جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
اصل سنخیت در حکمت مشاء و تاثیر آن در رابطه هستی شناختی نفس و قوا
نویسنده:
حسین پژوهنده
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مشائیون به وجودداشتن رابطۀ علّی­ ومعلولی فاعلی میان نفس انسانی و قوای آن معتقدند و قوا را دارای حیثیتی تعلّقی و انفکاک­ ناپذیر از نفس می ­دانند مطابق با مباحث کلان، علیت فاعلی، مقتضی سنخیت میان علت و معلول است که تنها درضمن نوعی خاص از سنخیت وجودی تحقق می ­یابد؛ زیرا سنخیت، مستلزم برتری فاعل­ های ایجادی بر معالیل آن­ها و بیانگر تشکیک وجودی میانشان است؛ پس رابطۀ علّی­ ومعلولی فاعلی میان نفس و قوا از این امر مستثنا نیست و نوع رابطۀ هستی­شناختی میان آن‏ها براساس اصلی ­ترین قواعد حکمت مشاء، یعنی اصل سنخیت، قابل شناسایی است. در این شناخت هرنوع کثرت و تباین عزلی محض میان نفس و قوا، یعنی تباین ماهوی و وجودی، مستلزم انکار قطعی رابطۀ علّی ­ومعلولی فاعلی میان آن‏هاست و ارتباط تکوینی و حیثیت تعلّقی انفکاک ­ناپذیر قوا از نفس را نقض می­کند؛ پس انتساب علیت به نفس درضمن الفاظی مانند اصل، مبدأ و منبع به­ معنای هستی­ بخشی وجود عینی نفس نسبت­ به قوا و انتساب معلولیت به قوای نفس درضمن الفاظی همچون معالیل، فروع و توابع به­ معنای تحصّل ­یافتن وجود عینی قوا ازجانب نفس انسانی است و ممکن نیست قوایی که شعبه­ ها، فروع و لوازم علت فاعلی خود هستند، با واقعیت عینی آن بی نونت وجودی به تمام ذات داشته باشند؛ بنابراین، نفس در یک امر مشترک، مساوی با قوا یا فروتر از آن‏ها نیست؛ بلکه برتری وجودی نفس انسانی بر قوای آن ضرورت دارد؛ به­ گونه­ ای که نفس، اصل باشد و قوا فروع و توابع آن باشند. درواقع، این الفاظ بر نوعی وحدت حقیقت و کثرت واقعیت نفس و قوا دلالت دارند که این حکما در آموزه­ های هستی­ شناختی نفس و قوا از آن سخن گفته ­اند و صدرا از این آموزه ­ها برای تأیید نظریۀ اتحاد نفس و قوا در حکمت متعالیه بهره برده است.
  • تعداد رکورد ها : 1