جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
زیبایی و ارتباط آن با صورت در نظام فلسفی آکوئیناس
نویسنده:
حسن فتحی ، مرتضی شجاری ، زهرا گوزلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در توماس زیبایی امری متافیزیکی است و با وجود پیوند دارد، از اینرو می­توان وجود را ریشه و اصل زیباییِ اشیاء تلقی کرد. صورت نیز مفهومی کلیدی در زیبایی­شناسیِ تومایی و اساسِ زیباییِ امور است. هر چیزی که وی راجع به زیبایی می­گوید، بیانگر ابتنای آن بر صورت است. در نظام تومایی صورت شیء، با فعلیـت آن شیء مرتبط است. صورت، معیارِ درونیِ زیبایی شیء است. همچنین سه معیارِ عینیِ زیبایی که توماس ذکر می­کند، هر یک، صراحتا یا به طور تلویحی، به مفهوم صورت اشاره می­کند. از طرف دیـگر، توماس زیبایی را با شناخت مرتبط دانسته و ادراک امر زیبا را ادراکی شناختـی قلمداد می­کند. فعلِ «دیدن» یا فعل «ادراک کردن» فعلی است که فاعل شناسا در طی آن یک واقعیت صوری را درک می­کند. پس از نظر توماس، عمل ذهن شناساننده، شکل­دهندۀ زیبایی است و صورت حلقۀ اتصالِ ذهنِ شناسندۀ زیبایی و شیء زیبا و به عنوان واسطه­ای است که ذهن، شـیء را از طریـق آن می­شناسد. پس می­توان صورت را واسطۀ عین و ذهن تلقی کرد؛ زیرا صورت، هم جنبۀ معقول شیء زیبا است و هم اصل ساختاری شیء انضمامی است و با مؤلفه­های عینی زیبایی در ارتباط است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
زیبایی و نسبت آن با خیر در نظام فلسفی توماس آکوئیناس
نویسنده:
مرتضی شجاری، حسن فتحی، زهرا گوزلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نظام فکری توماس زیبایی امری متافیزیکی است. اتخاذ چنین رویکردی نسبت به زیبایی، لزوماً آن را با دیگر مفاهیم فلسفی­ـ­ ارزشی مرتبط می­سازد. می­توان گفت که در بستر تفکر یونانی و قرون وسطایی که غالباً تفکری مابعدالطبیعی است، فهم زیبایی جدای از خیر امری تقریباً غیرممکن است. دلیل این امر را شاید بتوان اینگونه تبیین کرد: زیبایی و خیر در این بستر فلسفی، عمدتاً به عنوان صفات عینی موجودات تلقی می­شوند. توماس نیز در این بستر تاریخی - فکری قرار دارد؛ به همین دلیل او نیز به عنوان فیلسوفی مابعدالطبیعی همچون پیشینیان خویش رویکرد مشابهی را نسبت به زیبایی اتخاذ کرد و این مفهوم را با وجود پیوند داد. از این­رو می­توان زیبایی را صفتی فرامقوله­ ای تلقی کرد که لزوماً با خیر در ارتباط است؛ زیرا صفات فرامقوله­ ای نه ­تنها با وجود، بلکه با یکدیگر نیز مرتبط هستند. زیبایی در فلسفۀ توماس، در عین حال که امری عینی است، با ادراک و با نفس شناسنده نیز مرتبط است و این ارتباط به نوبۀ خود، آن را با قوۀ دیگر نفس، یعنی با قوۀ شوقیه نیز مرتبط می­سازد. در پی این ارتباط است که قوۀ شوقیۀ نفس به واسطۀ قوۀ تعقل زیبایی را تصاحب کرده و اتحادی عینی و واقعی با آن می­یابد و در نتیجه به کمال و فعلیّت نهایی خویش می­رسد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 138
علم و نقش آن در سیر و سلوک از نظر ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا گوزلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌عربی سلوک را نوعی سیر در مقامات می‌داند، ملاصدرا نیز با قائل شدن به اسفار اربعه معتقد است که سیر و سلوک، نوعی انتقال در مراتب اسفار اربعه است. به باور هر دو سیر و سلوک راه رسیدن به کمال است و بدون آن، تحقّق کمال ممکن نیست. علم نیز یکی از مقدمات اصلی سیر و سلوک است. در عرفان ابن‌عربی و فلسف? صدرایی، علم از جهت بداهتِ مفهوم و خفایِ حقیقت، حکم وجود را دارد. هیچ چیز آشکارتر و روشن‌تر از مفهوم علم نیست تا به واسط? آن بهتر علم را تعریف کرد؛ همچنان‌که حقیقت علم مانند حقیقت وجود، کاملا مخفی است. ابن‌عربی براساس وحدت وجود، حقیقت علم را «وجودِ حق» می‌داند، ملاصدرا نیز حقیقت علم را حقیقت وجود می‌داند که بنابر «وحدت تشکیکی» دارای مرتب گوناگونی است و بالاترین مرتبه آن «واجب الوجود» است. از این‌رو ملاصدرا مانند ابن‌عربی کمال آدمی را در علم می‌داند. کمال آدمی معرفت به خویشتنِ خویش است که جلو? کامل الهی است؛ زیرا قلب آدمی که حقیقتِ اوست، گنجایش خداوند را دارد. فانی شدن از غیرخدا و بقای بالله را می توان تعبیری دیگر از علم حقیقی دانست؛ زیرا معنای «فنای فی الله» این است که آدمی یقین حاصل کند که حقیقت او، حق‌تعالی است. بنابراین علمِ حقیقی و کمالِ غایی، مساوقِ یکدیگر و دو مفهوم برای یک مصداق هستند. از این‌رو می‌توان گفت که مرتب? نازل علم مقدم? لازم سیر و وسلوک و مرتب? بالای علم، غایت سیر و سلوک محسوب می‌شود. در واقع، هدف ابن‌عربی از سیر و سلوک عارفانه و غایت ملاصدرا از سیر و سلوک عقلانی، دست یافتن علمِ حقیقی و به تعبیر ابن‌عربی «درک وحدت وجود» است.
علم و نقش آن در کمال آدمی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی شجاری,زهرا گوزلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در عرفان ابن عربی و فلسفۀ صدرایی، علم، از حیث بدیهی بودن مفهومش و در نهایت خفا بودن حقیقتش، حکم وجود را دارد. هیچ چیزآشکارتر و روشن تر از مفهوم علم نیست تا به واسطۀ آن بتوان علم را تعریف کرد؛ همچنان که حقیقتِ علم مانند حقیقتِ وجود، کاملاً مخفی است. بر اساسِ وحدت وجود، حقیقتِ علم، «وجودِ حق» است. در واقع، علم به عنوانِ صفتِ حق تعالی عینِ ذاتِ اوست و از آنجا که وجودِ او، فرد است و هیچ شریکی ندارد، علم نیز فرد است و مصداقی جز وجود خداوند نخواهد داشت. از این رو کمالِ آدمی معرفتِ به خویشتنِ خویش است که جلوۀ کامل الهی است؛ زیرا قلبِ آدمی که حقیقتِ اوست، گنجایشِ خداوند را دارد. فانی شدن در خدا و بقای بالله را می توان تعبیری دیگر از «علمِ حقیقی» دانست؛ زیرا معنای«فنای فی الله» این است که آدمی یقین حاصل کند که حقیقت او، حق تعالی است. بنابراین علمِ حقیقی و کمالِ غایی، مساوقِ یکدیگر و دو مفهوم برای یک مصداق هستند. از این رو هدفِ ابن عربی از سیر و سلوکِ عارفانه و غایتِ ملاصدرا از سیر و سلوک عقلانی، دست یافتن به علمِ حقیقی و به تعبیرِ ابن عربی «درکِ وحدت وجود» است
  • تعداد رکورد ها : 4