جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 454
نویسنده:
الناز محمدزاده ، محمدمهدی اسماعیلی ، شروین خمسه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی تلاش می‌کند با تکیه بر نظریة اسطوره‌شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل، کنش‌های شخصیت‌های اساطیری اودیسة هومر و داراب‌نامة طرسوسی را با یکدیگر انطباق دهد و به این پرسش پاسخ دهد که کنش‌های شخصیت‌های اساطیری در «داراب‌نامه» و «اودیسه» تا چه میزان با نظریة کنش‌های سه‌گانة دومزیل انطباق دارند و موارد تشابه و تفاوت آن‌ها کدام است؟ یافته‌ها حاکی از آن است که شخصیت‌های اصلی این دو اثر؛ یعنی «داراب» و «اسکندر» را می‌توان با «اولیس» در یک طبقه‌بندی قرار داد. بررسی کنش‌های «داراب» و «اولیس» نشان می‌دهد که هر دو در جایگاه پادشاهی، مؤید ویژگی‌های هر سه کنش هستند؛ با این تفاوت که اولیس زادة خدایان (زئوس) است و داراب در مقام پادشاهی دارای فّره‌ایزدی است. هوشمندی و حیله‌گری از بارزترین صفات اولیس است درحالیکه داراب با صفت قدرتمندی شناخته‌ می‌شود. اسکندر مقام پادشاهی را برای فتوحات دینی رها کرد، اما اولیس به سبب عدم قربانی برای خدایان مجازات شد. سایر شخصیت‌ها از جمله «طمروسیه» و «بوران‌دخت» با «پنلوپ» نیز با تفاوت‌های جزیی مظهر «پاکدامنی» هستند. تأکید بر وفاداری به پیمان ازدواج در اودیسه گفتمان غالب است، اما در داراب‌نامه فتوحات دینی برای اسکندر بر سایر وجوه گفتمانی غلبه دارد.
صفحات :
از صفحه 167 تا 197
نویسنده:
بهروز عوض پور ، الهام ابراهیمی ناغانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش پیش رو به روش توصیفی ـ تحلیلی، بر آن است تا روش نقد اسطوره‌ای ژیلبر دوران را بر آثار نمایشی بهرام بیضایی (نمایشنامه و فیلمنامه) اعمال نماید و از این مسیر به اسطوره‌سنجی نویسنده یا الگوی اسطوره‌ایِ پسِ پشت این آثار نائل آید. این مهم از مسیر فرایند سه‌گانۀ اسطوره‌شناسی، با تکیه بر متن و تدقیق در مهم‌ترین اثر هنرمند و تشخیص خرده‌اسطورۀ کانونی آثار وی به انجام رسید. روان‌سنجی با تکیه توأمان بر متن و فرامتن (ردیابی خرده‌اسطورۀ یافت‌شده در دیگر آثار نویسنده، زندگی شخصی ـ حرفه‌ای هنرمند و تشخیص عقدۀ شخصی نویسنده) و کنار هم‌گذاری مجموعۀ یافته‌ها، به کشف اسطورۀ شخصی و فراشخصی هنرمند نائل می‌شود. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که خرده‌اسطورۀ کانونی آثار بیضایی عبارت است از: برخوانی گذشته برای ساخت آینده، ستیز با ستم و جهل و هر آنچه مانع باروری مام میهن باشد، و در صورت لزوم قربان شدن برای نیل به این باروری و بر همین سیاق، زندگی در برابر مرگ، و زنانگی در حکم منشأ زندگی. عقدۀ شخصی وی نیز تثبیت‌شدگی و توقف در گذار از ساحت خیالی به ساحت نمادین ژاک لکان و اسطورۀ شخصی او ایزدبانو آناهیتا است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 166
نویسنده:
افسانه سعادتی ، حسن یزدان پناه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از روش‌های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه‌ناخواه تحت‌تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریة ترامتنیت ژنت است. «آن صوفی که زن خود...» قصه‌ای از مثنوی است که از نظر بن‌مایه‌ها با قصة «هیچ آدابی و ...» و یا «وقتی چاره، منحصر به فرد می‌شود»، از دکامرون شباهت‎هایی دارد: بی‌وفایی،خیانت، کام‌جویی و شهوت‌رانی و حیلة زنان و ترس از رسوایی از جمله بن‌مایه‌های مشترک این داستان‌ها و تشکیل‌دهندة بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستان‌ها بپردازد. یافته‌های پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابل‎تأملی، قصه‌ای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینة مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزة مولوی‌پژوهی باشد.
صفحات :
از صفحه 105 تا 133
نویسنده:
بهرعلی رضائی ، محسن سیفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیده‌هایی طبیعی مانند ماه که هم در بردارندة ذائقه شعری و هم دارای نشانه‌های اسطوره‌ایی هستند، می‌توانند در روند تصویرسازی اجتماعی ـ سیاسی شاعران معاصر نقشی اساسی داشته باشند؛ لذا خوانش هدفمند این تصویرسازی‌های اسطوره‌ای، که بر اساس کهن‌الگویی‌هایی که در ناخودآگاه شاعر نقش بسته، ضرورتی انکارناپذیر است. از همین رو، تصویرسازی از ماه برای شاعران، روشنگر نوع تفکر آن‌ها و بیان عقایدشان است. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دلالت‌های تصویری از روایت اسطوره‌ای ماه در اشعار سیاب می‌پردازد. لفظ قمر 83 مرتبه، لفظ بدر3 مرتبه و لفظ هلال 5 مرتبه در این اشعار تکرار شده است. این تعدد تکرار، حکایت از اهمیت خوانش اسطوره‌ای ماه، نزد این شاعر معاصر است. اگر در مقام بیان گزیده‌ای از نتایج این پژوهش باشیم، می‌توانیم به تصویرسازی‌های اجتماعی ـ سیاسی ماه که بازگو کنندة جلوه اعتراض به نظام حاکم بر جامعه عراق است، اشاره کرد؛ این مهم در به کارگیری سیاب از اسطورة ماه و تحلیل کهن‌الگویی آنیموس (جلوه مردانه) و آنیما نمایان شده است. نمود بارز کهن‌الگویی آنیموس، خردورزی و راهنمایی و جلوه آنیمایی آن، نامیرایی و شور اشتیاق است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 76
نویسنده:
مرضیه ثابت اقلیدی ، محمدتقی پیربابایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«مرکز» از جمله موضوعات بنیادین در توضیح و فهم جهان هستی و پدیده‌ها است. بسیاری از هستی‌شناسان مبانی خود را با اتکاء به تلقی خود از این مفهوم تبیین می‌کنند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ تطبیقی درصدد بررسی مفهوم نمادینِ مرکز با تکیه بر نظریات دو اسطوره‌شناس برجسته، میرچا الیاده و گوستاو یونگ است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که مفهوم نمادین مرکز در نگاه میرچا الیاده و گوستاو یونگ چه بوده و نمود آن در جهان خارج کدام است؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا تلقی این دو اندیشمند از جهان، انسان و رابطۀ جهان و انسان بررسی و سپس مفهوم «مرکز» در نظام معرفتی‌شان تبیین شده و در نهایت با توجه به نگاه نمادگرایانۀ آن‌ها، نمادهای این مفهوم در جهان خارج نیز معرفی شده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، الیاده مرکز را نقطۀ شروع آفرینش می‌داند که در آن نقطه مراتب مختلف هستی به یکدیگر مرتبط و متصل می‌شوند. وی ستون کیهانی را به عنوان نماد این مفهوم معرفی می‌کند. یونگ حقیقت را در روان انسان جست‌وجو و کهن‌الگوی خویشتن را به عنوان مرکز روان و ماندالا را به عنوان نماد این کهن‌الگو در جهان خارج معرفی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 13 تا 46
نویسنده:
سهراب خورسند پشت مساری ، هنگامه آشوری ، علیرضا نیکویی ، بهرام پروین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مثنوی مولانا جدای از زیبایی‌ها و جذابیت‌های ادبی، دارای مفاهیم ژرفی است که پس از قرن‌ها، همچنان با معیارهای فکری امروز قابل سنجش است و به همین دلیل هنوز تازگی دارد و کهنگی نمی‌پذیرد. بی تردید یکی از ژرف‌ترین مفاهیم مثنوی، مفهوم انسان است. انسان در مثنوی، با اعتبارهای مختلف، شئون و وجوه گونه‌گون دارد. گاهی ضعیف، خوار و ناتوان است، ولی با این‌همه مغرور و سرکش و طاغی و گاهی وجهی خداگونه دارد و تاج کرامت بر سر او نهاده می‌شود و عالَم در او، مُنطَوی. اما آنچه مهم است، این است که این هردو شأن، مبنای تصویرگری‌های انسان‌گونه‌انگارانه از خدا، جهان، امور اُلوهی و طبیعی است. پژوهش حاضر با تأملی در ریشه‌ها و زمینه‌های انسان‌گرایی و انسان‌گونه‌انگاری در قلمروهای مختلف، به روش توصیفی ـ تحلیلی به «تحلیل تصاویر انسان‌گونه‌انگارانه و درون‌مایة آن‌ها در مثنوی مولانا» پرداخته است. این تحقیق نشان می‌دهد که چگونه معرفت و شناخت و زبان و بیان و تخیل آدمی، همواره دچار انسان‌گونه‌انگاری است حتی آنگاه که از «تنزیه» سخن می‌گوید.
صفحات :
از صفحه 77 تا 104
نویسنده:
جواد هداوند ، بهمن نامور مطلق ، اسماعیل آذر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روایت اسکندر از مهم‌ترین و مبهم‌ترین الگوهای اسطوره‌ای تاریخ و فرهنگ ایران است که در سه حوزة یونانی، ایرانی و اسلامی تحت‌ تأثیر جریانات کلان‌معرفتی (سراسطوره) با تغییرات گسترده‌ای مواجه شده و شکل جدیدی گرفته است. کارکرد اساطیر در سراسطورة اسلامی، با وام گرفتن از اساطیر سرزمین‌های جدید به منظور تبیین و تأیید مفاهیم و آموزه‌های دینی از استراتژی‌های کارآمد فرهنگی مسلمانان است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که فقر باورها و الگوهای اساطیری اعراب دورة پیش‌اسلامی، شکل‌گیری نهضت ترجمه در سده‌های نخستین و پیدایش امواج جریان دوم هلنیسمی و نیز اسطوره‌وارگی نهفته در رفتار اسکندر، زمینه‌ها‌ی لازم را برای این هویت‌یابی، فراهم آورد و در اندک مدّتی در تفاسیر قرآنی، اسکندر با عنوان ذوالقرنین معرفی گردید. وام‌اسطورة اسکندر، اگرچه در آغاز سراسطورة اسلامی، مفهوم‌سازی ناب و خالصی نداشت ولی آرام‌آرام، ویژگی‌های خاصی گرفت و به واسطة رمزگان‌های عموماً مذهبی، در قرون میانی به مفهومی متمایز و مستقل رسید؛ هرچند با تغییراتی، به عنوان رویکرد غالب در اسکندرشناسی تاکنون تداوم یافته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ‌ـ ‌تطبیقی و سراسطوره‌کاوی و نگاهی مضمونی به موضوع، زمینه‌های اصلی توجّه مسلمانان به موضوع اسکندر و متغیرهای مؤثر در صورت‌بندی جدید این داستان را در قالب «سراسطورة اسلامی» بررسی و تبیین می‌نماید.
صفحات :
از صفحه 169 تا 202
نویسنده:
طاهره کوچکیان ، خاور قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر چگونگی بازتولید نمادهای اساطیری خون، گیاه و گیسو را در ارتباط با اسطورة شهید‌شونده به شکل تلفیقی در رمان‌های معاصر بررسی می‌کند. برای دستیابی به این هدف، نخست به منظور شناسایی اصالت نحوة تلفیق، آن‌ها را در داستانِ سیاوش شاهنامه بررسی و سپس با توجه به میزان مطابقت، شیوه و دلیل دگردیسی این نمادهای اساطیری را در سه رمان معاصر با داستان سیاوش در شاهنامه تحلیل نموده است. جامعۀ آماری تحقیق، متون اساطیری و چند رمان‌ِ معاصر و نمونۀ تحقیق، داستان سیاوش در شاهنامه و سه رمان سووشون، حیرانی و منِ او است که با روش نمونه‌‌گیری هدفمند انتخاب‌شده‌اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی بر آن است این نمادهای اساطیری متأثر از خط فرهنگی، عناصر و مناسبات درونی خود در رمان تغییر کرده و بازتولید شده اند. نتایج ضمن تأیید باززایی این مثلث نمادین در ادبیات داستانی معاصر و بررسی روند تحولِ آن، بر آن است که ساختار آن با وجود تفاوت در زمینه باززایی(زمان، مکان و موقعیّت) ثابت مانده است، امّا اجزاء، زمینه و کارکرد شخصیّتی و معنایی آن دچار دگردیسی شده است و دال محور شناخت آن با توجه به سه عنصر تغییر، شکستگی، دگرگونی و ادغام بازتولید شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 106
نویسنده:
مریم مردانی ورپشتی ، حسین حسن پور آلاشتی ، مسعود روحانی ، علی اکبر باقری خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسی‌ترین تأملات فلسفی، دینی و جامعه‌شناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگی‌های انسان معنوی و راه‌های وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بی‌شماری ـ چه در غرب و چه در شرق ـ به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست یافته‌اند. در این جستار با روش توصیفی ـ تطبیقی، به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ دنیا، مولانا جلال الدین محمد بلخی و وین.ولتر دایر پیرامون مسألة «انسان معنوی» پرداخته و وجوه همسان و غیرهمسان اندیشة این دو عارف تبیین می‌شود. یافته‌های پژوهش نشان از آن دارد که وجوه اشتراک نظرات این دو عارف بسیار بیشتر از وجوه افتراق آن‌ها است. این امر از تأثیر فراوان دایر از آموزه‌های مولانا و نیز همسانی آبشخورها و مشارب تجربی آنان؛ یعنی عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان حکایت دارد. از جمله اصلی‌ترین نقاط اشتراک این دو، می‌توان به مفهوم «وحدت وجود» و از مهمترین وجوه افتراق میان آن دو می‌توان به مسألة «اعتقاد به عقوبت» اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 137
نویسنده:
نسرین وکیلیان ، فاطمه لاجوردی ، ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
باور به هبوط روح به سراپردۀ هستی و بازگشت آن به موطن و منزلگاه اصیل و آغازین خویش، جوهرۀ اصلی تعالیم و آموزه‌های مکتب گنوسی و اندیشه‌های سهروردی است. این باور، در دو داستان رمزی ـ تمثیلی «سرودۀ مروارید» (بازتابی از اندیشه‌های معرفت‌شناختی گنوسی) و «قصۀ غربت غربی» (بیانگر نظام اندیشگانی شیخ اشراق) نمود و تجلی‌یافته است. این پژوهش با روش کتابخانه‌ای و رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی، برآن است که محورهای اساسی جهان‌شناختی گنوسی و سهروردی را از خلال این دو رساله به تصویر بکشد، وجوه اشتراک و افتراق میان آن‌ها را بازخوانی کند و از این رهگذر، به دستاوردهایی در بررسی تطبیقی و بینامتنی میان این دو داستان برسد. به رغم وجود تفاوت‌های بسیار فکری میان این دو طیف اندیشه، یافته‌های پژوهش نشان از وجود اشتراکات بسیاری دارد. از درون‌مایه‌های مشترک میان این دو داستان، می‌توان به آموزه‌هایی همچون غربت‌آگاهی، جهان‌نگری شرقی ـ غربی، حضور پیر و راهنمای طریق، عنصر آگاهی‌بخشی و نیز ساختار رمزی و اسطوره‌ای هر دو داستان اشاره کرد؛ همچنین از وجوه تمایز میان این دو داستان، آموزه‌هایی چون بازگشت و تولد ثانوی، حضور مداخله‌گرانۀ الوهیت در هستی و جهان‌نگری غیر ثنوی است که در قصۀ غربت غربی بازتاب یافته است.
صفحات :
از صفحه 139 تا 168
  • تعداد رکورد ها : 454