جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 290
پاتنم، نسبیت مفهومی و رئالیسم متافیزیکی
نویسنده:
حامد قدیری، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مؤلفه‌های اصلی فلسفۀ پاتنم مخالفت با رئالیسم متافیزیکی است. بنا به قول مشهور، استدلال مبتنی بر نظریۀ مدل و استدلال مغز در خمره دو استدلالی هستند که پاتنم علیه رئالیسم متافیزیکی طرح کرده است. علاوه بر این دو، برخی معتقداند «پدیدۀ نسبیت مفهومی» پاتنم نیز استدلالی مستقل علیه رئالیسم متافیزیکی‌ست. پدیده‌ی نسبیت مفهومی وضعیتی‌ست که در آن، دو جمله‌ی ظاهراً ناهم‌خوان هم‌زمان صادق اند. در آثار مختلف پاتنم مؤیداتی برای این قول وجود دارد، اما در جایی تقریری کامل و صریح از این استدلال نقل نشده است. در این مقاله، نخست تقریری از استدلال مبتنی بر پدیدۀ نسبیت مفهومی علیه رئالیسم متافیزیکی ارائه خواهیم کرد. سپس نشان خواهیم داد که چنین استدلالی از استدلال مبتنی بر نظریۀ مدل و استدلال مغز در خمره مستقل نیست. بنابراین نمی‌توان چنین استدلالی را در عرض دو استدلال اصلی پاتنم در نظر گرفت. عدم استقلال این استدلال دو نتیجه در پی خواهد داشت: نخست آن‌که پذیرش این استدلال منوط به پذیرش دست‌کم یکی از دو استدلال قبلی پاتنم است؛ دوم آن‌که هر نقدی علیه دو استدلال مشهور پاتنم به مثابۀ نقدی علیه این استدلال خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 65 تا 78
تبیین فلسفی وحی و نبوت در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با توماس آکوئینی
نویسنده:
علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله‌یِ حاضر به تبیین فلسفی وحی و نبوت –نه رابطه‌یِ عقل و وحی-در نظام حکمت متعالیهو مقایسه‌یِ آن با آراء توماس آکوئینی در باب نبوت می‌پردازد، غرض اصلی بیان چگونگی پیدایش علمی الهی به طریقی غیر متعارف در شخص نبی است. نخست به مبادی تصوری بحث در دو سنت اسلامی و مسیحی پرداخته می‌شود تا زمینه‌ای مشترک برای تطبیق از منظری فلسفی یافته شود. پس از آن به تعالیم دینی که به نوعی راهگشای چگونگی توصیف علم نبوی است، اعتنا می‌شود. برخی زمینه‌یِ بحث نبوت را نظر یونانیان در باب پیشگویی در رویا دانسته‌اند؛ به این سبب رویا بینی نزد پیش سقراطیان، افلاطون و ارسطو بررسی شده است تا مشخص شود فیلسوفان اسلامی در این بحث راه ایشان را نپیموده اند. پس از آن فیلسوفانی که پیش قدم بحث نبوت بوده‌اند، مثل فارابی، ابن‌سینا و سهروردی مدّنظر قرار گرفته‌اند، تا سیر بحث و تطور آن آشکار شود. در فصلی جداگانه به مبانی روش شناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی مرتبط به بحث نبوت، نزد آکوئینی و صدرالمتألهین پرداخته می‌شود. در قسمت اصلی بحث به آراء هر دو فیلسوف در خصوص نبوت پرداخته می‌شود و عناصر و مفاهیم آن بررسی می‌شود. ابتدا به هستی نبوت که اثبات آن است و براهین ضرورت نبوت در آکوئینی و ملاصدرا پرداخته می‌شود. پس از آن چیستی نبوت بررسی می‌گردد سخن توماس در این باب بیشتر سلبی است. و چیستی نبوت نزد ملاصدرا به مبحث کلام الهی پیوند دارد. مسأله‌یِ ویژه‌ای که در چیستی نبوت مورد اهتمام قرار گرفته است، دیگرگونی معرفت نبوی و غیر هم سنخی آن با سایر انحاء معرفت بشری است. سپس به نحوه‌یِ اتصال نبی به منبع وحی و نحوه‌یِ تلقی حسی، خیالی و عقلی معارف وحیانی پرداخته می‌شود. توماس در امتداد تمایز بین آموزه قدسی و ادراک تکوینی عقل طبیعی، نبوت الهی و نبوت طبیعی را از هم جدا می کند. این تمایز به طور ویژه بررسی می‌شود تا معلوم گردد که اطلاق تبیین طبیعی نبوت، بر نظرات فیلسوفان مسلمان روا نیست.در قسمت اصلی، بحثبه شکل موضوعیو اغلب مزجی پیش برده شده است تا همه جا امکان مقایسه فراهم باشد. در انتهای سخن به وحی در ساحت زبان پرداخته می‌شود مسأله‌ای که امروز مورد چالش بسیار است و سعی می‌شود با توجه به امکانات حکمت متعالیه وحی بودن الفاظ قرآنی اثبات گردد.
تحلیل انتقادی دیدگاههای متکلمان متعزله درباب نظریه حال و ثابت ومقایسه آن بادیدگاه ماینونک
نویسنده:
لیلا کیانخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
بررسی و تحلیل جایگاه خیال در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با فلسفه کانت
نویسنده:
حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بحث جایگاه خیال، رویکرد ملاصدرا که هم وجود شناسانه است؛ هم معرفت شناسانه مستحکمتر از رویکرد کانت است که فقط معرفت شناسانه می باشد زیرا؛ بدون داشتن وجود شناسی قوی و نقادانه نمی توان کارکرد معرفتی نفس را که خود امری وجودی است به درستی شناخت. بعلاوه جنبه وجود شناختی این بحث که به اثبات تجرد قوه خیال، خلاقیت نفس و تحقق عالم خیال و تکثر آن می انجامد به توجیه اموری چون معاد جسمانی، تناسخ، چیستی وحی و تجارب عرفانی، رابطه نفس و بدن، چگونگی خلق اثر هنری و چیستی تأویل کمک بسیار می کند در حالیکه فقدان بحث در مورد عالم خیال در فلسفه غرب که ناشی از پیروی فلاسفه قرون وسطا از افکار ابن رشد است موجب شده تا کانت نیز به این عالم و امور معرفت شناختی مربوط به آن بی توجه بماند و فلسفه نقادی او قادر به پاسخگویی در مورد این نوع مشکلات فلسفی مهم نباشد.نظرات ملاصدرا و کانت در مواردی مثل تعامل فاعل شناسایی و متعلق آن در ایجاد شناخت، خلاقیت خیال و وساطت صور خیالی و شاکله ها بین کثرات حسی و مفاهیم محض به ظاهر مشابهت دارند؛ اما به واسطه تفاوتی که در مبانی و رویکردها دارند برداشتی متفاوت از این عناوین دارند. ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، به حقیقت وجود و ظهور آن در ذهن و عین توجه کرده؛ اما کانت فقط به پدیدار محدوده در ذهن و مفاهیم توجه دارد. برای مثال تعامل ذهن و عین در فلسفه کانت، با تعریف جدید او از عینیت که آن را انقلاب کپرنیکی می نامد منجر به ایجاد ایده آلیسم استعلایی و فاعل شناسای خود بنیاد می شود درحالیکه خلاقیت خیال در حکمت متعالیه نه به معنای تعامل ذهن و عین است، نه به معنای ایده آلیسم بلکه نفس بواسطه حرکت جوهری و اشتداد وجودی، علوم حسی و خیالی را از باطن خود که همان حقیقت وجود نفس است مطابق با ظهور عینی اشیا، انشاء می کند و امور مادی فقط در حد علت معدِّه می باشند.در برخورد با مسأله شناخت راه حل ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه دارای استحکام بیشتری است؛ زیرا نظریه وحدت تشکیکی وجود که شامل وجود نفس هم می شود، ضامن یکسان بودن ماهیت اشیاء در ذهن و عین و یکسان بودن ماهیت اشیاء در مراتب مختلف وجود ذهن است زیرا حقیقت وجود اشیاء، یک حقیقت است که در دو مرتبه ذهن و خارجو در مراتب مختلف وجود ذهن به یکسان ظهور کرده است. در فلسفه ملاصدرا نسبت مراتب ذهن، نسبت ظهور و بطون است که مشکلی برای انطباق آنها وجود ندارد اما در فلسفه کانت نمی توان مطمئن بود که قوه خیال بواسطه عمل شاکله سازی، حکایت درستی از مقولات دارد یا نه. ملاصدرا عالم ماده را ظهور عالم مثال و عالم مثال را ظهور عالم عقل می داند و بر همین اساس، انسان و قوای ادراکی او را نیز دارای سه مرتبه می داند. همان حقیقتی که اشیاء مادی را ظاهر می کند می تواند ظهوری ذهنی از آنها در ذهن نیز ایجاد کند تا مشکل انطباق ذهن و خارج حل شود. این حقیقت امری بیرون از انسان نیست تا امکان فریبکار بودن یا نبودن آن مطرح شود بلکه حقیقت انسان در مرتبه عقلی و مراتب بالاتر همان حقیقت هستی و حقیقت تمام حقایق یعنی خداوند است.
روی‌کرد مولینیسم به مسئله‌ی سازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان
نویسنده:
محمدصالح زارع‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
راه‌حلی که فیلسوف یسوعی اسپانیای در قرن شانزدهم میلادی برای مسئله‌ی ناسازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان (جبرگرایی الهیاتی) ارائه کرده بود، در فلسفه‌ی دین معاصر احیا شده و به‌طور وسیعی مورد توجه فیبسوفان دین قرار گرفته است. این راه‌حل احیا شده که به مولینیسم شهرت یافته است از نظریه‌ای موسوم به نظریه‌ی علم میانی خداوند استفاده می‌کند تا با ارائه‌ی مدل ممکنی نشان دهد که مختار بودن انسان‌ها و علم پیشین داشتن خداوند به اعمال مختارانه‌ی آ‌ن‌ها تعارضی با یکدیگر ندارند؛ و می‌توان شرایطی را متصور شد که در آن شرایط هم انسان‌ها مختار باشند و هم خداوند از پیش به آن‌چه آن‌ها در موقعیت‌های مختلف انجام خواهند داد، علم داشته باشد.در این پایان‌نامه ابتدا پاسخ‌های مختلفی که تا کنون به جبرگرایی الهیاتی داده شده است را بررسی می‌کنیم. سپس با تبیین پیش‌فرض‌های اساسی مولینیسم راه‌حل این نظریه برای مسئله‌ی ناسازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان را مورد بررسی قرار می‌دهیم و ربط و نسبت آن با سایر پاسخ‌های داده شده به این مسئله را می‌سنجیم. در این بخش به وجوه شباهت و اختلاف پاسخ مولینیسم با سایر پاسخ‌ها اشاره می‌کنیم و در نهایت با بررسی انتقادات وارد بر مولینیسم میزان ضعف و قوت پاسخ مولینیسم به مسئله‌ی مذکور را ارزیابی می‌کنیم.نتیجه‌گیری نهایی این پایان‌نامه این است که یا اساساً گزاره‌های مربوط به اعمال اختیاری انسان در آینده (ممکنات استقبالی مربوط به اعمال اختیاری انسان) ارزش صدق ندارند و یا اگر دارند مولینیسم می‌تواند با ارائه‌ی مدلی نشان دهد که علم پیشین خداوند به این گزاره‌ها با مختار بودن انسان در تعارض نیست. به بیان دیگر پاسخ نهایی ما به مسئله‌ی ناسازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان منفصله‌ی "یا خداگرایی گشوده یا مولینیسم" است.
تفسیر وجودشناختی ماهیت در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی کربلاییلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهم‌ترین اصل در فلسفه‌‌ی ملاصدرا اصالت وجود و اعتباریت ماهیت است. در سنت چهارصد و اندی ساله‌ی حکمت متعالیه رفتار فیلسوفان با ماهیت تحت تأثیر همین اصل چنین شکل گرفته که از ماهیت و چگونگی شکل‌گیری‌اش در ذهن کمتر بحث می‌شود. گویا با نشستن وجود در مسند اصالت، ماهیت دیگر قابل برای بحث نیست. اما اقتضای این اصل این است که هرچه جز وجود و از جمله خود ماهیت باید با ارجاع به آنچه اصیل است یعنی «وجود»، بازتفسیر شود. این رساله عهده‌دار این وجودشناسی معطوف به ماهیت است. اما از آنجا که وجود جز با شهود شناخته نمی‌شود این وجودشناسی باید بر شهود تکیه کند، بدین نحو که باید نحوه‌ی ساخته‌شدن ماهیت و اجزای ماهیت یعنی جنس و فصل را با ملاحظه‌ی انواع شهودات تبیین کرد. طبیعتا به لحاظ جایگاه نفس در ترتیب وجود، برخی از مشهودات به وی نزدیک و برخی دورند. ماهیت از آن‌جا که از سنخ مفهوم است باید بر شهودات دور مبتنی باشد. چه در شهود نزدیک مجالی برای شکل‌گرفتن مفهوم در ذهن نیست. و چون مفهوم‌های ماهوی از سنخ کلی و عقلی‌اند باید آن‌ها را با ارجاع به مشهودات عقلی، یعنی همان مثال‌های نورانی افلاطونی، تبیین کرد. اما به لحاظ دور بودن شهود در ماهیت، لاجرم بحث به این کشیده شده است که آیا ماهیت لزوما از وجودات جسمانی که خود از عالم مفارقات دورند قابل انتزاع است. پاسخ این رساله این است که ماهیت به معنای مرسوم که مرکب از جنس و فصل است تنها از وجودات جسمانی قابل انتزاع است. اما آن معنایی که بر مجردات هم حمل می‌شود کاربرد دیگری از ماهیت است که در زبان عرفان نظری رواج دارد و به معنای «تعین وجود» است. افزون بر این، بحث اعتباریت ماهیت و کلیت ماهیت نیز در فصولی جداگانه و با نظر به شهود مطرح می‌شود. برای تبیین اعتباریت ابتدا دو مفهوم «التفات» و «عنایت» معرفی می‌شوند و انتزاع ماهیت وابسته به نظر التفاتی دانسته می‌شود که به موجودات نگرش استقلالی دارد و آن‌ها را با زیرمجموعه‌ای از موجودات دیگر می‌سنجد نه با کل موجودات عالم. «کلیت» نیز با همین روش‌شناسی شهودشناسانه در پیوند با سعه‌ی وجودی مثال‌های افلاطونی و دور بودن نفس از این مثال‌ها توضیح داده می‌شود. در نهایت نگرشی انتقادی به تطبیق ماهیت بر اعیان ثابته که در آثار ملاصدرا بارها تکرار شده انداخته شده است.
واقع نمایی ادراک حسی در دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مریم موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پایان نامه حاضر، بررسی این ادعا در دستگاه فلسفی ملاصدرا است که: ادراک حسی به مثابه قسمی از اقسام ادراک، می بایست شرط انطباق بر مدرَک مادی خود را تأمین کند. آیا آنچه ضمن فرآیند ادراک حسی بر مدرِک نمایانده می شود همان است که در متن عالم واقع موجود است؟ اگر چنین است، چرا و چگونه می توان یک نظریه منسجم و سازگار با دیگر مبانی و آموزه های صدرالمتألهین در زمینه واقع نمایی ادراک حسی ارائه کرد؟ در تذکار میزان اهمیت این مسأله همین بس که پذیرش یا عدم پذیرش «مطابقت ذهن بر عین» را می توان به عنوان یکی از مرزهای موجود میان شکاکیت و واقع گرایی قلمداد کرد. در این راستا، با تمرکز بر آثار خود ملاصدرا، ابتدا سعی بر جمع آوری مقدمات ضروری بحث از جمله «تعریف ادراک حسی» و «فرآیند حصول آن» کرده، پس از تحلیل و بررسی آنها، در فصل آخر، تلاش شده نظریه ای منسجم و سازگار با مقدمات پیشین، به نحوی ارائه گردد که از عهده حل مسأله واقع نمایی ادراک حسی برآید. در این میان نگاهی گذرا و درخور این رساله، به نظریات مرتبط در فلسفه ادراک حسی معاصر، نظیر نظریه التفاتی به عنوان نمونه ای از واقع گرایی مستقیم و نظریه داده حسی به مثابه نمونه ای از واقع گرایی غیرمستقیم،شده است؛ بدین امید که بتوان تصوری از نحوه ورود نظریه پردازان معاصر به چنین موضوعی بدست داده و در پرتو آشنایی اندکی که با آنها حاصل شده، بتوان با دیدی جدید در مطالب گذشتگان جستجو و کنکاش کرد. نتیجه آنکه، ملاصدرا را می توان به نحوی از طرفداران واقع گرایی غیرمستقیم قلمداد کرد. وی یک واقعیت مجرد مثالی را که به اعتباری وجود خارجی علم است و به اعتباری وجود ذهنی معلوم مادی، به عنوان واسزه میان ذهن و عین مادی در ادراک حسی معرفی می کند. این واسطه گرچه به لحاظ مشخصه های وجودی که داشته و دستگاه فلسفی که در آن نظام یافته است، از اشکالاتی که گریبانگیر «داده حسی» در معرفت شناسی معاصر، رها است اما خود به قدری مجرد و ماورائی تعریف شده که بیم آن می رود همین طبیعت ماورائی، فهمی از ادراک حسی عرضه کند که بسی دور از فهم متعارف و مقبول گردد.آیا اصلا آگاهی از چنین موجودی ما را به ادراک حسی یک شیء مادی می رساند؟ اگر پاسخ این سوال در یک دستگاه فلسفی مثبت باشد، چنانکه هست احتمالا، آیا باز هم می توان ادراک مثال یک شئ مادی را پاسخگوی انتظاراتی دانست که فهم متعارف از ادراک حسی دارد.
تبیین نظریه اشراق در آگوستین با تکیه بر دیدگاه ژیلسون
نویسنده:
زهرا محمود کلایه، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونگی دستیابی بشر به حقایق ثابت و مشترک، مسئله‌ای اساسی است که آگوستین در مباحث معرفت‌شناختی با آن مواجه بوده‌است. وی در تبیین این مسئله از تئوری اشراق کمک می‌گیرد. عبارات دو پهلوی آگوستین در توضیح معنا و محتوای اشراق، عمدتاً مخاطب را با این مسئله مواجه می‌سازد که آیا اشراق نزد آگوستین همان قابلیت طبیعی عقل در ادراک است یا به دخالت امری الهی خارج از عقل در ادراکات بشری اشاره دارد. در این مقاله ضمن طرح دیدگاه‌های مختلف در باب تفسیر نظریة اشراق در آگوستین، تلاش کرده‌ایم تا تفسیر مطرح‌شده از سوی ژیلسون را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شارحان آگوستین مورد‌بررسی قرار دهیم که معتقد است آگوستین در فرایند شناخت بر هر دو بعد، یعنی قابلیت ذاتی عقل از یک سو و فعل اشراقی الهی از سویی دیگر تأکید داشته‌است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 162
معرفت‌شناسی برتراند راسل
نویسنده:
مرتضی قرایی گرگانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایاننامه پس از ارائهء تصویری از رویدادهای زندگی راسل، و تحوّلات فکری و فلسفی اش - در حوزه معرفتشناسی- تلاش شده است آراء و نظرات او را دربارهء اجزاء ذاتی معرفت، یعنی باور، صدق، و توجیه و موضع او در باب جزم اندیشی، رویکرد نقدی، و شکّاکیّت، با توجّه به فرآیند تحوّلات فلسفی و فکری اش، گرد آورده، تحلیل و نقد شود. تلاش شده است تا با طرح مسأله مورد نظر در معرفتشناسی، موضع راسل را درباره نظریّه هایی که تا زمان خود او مطرح بوده، و نظریّه هایی که احتمالاً، پس از او مطرح یا مدوّن شده، از آثار فراوان او در این پایاننامه پس از ارائهء تصویری از رویدادهای زندگی راسل، و تحوّلات فکری و فلسفی اش - در حوزه معرفتشناسی- تلاش شده است آراء و نظرات او را دربارهء اجزاء ذاتی معرفت، یعنی باور، صدق، و توجیه و موضع او در باب جزم اندیشی، رویکرد نقدی، و شکّاکیّت، با توجّه به فرآیند تحوّلات فلسفی و فکری اش، گرد آورده، تحلیل و نقد شود.استخراج و تحلیل و بررسی کنم. درباره هر یک از مباحث تعریف معرفت، باور، صدق، توجیه و شکّاکیّت نظر او را در پذیرش و یا وازنش نظریّه های مورد نظر آورده سپس رأی و نظر خودش را با توجّه به تحوّلاتی که در طول حیات خود داشته، پیش نهاده ام. راسل تعریف سه جزئی معرفت – باور صادق موجّه- را پذیرفته، در صدق، با همه تحوّلاتی که داشته، همچنان به نظریّه مطابقت وفادار می ماند. در توجیه نیز، هرچند در دوره های بعدی و پایانی زندگی، سخنی از بداهت نمی گوید، ولی به نظر می رسد باز در قالب قضایایی پایه، به گونه ای به مبناگروی‌می‌گرود. او را باید فیلسوفی نه جزم اندیش و نه شکّاک دانست؛ بلکه متفکّری است نقدی که با پذیرش امکان معرفت، از درون معرفت با بکار بردن شکّ دکارتی به نقد گسترهء معرفت و ارزیابی باورهای صواب از خطا می پردازد.
امكان ذاتی و امكان استعدادی از نظر ملاصدرا و علامه طباطبايی
نویسنده:
محمد سعيدی مهر، ‌شهريار كمالي سبزواری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتألهين در ابتدا امكان ذاتي و امكان استعدادي را مشترك لفظي ميداند ولي در نهايت قول به اشتراك معنوي آنها را پذيرفته و هردو را از سنخ معقولات ثانيه» فلسفي قلمداد ميكند كه به وجود منشأ انتزاعشان موجودند. او در مباحث قوه و فعل كتاب اسفار‌ ‌گامي جلوتر گذارده و امكان استعدادي را از سنخ معقولات ثانيه» فلسفي‌يي ميداند كه از وجود في غيره و ربط و نسبت خارجي انتزاع ميشود، اما پاسخ وي به شبهه» «اضافه» موجود به معدوم» نيز محل اشكال و تأمل است. علامه طباطبايي ضمن پذيرش وجود امكان استعدادي بنحو وجود في غيره و رابط و ارائه» تبيين صحيحي از چگونگي اين ربط و نسبت در خارج، پاسخ مناسبي براي شبهه» مذكور فراهم مي‌آورد و برهان بديع خود را در باب خروج از قوه به فعل ارائه ميكند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 60
  • تعداد رکورد ها : 290