چکیده :
ترجمه ماشینی :
فصل اول: مقدمه هدف این پایان نامه بررسی دو مفهوم بزرگ تاریخی از روح و نشان دادن آنهاست که نه تنها در تضاد آشکار با یکدیگر، بلکه در تقابل شدید با یکدیگر قرار دارند.
این دو مفهوم مهم تاریخی از روح عبارتند از; مفهوم افلاطونی، همانطور که در نوشته های افلاطون یافت می شود.
و مفهوم اولیه یهودی-مسیحی، همانطور که در قوانین عهد عتیق و جدید ثبت شده است.
آنها دو دنیای مذهبی و اخلاقی کاملاً متفاوت را نشان می دهند.
با این حال با یکدیگر در تماس بوده اند، آزادانه با هم آمیخته شده اند و بر یکدیگر تأثیر زیادی گذاشته اند.
برخی از پدران اولیه کلیسا تمایز فوق العاده ای را بین مفهوم افلاطونی روح و مفهوم اولیه یهودی-مسیحی دیدند و مخالفت شدید خود را با تجاوز مفهوم افلاطونی "روح" به زندگی و آموزه های اولیه ابراز کردند.
جامعه مسیحی با این حال، این افراد با دیگر پدران کلیسا جایگزین شدند که از فلسفه افلاطونی برای تفسیر الهیات مسیحی به کلیسای اولیه مسیحی استفاده کردند، روندی که هنوز در این دوره مدرن ادامه دارد.
این پایان نامه به بررسی دقیق تمام نوشته های افلاطون و جستجوی منابع اصلی می پردازد.
خود، دقیقاً همان چیزی که افلاطون در مورد روح تعلیم داد.
برای پی بردن به مفهوم واقعی افلاطونی «روح»، در نوشتههای او با توجه به دورههای مختلف نوشتههایش بررسی شده است.
به گفته محقق برجسته افلاطونی، لوتوسلاوسکی، نوشته های افلاطون را می توان به چهار دوره بسیار مشخص تقسیم کرد: دوره سقراطی، دوره اول افلاطونی، دوره افلاطونی میانی و آخرین دوره افلاطونی.
هدف این پایان نامه بررسی استفاده از واژه روح در هر یک از دوره های نوشته های وی بوده است تا مشخص شود که وی چگونه از کلمه روح استفاده می کند، تا چه حد در استفاده از این اصطلاح سازگار است و چگونه استفاده او از "روح" در آخرین نوشته هایش با قدیمی ترین آثارش مقایسه می شود.
از این مطالعه، این پایان نامه به دنبال تعریف مفهوم افلاطونی "روح" از سازگارترین، رایج ترین و آخرین کاربرد آن است.
این پایان نامه همچنین به مطالعه و بررسی دقیق مفهوم اولیه یهودی-مسیحی از اصطلاح «روح» پرداخته است.
برای درک استفاده از آن در نوشته های اولیه یهودیان و مسیحیان، قوانین عهد عتیق و جدید کتاب به کتاب مورد مطالعه قرار گرفتند.
در قانون عهد عتیق، هر رخدادی در جهان عبری برای «نفس»، «نفش»، در چارچوب آن مورد مطالعه قرار گرفت، و در قانون عهد جدید، هر وقوع کلمه یونانی برای «روح»، یعنی psuche، مورد مطالعه قرار گرفت.
در چارچوب آن برخی از اصطلاحات عبری مرتبط نیز مورد مطالعه قرار گرفتند، مانند روخ، نشامه و لب تا ارتباط آنها با نفش مشاهده شود.
همچنین برخی از اصطلاحات یونانی مرتبط با psuche، مانند pneuma و zoe برای تعیین کاربرد و ارتباط آنها با psuche مورد مطالعه قرار گرفتند.
مشخص شد که این اصطلاحات نمی توانند به جای یکدیگر استفاده شوند، زیرا معانی آنها بسیار متفاوت است.
فصل دوم: مفهوم افلاطونی روح در چهار
chapter 1: introduction the purpose of this thesis is to study two great historical concepts of the soul and to show them to be, not only in marked contrast to one another, but also in strong opposition to one another.
these two important historical concepts of the soul are; the platonic concept , as found in the writings of plato; and the early judeo-christian concept, as recorded in the canons of the old and new testaments.
they represent two entirely different religious and ethical worlds; yet have come into contact with one another, have mingled together freely, and have greatly influenced one another.
certain of the very early church fathers saw the tremendous distinction between the platonic concept of the soul and the early judeo-christian concept, and expressed strong opposition to the encroachment of the platonic concept of the "soul" into the life and teachings of the early christian community.
these men, however, were replaced by other church fathers who employed platonic philosophy to interpret christian theology to the early christian church, a process still going on in this modern era.
this thesis is concerned with a careful study of all the writings of plato and to seek out from the original sources; themselves, exactly what plato taught concerning the soul.
in order to ascertain the true platonic concept of the "soul," in his writings have been studied according to the various periods of his writings.
according to the eminent platonic scholar, lutoslawski, plato's writings can be divided into four very definite periods: the socratic period, the first platonic period, the middle platonic period, and the latest platonic period.
the purpose of this thesis has been to study the use of the term "soul" in each one of the periods of his writings to determine how he commonly uses the word "soul," how consistent he is in his use of the term, and how his use of "soul" in the latest of his writings compares with the earliest of his works.
from this study, this thesis has sought to define the platonic concept of "soul" from its most consistent, most common, and latest usage.
this thesis has also been concerned with and equally meticulous study of the early judeo-christian concept of the term "soul." in order to get an understanding of its usage in the early writings of the jews and christians, the canons of both the old and new testaments were studied book by book.
in the canon of the old testament, every occurrence of the hebrew world for "soul," nephesh, was studied in its context, and in the canon of the new testament every occurrence of the greek word for "soul," psuche, was studied within its context.
certain related hebrew terms were also studied, such as, ruach, neshamah, and leb to see their relatedness to nephesh.
also studied were certain related greek terms to psuche, such as pneuma and zoe to ascertain their usage and their relatedness to psuche.
it was found that these terms cannot be used interchangeably, for their meanings are very different.
chapter ii: the platonic concept of the soul in the four…