جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی و نقد دیدگاه نیچه : نسبت میان عالم فرامحسوس، مسیحیت و اخلاق
نویسنده:
حمزه موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه درصدد پژوهش در باب اخلاق از نظر نیچه است. نیچه خواهان سرنگونی ارزش‌های اخلاقی پیشین و ظهور انسان تازه، یا ابر انسان به همراه خلق ارزش‌های اخلاقی تازه است. نقد نیچه از اخلاق به معنای نقد مسیحیت و ریشه‌های آن و نقد افلاطون گرایی، عالم فرامحسوس و مسیح است. لذا‌این پژوهش سیر نقد و مبارزه‌ی نیچه با مسیحیت و اخلاق را از مرگ تراژدی یونان تا زایش ابر انسان پی خواهد گرفت، و در طول پژوهش سعی در بررسی کردن درگیری فکری- وجودی نیچه با شخصیت مسیح خواهد داشت. بحث نیچه درباره‌ی اخلاق به منطور ارائه‌ی یک نظریه‌ی دیگر در اخلاق نیست، بلکه نیچه خواهان نقد و ارزیابی‌ارزش و تبار خود اخلاق است. در جهان مدرن و با ظهور و غلبه‌ی کامل نیهیلیسم، حیات بشری، برخلاف روزگاران گذشته، دیگر نه فقط با بداخلاقی بلکه با بی‌بنیاد شدن و بی‌مبنا شدن ارزش‌های اخلاقی مواجه گشته است، لذا‌این پرسش که با مرگ عالم فرامحسوس، اخلاق و به دنیا آن انسان چه سرنوشتی خواهد یافت، یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که تفکر معاصر با آن رو به روست. بحث در باب تبار ارزش‌ها و اخلاق، و نیز تاملی جدی در باب ارزش خود اخلاق، نخستین گام در جهت مواجهه با معضلات اخلاقی روزگار ماست، تفکر نیچه حاوی چنین گامی‌است. اگر چه از پژوهش‌های بنیادینی از‌این دست نمی‌توان انتظار نتایج ملموس و مستقیم داشت، لیکن، از آنجا که نیچه اخلاق را پدیده‌ای تاریخی می‌داند و برای آن جوهر و خاستگاه ما بعد الطبیعی قائل نیست، مهم‌ترین نتیجه‌ای که از پژوهشی از‌این دست می‌توان گرفت لزوم نگرش تاریخی- تبارشناختی به اخلاق است.
وجود
عنوان :
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بولتمان و اسطوره زدایی به بهانه انتشار کتاب مسیح و اساطیر
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نقدی بر ترجمه فارسی کتاب مفهوم امر قدسی
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
در حاشیه...: ژورنالیسم و فلسفه
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
طرح و تبیین مبانی هستی شناسی معرفت حجمی در مقابل معرفت‌های درختی و ریزوماتیک و دلالت‌های آن برای تدریس
نویسنده:
تحسیم الیاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگر در یک طبقه بندی کلان رویکردهای موجود معرفتی را در دو طبقه ی درختی و ریزوماتیک قرار دهیم امتداد چون ویژگی مشترک رویکردهای موجود نمایان می شود چنان که در رویکرد درختی امتداد در طول است و در رویکرد ریزومی در عرض. این این پایان نامه در صدد ارائه ی رویکرد جدید به معرفت با عنوان معرفت حجمی است که ویژگی عمده ی آن عدم امتداد و به تمام حاضر بودن چون یک حجم است. این رویکرد برخاسته از هستی شناسی ویژه ای است که قائل به ئحدت هستی و هستنده است. در معرفت حجمی شدن ذاتی هستی است، هست- نیست است، کوانتوم است؛ چون از هستی سخ رود، از هستنده سخن است، و چون از هستنده بگوید از هستی گفته است. رابطه ی هستنده و هستی، رابطه ی جزء و کل نیست؛ چرا که هستی قابل تجزیه به اجزا نمی باشد. هستی امری زیبا شناختی است، شاهکار هنری است، راز است، و رازآلودگی اش در تجلی است. فروکاست هستی و انسان به مسأله برای وضوح بخشی و شفافیت، دغدغه ی رویکرد های امتدادی است. رویکرد حجمی، هستی را در رازبودگی، در فروبسته ماندن چون راز می یابد. در چنین رویکردی، فاصله ای بین انسان، هستی و معرفت وجود ندارد. ابژه ای وجود ندارد، بل، هر چیز ماهیتی ابژکتیو- سوبژکتیو دارد. دورگه بودن عالم سبب می شود هر کس در عالم خویش زیست کند. لذا، یک عرصه ی عمومی برای به اشتراک گذاشتن مفاهیم یا هر چیز دیگر وجود ندارد. عالم، در یک کلان تئوری شخصی می عالمد. مفهوم کلی بین الاذهانی جایی در رویکرد حجمی ندارد. فرد خود یک نوع است و اقتضای ویژه ای دارد. در این رویکرد «کلی» ناضر به این معناست که هر احساس، ادراک و تصمیمی تبلور کلیت انسان است. نمی توان هر احساس ، ادراک و تصمیمی داشت، این سه برخاسته از ضرورت وجودی اند. ضرورتی که جبری اجتناب ناپزیر تحمیل می کند. یکی شدن هستی و انسان به سبب در عالم بودگی انسان و در انسان بودگی عالم دوآلیسم متافیزیکی را بر نمی تابئ؛ دوآلیسمی که در پوست و گوشت اندیشه رسوخ کرده و بنیادی ترین سنگ بنای رویکردهای امتدادی است. زبان چون یک نظام نشانه ای از عمده تریبن دست آویزهای متافیزیک برای سیطره بر انسان است. نظام نشانه ای با ارجاعات بی پایان منجر به خلق دنیایی مجازی شده و دست انسان را از عالم و امر واقع کوتاه می کند. برای مقابله با نظام ارجاعی، رویکرد حجمی هنر را توصیه می کند و دلالت های تربیتی و تدریس را از منظری زیباشناختی مطرح می سازد.