جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
وهب بن منبه
عنوان :
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
وهب بن منبه، يكى از مورخان و راويان قصص امت‌هاى گذشته در صدر اسلام است كه اطلاعات چندانى از زندگى‌اش در دست نيست. وى به شكل گسترده‌اى به نقل روايات و قصص امت‌هاى گذشته كه اصطلاحا اسرائيليات گفته مى‌شود، پرداخته و به همين علت نيز مشهور گرديده است. آثار زيادى به او نسبت داده شده كه البته در صحت انتساب آن‌ها به او اختلاف نظر وجود دارد. مورخان اسلامى درباره او و وثاقتش اتفاق نظر ندارند و مخصوصا شیعیان ديدگاه تندى را نسبت به او دنبال مى‌كنند، اما در عين حال، اسرائيليات او به طور گسترده‌اى وارد تاريخ اسلامى اعم از شيعه و سنى گرديده و مورد استناد قرار گرفته است. مشهورترين سخن اين است كه او در سال 34ق مصادف با سال آخر خلافت عثمان، در صنعا از نواحى يمن متولد شده است. اما در عين حال، طبرى از واقدى روايت كرده كه وهب در سال 10ق به دست وبر بن يحنس در يمن مسلمان شده و يكى از دو نفرى بوده كه در آن‌جا به جمع قرآن پرداخته است. اين روايت ظاهرا صحيح به نظر نمى‌رسد. گفته شده است كه او از ابنا يعنى ايرانى‌نژادان يمن بوده است. ابن حجر عسقلانى اصل و نسب او را از خراسان و از اهالى هرات مى‌داند كه خسروپرويز او را از هرات به يمن فرستاد كه البته اين مطلب، قابل بحث و بررسى است. همانند ديگر جنبه‌هاى شخصيتى وى، درباره زمان و چگونگى مرگ او نيز اتفاق نظر وجود ندارد. مسعودى در مروج الذهب مى‌نويسد: تاريخ‌نويسان را درباره وفات وهب بن منبه كه كنيه اش ابوعبدالله بود، مختلف يافتم. بعضى سال وفات او را صد و چهارم و به قولى صد و دهم دانسته‌اند و بعضى ديگر گفته‌اند: به سال صد و شانزدهم به صنعا، در نود سالگى درگذشت. در بسيارى از كتاب‌هاى رجال اهل سنت، از او تعريف و تمجيد شده و حتى احاديثى از قول پيامبر اكرم(ص) در برترى و فضيلت او نقل گرديده است. از آن جمله است كه پيامبر فرمود:"دو مرد در امت من خواهند بود. يكى از آن‌ها وهب است كه حكمت به او ارزانى مى‌شود و ديگرى غيلان كه فتنه و شر او براى اين امت از فتنه شيطان شديدتر است." همچنين نقل شده كه او بيست سال بين نماز عشا و نماز صبح وضو نگرفت و شب‌ها بيدار بود. علاوه بر اين‌ها در بسيارى از كتب اهل سنت با القابى مانند تابعى جليل، صالح، عابد، صادق و ثقه از او ياد شده است. اما در مقابل، اكثر شیعیان و برخى از اهل سنت او را فردى ضعيف و غير ثقه دانسته‌اند كه با مكر و حيله، خويش را به عنوان عالم‌ترين افراد قبل از خود معرفى كرده و صحابه را فريب داده است. از جمله مخالفان او كه اهل سنت نيز به آن اشاره كرده‌اند، عمرو بن على الفلاس مى‌باشد. در بيان عدم توثيق او گفته شده است: در هنگامى كه روايت حديث پيامبر(ص) ممنوع بود، او بر منبر هرگونه خبر و مطلبى را از پيامبران و امت‌هاى گذشته نقل كرد و اسرائيليات را در جهان اسلام رواج داد. ابن نديم معتقد است كه وهب از اهل كتاب بوده، زيرا او اولين كسى است كه به تدوين اخبار پيامبران بنى اسرائيل پرداخت. اين مطلب صحيح به نظر نمى‌رسد، بلكه احتمال مى‌رود كه به سبب مراودات زياد او با اهل كتاب، اين انتساب به او صورت گرفته باشد، چرا كه اكثر منابع، او را از مسلمانان و تابعين معرفى مى‌كنند و انتصاب او به قضاوت صنعا از سوى عمر بن عبدالعزيز، گواه ديگرى بر عدم صحت اين موضوع است. تنها عقيده كلامى كه به او نسبت داده شده است، اعتقاد او به جبر است، پس از آن‌كه كتابى در زمينه "قدر" نوشته و از تأليف آن پشيمان گشته است. در اين زمينه از او روايت شده است كه:"من نود و دو كتاب خوانده‌ام كه همه از آسمان نازل شده‌اند. هفتاد و دو عدد از آن‌ها از كنيسه‌ها و در بين مردم بوده و بيست عدد آن‌ها را جز اندكى نمى‌دانند. من در تمام اين كتاب‌ها اينگونه يافتم كه هر كس براى خود اندكى اختيار قائل باشد، او بدون شك كافر شده است."/ آثار: آثار بسيارى به او نسبت داده‌اند كه در منابع مختلف به آن‌ها اشاره شده يا مطالبى از آن‌ها نقل قول شده است. در مورد اصالت آثارى كه به وى نسبت داده شده، اختلاف نظر وجود دارد. برخى قائل هستند كه از ابتدا به آثار وهب ظن اضافاتى الحاق شده و در طى زمان، اين اضافات به صورت‌هاى منظم در آمده است. مهم‌ترين اين كتاب‌ها كه در منابع ذكر شده‌اند، به قرار زير است: قصص الانبياء، كتاب الاسرائيليات، كتاب القدر، فتوح وهب، مغازى رسول‌الله(ص)، كتاب الملوك المتوجه الى اليمن، قصص الاخيار، المبتدا.
رؤیة الله فی ضوء الکتاب و السنة و العقل
نویسنده:
جعفر سبحانی تبریزی
نوع منبع :
کتاب
وضعیت نشر :
بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«رؤية الله في ضوء الكتاب و السنّة و النقل الصريح»، اثر آية الله سبحانى مى‌ باشد. عقايد اشاعره (اهل حديث) كه ابوالحسن اشعرى در كتاب الانابه آنها را تا 51 اصل شمرده است، بيان مى‌ كند، خداوند بر عرش خود استقرار دارد، خدا چهره‌ اى دارد؛ ولى بدون كيفيّت (بلا كيف)، خدا داراى دو دست است، بدون كيفيّت، خدا چشم دارد؛ اما بدون كيفيّت و براى همه اين اصول به آياتى از قرآن كريم استناد مى‌ كند. اين بحث كه در كتب كلامى به تجسيم، تشبيه و رويت خدا معروف شد، قرن‌ هاى زيادى از بحث‌ هاى داغ محدّثان و متكلمان بود تا اين كه به ابن تيميّه مى‌ رسيم. او در رساله حمويه و واسطيّه اين مساله را مى‌ آورد با اين جمله: كه ما از مجموع آيات نتيجه مى‌ گيريم كه خدا در بالاى اين عالم محسوس است. در ردّ اين عقيده كتاب‌ هاى زيادى به رشته تحرير درآمده است كه يكى از اين كتب از انديشمند و متفكر اسلامى آية الله سبحانى مى‌ باشد كه در كتاب خود در صدد ابطال اين نظريه با براهين عقلى و آيات قرآن و روايات است. ايشان اين نظريه را وارداتى می داند و ريشه اين نظريه را در كتب عهدين مى‌ داند كه از طريق اجبار يهود وارد محيط اسلامى شد كه از شخصيت‌ هايى كه به ظاهر اسلام آورده بودند و اين نظريه كفرآميز را وارد جامعه اسلامى كردند كعب الاحبار و وهب بن منبه نام مى‌ برد. ايشان دلايلى را كه بر رويت خدا از طرف اشاعره بر رؤيت خداوند از قرآن كريم مى‌ آورد، آيه الى ربها ناظرة و رواياتى از صحاح و مسانيد ذكر و براهين عقلى آنها را نيز بازگو مى‌ كند و سپس تمام اين ادلّه نقلى و عقلى را پاسخ مى‌ دهد و براى عدم رؤيت به 3 آيه از قرآن و روايات پيامبر (ص) و روايات ائمه (ع) استدلال كرده و در بخش ديگر از كتاب براهين عقلى بر عدم رؤيت ذكر مى‌ كند تا اينجا رؤيت خدا كه تفسير حسى با ديدگان مادى بود در كتاب آمده و رؤيت يك تعبير ديگر دارد كه اين عقيده مخصوص شيعيان و معتزله مى‌ باشد و آن رؤيت قلبى و شهود باطنى مى‌ باشد كه اين رؤيت در پرتو ايمان كامل به دست مى‌ آيد كه اين بحث در بخش آخر كتاب ايشان گنجانده شده است و ادله نقلى و برهان‌ هاى‌ عقلى او را به طور كامل ذكر مى‌ كند. اين بحث در كتب راهنماى حقيقت و فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامى از ايشان نيز آمده است.
  • تعداد رکورد ها : 2