جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 58
علیت در حکمت اسلامی
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله در صدد پاسخ به این سوال است که اصل علیت با کدامیک از نظامهای فلسفی «اصالت ماهیت»، «تباین وجودات» و «تشکیک وجود» سازگار است؟ و در صورت ابتناء آن به تشکیک وجود چه حکم و تفسیری پیدا می کند؟ جهت پاسخ به پرسش یاد شده باید گفت که علیت مورد بحث در اینجا همان رابطه وجودی ذاتی میان دو چیز است و فلاسفه اسلامی جهت کشف و اثبات آن، سه راه در پیش گرفته اند: 1) اثبات آن با استناد به ممکن بالذات بودن ماهیت؛ 2) بدیهی اولی دانستن علیت؛ 3) کشف حضوری آن از طریق وابستگی حالات نفسانی به نفس و تعمیم آن به حوزه بیرون از نفس. با توجه به ابتنای هر برهانی به قبول اصول علیت، جهت اثبات یا رد اصل علیت، نمی توان برهانی اقامه کرد، لذا طزریق بداهت طریقی موجه است. علیت به معنای مذکور، با هیچ یک از نظام های اصالت ماهیت یا تباین وجودات به دلیل نبود رابطه ذاتی عینی میان متباینات، سازگار نبوده و فقط با تشکیک وجود، هماهنگ است و در این نظام نیز با توجه به عینیت حقیقت علیت با وجود علت، و عینیت حقیقت معلولیت با وجود معلول، وجود معلول؛ عین فقر و ربط به وجود علت و در واقع وجود علت و معلول، همان وجود مستقل و رابط است.
صفحات :
از صفحه 221 تا 239
تحليل، نقد و بررسی آراء ناظر به «اسلاميت» فلسفه اسلامی
نویسنده:
منصور ايمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
يکي از پرسشهايي که امروزه در باب فلسفة اسلامي مطرح ميشود، اين است که منظور از فلسفة اسلامي چيست؟ و چرا اين فلسفه، در مقام واقع، بعنوان و وصفِ «اسلامي» متّصف گشته است؟ در پاسخ به اين پرسش، آراء مختلف و متضادي بيان شده است: برخي اين فلسفه را اساساً همان فلسفة يوناني دانسته و افزودن وصف عربي و اسلامي به آن را امري بيوجه دانسته‌اند. برخي ديگر، اين فلسفه را بجهت جانبداري از باورهاي اسلامي، به الهيات و کلام اسلامي تقليل و تحويل داده‌اند. لکن محققان و صاحب‌نظران زيادي هم هستند که به واقعيت و تحقق اين فلسفه و اسلاميت آن معتقدند. اين محققان به دو دستة بزرگ تقسيم ميشوند: برخي عنوان «اسلامي» را امري صوري و ظاهري قلمداد کرده و رشد و گسترش اين فلسفه در سرزمين اسلامي و بدست فيلسوفان مسلمان و تحت لواي حکومت اسلامي را علل نامگذاري آن به «فلسفة اسلامي» دانسته‌اند. دسته‌يي ديگر، وصف مذکور را ناظر و معطوف به محتواي اين فلسفه دانسته و ديدگاههاي متفاوتي در اين زمينه ارائه کرده‌اند. برخي از اين بزرگان بر اين باورند که چون بعضي از مسائل اين فلسفه، مأخوذ از تعاليم اسلامي است و برخي از آن نيز در خدمت اثبات بعضي از تعاليم دين اسلام است، ازاينرو اين فلسفه به صفت اسلامي متصف گشته است. برخي ديگر از اين محقّقان، باور مستدّل فيلسوفان اين فلسفه به وجود باريتعالي و توحيد ربوبي و تشريعي را براي اسلامي (بمعناي عام) ناميدن اين فلسفه،کافي ميدانند و بعضي ديگر، اين فلسفه را همان فلسفة نبوي و مأخوذ از کتاب و سنّت معرفي ميکنند. نوشتار حاضر پس از تشريح و تحليل ديدگاههاي مذکور، به اين نتيجه ميرسد که فلسفة اسلامي، مولود تعامل زندۀ فلسفه و تفکر يوناني و ايراني و فرهنگ و تمدن اسلامي است و اين فلسفه با التزام به موضوع و چارچوب و روش فکر فلسفي، از جهات مختلف، متأثر از جهانبيني و تعاليم اسلامي است و هرگونه حصرگرايي در اين زمينه و تمرکز به برخي جهات، مستلزمِ افتادن در دام مغالطة کنه و وجه خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 34
ثبات واجب الوجود و لوازم آن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
بهنام عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گروه قابل توجهی از فلاسفه ی جهان، خداباور هستند. بخشی از این فلاسفه، فلاسفه ی جهان اسلام می باشند. قسمت مهمی از آثار این فلاسفه، در مورد خداشناسی است. آنها بعد از تقسیم موجودات و اثبات وجود باری تعالی، به بحث از ذات و صفات می پردازند. بدون شک یکی از صفاتی که مورد اتفاق همه ی فلاسفه ی اسلامی است، ثبات و تغییر ناپذیری او می باشد. به این معنا که سیر از قوه به فعل، انفعال و اثر پذیری، پذیرش هیات و صفتی جدید و انعدام در ذات و صفات ذاتی واجب تعالی محال است.این اوصاف از طریق اثبات قواعدی مثل «واجب الوجود واجب من جمیع الجهات» و «بسیط الحقیقه کل الاشیا و لیس بشیء منها»، قابل اثبات است. مسأله ای که مهم و قابل بحث می باشد، این است که این ثبات چه لوازمی در پی دارد و با لحاظ این ثبات، مواردی مانند استجابت دعا، تکلم، فیاضیت و مرگ و میرها و تغییرات عالم به چه نحو تحقق پیدا می کند و چه نسبتی با ذات واجب تعالی دارد؟ فلاسفه اسلامی همه ی این موارد را با لحاظ اصل ثبات و تغییر ناپذیری توصیف و تفسیر و تاویل کنند و همه ی اینها را به گونه ای تفسیر می کنند که به ثبات ذات لطمه و خدشه ای وارد نشود. در انتساب برخی صفات ذاتی و فعلی به واجب تعالی، مانند اراده، علم به جزییات، تکلّم و رحمت، سعی دارند بعد از سلب جنبه های ضعف و نقص و انفعال، این امر صورت گیرد. در برخی موارد نیز معنای حقیقی و مشهور صفات (مانند اراده) را بر واجب تعالی قابل انتساب نمی دانند؛ لکن از آنجایی که این صفات در متون دینی آمده است، با توسّع معنایی، لوازم معنای حقیقی را بر واجب تعالی به دلالت التزامی قابل حمل می دانند.در مورد تغییرات نظام تکوین و تشریع، باید توجه داشت که انفصال و اتصال و تغییر، از احکام موجودات مادی و متاثّر از ماده است و در افاضه ی موجود مجرد محض و بسیط مطلق مطرح نیست؛ به عبارت دیگر افاضه از وجود واجب تعالی صورت می گیرد و چیزی از ذات جدا نمی شود تا در مبدأ فیضان تغییری مطرح شود. از طرفی فاعل مباشر و مدبّر مستقیمموجودات زمینی در فلسفه ی مشاء، عقل فعال و در حکمت اشراق و متعالیه، ارباب انواع می باشد. لذا فاعل مباشر ذات باری تعالی نیست تا تغییر و عدم تغییری در آن مطرح شود.
ماهیت وحی در اندیشه ابن سینا
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی وحی از مسایل اساسی حوزه‌ی دین‌شناسی محسوب می‌شود و یکی از فصول مهم‌ کلام جدید و فلسفه‌ی دین را به خود اختصاص داده و تحت عنوان«تجربه‌ی دینی»تفسیر و تحلیل می‌شود.فیلسوفان،متکلمان و مفسران مسلمان نیز این موضوع را از جنبه‌های‌ گوناگون مورد بحث قرار داده‌اند و این نوشتار،در پی تبیین نظر یکی از بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان مسلمان،یعنی ابن سینا است و نظر او در این خصوص،محور همه‌ی تفسیرهای‌ فیلسوفان مسلمان و متکلمان عقل‌گرا در جهان اسلام محسوب می‌شود. ابن سینا پدیده‌ی وحی را متناسب با نظام فلسفی خود،از حیث روشی و ساختاری مورد بحث و تحلیل قرار داده است.ورح القدس یا فرشته‌ی وحی در نظر او همان عقل فعال است‌ که مخزن علوم و معارف و مفیض آن‌هاست.گیرنده‌ی وحی نیز بعد عقلانی نبی،یعنی‌ مرتبه‌ی عقل قدسی اوست که در پرتو استعداد ذاتی و تکامل وجودی،به مقام اتصال ویژه با عقل فعال نایل گشته است.بر پایه‌ی این دیدگاه،نفس نبی در مرتبه‌ی عقل قدسی با عقل‌ فعال مرتبط می‌گردد و خیال تکامل یافته‌ی او به شکار محصول این ارتباط می‌پردازد و آن‌ را به صورت شبح خیالی‌داری مقدار و ابعاد در می‌آورد.سپس این صور خیالی،به حس‌ مشترک سرازیر می‌شوند و از آن‌جا در حواس نبی،تمثل می‌یابند.
صفحات :
از صفحه 151 تا 162
بررسی تطبیقی عالم مثال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
زینب اسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالم مثال (عالم برزخ) بین عالم مجرد محض و عالم ماده قرار دارد، از خصوصیات عوالم‌ فوقانی و تحتانی بهره‌مند است و در واقع عالم اوسط را تشکیل می‎دهد. این عالم، نخستین بار توسط شیخ اشراق سهروردی با نام، اشباح مجّرده و مُثُل معلّقه به فلسفه اسلامی راه یافته است. به عقیده وی عالم مثال، مجّرد مثالی و از سنخ جوهر است، زیبایی‏هایش فوق تصور، نغمات و روایحش غیر قابل توصیف و درک آنها به واسطه حواس ظاهری غیر ممکن است و دارای شهرهایی است که از آنها تحت عنوان جابلقا، جابرصا و هورقلیا یاد شده است. نظر شیخ اشراق سهروردی در باب مادی بودن قوهّ خیال، منجر به نفی مثال صعودی می‏شود و فقط به عالم مثال منفصل که در قوس نزول ایجاد شده است معتقد است. علّامه طباطبایی عالم مثال را مرتبه‎ای از وجود می‎داند که فاقد ماده مى‏باشد، اما آثار ماده از قبیل شکل، مقدار، وضع و غیر آن را دارد و در این عالم، صورت‏هاى جسمانى با اعراض و هیئت‏هاى کمالى جسمانى وجود دارد.
مفهوم وادلّه وجود خدا از دیدگاه ابن رشد
نویسنده:
ابراهیم مسلم پور انگرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم وادلّهو جود خدا از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است. در این باره نظرات متفاوتی از سوی فیلسوفان و متکلمان ارائه شده است. این پژوهش در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که رویکرد ابن رشد در مفهوم و ادلّه وجود خداوند چیست؟ ابن رشد- فیلسوف بزرگ مشائی- در مفهوم خدا بسته به مکتب های مختلف ارسطویی، فلسفه اسلامی و کلامی، مفاهیم خاص و مختلفی را برای خداوند به کار می برد. وی در خصوص مفاهیمی که از صفات خدا به دست می آیند علاوه برصفات ثبوتی نظرات بدیعی را در خصوص مفاهیم سلبی در مورد خدا ارائه می دهد.چرا که وی این مفاهیم سلبی را فقط برای اهل نظر و حکماسلبی محسوب می کند ولی برای مردم عوام به خاطر محسوس بودنشان و ذکر شدنشان در قرآن کریم ثبوتی محسوب می کند.ابن رشد در ادلّه اثبات وجود خدا دلایل متکلمان و صوفیه و برخی از فیلسوفان را مورد انتقاد شدید قرار می دهد. و علاوه بر مطرح کردن برهان محرِّک اول ارسطو، دلایل" عنایت" و "اختراع" را به دلیل مواجهه شدن با آموزه های دینی و در نظر گرفتن دانش مردم عوام مطرح می کند.ابن رشد در اثبات این دو دلیل به آیات قرآنی هم تمسک جسته است. امّا بر مقدمات، شیوه استدلال و قدرت اقناعی دلایل، انتقاد وارد می گردد.
بررسی تطبیقی حقیقت رؤیا از منظر ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
زینب ابوالفتحی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اسرارآمیزترین موضوعاتی که همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده و انسان را برآن داشته که به بررسی عجایب آن برآید، رؤیاست. رؤیا مسأله‌ای است که هر فردی هم در خود آن را تجربه کرده است و هم از دیگران شنیده که چنین تجربه‌ای داشته‌اند و در رؤیا به عالمی راه یافته‌اند که ورود به آن با چشم برهم نهادنی ممکن می‌شود. حالت خواب زمینه‌ی تحقق رؤیاست و نعمت بزرگی است که خداوند به انسان بخشیده است که در این حالت (نفس)انسان از عالم مادی جدا شده و تعلقی به این عالم ندارد؛ بنابراین، وقتی انسان چشم‌هایش را می‌بندد، گاهی قدم به دنیایی می‌گذارد و چیزهایی را می‌بیند و یا می‌شنود، و تا زمانی که در خواب هست گمان می‌کند که آن ها اموری واقعی هستند(مثل چیزهایی در عالم مادی می‌بیند)ولی به محض باز کردن چشم‌هایش از آن عالم دور شده و آن‌ها را نمی‌یابد و فقط چیز‌هایی را به یاد می‌آورد. حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که این اصوات و صور از کجا ناشی می‌شوند؟ خواب و رؤیا یکی از مسائل مورد توجه دانشمندان و روانشناسان و فیلسوفان بوده است و آنان را برآن داشته که در باب کم و کیف آن به تحقیق بپردازند. در فلسفه موضوع خواب و رؤیا نیز مطرح بوده و هر فیلسوفی با توجه به نظام فکری خود به توجیه و تفسیر آن پرداخته است. از میان فیلسوفان یونان ارسطو به این مسأله توجه خاصی داشته و رؤیا را حاصل خیال و عمل ذهن می‌داند. در میان فلاسفه‌ی اسلامی، فارابی و ابن سینا و همچنین شیخ اشراق به بررسی خواب و رؤیا پرداخته‌اند و ما در این تحقیق نظرات این فیلسوفان را در باب رؤیا و چگونگی تحقق آن را بر اساس مباني فلسفي آنها بیان خواهیم کرد؛ فارابی(259ق/339ق) خواب را حالتی می‌دانست که در آن تمام حواس از فعالیت باز می‌ایستند و در آن حالت با فعالیت قوه‌ی متخیله و همچنین ارتباط نفس با ملائکه‌ی سماوی رؤیا تحقق می‌یابد. ابن سینا(370ق/428ق) نفس را موجود مجردی می‌داند که توانایی ارتباط با عالم غیب را هم در بیداری و هم در حالت خواب دارد و می‌تواند معارفی را از آن عالم کسب کند که اگر این ارتباط در حالت بیداری باشد «وحی» تحقق می‌یابد ولی اگر این ارتباط در حالت خواب رخ دهد، «رؤیا» محقق می‌شود، البته وی تحقق رؤیا را نتیجه‌ی سه حالتِ فعالیت قوه‌ی متخیله و ارتباط نفس با نفوس سماوی و همچنین افاضه‌ی عقل فعال بر نفس می‌داند و براي رو يا انواعي قائل است كه عبارتند از روياي صادقه و روياي كاذبه، همچنين خواب از نظر وی حالتی است که در آن ارتباط با جهان مادی به کلی قطع می‌شود ولی با این وجود انسان صوری را می‌بیند یا اصواتی را می‌شنود که همان حالت رؤیاست، و از نظر ابن سینا قوه‌ای که در حالت خواب بیشترین نقش یا به عبارت بهتر نقش اصلی را دارد، قوه‌ی متخیله می‌باشد. سهروردی(549ق/587ق) نیز رؤیا را صوری می‌داند که در حالت خواب مشاهده می‌شوند،و نفس با اتصال به نفوس فلكي به حقايقي دست مي‌يابد با این تفاوت که وی در بحث رؤیا نظریه‌ی عالم مثال را مطرح کرده و با این مسأله به تبیین رؤیا پرداخته است
حقیقت نفس و نحوه ی ارتباط آن با بدن از نظر سهروردی و فخر رازی
نویسنده:
سمیه عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نفس‌شناسی اساس و بنیاد همه‌ی معارف بشری می‌باشد. انسان علاوه بر بدن مادی دارای نفس روحانی و ملکوتی نیز می‌باشد. شناخت ماهیت نفس و درک حقیقت آن همواره مورد توجه فیلسوفان و متکلمان اسلامی بوده است. اکثر فیلسوفان اسلامی به پیروی از ارسطو نفس را به کمال اول برای جسم طبیعی آلی، تعریف کرده‌اند. سهروردی با توجه به نظام فلسفی و طبقه‌بندی خاصی که از موجودات عالم انجام می‌دهد، نفس را نوری از انوار حق تعالی می‌داند. ایشان نفس را به جوهری نورانی و قائم به ذات که ورای جسم است، تعریف می‌کند. فخر رازی همانند ابن‌سینا، نفس را به کمال اول برای جسم طبیعی آلی تعریف می‌کند. یکی از مسائلی که در زمینه‌ی نفس‌شناسی مطرح می‌شود مسئله‌ی تجرد نفس است. در رابطه با این مسئله همواره دو دیدگاه وجود دارد. عده‌ای منکر این نظریه هستند مثل گروهی از متکلمان و مادی گرایان، و عده‌ای به وجود نفس به عنوان موجودی مجرد اذعان دارند که اکثریت فلاسفه‌ی اسلامی در این دسته قرار دارند. سهروردی نفس را جوهری مجرد می‌داند که هر کسی با گفتن ضمیر «من» به آن اشاره می‌کند، نفس مغایر با اعضای بدن است و با تغیییر اعضای بدن تغییر نمی‌کند. او برای اثبات تجرد نفس، از دلایل ابن‌سینا البته با توجه به نگرش خاص خود و با تکیه بر نظریه‌ی علم حضوری، بهره می‌گیرد. فخر رازی گاهی همانند فلاسفه‌ی اسلامی، نفس را جوهری مجرد می‌داند و برای اثبات تجرد آن به دلایل و براهین ابن‌سینا تکیه می‌کند، و گاهی همانند متکلمان اسلامی نفس را جسمی لطیف می‌داند که به قدرت خداوند متعال در بدن تصرف می‌کند. یکی از مسائل دیگری که در زمینه‌ی نفس‌شناسی مطرح می‌شود مسئله‌ی رابطه‌ی نفس و بدن است. سهروردی رابطه ی نفس و بدن را بر اساس نظریه‌ی قهر عالی نسبت سافل و محبت سافل به عالی، بررسی می‌کند و رابطه‌ی آنها را تدبیری و شوقی می‌داند، که نفس به واسطه‌ی روح حیوانی، به تدبیر آن می‌پردازد. فخر رازی در این رابطه نیز نظری دوگانه دارد، آنجا که هم‌رأی با فلاسفه می‌شود رابطه‌ی نفس و بدن را همانند رابطه‌ی عاشق و معشوقی می‌داند و معتقد است زمانی که بدن، استعداد لازم را کسب کند نفس به واسطه‌ی روح بخاری در آن تصرف کرده و به تدبیر آن می‌پردازد. و آنجا که هم رأی با متکلمان می‌شود معتقد است که نفس به خواست خداوند در بدن تصرف کرده و از اول تا پایان باقی است.
بررسی و نقد تاریخی و محتوایی ادله‌ی سه گانه‌ی وجود ذهنی
نویسنده:
سیده‌هاجر اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همه‌ی انسان‌ها به اشیاء و موجودات، علم دارند و آگاهی آنها از اشیاء به این نحو است که صورتی از اشیاء در ذهن انسان، نقش می‌بندد. در فلسفه‌ی اسلامی به حصول صورتهای(ماهیات)اشیاءِ خارجی در ذهن، «وجود ذهنی» می‌گویند. به عبارت دیگر، وجود ذهنی نحوه‌ای از وجود ماهیات در ذهن است و آثار خارجی آنها را ندارد؛ ولی آثار دیگری را به دنبال دارد. در فلسفه‌ی اسلامی بیشتر فیلسوفان، بر این مسئله ادّله‌ای اقامه کرده‌اند؛ از جمله فارابی، ابن سینا و سهروردی که در اکثر آثار خود وجود ذهنی و ادّله‌ی آن را مطرح کرده‌اند، اما عنوان وجود ذهنی را به آن ندا‌ده‌اند.فخر رازی اولین کسی است که با عنوان وجود ذهنی به اثبات آن پرداخته است و متکلمین و فیلسوفانِ پس از فخر رازی نیز این مسئله را به صورت فصلی مستقل مطرح کرده‌اند و ادّله‌ای برای اثبات آن بیان کرده‌اند؛ لکن سه دلیل از میان آنها مشهور و مورد توجه است. دلیل اول مبتنی بر حکم ایجابی بر ماهیات معدوم می‌باشد و با سه تقریر بیان شده است که تقریر اولاین استدلال به تصور ماهیت معدوم در خارج مثل تصور دریایی از جیوه تأکید می‌کند، تقریر دوم به تصور محالات بالذات اشاره می‌کند و با این تقریر به اثبات وجود ذهنی می-پردازد و در تقریر سوم به صدق و توجیه قضایای حقیقیه تکیه می‌کنند.دلیل دوم مبتنی بر ماهیات کلیه‌ای است که با قید کلیت وجودی در خارج ندارند و دلیل سوم بر تصور ماهیات صرف تکیه دارد که در خارج نیستند؛ پس باید در ذهن موجود باشند. بر این ادّله، متفکران اسلامی اشکالاتی وارد کرده‌اند و خود نیز در مقام پاسخ به این اشکالات بر‌آمده‌اند که برخی از این پاسخ‌ها نتوانسته است اشکال را رفع کند. حال در این پژوهش ابتدا به بیان پیشینه‌ی نظریه‌ی وجود ذهنی و سپس به طرح و بررسی ادّله و اشکالات آن پرداخته‌ایم.
مراتب هستی و نحوه‌ی صدور کثرت از وحدت از دیدگاه افلوطین و اخوان‌الصفا
نویسنده:
پریسا ماه پی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائلی که از قرنها قبل تاکنون ذهن انسان را به خود مشغول ساخته، این مسأله است که موجودات کثیر چگونه از مبدأ وجود پدید آمده‌اند؟در این پایان نامه سعی شده است با روش توصیفی و نظری و نیز با پی‌گیری روند تاریخی این مسأله به بیان چگونگی پیدایش عالم بپردازیم. فلوطین اولین کسی است که نحوه‌ی پیدایش هستی از مبدأ نخستین را بحث می‌کند.این پایان نامه ضمن بحث از تأثیر و تأثر فلسفه‌ی نوافلاطونی، به بازتاب آن در فلسفه‌ی اخوان‌الصفا پرداخته است. در این بررسی، مبانی فلسفی فلوطین، یعنی احد، عقل کلی و نفس کلی مورد بازکاوی قرار گرفته و با اندیشه‌های فلسفی اخوان‌الصفا سنجیده شده است؛ و شباهتها و تفاوت‌های اساسی آن دو، به ویژه در مورد آفرینش بر اساس صدور یا فیضان، سلسله مراتب وجود و نحوه ی صدور کثرت از وحدت تجزیه و تحلیل شده است.اخوان‌الصفا فرایند تکوین اشیاء از سوی حضرت حق را بر مبنای عدد تبیین می‌کنند، آنها در حقیقت این نظریه را از فیثاغوریان اخذ کردند. اخوان‌الصفا سلسله مراتب هستی را در ساختار نه تائی بسط داده‌اند: خدا، عقل، نفس، هیولی، طبیعت، جسم، فلک، ارکان چهارگانه یا طبایع چهارگانه و مولدات سه گانه. در حالی‌که فلوطین سلسله مراتب وجود را به صورت نسبتآً ساده‌تری بیان کرده است.پس با مقایسه این دو دیدگاه نهایتاً به این نتیجه می‌رسیم که آنها دو نظریه‌ی متفاوت اتخاذ کرده‌اند و در تکامل نظریه‌شان نیز متأثر از فیلسوفان پیشین بوده‌اند
  • تعداد رکورد ها : 58