جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 48
فضایل و رذایل اخلاقی از دیدگاه ابن مسکویه و میزان تاثیر پذیریش از افلاطون و ارسطو
نویسنده:
علی‌اصغر خانوردیلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسکویه مسأله "تجرد نفس" انسانی را به عنوان یکی از پیش فرضهای فلسفی علم اخلاق، با توسل به دلایلی همچون، پذیرش صور گوناگون توسط نفس، ادراک خطای حواس و تصحیح آن و برتری لذات عقلی بر لذات حسی و ادراک معقولات و صور کلی به اثبات رسانیده است. تربیت پذیری انسان از دیگر مبانی وی است. خُلق انسان به آسانی یا به سختی قابل تغییر است و مشاهده عینی موید این مطلب است، چرا که در غیر این صورت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بی ثمر خواهد بود. ابن مسکویه هدف غایی افعال اخلاق را دستیابی به کمال و سعادت می داند، سعادت انسان در لذات حسّی و جسمانی که - مشترک میان انسان وحیوانات – است، نمی باشد، بلکه شرافت و برتری انسان از سایر موجودات از نیروی عقل و قوه عقل نظری و عملی آن سرچشمه می گیرد. مسکویه معتقد است کهفضایل چهار گانه:حکمت، شجاعت، عفت و عدالت می باشند که هر کدام دارای دو رذیلت "افراط و تفریط" هستند. و با ابتکار خود فضایل فرعی را تحت فضایل اصلی بر می شمارد و در این مورد به هیچ فیلسوف و یا حکیمی تاسی نمی جوید. منابع مسکویه در اخلاق، نظریات افلاطون و به ویژه ارسطو است که دیدگاههای آنها را به صورت غیر مستقیم از طریق ترجمه های عربی آثار آن دو، کسب نموده است. افلاطون سعادت انسان را در زندگی عقلانی و نیل به عالم معقولات الهی می داند که با تهذیب نفس و پرورش روح آدمی حاصل می شود. از نظر افلاطون ایده های اخلاقی کهاصلی ترین آنها دانایی، شجاعت، خویشتن داری و عدالت است، وجود حقیقی دارند. از طرفی ارسطو اخلاق را واقعه قابل پیاده در جامعه می داند.او می گوید سعادت مشترک میان انسانها است، و آخرین مرتبه سعادت، الهی شدن افعال انسان است که از طریق تشبه به افعال خداوند و نداشتن هدف زائد بر ذات است. ایشان هم معتقد به فضایل اصلیچهار گانهمی باشد.
اعتبار شهودهای اخلاقی؛ نقد و بررسی دیدگاه پیتر سینگر
نویسنده:
سجاد رحمتی ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شهودها در فلسفه اخلاق نقش توجیهی دارند و بیشتر نظریه‌ها و داوری‌های اخلاقی بر اساس آنها شکل می‌گیرند. پژوهش‌های علمی و یافته‌های متخصصان علوم شناختی در باب قضاوت‌های اخلاقی، وثاقت و اعتبار شهودهای اخلاقی را زیر سؤال برده و دیدگاه سینگر مبنی بر قائل‌نشدنِ جایگاه ویژه برای شهودها در اخلاق را تقویت کرده و روشنگری‌های جدیدی را در خصوص خاستگاه اخلاق ارائه کرده‌اند. سینگر معتقد است این یافته‌ها در کنار تبیین تکاملی از رفتار انسان نشان می‌دهد که نباید در پیِ یافتن عاملِ توجیه‌کننده‌ شهودهای اخلاقی بود و نیز نباید همه آنها را معتبر و یقینی دانست. وی ابتنای اخلاق بر عقل محض را یگانه عاملِ بازدارنده از شکاکیّتِ اخلاقی دانسته و ضمن نقد روش موازنه‌ متأملانه‌ رالز، بر این باور است که هر نظریه روش‌شناختی یا معرفت‌شناختی، مانند روش موازنه متأملانه که برای شهودها در موارد خاص نقش ویژه‌ای قائل باشد، از بنیان دارای نقص است و اساساً ممکن است سدی در برابر اصلاحات اخلاقی ایجاد کند. در این مقاله به طرح، بررسی و نقد دیدگاه پیتر سینگر در باب اعتبار شهودهای اخلاقی خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
رابطه عقل و ایمان از منظر قرآن
نویسنده:
سهیلا لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهرابطه عقل و ایمان یکی از مهمترین مسائل در حوزه فلسفه دین است که در این پژوهش در صدد بررسی آن از منظر قرآن هستیم. سوال این است که آیا ایمان و باور دینی باید الزاماً مبتنی بر عقل و استدلال یقینی باشد؟ دیدگاه‌های مختلفی در این باب وجود دارد: عقل‌گرایی حداکثری، ایمان‌گرایی افراطی، ایمان‌گرایی معتدل، معرفت شناسی اصلاح شده، دیدگاه مصلحت اندیشانه یا اراده گرا، عقل‌گرایی انتقادی و عقل‌گرایی اعتدالی.دیدگاه قرآن در مورد این مسئله، عقل‌گرایی اعتدالی است. از منظر قرآن، عقل به عنوان معیار تشخیص درستی و نادرستی اعتقادات، حجت و معتبر است. قرآن برای اغلب آموزه های دینی مانند: وجود خدا، توحید، نبوّت و معاد براهین و استدلال‌های عقلی اقامه کرده است و باورهای نادرست مشرکان و بت پرستان را با استدلال‌های عقلی رد کرده است. از سوی دیگر، عقل محدودیت‌هایی دارد و قادر به فهم همه امور نیست و عواملی مثل گناه مانع ورود معرفت و خطاپذیری آن می‌شود و در اینجا رجوع به سنت در کنار عقل ضرورت می‌یابد.براهین قرآنی، مثل برهان جهان شناختی در اثبات وجود خدا، گر چه از نظر منطقی قاطع و صحیح هستند ولی این به این معنا نیست که قانع کننده برای همگان باشد چون مقام صدق از مقام اقناع و مقام علم از مقام ایمان جداست و ممکن است کسی با وجود صدق دلایل قانع نشود و با وجود علم به چیزی به آن ایمان نیاورد. قرآن عواملی چون: ظلم، آزادی هوی و هوس و مقدم داشتن زندگی دنیوی بر اخروی را برای عدم ایمان آوردن برخی ذکر کرده است.از منظر قرآن، عمل گرچه داخل در مفهوم ایمان نیست؛ ولی رابطه‌ای دو سویه میان ایمان و عمل صالح وجود دارد به گونه‌ای که نشانه ایمان عمل صالح است و از سویی خاستگاه عمل صالح، ایمان به خدا است.
تقریری جدید از نظریه‌ی امر الهی (رابرت مری هیو آدامز)
نویسنده:
میترا گلستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی امر الهی، یکی از نظریات مهم اخلاقی است که در حوزه‌ی اخلاق هنجاری، وظیفه گرای قاعده گروانه قرار دارد. این نظریه معتقد است که باورهای اخلاقی ما، از دستورات خداوند ناشی می شود. در حقیقت دستورات الهی، در قالب دین، ما را ملزم به انجام افعالی می کند و از انجام برخی افعال ما را نهی می کند.
انسان و زندگی از نگاه نیچه
نویسنده:
حسین انصاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نیچه یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفانی است که به موضوع انسان و زندگی از منظری نقادانه نگاه کرده است. نیچه را فیلسوف اخلاق دانسته‌اند. از دیدگاه او، انسان به عنوان موجود «خود باشنده‌ی ارزشگزار» شناخته می‌شود که خود ارزش‌های خویشتن را خلق می‌کند. در نتیجه انسان از دید وی بخش اعظم وجودش در حوزه‌ی اخلاق قابل بررسی است. عمده‌ترین نقد‌های او بویژه به حوزه اخلاقیات آدمی و مخصوصاً اخلاق و آیین مسیحیت مربوط می‌شود. اما در بحث زندگی و معنا داری آن او به مسیحیت سخت می‌تازد و بر این باور است که مسیحیت جوهره‌ی زندگانی را خشکانیده است. وی منشأ مسیحیت را ترس می‌داند و آن را نتیجه دین یهود می‌داند. به نظر او مسیحیت ریشه در کینه‌ورزی دارد. نیچه معتقد است دین مسیحیت در برابر ادیان و فرهنگ یونان باستان ایستاده است. نیچه همواره ستایش‌گر یونان باستان قبل از سقراط است. از نظر او، این فرهنگ به وسیله‌ی تراژدی توانست برجنبه‌های وحشتناک زندگی غلبه کند و به زندگی «آری» بگوید. نیچه اخلاق را به دو دسته سروران و بردگان تقسیم می‌کند. اخلاق سروران، اخلاق برجستگان است که فقط در یونان باستان یافت می‌شد. با آمدن مسیحیت این اخلاق از بین رفت و جای آن را اخلاق بردگان گرفت. نیچه معتقد است با ظهور ابرانسان می-توان دوباره به اخلاق سروران بازگشت. از نظر وی محتوای ادیان اهمیتی ندارد بلکه اینکه آیا ادیان انسان را به سمت حیات و آری گویی سوق می‌دهند یا نه مهم است. نوع نگرش نیچه به انسان و زندگی و توجه خاص او به اخلاق و دین، پژوهش در باب فلسفه وی را ضروری می‌کند. او حتی مسائلی را که بدیهی انگاشته شده‌اند به چالش می‌کشاند، اما نمی تواند به نحوی روشمند، ادعاهای خود را اثبات نماید و در نتیجه در دام تناقضهای بسیار فروغلطیده است. دراین رساله سعی خواهد شد مفاهیم انسان ، زندگی و ارتباط آنهابا نظرات نیچه در باب دین و اخلاق بررسی شود و پرسش‌هایی مانند اینکه که دیدگاه او درباره‌ی انسان ، زندگی و به تبع آن، اخلاق و دین چیست. ارزشها چه نسبتی با اعتلای انسان دارند؟ چه رابطه‌ای بین معناداری زندگی ،دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین برای انسان ضروری است؟مشروعیت ارزشهااز دید نیچه از کجا نشات می گیرد؟ مورد کند و کاو، قرار گیرد.. سپس به مهمتریننقدهای وارد بر اندیشه‌‌‌ینیچه پرداخته خواهد شد و تناقضات اندیشه‌ی او نشان داده خواهد شد. از مهمترین نقدها، به نقد روش شناختی و مغالطه تکوینی در اندیشه ی نیچه می‌توان اشاره نمود که درآثار نیچه، پاسخهای قانع کننده‌ای برای آنها نمی‌توان یافت
رابطه علم و دین از دیدگاه آلیستر مک گراث
نویسنده:
علی شاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه از محتوای زیر تشکیل شده است:کلیات در قالب تبیین مفاهیم از جمله علم و دین از رویکردهای گوناگون: علم از نظر واژه شناسی و اصطلاحی تعریف شده است. در تعریف علم به دیدگاه پوزیتیویست ها، ابطال گرایان، تعریف ساختاری لاکاتوش و کوهن اشاره شده و در ادامه دین نیز از نظر واژه شناسی و اصطلاحی جوهری و ذاتی، روان شناختی و جامعه شناختی تعریف شده است.در ادامه سیر تاریخی جهان بینی علمی و دینی قرون وسطی تا قرن بیستم آمده و پس از آن مدل ها و رویکردهای رابطه علم و دین از دید ایان باربور و تد پیترز اشاره شده و در پایان مدل آلیستر مک گراث بررسی شده و رویکرد وی در قالب هم سخنی ذیل مضامین عام بررسی شده است.
جایگاه ارزش‌ها در نگاه نیچه نقدی بر دیدگاه اخلاقی نیچه
نویسنده:
رضا سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارزش و ارزش‌گذاری رویه‌ای عمیق در مناسبات انسان با جهان خویش است. کل تاریخ بشری چنان بهحنای ارزشی رنگین شده که هر کنش و واکنش احساسی از جانب آدمی بدون تأثر از آن محال شده است. ارزش‌ها نه تنها یکی از عوامل شکل‌دهی به عادات و اخلاق بشری اند، بلکه در جوامع پیچیده‌ی امروزین تفهیم و تفاهم منظم در بین اعضا بدون این ویژگی غیرممکن شده است. حوزه‌ی بحث از ارزش‌ها در تمام علوم انسانی خصوصاً در فلسفه از اهمیت بسزایی برخوردار است. ارزش و ارزشداوری هسته‌ی چالشی و میدان زورآزمایی و نظریه‌پردازی فلاسفه خصوصاً فلاسفه اخلاق است. از میان فلاسفه اخلاق آن که بیش از همه در حوزه فرا اخلاق به دنبال مفاهیم ارزش و معنا در زندگی و فلسفه بوده است نیچه می‌باشد. وی که فیلسوف اگزیستانسیالیستی و نیای پست‌مدرن است به مانند دیگر فلاسفه وجودی شدیداً به عقل‌گرایی انتزاعی بی‌اعتقاد بود. از منظر وی حیات و زندگی به مثابه وضعیتی فیزیکی است که موجود زنده به مانند شرکت‌کننده نه تماشاگر در آن نمودار می‌شود. تعریف ارزش برای نیچه منفصل از تعریف موجود نیست زیرا زمانی که نیچه به تعریف ارزش و موجود می‌پردازد هر دو تعریف را در نظریه‌ی اراده‌ی معطوف به قدرت ترکیب می‌نماید. از نگاه وی موجود و زندگی از رهگذر ارزش داوری و اراده‌ی معطوف به قدرت است که معنا می‌یابند. زندگی از منظر وی یگانه ارزش و تنها منشأ ارزش‌ها است که باید اصل حیات و ارزش‌گذاری از بطن آن استخراج شود. نیچه روش تبارشناسی را به عنوان معیار سنجش ارزش خاستگاه و خاستگاه ارزش‌ها به کار می‌گیرد. وی در این روش برای بازبینی ارزش‌ها رو به بیرون داشته و خاستگاه ارزش‌ها را در تاریخ بشر و زبان وی جستجو می‌نماید . از منظر وی اخلاق و ارزش همیشه دارای رویه‌ای متکثر بوده است؛ زیرا اولاً از بدو تشکیل جامعه بشری همواره دوگونه اخلاق فروتباری و والاتباری در جامعه حکم‌فرما بوده است و ثانیاً ساحت نیازهای مادی و روانی متفاوت افراد و روش مفهوم پردازی متفاوت آن‌ها مهر تأییدی بر این دیدگاه بوده است. نیچه به مانند پست‌مدرن‌ها کثرت‌باوری را طریقه درست فلسفیدن می‌دانست، زیرا به زعم وی اولاً حقیقت مطلق در مفاهیم و شناخت مفهومی وجود نداشت و ثانیاً وی اخلاق‌پردازی‌های مطلقی را که رویدادها را ذیل مدل‌هایی قرار می‌دادند که فقط می‌بایست با آن انطباق داشته باشند به شدت مورد نقد قرار می‌داد. با توجه به همین رویکرد می‌توان وی را یک فیلسوف ضد عینیت‌گرا در باب اخلاق و ارزش‌ها معرفی کرد.
لوازم انسان شناسی ملاصدرا در باب عام گرایی و خاص گرایی اخلاقی
نویسنده:
صحرا پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، انسان ها بر حسب فطرت هیولانی- ترکیب جسم از ماده و صورت- یک نوع واحدند و همه انسان ها در این مورد، مشترکند، اما همین انسان ها بر حسب ملکات و کمالات نفسانی، به انواع گوناگون شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته تقسیم می شوند. در کنار موجودات دیگر که دارای وجودی ثابت هستند، انسان دارای وجودی است که دائماً در حال ترقی و تحول از وجودی به وجود دیگر است و در نهایت امر، سعادتی نصیب انسان می شود که این سعادت در حد و مرتبه وجود خود این انسان و اعمالش است و فرد بسته به این که تا چه حد مراتب کمال را طی کرده باشد، چه اعمالی را انجام داده باشد و چه کمالات و فضایلی را کسب کرده باشد، در یکی از گروه های شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته قرار می گیرد. بر این اساس انسان شناسی ملاصدرا را در ارتباط با عام گرایی معتدل در اخلاق می دانیم. ملاصدرا را عام گرا می دانیم، زیرا وی با توجه به این که ساختار وجودی انسان ها شبیه به هم است، برای آن ها اصول و احکام اخلاقی عامی را به کار می برد. او را عام گرای معتدل می نامیم، زیرا اصول و احکام اخلاقی عامی را که وی به کار می برد، عام به معنای کلی که شامل همه انسان ها شود، نیست، بلکه عام به معنای ویژه است. یعنی این احکام نه آنقدر عام است که شامل همه انسان ها شود و همه آن ها را در یک سطح قرار دهد، و نه آنقدر خاص است که فقط شامل گروه خاصی از انسان ها شود، بلکه وی با تقسیم انسان ها به مراتب مختلف، برای هر کدام از آن ها، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه و گروه را قرار داده است. پس هر انسانی با توجه با این که در کدام یک از مراتب شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته است، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه را دارد و سعادتی در حد و مرتبه آن گروه نصیب انسان می شود و چنین تقسیمی، اعتدال و میانه رو بودن ملاصدرا را در مورد اصول و احکام اخلاقی نشان می دهد. همچنین قائل شدن به چنین تقسیمی در انسان شناسی ملاصدرا، نشان می دهد که نظام های اخلاقی متفاوتی برای هدایت اخلاقی آدمیان وجود دارد و هر کدام از انسان ها بسته به این که در کدام یک از این مراتب باشند، دارای چهار چوب اخلاقی خاص هستند.
تحلیل تواضع براساس اندیشه های فیلسوفان اخلاق معاصر غربی
نویسنده:
محسن جاهد,سحر کاوندی,جلیل رحمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
یکی از فضایل مهم در حوزه اخلاق، «تواضع» است و فیلسوفان اخلاق در باب ماهیت تواضع و مؤلفه های تشکیل دهنده آن بسیار سخن گفته اند. در این پژوهش به تبیین و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان اخلاقِ معاصر غربی پرداخته شده است؛ این نظریات را می توان در چهار گروه دسته بندی کرد: 1. نظریه باورمحور؛ 2. نظریه مبتنی بر غفلت؛ 3. نظریه میل محور؛ 4. نظریه مبتنی بر عدم تقارن. با تحلیل این نظریات معلوم می شود که برخی از آنها نه جامع اند و نه مانع و برخی دیگر از توجیه فضیلت بودنِ تواضع ناتوان اند. در نهایت نظریه «میل باور» به عنوان نظریه مختار برگزیده شده که به نظر می آید از اشکالات وارد بر دیدگاه های چهارگانه مذکور مصون است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 94
مشکل محاسبه در فایده گرایی: نقد و بررسی نظریه جی.جی.سی اسمارت
نویسنده:
سحر کاوندی,محسن جاهد,محمدحسین ارشدی بیدگلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه ی اخلاق شامل سه حوزه ی فرااخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی است. فایده گرایی یکی از دیدگاه های مهم مطرح در حوزه ی اخلاق هنجاری است که معیار درستی اعمال انسان را بر سود و زیان پیامدهای آن و یا به عبارتی بر میزان خوشبختی ایجاد شده برای همه ی افرادی که تحت تأثیر آن فعل قرار دارند، مبتنی می سازد. فایده گران خود به دو گروه عمل محور و قاعده محور تقسیم می شوند. دسته ی نخست به میزان خیر یا خوشبختی ای که هر عمل در یک موقعیت خاص ایجاد می کند توجه کرده و گروه دیگر به میزان خیر یا خوشبختی که یک اصل یا قاعده به همراه دارد نظر دارند. جی.جی.سی اسمارت یک پراگماتیست و حامی فایده گرایی عمل محور است. در این نوشتار کوشیده ایم که پس از بیان اصول مورد قبول فایده گرایان برخی از اشکالات مطرح شده به مسأله محاسبه ی پیامدهای اعمال را مورد بررسی قرار داده و پاسخ های ارائه شده از سوی اسمارت به آنها را بیان کنیم. اسمارت برای پاسخگویی به این انتقادات به جای محاسبه ی پیامدها از مقایسه ی دو «وضعیت کلی» سخن به میان می آورد و با این کار صورت مسأله را پاک می کند. وی می کوشد تا با تمایز میان دو نوع محاسبه یعنی محاسبه ی پیامدهای یک عمل و ارزیابی و محاسبه ی اعمال ممکن پیش رو و همچنین با توسل به مثال «امواج آبگیر» و نیز توسل به «قواعد سرانگشتی» برای مواردی که ضرورت توسل به قواعد احساس می شود، به کلیه ی انتقادات وارد شده بر محاسبه در فایده گرایی پاسخ دهد.
  • تعداد رکورد ها : 48