جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

در این پایان نامه، که روش تحقیق بر پایه روش توصیفی _ تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای و با بهره‌گیری از منابع مکتوب و دیجیتال در حوزه علوم قرآن و حدیث بوده است، برخورداری ائمه معصومین از چهره علمی و دانشی فرابشری، با استفاده از منابع علمی روز دنیا، منابع روایی و قرآنی اثبات شده و در پنج فصل تنظیم و تبیین گردیده است. در فصل اول کلیاتی در مورد موضوع بحث، بیان مسئله، پیشینه تحقیق و تعاریف واژگان اصلی و پرکاربرد آمده است. واژگانی که تعریف شده‌اند عبارتند از: علم، علم لدنی، علم غیب، دعا، مناجات. در فصل دوم به انواع و اقسام علم از دیدگاه فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ اسلام مانند ابن سینا، فارابی، استاد مرتضی مطهری و علامه طباطبایی اشاره شده و مشخص گردید علم معصوم از چه نوع علمی است و منابع آن کدام‌اند. همچنین در کنار این مطالب اشاره می‌شود که لازمه قرار گرفتن در جایگاه امامت داشتن علمی فراگیر است که تمام مرزهای دانش بشر را در اختیار امام قرار می‌دهد. همچنین میان تقسیم‌بندی‌های ارائه شده از علم دقیق‌ترین تقسیمات توسط علامه طباطبایی ارائه شده است که به این صورت می‌باشد: علم آلی و علم غیر آلی _ علم اعلی و علم اسفل_ علم حضوری و علم حصولی _ علم نظری و علم عملی _ علم تصوری و علم تصدیقی _ علم کلی و علم جزئی _ علم برهانی _ علم ضروری (بدیهی). در این فصل پس از بررسی این دسته‌بندی‌ها و با توجه به انواع آن‌ها مشخص می‌شود که منابع علم امامان به کلی از منابع علمی که در دست بشر است متفاوت است لذا به طور کلی در تقسیم‌بندی‌های علوم دنیایی قرار نمی‌گیرد. در فصل سوم، چهارم و پنجم به تفکیک در سه حوزه علوم کیهان شناسی، علوم زمین شناسی و زیست شناسی و علوم پزشکی، تعدادی از ادعیه مشهور مورد بررسی قرار گرفتند تا مشخص شود معصومین در زمان خود فرازهای عالمانه و اندیشمندانه‌ای استفاده کرده‌اند که در آن زمان سطح علم و دانش بشر در محدوده درک نکات علمی این فرازها نبوده است. سپس با استفاده از منابع معتبر و به روز دنیا نکات علمی آمده در این فرازها اثبات می‌شوند؛ به این صورت که بررسی میشود آیا نکته علمی‌ای که در فرازی از یک دعا آمده، در منابع علمی و معتبر به روز دنیا نیز همان مطلب آورده شده است یا خیر. در این سه فصل با توجه به عنوان فصل مطالبی مانند گردش اجرام آسمانی در مسیرهای مشخص _ شعله ور بودن خورشید _ متعدد بودن آسمان‌ها _ اختلاف نوع تابندگی خورشید و درخشندگی ماه _نقش کوه‌ها در مستقر شدن پوسته‌های زمین بر روی اقیانوس‌ها و لایه‌های مذاب زیر _ عجایب و شگفتی‌های اعماق دریاها و در فصل آخر نیز مطالب پزشکی مربوط به آناتومی بدن انسان بررسی شده‌اند. در نهایت امر نتیجه این پژوهش آن است که طبق روایات و رای اکثر علما لازمه بودن در جایگاه عصمت و امامت، داشتن درجات عالیه‌ای از علم و دانش نسبت به تمام جنبه‌های هستی است، و ائمه معصومین ما از چنین جایگاه علمی‌ای برخوردار بوده‌اند. شاهد این مدعا نیز نکات علمی موجود در لا به لای کلام ایشان است. نکاتی که در زمان خود آن بزرگواران دانش بشر متوجه آن نبوده است اما امروزه اندیشمندان مسلمان با پیشرفت علم و تکنولوژی دریافتند که در میان کلام ایشان سرشار از کدهای علمی است که در قرون اخیر کشف شده و یا در انتظار کشف بشر مانده‌اند. البته ما تنها گوشه‌ای از کلام گهربار ایشان یعنی بخشی ادعیه و مناجات رسیده از آن‌ها را در این پایان نامه در جهت تحقق این امر از نظر علمی مورد بررسی قرار داده‌ایم که همین مقدار در جهت اثبات هدف فوق کفایت میکند.

سبک زندگی توحیدی با سبک زندگی مکانیکی(غربی) تفاوت ماهوی دارد. سبک زندگی توحیدی- اسلامی مبتنی بر آموزه های وحیانی و تعالیم الهی انبیاء می باشد و هدف آن رشد و تعالی معنوی و مادی فرد و جامعه می باشد و مبنای این سبک زندگی، خدا و اطاعت از دستورات الهی می باشد. اما در سبک زندگی غربی، مبنا لذت جویی و منفعت طلبی بشر است و منبع قانونگذاری برای رسیدن به این هدف ،تفکرات تک بعدی انسانی با تاکید بر جنبه مادی او می باشد. سبک زندگی توحیدی با تأکید بر منابع غنی قرآن و سیره معصومین علیهم السلام، بهترین روش برای زندگی سعادتمندانه می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش کتابخوانی و مراجعه به متون دینی و ارزش های اسلامی و ارزش های حاکم بر غرب، سبک زندگی توحیدی با سبک زندگی مکانیکی(غربی) مقایسه شده و نقاط قوت و ضعف آنها احصا می شود. تعریفی که فرهنگ توحیدی- اسلامی از زندگی و خوب و بد بودن آن بر اساس مبانی اعتقاد به توحید، نبوت، امامت، معاد وآخرت گرایی دارد، درست در نقطه مقابل فرهنگ و سبک زندگی غربی است که بر مبنای اومانیسم و لذت گرایی و جهان بینی مادی استوار است، بی گمان این اختلاف دیدگاه در بررسی وضعیت سبک زندگی و برنامه ریزی برای آن اثر تام و تمام می گذارد و چه بسا بر اساس دیدگاه اسلامی در بررسی سبک زندگی برخی رفتارها و مصادیق مورد توجه باشد یا حتی در اولویت باشد که در دیدگاه غرب توجه به آن بی مورد باشد و آن را داخل در سبک زندگی ندانند که به تبع این وضعیت، برنامه ریزی درباره اصلاح وضعیت سبک زندگی نیز کاملاً متفاوت خواهد بود.

در این مقاله، ابتدا با دلایلی نظیر حکم ایجابی به معدوم، محمول قرار دادن حقایق انتزاعی و اعتباری برای حقایق خارجی و انتزاع مفاهیم کلی و غیره، به اثبات مسأله ی وجود ذهنی پرداخته شده و در ادامه حکمایی چون فخر الدین رازی با طرح نظریه ی نسبت اضافه، فاضل قوشچی با بیان نظر مغایرت علم و معلوم و انکار عینیت آن دو و صدر الدین دشتکی با طرح مسأله ی قلب ماهوی و نظریه ی انقلاب ذاتی به ایراد اشکال و انکار مسأله ی وجود ذهنی پرداخته اند، که این نقادی ها از سوی دو حکیم متأله (ملاصدرا شیرازی و ملاهادی سبزواری) به بحث و پاسخ گزارده شده و در نهایت حکیم صدرالمتألهین شیرازی با ابداع نظریه ی انقلاب در هستی شناسی علم و تساوق علم با هستی محض و تجرد صرف و خروج آن از مقولات و ماهیات و نقش مصدریت و مظهریت نفس در علم و قیام صدوری صور علمی به نفس و منتفی دانستن قیام حلولی آنها به نظریه ی نهایی خود که مبتنی بر تطابق عوالم ذهن و عین می باشد، به اثبات مسأله ی وجود ذهنی می پردازد.