جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 697
نویسنده:
سید علی فارغ ، یاسمن حاجیان فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: پیوند حکمت‌های «تربیت» و «طراحی» درگرو مترتب شدن هنجارهای اجتماعی بر آن‌ها و وجود ارتباط ذاتی میان عناصر «حقیقت‌جویی» و «کنش محوری» و همچنین وجود مضمون مشترکِ «پویایی در جهت تغییر مطلوب» به‌شرط حصول نتیجه است؛ بر همین مبنا پژوهش حاضر هدف واکاوی در فصل مشترک زیرگونه‌هایی از «تربیت پژوهی» و «طراحی پژوهی» را با عنوان «کنش پژوهی اخلاقی» در دستور کار خود قرار داده است که پژوهش در آن‌ها به‌مثابۀ کنش در عرصه‌های یادشده است. روش پژوهش: پژوهشِ مفهومیِ حاضر، از نوع بنیادی-نظری است و در آن با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی حوزه‌های «کنش پژوهی اخلاقی»، «تربیت پژوهی» و «طراحی پژوهی»، به تحلیل، تفسیر و ترکیب یافته‌ها و نتایج پرداخته‌شده است. یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از آن است که تولید دانش در زیرگونه‌های پژوهشی یادشده در قالب «کنش پژوهی اخلاقی» در وادی‌های علم، فلسفه و تکنولوژی انجام می‌پذیرد و برای پرداختن به زمینه‌های مسئله، ارزیابی و راه‌حل، از «عقل نظری»، «عمل مولد» و «عمل ابزاری» بهره گرفته می‌شود؛ همچنین استدلال‌های استقرائی، قیاسی و ربایشی،ر راهبردهای منطقی غالب برای تحقق غایی کنش یادشده هستند. نتیجه‌گیری: «کنش پژوهی اخلاقی»، فصل مشترک گونه‌های پژوهشی «کنش پژوهی تربیتی» و«پژوهش از طریق طراحی» است و پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده، مطالعۀ تعامل و هم‌افزایی آن‌ها، با توجه به فصل مشترکشان در دستور کار قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 168 تا 180
نویسنده:
ذوالفقار همتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه در فلسفه اخلاق از متخصص اخلاقی به عنوان فردی یاد می­شود که در شرایط پیچیده قادر است رفتارهای درست را تشخیص داده و عامل ایده­آل اخلاقی باشد. این مفهوم چندان تازه نیست و می­توان آن را در فلسفه اخلاق هیوم نیز یافت؛ ولی چنان‌که شایسته است مشهور نشده و فقط برخی محققان، یک فقره در رساله درباره طبیعت انسانی را به‌عنوان شاهد این موضوع مطرح می­کنند. با بررسی آثار هیوم شواهد زیادی در این خصوص مشاهده و تناظر میان آن و آموزه معروف داور راستین نیز مشخص می­شود. همان­گونه که در زیبایی­­شناسی فردی به‌عنوان داور راستین وجود دارد که با قریحه ذاتی­ و با ممارست، مقایسه، دوری از پیش‌داوری و استنتاج­های عقل سلیم، اصول کلی ذوق را بدست آورده و زیبایی را تشخیص می­دهد. در اخلاق نیز شخصی وجود دارد که در شرایط پیچیده گمراه نمی‌شود و با لحاظ همان شرایط، رفتار درست و فضیلت و رذیلت را مشخص می‌نماید. همچنین هر دو فرد به تشخیص خطاهای عامه اقدام نموده و به‌عنوان یک الگوی ایده­آل مطرح هستند.
صفحات :
از صفحه 259 تا 276
نویسنده:
کاظم هانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روش سقراطی که به روش ابطالی معروف است روشی است که در محاورات اولیه افلاطون؛ یعنی محاورات سقراطی به کار برده می‌شود. این روش پاسخی به ادعای سوفسطائیان راجع به تعلیم فضیلت بود. سقراط با به کار بردن این روش درصدد بود تا نادانی آنان را آشکار کند. او از طریق پرسش و پاسخ سعی می‌کرد دیگران را به این امر آگاه کند که جست‌وجوی معرفت و فضیلت در یک فرایند دیالکتیکی و در نسبت با دیگران قابل تحقق است. روش سقراطی صرفاً یک روش گفتگوی ساده نیست، بلکه این روش به تناهی فهم بشری و در نتیجه به ماهیت تفکر فلسفی اشاره دارد. در نظر سقراط فلسفه به‌معنای دوستداری دانایی است و ادعای داناییِ مطلق توهمی بیش نیست. سقراط از طریق پرسش و پاسخ سعی دارد ادعای دانایی دیگران را به چالش بکشد و آنان را در مسیر جستجوی دانایی قرار دهد. بنابراین روش سقراطی می‌تواند نقشی اساسی را در تعلیم و تربیت ایفا کند. ما در تفکر سقراط شاهد درهم‌تنیدگی عناصری هستیم که همه آنها در نسبت با یکدیگر معنا پیدا می‌کنند. آموزه تذکار (یادآوری)، روش ابطالی، هنرِ دیالکتیکی، پرسش و پاسخ و... از جمله این عناصر هستند. در این نوشتار سعی خواهیم کرد ضمن توجه به این عناصر، ماهیت روش سقراطی را مورد بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 181 تا 195
نویسنده:
علیرضا شفیعیون ، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی مسئلة تعلیم‌وتربیت نزد سقراط-افلاطون و سوفیست‌ها به‌معنای بررسی نگرش ایشان نسبت به رشد انسان در هستی و چگونگی حرکت آدمی در مسیر نیک‌بختی خویش است. در دوران کلاسیک یونان، سوفیست‌ها بیان کردند که تلاش برای کشف قواعد هستی امری بیهوده است. از نظر ایشان انسان تربیت‌یافته و نیک‌بخت با یادگیری مهارت‌های انضمامی نظیر سخنوری و کاربست این مهارت‌ها در زندگی اجتماعی شکل می‌گیرد. در برابر این شیوۀ تربیتی، سقراط معتقد بود که معنای حقیقی تربیت نمی‌تواند منحصر در این نوعِ از آموزه‌ها باشد بلکه انسان باید نسبت به خودِ نیک‌بختی معرفت پیدا کند. آدمی تا زمانی که معرفتی حقیقی نسبت به معنای نیک‌بختی نداشته باشد هرگز نمی‌تواند جایگاه خواسته‌ها و امیال خود و مهارت‌هایی نظیر سخنوری را در جهت نیل به نیک‌بختی راستین دریابد. سقراط با بیان ایدۀ خیر به‌عنوان منشأ و غایت نیک‌بختی و با طرح تمثیل غار نشان می‌دهد که هستی شامل واقعیات ذومراتب است. او ضمن نقد تعریف و کاربست سوفیست از سخنوری، شاگردان او را فاقد معرفت دانسته و رشد حقیقی را در دیالکتیک می‌باید. دیالکتیکِ سقراط بیانگر ضرورت طی‌کردن مراتب واقعیت همراه با پرسش از حقیقت جایگاه هر امری توسط انسان است. در همین راستا او به گفت‌وگو با مردمان جامعة خویش می‌پرداخت. در این نظام تربیتی، مربی فردی است که با واقعیت عالم آشنا بوده و با ایجاد پرسش، مرتبة فهم متربی و تناقضات دانسته‌های وی را به او نشان می‌دهد. بدین ترتیب او را نسبت به جهل خود، آگاه کرده و بستر حرکتی مشترک را برای یافتن حقایق ایجاد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 52 تا 67
نویسنده:
سید حسام حسینی ، اکبر رهنما
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: این پژوهش با هدف تبیین الگوی نظری مشاوره فلسفی در تعلیم و تربیت بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی صورت گرفت. روش پژوهش: نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می­باشد و جهت تبیین هدف و دستیابی به پاسخ سؤالات از روش تحلیل مفهومی و از نوع تفسیری بهره گرفته شد. به منظور جمع­آوری داده­های پژوهش از آثار دسته اول و پژوهش­های صورت گرفته در خصوص عنوان پژوهش، شامل دیالوگ­های افلاطون، پایان­نامه­ها، مقالات، آثار و نوشته­ها و روایت­های تاریخی مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردید. بدین منظور نمونه­های در دسترس و مناسب از منابع مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و برای ثبت داده­ها از فرم فیش برداری استفاده شد و داده­های بدست آمده در طول تحقیق به صورت مستمر تحلیل و تفسیر گردید. یافته‌ها: براساس یافته­های پژوهش، ابعاد اصیل هویت انسانی به واسطه سلطه هویت­های کاذب برخاسته از جهان­بینی­های غیر اصیل در حاشیه قرار گرفته و بخش قابل توجّهی از نگرانی­ها و تعارضات درونی وی با این تعارضات گره خورده است. و رویکرد مشاوره فلسفی بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی با این پیش فرض که این تعارضات دارای ریشه­ای درونی شامل ناآگاهی و نیروی برتر اقناع جهان­بینی­های سطحی است و با تکیه بر این مهم که انسان اراده ذاتی به خیر دارد، در تلاش است تا با خودشناسی و کشف فلسفه خود بنیاد زندگی بر اساس دیالوگی درونی بر این تعارضات غلبه یابد. نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که الگوی مطلوب برخاسته از این رویکرد فرایندی سه مرحله­ای مشتمل بر کشف هویت­های کاذب، به چالش کشیدن و زیر سؤال بردن این هویت­ها و حرکت به سوی یک جهان­بینی نوین است.
صفحات :
از صفحه 86 تا 110
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنیاد جهان ما بر سوبژکتیویته نهاده شده است. در چنین جهانی و از منظر سوبژکتیوتیه، هر چند آدمی سوژه به دنیا نمی‌آید، ولی سوژه می‌شود. اما وصول به‌ تراز سوژگی بر عهده پایدیای سوبژکتیویته و افق و گفتمان تربیتی آن است؛ از این طریق است که آدمی سوژگی می‌آموزد و سوژه بار می‌آید. با این وصف، این نوشتار به دنبال طرح پرسش و آنگاه تحقیقی در باب سوبژکتیویته تحت عنوان پایدیای سوبژکتیویته است. این پرسش به دلیل نسبت گسترده و عمیق سوبژکتیویته با تاریخ فلسفه و دوره مدرنیته و نیز رابطه آن با نحوه اندیشه و زیست معاصر ما، موضوعی قابل طرح و بحث است. پایدیای سوبژکتیویته به عنوان جریانی با زمینه‌های یونانی و رنسانسی و مدرن اولا ناظر به امر تعلیم و تربیت است و ثانیا بستری برای تمرین سوژگی در مقام نظر و عمل و در نهایت معطوف به پرورش و پروردن چیزی به نام سوژه است. پایدیای سوبژکتیویته معطوف به تربیت انسان به نحو بی طرف و لابشرط نیست بلکه تربیتی از نوع سوبژکتیو، سوژه گونه یا سوژه مند در باب انسان است. پایدیای سوبژکتیویته به معنای جریان آموزش سوژگی و تمرین سوژگی و تربیت و پرورش سوژه، از ریشه‌های تاریخی برخوردار است و می‌توان زمینه‌ها و ردپای آن را کم و بیش و به انحای مختلف، در یونان و ادوار پس از آن و تا دوره معاصر به نظاره نشست. پرسش از پایدیای سوبژکتیویته، از جهت توصیفی، می‌تواند ما را در کشف ویژگی‌ها و مولفه‌های این جریان یاری رساند و از سوی دیگر یعنی از جهت تجویزی و توصیه‌ای، می‌تواند عناصر و جهات کلیِ تربیتی این جریان را آشکار سازد پایدیای سوبژکتیویته را می‌توان به عنوان بنیادی برای تمام فلسفه‌های تعلیم و تربیت به بحث و نظر گذاشت.
صفحات :
از صفحه 16 تا 32
نویسنده:
نفیسه مصطفوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ملاصدرا برای اولین بار با به کارگیری واژه «الحکمه الغریزیه» گونه جدیدی از هوش به نام هوش حکمی را ارائه می­دهد. وی در زمینه میزان بهره‌­وری از هوش حکمی و نسبت آن با تعلیم و تربیت سه‌ طیف کلی را مطرح نموده و تنها یک طیف را نیازمند تعلیم و تقویت عقل نظری و تمرین در جهت دهی به حوزه رفتارها، عواطف، تمایلات و خلقیات به مثابه مقدمات رسیدن به حکمت می‌داند. با توجه به الگوهایی که او از حکیم معرفی می نماید، حکمت را در تمام فرهنگ‌ها و ادیان قابل جستجو می‌داند. از سویی امونز هوش معنوی را توانایی تجربه آگاهی‌های عالی معنوی جهت حل مسائل و بهبود زندگی پیگیری می‌کند و به بسط مولفه‌های هوش معنوی پرداخته و معنویت را غیربومی می‌داند و این نقطه آغاز این تحقیق تحلیلی برای ارزیابی تطبیقی هوش معنوی و هوش حکمی و بررسی نسبت این دو است. یافته‌ها: مفهوم هوش معنوی نسبت به مفهوم هوش حکمی، عام‌تر است و سه مولفه هوش معنوی امونز، با معیارهای هوش حکمی شباهت دارد؛ با این تفاوت که ملاصدرا رویکرد شناختی و فلسفی به مباحث هوش حکمی داشته و به منبع و شیوه دست­یابی به آگاهی دقت نظر دارد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 126
نویسنده:
اکبر پناهی درچه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نقش تربیت ذهن و تاثیر آن بر رشد عقلانی کودکان موضوعی است که اخیرا مورد توجه جدی صاحب‌نظران عرصه تعلیم و تربیت قرار گرفته است. سابقه طرح این مساله را می‌توان در آثار قدما بویژه صدرالمتالهین جستجو کرد. تبیین تفاوت دیدگاه صدوری ملاصدرا با سایرین در زمینه نقش آفرینی قوه خیال و ترجیح علم حضوری نسبت به علم حصولی در حکمت متعالیه، زمینه‌‌ساز مباحثی است که می‌تواند الگوی بدیعی از تربیت ذهن را به روی صاحب نظران بگشاید. این مقاله ضمن بیان موضوع شناخت و نحوه حصول علم اختلاف نظر بین حکمای مشاء را با صدرالمتالهین شیرازی در تربیت ذهن بررسی می‌کند. بر خلاف سایر اندیشمندان که منشاء علم را صورت‌های ذهنی حلول کننده در نفس قلمداد می‌کنند که به شکل حصولی قابل ادراک است، ‌‌‌ملاصدرا آن را حاصل ابداع و خلق در نفس دانسته که به شکل حضوری و با مشارکت فعال قوه خیال ایجاد می‌شود. بر این اساس به نظر می‌رسد در فرایند آموزش و پرورش، تربیت قوای ذهن به تنهایی برای رشد فراگیران کفایت نمی‌کند؛ لذا ضرورت دارد تا در برنامه‌های آموزش فلسفه به کودکان راه‌های تقویت قوه خیال نیز به عنوان یک عنصر کلیدی و تاثیرگذار، محور فعالیت برنامه‌ریزان آموزشی کشور قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 51
نویسنده:
حبیب اله نورانی ، محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه معاصر به فلسفه اخلاق و تاریخ فلسفه توجه زیادی می‌شود، در این دوره با رجوع به فیلسوفان پیشین، تلاش دارند به غنای فلسفه بیفزایند. یکی از دوره‌هایی که هم‌اکنون بسیار به آن پرداخته می‌شود فلسفه رواقی است. فلسفه رواقی بیشتر به مسائل اخلاقی و روانشناسی اخلاق با رویکرد تربیتی می‌پردازد. با توجه ‌به اهمیت مسئله اخلاق و روانشناسی اخلاق با رویکرد تربیتی در دوره معاصر، اکنون تحقیقات زیادی در باب فلسفۀ رواقی در جریان است. در مکتب رواقیان فیلسوفان زیادی وجود دارد و یکی از مهم‌ترین آنان اپیکتتوس است. در باب اندیشۀ اپیکتتوس کتاب‌های زیادی نوشته‌شده است. یکی از بزرگ‌ترین مفسران فلسفه رواقی آنتونی لانگ است که کتاب‌های زیادی در باب آراء و افکار رواقیان و نیز شرح و تفسیر اندیشۀ اپیکتتوس به نگارش در آورده است. لانگ وحدت و انسجام فلسفه اپیکتتوس را در چهار مفهوم بنیادی می‌داند که این چهار مفهوم با رویکرد تربیتی او پیوندی ناگسستنی دارند. آن‌ها عبارتند از: آزادی، اراده، داوری و بزرگ‌منشی. در این مقاله این مفاهیم بنیادی فلسفۀ تربیتی اپیکتتوس به روایت آنتونی لانگ مورد واکاوی قرار می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 15
نویسنده:
نوا نورداد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طی پنجاه سال گذشته، تغییرات گسترده فرهنگی، اجتماعی و فناوری فلسفه آموزش را در تمام جنبه های آن از جمله سنجش تغییر داده است. سنجش علاوه بر ارزیابی فراگیر می‌تواند مسیر برنامه‌ درسی، آموزش، یادگیری و خودکفایی در یادگیری را نیز هدایت کند. در طول قرن بیستم، سنجش مکانیزمی برای ارائه شاخصی از یادگیری با پیروی از یک الگوی قابل پیش‌بینی تدریس، آزمودن دانش فراگیران از مطالب و قضاوت در مورد پیشرفت فراگیران بر اساس نمرات آزمون محسوب می‌شد؛ اما، اخیراً این رویکرد زیر سوال رفته است زیرا انتظارات اجتماعی از تحصیل تغییر کرده است، علوم شناختی بینش جدیدی در مورد ماهیت یادگیری ارائه کرده است و نقش سنتی سنجش در تقویت رشد فراگیر به چالش کشیده شده است. بر این اساس، دو فلسفه جدید سنجش مطرح می شوند که برخلاف فلسفه سنتی، عمدتاً بر رشد و استقلال فراگیر تمرکز دارند. فلسفه های نوظهور سنجش، یعنی سنجش برای یادگیری و سنجش به عنوان یادگیری با افزایش یادگیری برای فراگیران چارچوب مفهومی جدیدی در مورد نقش سنجش تعریف می کنند. هدف نوشته حاضر بررسی چرایی و چیستی و چگونگی تغییر سنجش آموزشی با تمرکز بر تقابل این فلسفه ها از نظر چارچوب فکری و عملی و تاکید بر لزوم تشخیص و بهره مندی صحیح از انواع رویکردهای سنجش به اقتضای هدف سنجش می باشد. نظام آموزشی فعلی باید با آگاهی از فلسفه بنیادی انواع سنجش، از روشهای نوین سنجش جهت افزایش یادگیری و نیز مهارت خودمختاری و تفکر انتقادی فراگیران برای خودسنجی در کنار سنجش یادگیری بهره مند گردد.
صفحات :
از صفحه 68 تا 85
  • تعداد رکورد ها : 697