جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 221
نویسنده:
امیر صمصامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل در فلسفة مدرن، بحرانی را تشخیص ‌می‌داد که به‌باور او، ناشی از تناهی و جزئیت رویکرد سوبژکتیو به آگاهی، و شکاکیت و بیگانگی آگاهی با واقعیت به‌عنوان نتیجة آن بود؛ ازاین‌رو، یکی از اموری که هگل به‌خصوص در دورة اقامت در ینا، آن را مسئله‌ای اساسی برای فلسفه قلمداد می‌کرد، حل این بحران بود. این مقاله در صدد است تا با تمرکز بر فصل خودآگاهی از کتاب پدیدارشناسی روح، یکی از مواقف مهم تلاش هگل برای برون‌رفت از بحران یادشده را که در نظریۀ بازشناسی متقابل و رویکرد اینترسوبژکتیو به آگاهی به میان می‌آید، بررسی و تحلیل کند. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که چگونه اتخاذ دیدگاه فردگرایانه در آگاهی و تصدیق بی‌واسطگی خودآگاهی استعلایی به‌منزلة شرط امکان آگاهی، همواره شناخت را دچار تعارضاتی اساسی می‌کند. همچنین، نشان داده خواهد شد برای غلبه بر تعارضات یادشده به وساطتی نیاز است که بازشناسی مفروض در تعاملات اینترسوبژکتیو آن را تأمین می‌کند. درنهایت، این ادعا که سوبژکتیویته نه در نوعی رابطة درونی با خود، بلکه با پذیرش و بازشناسی دیگریِ خود امکان کلیتی را می‌یابد که در آن شکاف میان آگاهی و واقعیت از میان می‌رود، به‌عنوان بینش مهم هگل در پدیدارشناسی برای حل بحران یادشده معرفی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 149 تا 164
نویسنده:
امیر مازیار ، محدثه ربانی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با اتکا بر متن پدیدارشناسی روح به شرح هگل از تراژدی ادیپوس در کلونوس می‌پردازد. ازآن‌رو که هگل هنر را حاصل روح دوران و برآمده از فرهنگ و اخلاقیات جوامع می‌داند، به‌واسطۀ خوانش تراژدی یونانی در روح جامعۀ یونانی تأمل می‌کند. ویژگی شاخص جامعۀ یونان باستان نزد اغلب فیلسوفان «وحدت زندگانی» بود؛ اما هگل معتقد است به‌دلیل آنکه این وحدت نیندیشیده و بی‌واسطه بود، حیات اخلاقیاتی[1] یونانی دچار فروپاشی می‌شود. با وجود آنکه هگل در پدیدارشناسی روح هیچ اشارۀ صریحی به نمایش ادیپوس در کلونوس نمی‌کند، در پژوهش حاضر با تطبیق متن تراژدی ادیپوس در کلونوس با پدیدارشناسی روح، مشخص می‌شود که دریافت هگل از جامعۀ یونان باستان کاملاً با این تراژدی درهم‌تنیده است. هگل با خوانش این تراژدی به تقابل نقش زن/مرد و خانواده/دولت در جامعۀ یونان باستان می‌پردازد. این تقابل‌ها در شخصیت‌های آنتیگونه و ایسمنه (دختران ادیپوس) درمقابل اته‌اکلس‌ و پولونیکس (پسران ادیپوس) ظهور می‌یابد. درادامه هگل درخلال شرح جنگ دو برادر پدیدۀ «جنگ» را نیز در مناسبت با ایجاد وحدت در جامعه بررسی می‌کند که بخشی از فلسفۀ سیاسی هگل به شمار می‌آید.
صفحات :
از صفحه 33 تا 47
نویسنده:
رضا مثمر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دوراهی‌های اخلاقی همواره موضوع موردعلاقة فیلسوفان بوده است. برخی استدلال کرده‌اند که دوراهی‌های اخلاقی اصیل کاملاً امکان‌پذیرند. دربرابر ایشان، کسانی دوراهی‌های اخلاقی را غیرواقعی و غیراصیل دانسته‌اند و معتقدند چیزی به نام دوراهی اخلاقی واقعی اصولاً امکان‌ناپذیر است. مک‌کانل در زمرة این فیلسوفان گروه دوم است. استدلال وی بر ناممکن‌بودن دوراهی‌های اخلاقی این است که این دوراهی‌ها، در حضور اصل «’باید‘ مستلزم ’تواند‘ است» و اصل ترکیب، به تناقض می‌انجامند. دربرابر هردو ادعای مک‌کانل مبتنی‌بر ناممکن‌بودن دوراهی‌های اخلاقی و منتج‌شدن آنها به تناقض، پاسکه استدلال کرده است دوراهی‌های اخلاقی حاصل تعارض ارزش‌های سنجش‌ناپذیر است و در چنین تعارض‌هایی اصل «’باید‘ مستلزم ’تواند‘ است» برقرار نیست. مک‌کانل با پیشنهاد رویکردی فصلی کوشیده است به استدلال پاسکه پاسخ دهد. در این مقاله، پس از توضیح ایرادهای پاسکه و پاسخ مک‌کانل نشان خواهم داد که راه‌‌حل فصلی مک‌کانل از عهدة پاسخ به ایرادهای پاسکه برنمی‌آید.
صفحات :
از صفحه 17 تا 32
نویسنده:
محمدعلی نوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حقیقی و نفس‌الامری‌بودن احکام عملی و انکشاف این احکام از واقع، با مشکلاتی روبه‌رو بوده که یکی از مهم‌ترینشان، انشایی‌بودن مفاد آنها و متصف‌نشدن به صدق‌وکذب است. برپایۀ این اشکال، جمله‌های ناظر به کنش اختیاری انسان بدون اینکه درستی و نادرستی دربارۀ آنها معنا داشته باشد، در زمرۀ اوامر و نواهی هستند که بیان‌کنندۀ عواطف و احساسات گوینده‌اند و شنونده را به عمل معیّنی برمی‌انگیزانند. نوشتار حاضر در سازگاری با اندیشۀ افلاطون، ارسطو، فارابی و ابن‌سینا بر آن است که جملات مطرح در حکمت عملی، شناختی هستند؛ زیرا از سعادت انسان و خیر و شر در مسیر سعادت انسان حکایت می‌کنند. این سخن را برخی از اندیشمندان معاصر مسلمان مانند محمدتقی مصباح یزدی، علی عابدی شاهرودی و صادق لاریجانی (در بستر مواجهه با دیدگاه غربی‌ها) نیز مطرح کرده‌اند؛ با این تفاوت که به‌باور آنان احکام عملی از مفاد انگیزشی هم برخوردار است. چنین دیدگاهی باوجود تلاش برای نشان‌دادن واقع‌نمایی قضایای عملی دچار این اشکال است که فضای حکمت عملی را به‌گونۀ باید و نباید تصویر کرده است. مصباح یزدی حکایت‌گری قضایای عملی از کمال انسان را با استناد به ضرورت بالقیاس میان کنش اختیاری و غایت آن بیان کرده که این اندیشه نیز با خلل همراه است.
صفحات :
از صفحه 181 تا 195
نویسنده:
احمد ابراهیمی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیهیلیسم یا پوچ‌گرایی فلسفی، به‌معنی باور به عدم، ترجیح‌دادن نیستی به هستی، و درکل نفیِ بنیادین جنبه‌ای از شناخت‌ها یا ارزش‌های انسانی است؛ اما چگونه می‌شود در فلسفه دربارۀ چیزی بحث کرد که ادعا می‌شود نیست؟ برای پاسخ به این سؤال باید به سؤالات جزئی‌تری پاسخ داد؛ اعم از اینکه چگونه می‌توان پوچ‌گرایی را تعریف کرد و ارائۀ تعریف تا‌ چه حد به شناختن پوچ‌گرایی کمک می‌کند؟ پوچ‌گرایی را به چه روش‌هایی می‌توان تقسیم‌بندی کرد؟ همچنین، باتوجه‌به تعاریف و انواع پوچ‌گرایی، معادل‌های فارسی پوچ‌گرایی چه نقاط ضعف و قوتی دارند؟ پوچ‌گرایی را می‌توان براساس تاریخ به قبل و بعد از نیچه، براساس رویکرد به فعال و منفعل، براساس وسعت به فردی و اجتماعی، و براساس زمینۀ بحث به شناختی و ارزشی تقسیم کرد. در همۀ این تقسیمات، پوچ‌گرایی نفی‌کننده است؛ پس تعریف‌هایش هم توصیفاتی هستند دربارۀ «چگونه نه‌گفتن» یا «به چه چیزی نه‌گفتن». همۀ نظریه‌هایی که تفکرات پیشین خود را از ریشه نفی کرده‌‌اند، به‌طور نسبی پوچ‌گرایانه هستند و درعین‌حال «ممکن است» نسبت به اندیشه‌های متأخر خود، ایجابی تلقی شوند. پس به‌طورکلی درمقابل متافیزیک، پوچ‌گرایی قرار گرفته است و به‌طور نسبی درمقابل هر فلسفه‌ای، پوچ‌گراییِ آن فلسفه؛ اما پوچ‌گرایی فقط یک طرز فکر مستقل نیست؛ بلکه روشی برای آزمودن متافیزیک و هر فلسفۀ دیگر است. پوچ‌گرایی بدیهی‌بودن خود فلسفه را هم به پرسش می‌کشد؛ اینکه برای کلی‌ترین سؤالات ذهن ما باید پاسخی وجود داشته باشد؛ یعنی پرسش را به پرسش می‌کشد. سؤالات ما لزوماً پاسخ‌دادنی نیستند؛ اصلاً لزوماً سؤالات معناداری نیستند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 147
نویسنده:
زینب شکیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلیپس فیلسوف دین ناواقع‌گراست که منکر واقعیت امور دینی ازجمله «خدا» و «نفس» و «رستاخیز» و... است؛ اما به‌عنوان یک مسیحی سعی دارد برخلاف نکتۀ ذکرشده، با ارائۀ معنایی جدید از نفس، معنای جاودانگی و خلود آن را به حیات اخلاقی داشتن تحویل ببرد. برهمین‌اساس، جاودانگی نفس را معادل گذشتن از امیال نفسانی برای وصول به حیات اخلاقی تعریف می‌کند و خلود آن را به مشارکت انسان در زندگی با خدا معنا می‌کند و رویکردی عمل‌گرایانه در مقام تبیین گرامر جاودانگی در پیش می‌گیرد. این پژوهش نشان داده است در دیدگاه وی به‌لحاظ معناشناختی، مرز مشخصی میان الحاد و ایمان باقی نمانده است. ازسوی دیگر، مبنای این رویکرد آن است که اخلاق صرفاً مبتنی‌بر دین است؛ درحالی‌که عمدۀ نظریات امروزین در حوزۀ فرااَخلاق این نگاه به رابطۀ دین و اخلاق را نفی می‌کنند. همچنین، مشخص می‌شود این رویکرد به‌معنای جاودانگی با نحوۀ زندگی دینی مسیحیان در تعارض است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 64
نویسنده:
رضا کورنگ بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از زمینه‌های ظهور زیبایی‌شناسی مدرن یا «استتیک» در دورة موسوم به روشنگری، حکم به استقلال قلمرو امر زیبا از قلمروهای خیر و حقیقت بوده است؛ اما در فلسفة غرب پیش‌مدرن، یعنی در دورة یونان باستان و قرون وسطی، زیبایی مستقل از خیر و حقیقت فهم و تبیین نمی‌شد. ایدة پیوند زیبایی با خیر و حقیقت در مسیحیت دوران باستان متأخر و پیش از دورة قرون وسطای مسیحی در غرب لاتینی، در آرای دیونوسیوس آریوپاگی به‌صورت مبسوط مطرح ‌شد. دیونوسیوس در رسالة اسماء الهی خود، با الهام‌گرفتن از چشم‌انداز نوافلاطونیان متأخر به‌ویژه پرُکلُس و تلفیق آن با نظرگاه الهیاتی مسیحی، از پیوند زیبایی با خیر و حقیقت به‌مثابۀ سه نام اساسی خداوند سخن می‌گوید. در این پژوهش، کوشش شده است با تمرکز بر رسالة اسماء الهی و با روش تحلیل متن، کیفیت پیوند این سه نام بررسی و تبیین شود. این پژوهش روشن می‌کند دیونوسیوس در عین تصریح به اتحاد بنیادین زیبایی، خیر و حقیقت، بر جنبة متجلی‌کنندة زیبایی و نقش آن در حرکت معرفتی و عاشقانة نفس به‌سوی خداگونه‌شدن تأکید می‌کند. بدین‌سان، دیونوسیوس را می‌توان آغازگر گونه‌ای زیبایی‌شناسی الهیاتی‌ـ‌عرفانی در مسیحیت دانست که اثری ماندگار بر اندیشمندان مسیحی پس از خود در قرون وسطی داشت.
صفحات :
از صفحه 87 تا 99
نویسنده:
مجیدرضا مقنی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«اسطوره» ازمنظر ارنست کاسیرر، فیلسوف بزرگ نوکانتی، یکی از اولین و مهم‌ترین فرم‌های شناختی است. انسان برای آگاهی از هستی، به‌یک‌باره از فرم تعقلی شناخت آغاز نکرده و پیش از آن، دوره‌ای طولانی از زندگی خویش را با معرفتی ابتدایی سر ‌کرده ‌است که این فرم آغازین معرفتِ انسانی با عنوان «آگاهی‌ اسطوره‌ای» معرفی می‌شود. ادراکات و جهان شکل‌یافته در این فرم از آگاهیْ محتواها و ویژگی‌هایی دارد که فهم و پذیرش آنها با معیارهای دانش نظری امروز چندان آسان نیست؛ بنابراین، این محتواها را باید در چهارچوب دستگاه شناختی اسطوره‌ای مطالعه کرد. در آگاهی اسطوره‌ای مقوله‌هایی مانند «فضا»، «زمان» و «عدد» با عنوان «واسطه‌های ادراکی» معرفی می‌شود. مسئلۀ اصلی در این مقاله، شناسایی ماهیت و اصول شکل‌دهندۀ «فضای اسطوره‌ای» و نیز نوع تجسمِ عینی آن در مقایسه با فضای ادراک حسی و فضای هندسی است. برای رسیدن به این هدف، با مطالعۀ دقیق آثار کاسیرر و بررسی مصداق‌های عینی این فضا در تمدن‌های کهن، علاوه‌بر بررسی جایگاه، قوانین و الگوهای حاکم در شکل‌گیری و نوع تجسم فضا در آگاهی اسطوره‌ای، مقایسه‌ای نیز از ویژگی‌های این فضا با فضای ادراک حسی و فضای انتزاعی هندسی انجام گرفته است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 119
نویسنده:
آذرنوش گیلانی ، سیدصادق زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تقریباً کمتر شاعر، حکیم یا فیلسوفی را در طول تاریخ ادبیات اسلام و ایران می‌توان سراغ گرفت که دربارۀ موضوع موسیقی و سماع در آثار منظوم و منثور خود اشارات و عباراتی را نیاورده باشد. شهاب‌الدین سهروردی نیز به‌عنوانِ یکی از فلاسفۀ جهانِ اسلام، نگاهِ خاصی به موسیقی و سماع داشته است. او نیز همانند فیثاغورث و افلاطون نگاهی قدسی و آسمانی به موسیقی داشت و معتقد بود که صدایِ افلاک است که ازطریق موسیقی بیان می‌شود. با این تفاوت که نگاه سهروردی بیشتر براساس سؤالات فرضی و حالات او در مجلس موسیقی و سماع است؛ اما بخشی از تفکرات فیثاغورث و افلاطون بیشتر برپایۀ اصوات موسیقی و محتوی ریاضی است. همچنین، او سماع را شور و هیجانی عارفانه و وسیله‌ای برای رفتن به‌سوی کمال و اوج‌گرفتن می‌دانست. او روح را همچون مرغی زندانی در قفس می‌دانست که برای رهایی از قفس به بالا و پایین می‌پرد، شاید راهی برای پرواز و رهایی پیدا کند. این نگاه به سماع در نوع خود کم‌نظیر است. برای این منظور، با رهیافتی عرفانی و در پرتو آرای حکما و فلاسفه، سعی بر این است که از جنبه‌های گوناگون به بررسی جایگاه موسیقی و سماع ازنظر سهروردی پرداخته شود.
صفحات :
از صفحه 165 تا 180
نویسنده:
سید علی سیدی فرد ، سید محمد حسن آیت الله زاده شیرازی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معیار تعهد هستی‌شناختی محوری‌ترین و مناقشه‌برانگیزترین مسأله در حیطۀ فرا-متافیزیک است. مقالۀ حاضر تلاش می‌کند بر اساس دیدگاه دیوید آرمسترانگ، متافیزیک‌دان تحلیلی استرالیایی معاصر، نظریه‌ای را پیرامون معیار تعهد هستی‌شناختی بسط دهد. به این منظور، ابتدا مسألۀ معیار تعهد هستی‌شناختی توضیح داده می‌شود، سپس نظریۀ مشهور، یعنی دیدگاه کواین، در این باب معرفی می‌گردد. در گام بعد نسخۀ آرمسترانگ از نظریۀ صادق‌ساز ارائه می‌شود، سپس معیار تعهد هستی‌شناختی آرمسترانگ بر اساس نظریۀ صادق‌سازِ او صورت‌بندی می‌شود و در پایان لوازم این دیدگاه بیان و با قول مشهور مقایسه می‌شود و مزایا و معایب آن ارائه و ارزیابی می‌گردد. آرمسترانگ تعهد هستی‌شناختی یک نظریه را با صادق‌سازهای آن نظریه پیوند می‌دهد و از آنجا که او به نسخۀ خاصی از نظریۀ صادق‌ساز پایبند است، تعهد هستی‌شناختی او هم که بر این نظریه مبتنی است، صورت ویژۀ خود را می‌یابد. این معیار فاصله خود را از دیدگاه ماینونگ حفظ می کند در عین آنکه یک نظریه تسویری نیست.
صفحات :
از صفحه 119 تا 130
  • تعداد رکورد ها : 221