی می‌کند. قوس نزول به نظام فیض و افاضات از بالا به پایین نظر دارد که نفس مرتبه‌ای از مراتب آن است و راه بازگشت و صعود را در پیش می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 259 تا 276
نویسنده:
هادی سالاری ، علی سلمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم والا دارای سابقه­ طولانی است که معمولا به یونان باز می‌­گردد؛ اما برخی اندیشمندان و فیلسوفان دوران جدید چالشی به وجود آوردند که والا را ذیل مباحث زیباشناسی قرار دهند. کانت نیز ناظر به فلسفه­ خود والا را ذیل مباحث زیباشناسی مورد بحث قرار می­‌دهد. در بحث والا خیال از اهمیت ویژه­ای برخوردار است و برای فهم آن در فلسفه کانت می‌­بایست به پیشینه آن توجه کرد؛ پیشینه‌­ای که نشان می‌­دهد در اندیشه کانت خیال بحث پیچیده‌­ای است. در نقد نخست خیال در مشارکت فاهمه و حس عمل می­‌کند و نتیجه آن در تفاسیر رایج سبب معرفت و عینیت در فلسفه کانت می‌­گردد‌؛ اما خیال در نقد قوه حکم عملکردی آزاد دارد و در حکم ذوقی در هماهنگی آزاد با فاهمه است؛ اما در والا خیال در نسبت با عقل قرار دارد. در اینجا احساس والا به احساس اخلاقی شباهت دارد؛ از این منظر سبب آشکار شدن وحدتی می‌­شود که انسان را در یک تعین کلی نشان می‌­دهد و از این جهت طبیعت چونان نمایش امر فوق محسوس فهمیده می­‌شود.
صفحات :
از صفحه 190 تا 209
نویسنده:
حجت اله سلطانی فر ، رضا گندمی نصرآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با گفتار نیچه «نیهیلیسم» به مسئله‌ای برای اندیشه‌ورزی‌های فلسفی بدل گردید. او که «نیهیلیسم» را «بی‌معنایی همه‌چیز» می‌خواند، با نقد تاریخ متافیزیک غرب، افلاطون‌گرایی و اخلاق مسیحی را مهمترین عوامل ظهور آن می‌دانست. در نهایت هم با خلق «ابرانسان» و بر بستر همان «متافیزیک انسان‌گرایانه» به‌دنبال عبور از نیهیلیسم بود؛ اما هایدگر «نیهیلیسم» را نه در مرتبه ارزش‌ها، بلکه از حیثی وجودشناسانه بررسی می‌کرد. او با نقد کلیت اندیشه متافیزیکی غرب، «متافیزیک» را حاکی از نوعی نسبت با هستی می‌دانست که در آن، خودِ هستی در پس پرده‌ای از حجاب‌ها به مغاک فراموشی و غفلت فرو می‌غلتد. او در تبیینی هستی‌شناسانه، «نیهیلیسم» را معادل همین «غفلت و فراموشی وجود» دانسته و بر همین اساس، «تاریخ اندیشه غرب» را «تاریخ بسط نیهیلیسم» معرفی می‌کند. از این‌منظر، با کمال متافیزیک، ظهورات متکامل‌تری از نیهیلیسم هم تحقق می‌یابد. تا آنجا که امروز، در «گشتل تکنولوژی» که شکل نهایی متافیزیک است، «نیهیلیسم تکنولوژیک»، با نفی کامل هستی، جهان و انسان را در قالبی نیهیلیستی و صرفا در هیات منبع و موجودی، تعین بخشیده است. از نظر هایدگر در مواجهه با این وضعیت ما دو راه بیشتر نداریم، یا تن‌دادن به نابودی کامل و یا یافتن راهی جهت فراروی از آن.
صفحات :
از صفحه 227 تا 245
نویسنده:
حسن غیبی پور ، علی کرباسی‌ زاده ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجا که تفسیر واتیمو از نیچه مستلزم بررسی دیدگاه هایدگر و دیلتای، به عنوان نقاط اصلی مورد نظر وی است، از این‌رو، در این مقاله در نظر داریم نخست، اشاره‌­ای به تفسیر هایدگر از نیچه، به‌­عنوان آخرین فیلسوف متافیزیک غرب داشته باشیم، که در آن هایدگر برای توجیه هدف خود؛ که ارزیابی مجدد تاریخ و تجربۀ غرب است، به تفسیر نیچه می­‌پردازد. سپس به صورت مختصر، به تفسیر دیلتای از نیچه، به‌عنوان فیلسوف حیات، می‌‍پردازیم، که در آن بیشتر به نزدیکی تفکر هایدگر و نیچه تاکید شده است. در پایان، با تبیینِ تفسیر واتیمو از نیچۀ هایدگر، نشان ­می‌­دهیم که وی برخلاف نظر هایدگر، با بررسی تفسیر نیست‌­انگاری مدرنِ نیچه و ارتباط آن با نیست­‌انگاری پست­‌مدرن، وی را نخستین فیلسوف پست­‌مدرن می­‌خواند و نشان می­‌دهد که این نیچه است که باید به عنوان نخستین فیلسوف پست­‌مدرن خوانده شود نه هایدگر، و علت این برداشت‌­ها و تفسیرهای متفاوتی که از نیچه ارائه شده، خود بیانگر موقعیت حساس فلسفۀ نیچه در پایان متافیزیک است.
صفحات :
از صفحه 277 تا 296
  • تعداد رکورد ها : 697