جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
بررسی ولایت از دیدگاه حکیم ترمذی و ابن عربی
نویسنده:
محمد نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهیکی از موضوعات مهم و اساسی در عرفان و تصوف اسلامی، موضوع ولایت است؛ اگرچه این موضوع ریشه در قرآن و حدیث دارد؛ اما طرح این موضوع به صورت مدوّن و در قالب یک نظریه در قرن سوم هجری و با تألیف کتاب سیره الاولیاء توسط حکیم ترمذی صورت گرفت. نظریات حکیم در موضوع ولایت الگویی برای عرفا و صوفیه در دوره‌های بعد شد و برآنها تأثیر نهاد. از مهمترین این عرفا، ابن عربی از عرفای بزرگ تصوف اسلامی در قرن هفتم هجری است که با الهام از حکیم ترمذی به بسط این نظریه پرداخته است. هدف از این پژوهش، بررسی موضوع ولایت از دیدگاه عرفانی عرفای بزرگ به ویژه حکیم ترمذی و ابن عربی است روش پژوهش به روش مقایسه‌ای و بر پایه‌ی مطالعات کتابخانه‌ای است. نتایج نشان می‌دهد، اگرچه ابن عربی در این موضوع متأثر از حکیم می‌باشد؛ اما وی با بهره گیری از افکار و اندیشه-های مختلف بسیار فراتر از او رفته، و به بسط این نظریه پرداخته است. وی با استناد به مکاشفات خود طبقه‌بندی جدیدی از اولیاء ارائه داده و در مبحث ختم بر خلاف حکیمسخنان وی پریشان و همراه با ادعای ختم ولایت است. واژگان کلیدی:حکیم ترمذی، ولایت، ختم ولایت، ولی،ولایت‌مطلقه، ولایت مقیده، انسان کامل
بررسی مفهوم تأویلگرایی در تفاسیر عرفانی میبدی و ابن عربی
نویسنده:
قدرت الله خیاطیان، یاسمن سلمانی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفسران مسلمان بر اساس میزان پایبندی به ظواهر آیات و روایات گوناگون و یا رهیافت اصول گرایان در تفسیر کلام خداوند، در تفسیر عرفانی و تاویل آیات، مواضع مختلفی را برگزیده اند. وجود نسخ، تشابه و صعوبت، در برخی از آیات قرآن، نمایانگر نقش بسزای تاویل در فهم باطن آیات است. در میان تفاسیر قرآنی، محور تفاسیر عرفانی بر تاویل استوار است.<br /> این نوشتار ضمن اشاره به تاریخ تطور معنای لغوی تاویل، به بررسی مفهوم تاویل در کشف الاسرار میبدی و تفسیر القرآن الکریم منسوب به ابن عربی می پردازد و به دلیل مخالفت آنان با تاویل گرایی و در عین حال، خلق تفسیر قرآنی سرشار از تاویل پی می برد. نوع تاویلاتی که این دو مفسر در تفاسیر خود ارائه داده اند، گاهی مشابه هم است؛ هر چند بی پروایی هایی که در تاویلات ابن عربی دیده می شود، در تفسیر میبدی اشعری مذهب به دلیل نوع عقیده اش (اهل حدیث)، وجود ندارد. شایان ذکر است که بی پروایی ابن عربی در این اثر بسیار کمتر از آثار دیگر وی، به ویژه فصوص الحکم است. مخالفت هر دو مفسر نسبت به تاویل آیات، مربوط به تشبیه و تاویلاتی است که منشا آن عقل بشری است. از این رو، هر دو با تاویلات فلاسفه و متکلمان مخالفت ورزیده و آن را مصداق تاویل دانسته و تاویلات خود و دیگر عرفا را تفسیر باطنی تلقی کرده اند. چنین می نماید که تعریف این دو مفسر از تاویل با تعریف امروزین از آن متفاوت است؛ چرا که با تعریف امروزین از تاویل، اثر هر دو مفسر سرشار از تاویل است.
صفحات :
از صفحه 35 تا 50
بررسی تطبیقی «انسان کامل» از نظر ابن عربی و مولوی
نویسنده:
قدرت الله خیاطیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن عربی و مولوی، عارف و شاعر نامدار معاصر یکدیگر در قرن هفتم هجریند؛ یکی از دیار غرب جهان اسلا م و دیگری از سرزمین شرق آن. اهمیت ابن عربی در تنظیم و تدوین و ارائه نظام عرفان نظری اسلا می و نظریه پردازی در آن زمینه است که شعاع تاثیرات تعلیمات و افکار وی تاکنون باقی است. اهمیت مولوی بجهت بیان مفاهیم عمیق عرفانی است که عمدتاً بصورت شعر بفارسی سروده و مثنوی وی شاهکار و مهمترین اثر عرفانی ادب فارسی است. هر دو عارف بزرگ بمباحث اساسی جهانبینی عرفانی، از جمله «انسانشناسی عرفانی» پرداخته اند. جوهره اصلی انسان شناسی عرفانی ابن عربی، بحث «انسان کامل»است. این اصطلا ح را اول بار خود وی وضع کرد و آن را در آثار مهم خود از جمله در فتوحات مکیه و نیز در نخستین فصّ کتاب فصوص الحکم بکار برد. پس از وی صدرالدین قونوی ـ شاگرد و مرید و فرزند همسر ابن عربی در کتاب مفاتیح الغیب خود، آن را تبیین و بتفصیل تشریح کرد. مولوی نیز ـ بدون کاربرد اصطلا ح انسان کامل ـ در آثار خود، بویژه در مثنوی درباره» انسانشناسی عرفانی سخن گفته است. در این مقاله، با بررسی آثار مهم ابن عربی ـ بویژه در فتوحات مکیة و فصوص الحکم ـ و مثنوی مولا نا، سعی بر آنست تا با روش بررسی تطبیقی، نظرات مشترک و متفاوت آن دو عارف در بحث انسان کامل به دست آید و پس از آن درباره» راههای آشنایی آندو و احتمال تأثیر پذیری مولوی از ابن عربی بررسی لا زم انجام گیرد.
بررسی تطبیقی حکایت های عرفانی ابن سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
زهرا اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:حکایت های عرفانی ابن سینا و شیخ اشراق حاصل نگرش عرفانی و نحوه ی سیر و سلوک نفس درعوالم هستی است که سالک برای سپری کردن و از سر گذراندن مراحل و منازل سیرو سلوک ناچار از کمک گرفتن از پیر و مرشد از خطرات راه آگاه است و به آن علم دارد وهمواره دستگیر و کمکی برای سالک در وادی سیرو سلوک به شمار می رود.سالک پس از طی کردن مراحل سلوک یکی پس ازدیگری حالات مختلف را تجربه می‌کند واحوال و مقامات بر او عارض می شود تا درنهایت به سر منزل مقصود می‌رسد که مرحله ی آخر در رسالهالطیر ابن سینا و نیز از نظر شیخ اشراق مرتبه ی فنا است که عارف جز معشوق چیزی دیگر در پس دیدگان خود نمی بیند و در حقیقت هر آن چه می بیند، به چشم دلمی بیند، نه به چشم سر و مشرق او مشرق جان می‌شود، نه مشرق جهان،پس سراسرمعشوق می بیند که این بیانگرنوعی وحدت وجود نیز می‌باشد. حکایت‌های عرفانی ابن سینا و شیخ اشراق بیانگر نوعی از سیر و سلوک است که در قالب حکایت‌های تمثیلی و عرفانی ظهور پیدا کرده است. ابن سینا در حکایت های عرفانی خود از منابع اسلامی ، قرآنی و حدیثی بهره برده و با این که فیلسوفی مشّائی بوده به حکمت اشراق نظر داشته،که این امر در رساله های عرفانی او از جمله سلامان وابسال،حیّ بن یقظان، رسالهالطیر و رساله فی العشق او به چشم می خورد، شیخ اشراق نیز در حکایت های عرفانی خود از منابع گوناگون یونانی ،هرمسی ،منابع قرآنی و حدیثی وحکمت ایران باستان الهام گرفته است ؛ وی دارای رسالات متعددی در عرفان است ؛از جمله رساله الطیر،روزی با جماعت صوفیان،که رساله الطیر شیخ اشراقترجمه ی رسالهالطیر ابن سینا است.از دیگرر ساله های عرفانی او فی حاله الطفولیه، عقل سرخ،رساله ی فی حقیقهالعشق وآواز پرجبرئیل است ؛ علاوه بر این شیخ اشراق صاحب آثار متعددی در زمینه ی دین و عرفان است. در و اقع می توان گفت که این دو شخصیت هر دو عارف و حکیم متأّلّه اند و با وجوددیدگاه های فلسفی خاص خود دیدگاهی ذوقی و اشراقی نسبت به هستی، حق و معرفت النفس دارندو مشرقشان مشرق جان است و نه مشرق جهان که نقطه ی تلاقی حکمت این عارف حکمت مشرقیه است و همین امر باعث نزدیک شدن دیدگاه دو حکیم مشّائی و اشراقی به یکدیگر شده است؛ نا گفته نماند هر دو عارف، مباحث عرفانی را در غالب حکایت های عرفانی خود مطرح کرده اند و شیخ اشراق در خلق آثار خود از رساله های ابن سینا از جمله رسالهالطیر، بهره برده است ؛هم چنین ابن سینا جهان را به طور عقلی و استدلالی تفسیر می کند؛شیخ اشراق نیزازجهان وسلسله مراتب آن تفسیری اشراقی و شهودی ارائه می کند و علّت العلل را نورالانوار می نامد؛این در حالی است که حکمت ابن سینا، حکمتی بحثی است و حکمت شیخ اشراق ،حکمتی ،بحثی - شهودی است. این پایان نامه به روش توصیفی – تطبیقی به بررسی نکات مشترک و متفاوت حکایات عرفانی ابن سینا و شیخ اشراق می پردازد.کلید واژه ها: سیروسلوک ، نفس، سلامان و ابسال ، مشرق جان، رسالهالطیر، تجربه،سالک
جایگاه عشق در تفسیر عرفانی عرایس البیان روزبهان بقلی
نویسنده:
قدرت اله خیاطیان ,فاطمه سلیمانی کوشالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
مساله عشق از قرن دوم هجری و در اندیشه عارفانی نظیر رابعه عدویه به طور جدی مطرح شد و در قرون بعدی به رغم مخالفت های برخی از فقها و اهل حدیث، همچنان به روند رو به رشد خود ادامه داد و در اندیشه کسانی چون روزبهان بقلی (608-522 ق.) به اوج خود رسید. روزبهان، بنای طریقت خویش را در تصوف بر عشق نهاد و این موضوع در عرفان وی بسیار برجسته و چشمگیر است؛ به گونه ای که در تمامی آثاری که از او برجای مانده، خصوصا تفسیر عرفانی عرایس البیان، تاثیر نگاه عاشقانه او کاملا مشهود است. تفسیر عرفانی عرایس البیان، با عباراتی ادبی دارای صبغه عرفانی در پی کشف معانی باطنی آیات قرآن است. این تفسیر که متاثر از تعمق ژرف روزبهان در باب کلام وحی است، بازتاب دهنده اندیشه های ناب او در باب عشق به حق و طریق وصول به آن است. در این بررسی می کوشیم جایگاه عشق را در این کتاب بازنماییم.
صفحات :
از صفحه 167 تا 194
مقایسه آراء غزّالی در احیاءعلوم الدّین و فیض کاشانی درالمحجّـه البیضاء در ربع عادات
نویسنده:
نفیسه شماخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف شناسایی آراء و عقاید دو عارف بزرگ جهان اسلام، غزالی در احیاء علوم الدین و فیض کاشانی در المحجـه البیضاء در ربع عادات صورت گرفته است. غزالی در کتاب عظیم احیاء علوم الدین خود معارف صوفیه رادر مقابل علوم فقهاواهل کلام احیامی کند ومولی محسن فیض کاشانی کتاب محجــه البیضاءخود را در تهذیب وپیرایش احیاءعلوم الدین به رشته تحریر درآورده وروایات اهل بیت را جایگزین احادیث وارده از طرف اهل سنت کرده است. عادات، ربع دوم احیاء و محجـه شامل مسائلی است که ورای عبادت، مربوط به آداب حیات عادی انسان و معاملات ظاهری اوست. این ربع در طی ده کتاب گرد آوری شده است. در بین مطالبی که در این ربع مطرح است،کتاب آداب السماع و الوجد اهمیت خاصی دارد. زیرا فیض آن را از کتاب خود حذف کرده وبه جای آن کتاب آداب شیعه و اخلاق امامت را قرار داده است. این پژوهش از نوع کتابخانه ای و به شیوه تطبیقی صورت گرفته و برای انجام آن از کتاب ها، مقاله ها و پایان نامه ها استفاده شده و به پاسخ گویی به سوالات اولیه تحقیق که عبارتند از: موارد وعلل اختلاف و شباهت غزالی و فیض کاشانی درربع عادات چیست؟ اختلافات فرقه ای، عقیدتی ـ کلامی و راویان حدیث تاچه اندازه عامل اختلاف میان غزالی و فیض کاشانی در ربع عادات بوده اند؟ پرداخته شده است. آنچه به عنوان نتیجه می توان ذکر کرد این است که بیشتر اختلافات فیض با غزالی در این ربع در زمینه روایات و مباحث فقهی است . کلمات کلیدی : غزا لی، احیاءالعلوم، فیض کاشانی، محجــه البیضاء، عادات .
آموزه های عرفانی در آثار امام سجاد(ع)
نویسنده:
سارا Sara
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آثار و ادعیه وارد شده از اهل بیت، دارای معارفی والا است که شرح و بررسی آنها از زوایای مختلفی امکانپذیر می باشد و از آنجا که مهمترین بخش زندگی امام سجاد (ع) را بُعد عبادی و عرفانی او تشکیل می دهد، پرداختن به آن، از این نظر، اهمیّت دارد. در این تحقیق، سعی شده است زندگی و آثار امام سجاد(ع)، از این منظر و براساس مباحث علم مصطلح عرفان (نظری و عملی) بررسی و نظر امام (ع)دربار? این موارد بیان شود؛ به عبارتی،هدف از این تحقیق،ارائه نمونه‌هایی ازآموزه‌های عرفانی است که امام سجاد(ع)، در قرن اول هجری قمری،درقالب دعا و زیارت به آن پرداخته است و در قرون بعدی توسط عرفا –از جمله ابونصر سرّاج طوسی، عارف قرن چهارم هجری قمری– به صورت علم مصطلح، تحت عنوان احوال و مقامات و منازل عرفانی و همچنین تحت عنوان عرفان نظری و عملی مطرح شده اند.
بررسی تحولات خوف ورجاء در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم هجری
نویسنده:
مریم ربانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:خوف و رجاء در تاریخ عارفان و تصوف،جایگاهی ویژه دارد و جهت گیری کلی دو جریان عمده تصوف یعنی؛ تصوف زاهدانه و تصوف عاشقانه را در سیر تطور تاریخی آن نشان می دهد. و سیر تحول معنایی و محتوایی آن نشان می دهد که از لحاظ تاریخی، تحولات و مراحلی را پشت سر گذاشته است.مفهوم خوف و رجاء ریشه در آیات و روایات دارد و هر چه از قرن اول به قرن هفتم نزدیک‌تر می‌شویم، گسترش بیشتری یافته است و عرفا و متصوفه مطالب بیشتری را در رابطه با خوف و رجاء و مسائل مربوط به آن ارائه داده‌اند.علاوه بر این، عرفای قرون چهارم و پنجم ،در تألیفات مهم و معتبر خود در زمینه‌ی عرفان و تصوف مانند: قوت القلوب ابوطالب مکی، رساله‌ی قشیریه ابوالقاسم قشیری، منازل السائرین و صد میدان خواجه عبدالله انصاری و کیمیای سعادت و احیاءعلوم الدین امام محمد غزالی، بابی را به خوف و رجاء اختصاص داده‌اند. و درباره مسائل مربوط به آن بحث نموده‌اند.. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس متون عرفانی به بررسی خوف و رجاء و سیر و تحولات آن تا پایان قرن هفتم هجری پرداخته است.بدین جهت، پس از پرداختن به مباحث مفهوم شناسی، به تبیین منبع و منشأ خوف و رجاء توجه داشته و به بررسی آنها در ادوار مورد نظر پرداخته و در هر سده به تبیین نظرات و آراء عرفای مهم در این باب پرداخته است تا به سیر تغییرات و عوامل تحول آن دست یابد. واژگان کلیدی:خوف،رجاء،زهد،تصوف،عرفان اسلامی، تحول .
سعادت از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی وملا مهدی نراقی
نویسنده:
مریم یادآفرین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیرباز بخش زیادی از تلاش های فکری اندیشمندان را تحقیقو تفحّص در مقولهارزش هابهخود معطوف داشته است.در حقیقت،ارزش ها سازمان دهندهاصلی اعمالورفتارهایافراد به شما می روند. در میان مباحث ارزشی، بحث سعادت از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به نحوی که مطلوب و غایت نهایی تمام افعال اخلاقی سعادت دانسته شده است. دراین پژوهش، سعادت از نظر ملاصدرا ، فیلسوف برجسته قرن دهم و یازدهم هجری و ملا مهدی نراقی عالم اخلاق قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری به صورت تطبیقی بررسی شده است.سعادت حقیقی از نظر ملاصدرا در گرو رسیدن به مرتبه عقل بالمستفاد است و راه رسیدن به این هدف، افزون بر تطهیر نفس، کسب معارف عقلی و تأمل در صورت‌های عقلانی است.انسان با زدودن موانعو کسبمعرفت عقلانیوفلسفیکمال می‌یابد و به قرب الهی میرسد.از نظر ملامهدی نراقی، سعادت درگرو توجه دقیق و عمیق به فضایل و رذایل اخلاقی نهفته است.وی معتقد است انسان، میتواند با معرفت به خود و با شناخت طرق ،شرایط، مراتب و موانع سعادت ، به خیر و کمال حقیقی که فطرت پاک او خواهان آن است، دست یابد.این پایان نامه به روش تحلیل محتوایی به بررسی تطبیقی دیدگاههای این دو متفکر شیعه پرداخته و موارد اشتراک و اختلاف نظر آنان درباره سعادت و شقاوت را بیان کرده است.کلید واژه ها: سعادت،شقاوت ،کمال،لذّت،فضایل ورذایل،ملاصدرا،ملا مهدی نراقی
بررسی عناصر عرفانی در حکایات قرآنی (حضرت مریم، حضرت یونس، اصحاب کهف)
نویسنده:
سارا نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان، به عنوان راهی که از کشف و شهود به شناخت حق می‌رسد، در همه ادیان، پیروان، رهروان و موافقان خاص خود و نیز مخالفانی داشته است. در میان مسلمانان نیز این مکتب پیروان و موافقانی داشته است. هرچه از زمان طرح مباحث عرفانی در قرون اولیه دورتر می‌شویم، عارفان به ضرورت وضع اصطلاحاتی خاص، که مانع خلط مقصود ایشان با واژگان عرفی مردم و نیز اصطلاحات متکلمان و فلاسفه گردد، اقدام نمودند و به تدریج در عرفان عملی و نظری، اصطلاحاتی پدید آمد و سپس رساله‌هایی در این باب نگاشته شد. عرفای مسلمان در آثار و سخنان خود، ریشه آموزه‌های خود را در تعالیم اسلامی دانسته و برای اثبات سخن خود از آیات و روایات، شواهدی را بیان می‌نمودند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی این ادعای عرفا بود که آیا عناصر عرفانی، ریشه در متن مقدس قرآن دارد یا خیر؟ و نتیجه این تحقیق آن شد که بخش وسیعی از قرآن را حکایات و قصص قرآنی تشکیل می-دهند که برخی از آنها، حکایت‌های عرفانی است؛ از این رو بعضی از عارفان مسلمان به تفسیر و تأویل این حکایت‌ها پرداخته و در آن از عناصر عرفانی برای توضیح منظور خویش، که عمدتاً جنبه تأویلی دارد، بهره جسته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 60