چکیده :
ترجمه ماشینی :
در گفتمان سلفی/پوریتان معاصر، رسم سنتی مسلمانان در جشن میلاد پیامبر (مولد) به طور پیوسته به عنوان «بدعه»، یعنی یک بدعت نامیده میشود.
در گفتمان پیوریتن، تمام «نوآوری» مذموم شمرده می شود.
در نیمه اول این پژوهش، تلاش میکنم تا خطا و تناقض ذاتی را در رویکرد پیوریتن به موضوع نوآوری در اسلام اثبات کنم.
من استدلال میکنم که درک پیوریتی از آنچه که بعید و شرایط پذیرش و رد آن را تشکیل میدهد، هم از منظر متنی و هم از نظر منطقی ناقص است و در واقع برخلاف سیره خود پیامبر و یارانش است.
(سلف)؛ بنابراین ادعاهای خود را مبنی بر «پیوریتانیسم» و «سلفی گری» تکذیب می کنند.
پیوریتن ها بر اساس احادیثی از جمله «هر قید ضلالت است» و «کسی که در این امر ما چیزی را که از آن نیست بدعت دهد، رد می شود» و نیز برخی از اقوال صحابه استناد می کنند.
و آثار شاطبی.
من در این اثر، این احادیث و گفتهها را از منظری تازه تحلیل انتقادی میکنم و با انبوهی از شواهد کتاب مقدس و دادههای تاریخی، که پیوریتنها مدتها از آن چشمپوشی میکردند یا از آن طفره میرفتند، نکات خود را اثبات میکنم.
من همچنین درباره موضوعات مرتبط دیگر مانند مفاهیم تارک و «بدعت حسنه» با جزئیات قابل توجهی بحث می کنم.
به طور سنتی، فقهای اسلام، اعمال سودمندی را که بعد از عصر پیامبر اکرم (ص) ظهور کرده است، «بدعت حسنه» یا «سنت حسنه» (سنت حسنه) نامیدهاند.
دانشمندانی که پیوریتن ها ادعا می کنند از آنها الهام گرفته اند.
نظر من این است که تفاوت فقط معنایی است و واقعاً مفهومی نیست، زیرا هر دو مکتب بر پذیرش مقدار معینی از ابداعات "خوب" در اسلام اتفاق نظر دارند، البته با اصطلاحات متفاوت.
در نیمه دوم مقاله، من از موضوع بحث برانگیز مولود به عنوان مطالعه موردی خود در مورد اجرای عملی رویکردهای متضاد نسبت به بدعت استفاده می کنم.
پس از مطالعه منشأ و پیدایش سرپوش مو و نیز نگاهی به برخی از بحث ها و ادله اولیه پیرامون آن، به این نتیجه می رسم که اگر مولود بر اساس اصول و شواهد متقن اسلامی ثابت شود، نمی توان آن را مذموم دانست.
بدعت، به عنوان پیوریتن ها، بر اساس منطقی مشکوک، آن را چنین می دانند.
در گفتمان سلفی/پوریتان معاصر، رسم سنتی مسلمانان در جشن میلاد پیامبر (مولد) پیوسته به عنوان «بدعه»، یعنی یک بدعت نامیده میشود.
در گفتمان پیوریتن، تمام «نوآوری» مذموم شمرده می شود.
در نیمه اول این پژوهش، تلاش میکنم تا خطا و تناقض ذاتی را در رویکرد پیوریتن به موضوع نوآوری در اسلام اثبات کنم.
من استدلال میکنم که درک پیوریتان از اینکه چه چیزی بعید و شرایط پذیرش و رد آن را تشکیل میدهد، هم از نظر متنی و هم از نظر منطقی ناقص است و در واقع مخالف است.
in the contemporary salafi/puritan discourse, the traditional muslim practice of celebrating the prophet's birthday (mawlid) is consistently termed as 'bid'ah,' i.e.
an innovation.
in the puritan discourse, all 'innovation' is considered reprehensible.
in the first half of this study, i attempt to prove the inherent error and contradiction in the puritan approach to the issue of innovation in islam.
i argue that the puritan understanding of what constitutes bid 'ah and the conditions for its acceptability and rejection, is flawed, both from a textual and a logical point of view, and is in fact contrary to the way of the prophet himself and his companions (the salaf); thus belying their claims to 'puritanism,' and 'salafism.' puritans base their discourse on certain hadith such as, "every bid 'ah is misguidance," and "whoever innovates in this matter of ours that which is not of it, it is to be rejected," as well as certain statements by the sahabah, and the works of al-shatibi.
in this work, i critically analyze these hadith and statements from a fresh point of view, substantiating my points with an abundance of essential scriptural evidences and historical data, which puritans have long ignored or evaded.
i also discuss other relevant issues such as the concepts of tark and the 'good bid'ah' in considerable detail.
traditionally, the jurists of islam have termed 'beneficial' practices that appeared after the era of the prophet as either 'bid'ah hasanah' (good innovation) or 'sunnah hasanah' (good practice/tradition), the latter being the position of those scholars whom the puritans claim to be inspired by.
my point is that the difference is only semantical and not really conceptual, as both schools agree on the acceptance of a certain amount of 'good' innovations in islam, albeit with different terminologies.
in the second half of the paper, i use the contentious issue of the mawlid as my case-study of the practical implementation of the conflicting approaches towards bid'ah.
after studying the origins and development of the maw lid, as well as looking at some of the early discussions and arguments around it, i conclude that the mawlid, if proven to be based upon sound islamic principles and evidences, cannot then be considered a reprehensible bid'ah, as puritans, based upon a questionable logic, consider it to be.
in the contemporary salafil/puritan discourse, the traditional muslim practice of celebrating the prophet's birthday (mawlid) is consistently termed as 'bid'ah,' i.e.
an innovation.
in the puritan discourse, all 'innovation' is considered reprehensible.
in the first half of this study, i attempt to prove the inherent error and contradiction in the puritan approach to the issue of innovation in islam.
i argue that the puritan understanding of what constitutes bid 'ah and the conditions for its acceptability and rejection, is flawed, both from a textual and a logical point of view, and is in fact contrary
نویسنده :
Fakhruddin Ahmed Owaisi
منبع اصلی :
https://open.uct.ac.za/handle/11427/9265
پایگاه :
پ:پایگاه پایان نامه
یادداشت :
متن کامل در دسترس نمی باشد .
Keywords: Islam, Muhammad Prophet ,Quran, Religious Studies
نوع منبع :
رساله تحصیلی
,
کتابخانه عمومی