جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 58
آراء خاص استاد محمدتقی مصباح یزدی در باب
مبدأ و معاد
نویسنده:
سمیه خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در طول تاریخ، دانشمندان بسیاری، به بحث پیرامون مبدأ و معاد؛ بعنوان یکی از مسائل مهم و حیاتی بشر پرداخته‌اند؛ و سهم متفکران مسلمان در این راستا، به جهت برخورداری از منابع غنی فکری و معرفتی، بسیار قابل توجه بوده‌است. استاد محمدتقی مصباح یزدی از جمله اندیشمندانی است که این موضوع را با روش عقلی و نقلی مورد بررسی و کاووش قرار داده، و با بیانات و تقریرات خاص خود درتبیین مسائل مربوط به مبدأ و معاد نقش موثری را ایفا نموده است.استاد مصباح شناخت واجب‌تعالی را بدیهی و بی‌نیاز از استدلال ندانسته، بلکه مرتبه‌ی اولیه‌ معرفت به خدا را حصولی، و از طریق تفکر در آفاق و انفس، و بعد از آن علم انسان به واجب را؛ با فعلیت یافتن قوای کمالی از طریق علم حضوریتشکیکی دارای مراتب می‌داند. ایشان برخلاف بسیاری از حکما و براساس تقریر خاصی از برهان لمّ، اقامه‌ی‌ این برهان را بر وجود واجب جایز می‌شمارد. وی در باب راه‌های شناخت خدا، درک صفات ذاتیه و فعلیه و دیگر مباحث مربوط به حق‌تعالی‌،آراء خاص و یا تقریرهای مخصوص به خود را ارائه نموده است . ایشان در مباحث مربوط به معاد نیز ضمن پذیرش اصول و مبانی حکمت متعالیه، به نقد برخی از آراء و اندیشه-های صدرالمتألهین پرداخته، و نظریه معاد جسمانی ملاصدرا را با اشکالاتی چون، مخالفت با آیات و روایات، عدم تمایز بین عالم برزخ و قیامت، تغییر و تحول در برزخ بدون حضور ماده، نبود ملاک کثرت نفوس در برزخ، غیرقابل پذیرش بودن جسمانیه الحدوث بودن نفس و... مواجه دانسته، و خود بدن محشور در قیامت را بدن عنصری دنیوی با حاکمیت نظامی متفاوت از دنیا می‌داند.در این پایان‌نامه سعی شده است، آراء و یا تبیین و تقریرهای اختصاصی استاد مصباح در کنار توضیح مباحث اعتقادی مربوط به مبدأ ومعاد مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
ارزیابی برهان حدوث در فلسفه و کلام اسلامی
نویسنده:
زیبا زینال زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله اثبات خدا از مسائل مهم و دغدغه برانگیز در زندگی انسان است. در طول قرون و اعصار تلاش‌های بسیاری برای اثبات یا نفی وجود خداوند شده است. متفکران غربی و شرقی براهین متعددی برای این منظور اقامه کرده‌اند. برهانی که ما در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می‌دهیم یکی از براهین اثبات وجود خدا در کلام اسلامی است؛ این برهان که برهان حدوث نام دارد، شیوه متکلمان در اثبات وجود خداست و هدف از اقامه این برهان اثبات حدوث زمانی عالم و به‌تبع آن اثبات محدِثی قدیم برای عالم است؛ از آن‌جا که در نظر ایشان ملاک نیاز به علت، حدوث زمانی است و همین مبنا سرچشمه تمام اشکالات وارد بر این برهان می‌باشد.ما در این پژوهش بعد از بیان پیشینه برهان حدوث و جایگاه آن در آثار متکلمان و فیلسوفان تقریر‌های مختلف برهان حدوث را که در آثار متکلمانی چون قاضی عبدالجبار، غزالی، فاضل مقداد و ابن میثم بحرانی و فیلسوف نامی قرن یازدهم یعنی ملاصدرا بود را، تشریح کردیم. اولین تقریر این برهان که مبتنی بر حدوث اعراض است بیانش به این صورت است که در همه اجسام امور حادثی چون حرکت و سکون وجود دارد این امور نه منفک از جسم‌اند و نه مقدم بر آن،وقتی جسم منفک از حوادث و مقدم بر آن‌ها نباشد، مانند آن‌ها حادث خواهد بود؛ پس با ثبوت حدوث اجسام و اعراض نیازمندی آن به محدِث روشن می‌شود. دومین تقریر، مبتنی بر حادث ومتناهی بودن اجسام است؛ بیان این تقریر به این صورت است که اجسام از حرکت و سکون خالی نیستند، حرکت و سکون حادثند؛ زیرا ما تعاقب را در همه اجسام مشاهده می‌کنیم، هر چیزی خالی از حوادث نباشد، حادث و متناهی است؛ بنابراین با ثبوت حدوث عالم، نیاز آن به محدِث روشن می‌شود و این محدِث به دلیل ابطال تسلسل باید محدِثی قدیم باشد. تقریر سوم که مبتنی بر عدم تلازم قدیم وحادث می‌باشد بیانش به این صورت است که عالم حادث است چون جسم می‌باشد، اجسام منفک از حرکت و سکون که –حادثند - نیستند و هر چیزی که از حوادث منفک نیست، ضرورتاً حادث است و موثر این حوادث خداوند متعال است. تقریر چهارم که مبتنی بر حدوث و امکان اجسام، بیانش به این صورت است که عالم حادث است و هر حادثی ممکن است و هر ممکنی دارای موثر است. حال این موثر اگر ممکن باشد نیازمند موثر دیگر خواهد بود که اگر تا بی‌نهایت پیش برود به تسلسل می‌انجامد. بنابراین برای اجتناب از تسلسل باید به واجب‌الوجود منتهی شود. پنجمین تقریر مبتنی بر بداهت نیازمندی حادث به محدِث است که از دیدگاه حکمای متأخر مطرح می‌شود و نهایتاً تقریر ششم که مبتنی بر حرکت جوهری است به این صورت است که عالم حادث زمانی است و در هر «آن» ما و دنیا نو می‌شویم. هر حادثی نیازمند محدِث است پس عالم نیازمند محدِث است، پس بر اساس حرکت جوهری کل عالم ماده در حال حدوث است و این حرکت ذاتی نیازمند محرکی است که این محرک باید غیر متحرک باشد و چون این محرک نمی‌تواند واجد قوه تغیر باشد از این رو آن محرک از سنخ عالم ماده نیست، بلکه غیر مادی می‌باشد. بر هرکدام از تقریرهای ذکر شده نقد‌هایی وارد کردیم و سپس اشکالات مشترک‌ تقریرهای برهان حدوث را بررسی کردیم و در باب نافذ بودن یا نبودن این اشکالات به قضاوت نشستیم. به‌عنوان مثال یکی از اشکالاتی که بر تقریر‌های برهان حدوث وارد است، اشکال غیر کافی بودن این برهان برای اثبات واجب‌الوجوداست به این معنی که این برهان بدون استفاده از برهان امکان و وجوب قادر به اثبات ذات واجب تعالی نیست. به‌ دلیل این‌که محدِث اشیای طبیعی می‌تواند یک موجود مجرد و در عین حال امری ممکن و محتاج باشد، بنابراین تا زمانی که از برهان امکان وجوب کمک گرفته نشود استدلال به واقعیتی که در ذات خود بی‌نیاز از غیر باشد، نمی‌رسد. این اشکال بر غالب تقریر‌ها وارد است زیرا هیچ‌کدام از تقریر‌‌ها نتوانستند خداوند را به عنوان واجب‌الوجود اثبات کنند. در نهایت با ارزیابی تقریر‌های برهان حدوث، تقریر ملاصدر به‌دلیل قوّت مقدماتش به‌عنوانتقریری ارجح انتخاب شد.
بررسی نظریه الهیات سلبی از دیدگاه متکلمان امامیه
نویسنده:
مرضیه شیری شوریجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهشناخت ذات و صفات خداوند یکی از دغدغه‌های دیرین بشر بوده و هست. خداباوران همواره در اصل اتصاف و نحوه‌ی اتصاف واجب‌تعالی به صفات اختلاف‌نظر دارند. متکلمان امامیه نیز از این نزاع به دور نمانده و دیدگاه‌های متفاوتی ارائه نموده‌اند. اکثر آنها ضمن پذیرش وجود صفات کمال در خداوند و قابل شناخت دانستن آنها برای انسان، پس از نفی جهات نقص، آنها را به واجب‌تعالی نسبت داده-اند.گروهی از متکلمان امامیه هم‌چون شیخ صدوق، ابن میثم بحرانی، علامه حلی، فاضل مقداد سیوری، سید عبداله شبر و علامه مجلسی در باب صفات الهی دیدگاهی متفاوت اتخاذ نموده-اند. برخی از آن‌ها وجود هر گونه صفت در خداوند را انکار نموده و ذات حق‌تعالی را منزه از اتصاف به صفت دانسته‌اند. برخی دیگر ضمن پذیرش وجود صفت در خداوند، فهم انسان را ناتوان از شناخت صفات او قلمداد نموده-اند. گروهی دیگر با وجود پذیرش اصل صفات و امکان معرفت به آنها، صفات ثبوتی ذاتی را در حوزه معناشناختی حمل بر معنای سلبی نموده و به معنای نفی مقابل‌های آنها تفسیر نموده‌اند؛ مثلاً عالم بودن خداوند را به معنای جاهل نبودن او تعبیر می‌کنند؛ چنین نظریه‌ای به الهیات سلبی شهرت یافته است. تنزیه واجب‌تعالی، نفی هر گونه تشبیه از او، ناتوانی فهم بشر از درک ذات و صفات الهی و استناد به برخی از روایات از مهم‌ترین دلائل این نظریه به شمار می‌آید. در این نوشتار رویکردهای مختلف به صفات الهی و تقریرهای مختلف الهیات سلبی مورد توجه قرار گرفته و دیدگاه متکلمان امامیه معتقد به الهیات سلبی گزارش و اصول و مبانی الهیات سلبی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. و در پایان نحوه صحیح اتصاف واجب تعالی به صفات بیان شده است.
نظام صدور از منظر سهروردی و ملاحظاتی در باب آن
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله ی آفرینش به ویژه چگونگی پیدایش موجودات فراوان از علت واحد و بسیط، یکی از مسائل مهم و همیشگی فیلسوفان اسلامی است. فیلسوفان مشائی اسلامی در چارچوب مبانی فلسفی خویش و با اعتقاد به منشأ اثر بودن تعقل(علم فعلی) و ترکیب هر یک از عقول از وجود و ماهیت(و در نتیجه، تعقلات دو/سه گانه ی آن ها) به تفسیر و تبیین ماجرای آفرینش و پیدایش کثرت از وحدت می پرداختند. اما شیخ اشراق با عدول از فلسفه ی مشائی در حوزه مفاهیم و مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی، طرح نو در انداخت و با اصطلاحات اشراق، مشاهده، فقر و غنا به تشریح نظام صدور پرداخت. او با اعتماد به نفس مثال زدنی، انوار طولیه را بی شمار دانست و فلک نخست را به جنبه ی فقر و استظلام نور اول نسبت داد و فلک ثوابت(فلک دوم) را محصولِ مشترک ترکیب اشعه ی انوار طولیه به ویژه اشعه ی ضعیف با جهات فقر آن ها دانست و مثلِ افلاطونی را به ترکیب عجیب اشعه ی انوار طولیه با جهات استغنا و قهر آن ها و مناسبات شگفت انگیز میان خود اشعه نسبت داد و بقیه ی موجودات یعنی افلاک هفت گانه، موجودات عالم مثال، انوار مدبره، غاسقات و هیئآت آن ها را به جنبه های اسرارآمیز ارباب انواع مبتنی کرد. تشریح مطالب فوق و طرح مناقشاتی در باب آن ها، وظیفه ای است که این مقاله به عهده گرفته است.
بررسی مقایسه‌ای رویکردهای کلامی امامیّه و اشاعره تا خواجه نصیر طوسی
نویسنده:
رقیه خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بدون شک بزرگ‌ترین وظیفه‌ی انبیاء و امامان (ع) و عالمان دین اسلام، پاسداری از حریم عقاید و معیّن کردن حدود و ثغور آن است؛ چون بدون معرّفی عقاید، ستون دین استوار نگشته و حدّ و مرز آیین درست الهی از دین-های ساختگی مشخّص نمی‌شود. از این رو همواره گروهی از عالمان دین برای دفاع از دین و اعتقادات روش و اسلوب خاصّی را برگزیده و همین امر سبب شده که رویکردهای متفاوتی حاصل گردد. برخی برای دفاع از عقاید تکیّه بر ظواهر کرده و تنها راه دست‌یابی به معارف دینی را ظواهر کتاب و سنّت می-دانند. این گروه که به نص‌گرایان معروفند طیف گسترده‌ای از افراد و گروه‌ها را دربرگرفته که ویژگی مشترک آنان بی‌اعتنایی به تعقّل و اندیشه‌ورزی است. التزام و پایبندی به نص، حجیّت خبر واحد، محدودیّت استفاده از عقل و استدلالات منطقی و عقلی در شناخت، از اصول تفکّر آنان است. حاصل فعالیّت نص‌گرایان امامیّه،حفظ و نگهداری احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه‌ی معصومین (ع) و مبارزه با غلو و غلوگرایی می‌باشد. این رویکرد پیروانی در میان امامیّه و اشاعره دارد که استفاده‌ی محدود از عقل و مقدّم کردن ظواهر از جمله ویژگی‌های آنان است. برخی از عالمان دین هم در دفاع از عقاید، عقل را اصل قرار داده و معتقدند بدون عقل و اصول عقلی هیچ‌گونه شناختی برای انسان حاصل نمی‌شود و معارف دیگر اعمّ از حس و تجربه و وحی، همه مبتنی بر مبادی عقلی است. پیروان این اسلوب، رویکرد عقل‌گرایی را به وجود آورده‌اند که تثبیت هویّت و استقلال علم کلام و جمع منطقی بین عقل و نقل از جمله دستاوردهای آنان است. این رویکرد هم، در میان امامیّه و اشاعره پیروانی دارد هر چند که نحوه‌ی عملکرد آنان با یکدیگر تفاوت دارد. پس از پشت سر نهادن دو رویکرد نص‌گرایی و عقل‌گرایی حال نوبت آن رسیده بود که از بدنامی فلسفه که در دوره‌های قبل به وجود آمده بود، کاسته شود به همین علّت عواملی چند دست به دست هم داده و مسائل فلسفه را وارد علم کلام کرد. از این رو، در این دوران عالمان دینی در دفاع از عقاید دینی سعیشان معطوف بر این بود که ورود و خروج مباحث و استدلال‌هایشان رنگ فلسفی داشته باشد و از آیات و روایات هم برای تأیید استدلال‌ها بهره می‌بردند، خواجه نصیر الدین طوسی یکی از متکلّمان خردگرای‌فلسفی امامیّه در تقویت این رویکرد نقش به سزایی را ایفا کردند.
ارزیابی غایتمندی عالم طبیعت در فلسفه مشائی و حکمت متعالیه ‏
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
عالم مثال  منفصل در فلسفه ما ‏
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
معناشناسی صفات حق تعالی در اندیشه متکلمین و فیلسوفان مسلمان ‏
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
واجب الوجود و حدود معرفت انسان به او در فلسفه مشاء ‏
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
حرکت جوهری و ماوراء طبیعه  ‏
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 58