آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
آیا تجربه دینى مى تواند باور دینى را موجّه کند؟
نویسنده:
بابک عباسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر دیدگاه یکى از فیلسوفان دین، ویلیام آلستون، را در دفاع از منزلت معرفتى تجربه دینى بررسى مى کند. توجیه و توجیه معرفتى در معرفت شناسى آلستون از جمله مباحث مقدمى در این مقاله است. نویسنده براى بررسى رویّه اى که به تکوین باورهاى دینى منجر مى گردد، رشته استدلال هایى را پى مى گیرد که در آن آلستون به مقایسه رویه ادراک حسى و رویه ادراک دینى از منظر توجیه معرفتى مى پردازد. وى پس از طرح دو تلقى از توجیه معرفتى (تلقى سنجش گرانه و تلقى دستورى) نشان مى دهد که رویه ادراک حسّى تنها براساس تلقى حداقلى از توجیه دستورى مى تواند موجه باشد; سپس رویه ادراک دینى (مسیحى) را به محکِ این تلقى از توجیه معرفتى زده و نتیجه مى گیرد که این رویه معرفتى نیز، مانند دیگرى، واجد چنین توجیهى است و تجربه دینى مى تواند تحت شرایطى، پاره اى از باورهاى دینى را موجه کند; با این قید که چنین توجیهى در بادى نظر ممکن است با دلایل معارض قوى تر، ملغى یا تضعیف گردد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
تجربه دینی و ادراک خدا: نگاهی انتقادی به نظریه آلستون
نویسنده:
عباسی بابک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویلیام آلستون در کتاب ماندگار ادراک خدا، در مقام عرضه نظریه ای در باب معرفت شناسی باور دینی، کوشیده است از این رأی دفاع کند که می توان برخی باورهای دینی را به جهت ابتنایشان بر برخی تجربه های دینی معقول و موجه دانست. طبق این نظریه، آن قسم از تجربه های دینی که ویژگی های پدیدارشناسانه ادراک را از خود بروز می دهند صلاحیت آن را دارند که نقش مبنای باور را ایفا کنند. این مقاله ضمن گزارش و تحلیل مهم ترین نقدهای این قول و هم چنین بررسی پاسخ های آلستون به این نقدها، به ارزیابی مستدل این مباحثه پرداخته و در پایان با افزودن ملاحظات انتقادی جدید نتیجه گرفته است که آلستون دلایل محکمی برای موجه کردن مدعای خویش اقامه نکرده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
قول به اصالت تجربه دینی چیست؟
نویسنده:
عباسی بابک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«تجربه دینی»، به عام ترین معنای آن، رخدادی درونی (انفسی) یا بیرونی (آفاقی) است که شخص از سر می گذراند؛ رخدادی که برای شخص واجد اهمیت و معنای دینی است. اما در فلسفه دین با معنای محدودتری از تجربه دینی سروکار داریم: تجربه دینی، به معنای خاص، تجربه ای است که بنا به تلقی صاحب آن، آگاهی تجربی به خداست؛ تجربه ای که شخص در آن حضور خدا (یا موجودی الوهی) را به نحو بی واسطه احساس یا ادراک می کند. «قول به اصالت تجربه دینی» را فی الجمله می توان دیدگاهی دانست که قائل به توجیه و/ یا بازسازی نظری باورهای دینی بر مبنای تجربه دینی است. در این مقاله پس از اشاره ای مختصر به زمینه و تاریخچه این رای به طرح دو معنای متفاوت قول به اصالت تجربه دینی خواهیم پرداخت. سپس ضمن گزارشی کوتاه از آرای دو موسس مهم این دیدگاه (شلایرماخر و جیمز) می کوشیم اصالت تجربه دینی را در یکی از رایج ترین - و احتمالا مهم ترین - صورتبندی های فلسفی اش، در آرای سوئینبرن و آلستون، عرضه کنیم. قول به اصالت تجربه دینی را باید واکنشی دیندارانه به نقد دین در دوره مدرن تلقی کرد. این رویکرد کوشیده است کمابیش به معیارها و ارزش های معرفتی مدرنیته، و در صدر آنها محوریت داشتن تجربه، وفادار بماند. طرفداران این رویکرد از یک طرف مرزهای مفهوم تجربه را بسط داده اند و از طرف دیگر تلقی های متفاوتی از منزلت تجربه داشته اند. توجه به این تمایزها و تفاوت های مفهومی ضمن کمک به فهم بهتر این جریان مهم فکری، قضاوت در باب این رویکرد را دقیق تر خواهد ساخت.
صفحات :
از صفحه 59 تا 86
مناسبات دین و دولت  در اندیشه ی روشنفکران دینی
نویسنده:
زهرا شفقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاین پایان نامهسعی دارد نسبت دین و دولت در اندیشه دو روشنفکر دینی برجسته، یعنی شریعتی و سروش را با استفاده از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و با روش تحلیل گفتمان بررسی کند.تحقیق حاضر در پی یافتن پاسخ این سوال است که دین و دولت درگفتمان شریعتی و سروش چه جایگاهی دارندو ابطه ی بین آن دو دراین دو گفتمان به چه شکلی برقرار می شود؟نوشته هاوآراءعلی شریعتی وعبدالکریم سروش رارویدادمهمی مانندانقلاب اسلامی ایران ازیک دیگرجدا می کند. شریعتی متفکر معترضی است که بسیج مردم علیه نظام وقت را مهمترین وظیفه ی یک اندیشمند می داندو به همبن اعتبار عمده فعالیت فکری خود را به این امرمعطوف می سازد. اما عبدالکریم سروش به دورانی تعلق دارد که آرزوی شریعتی برآورده شده است. شریعتی اگر به هنگام انقلاب زنده می بودمی توانست گمان برد که آنچه او سالیان سال برایش زحمت کشیدیعنی آگاه کردن مردم به«مسئولیت شیعه بودن»در برابر چشمانش به واقعیت تبدیل شده است ومردم باسرنگون کردن نظام وقت در جهت برپایی حکومتی که اوسالها آرزوی دیدنش راداشت گام برمی دارند. شریعتی متعلق به دورانی است که یافتن راهی برای دینی کردن سیاست وحکومت دغدغه ی بسیاری ازمتفکران و صاحب نظران است وحال آنکه سروش در دورانی به سر می برد که سیاسی و حکومتی شدن دین پرسش هایی جدی پیش رو روشنفکران جامعه قرار داده است. از این رو اختلاف گفتمانی که گاه جدی نیز به نظر می آیند در آثار این دو می توان یافت. بررسی موضوع نسبت دین و سیاست در آراء علی شریعتی و عبدالکریم سروش، نشان داد دین و سیاست در گفتمان این دو روشنفکر دینی برجسته به گونه ای متفاوت مفصل بندی شده اند. در گفتمان لیبرال- دموکراتیک سروش «انسانِ محق و آزاد» دال مرکزی است و خداشناسی، وحی شناسی، نگاه به فقه و مسائل مربوط به سیاست و حکومت حول این دال مرکزی سامان یافته است.در اندیشه ی سروش، دین تنها به عنوان برانگیزاننده انسان در جهت آرمان های عدالت طلبانه سیاسی که ارزشی فرا دینی است می تواند نقش محدودی در عرصه سیاست ایفاء کند. بجز تایید کنندگی قویِ ارزش های فرا دینی توسط دین و فراهم آوردن زمینه تحقق آزادانه ارزش ها و احکام منبعث از دین توسط حکومت، دین در حکمیت و داوری در عرصه امور سیاسی، نفش محدودیدارد. به عبارتی نزد سروش دین به صورت ارزش های دینی در کالبد اجتماع حضور داشته و انگیزه ی مومنان را در پرداختن به امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به صورت انگیزه دینی و الهی تامین می کند. در واقع موضوع اصلیداشتن انگیزه الهی در فعالیت های سیاسی است . این در حالی است که شریعتی تلاش می کرد با محور قرار دادن اسلام شیعیِ اصیل، مفصل بندی جدیدی از دال های شناور ارائه کند ودال هایی همچون حاکمیت الهی، امامت، امت، نیابت، ولایت وعدالت و آزادی .... را طوری تفسیر کند که درخدمت دال مرکزی، یعنی بازیابی خودِشیعیِ اصیل و ایجاد تحول انقلابی در جامعه قرار گیرند.الگوی سیاسی و نگاه او به نحوه رابطه دین با حکومت نیز بر این اساس ساماندهی می شوداو در پی ایجاد نظم جدیدی مبتنی برآموزه های دینی بود درعموم آثاراو دین به عنوان بهترین ارائه کننده برنامه برای اداره دنیای انسانهاست وسیاست تابعی ازالگوی های دینی است که ازمتن مقدس استخراج می شود شریعتی درگفتمان خود اسلام را دینی سیاسی می داند و معتقد است حکومت درجامعه مسلمانان باید با تأثیرپذیری از آموزه ها و قوانین دینی شکل گیرد.همچنین او هدف سیاست را نه تنها اداره امور جاری کشور، بلکه هدایت و تربیت جامعه دانسته و لذا گستره ای فراتر را به عنوان وظیفه و هدف حکومت اسلامی مطرح می کند. هم چنین او معتقد است حاکم اسلامی ضرورتاً بایددارای ویژگی های خاصی باشد تا بتواند به هدف سیاست در جامعه تحقق ببخشد؛ لذا بر عالم بودن و متعهد بودن حاکم تأکید دارد و اینکه حاکم باید به مکتب و ایدئولوژی آشنایی داشته باشد.
معرفت شناسی تجربه دینی (با تکیه بر آرای ویلیام آلستون
نویسنده:
بابک عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
مؤلف، با هدف فهم درست و انتقال صحیح اساس نظریه معرفت شناسی آلستون، در حوزه فلسفی، دینی و دانشگاهی، به این تحقیق پرداخته و با طرح سؤالاتی از جمله: آیا تجربه دینی می تواند باور دینی را موجه کند؟ تجربه دینی چیست؟ و ادراک چیست؟ مطلب را آغاز نموده است. این رساله شامل چهار فصل است که در فصل چهارم آن، آرای محمد اقبال لاهوری در باب تجربه دینی را که شباهت زیادی به نظریه آلستون دارد، به عنوان یک مطالعه موردی جهان اسلام گزارش و تحلیل شده است.
نیچه، مرگ خودخواسته یا وعظ مرگ؟
نویسنده:
قائمی معصومه, عباسی بابک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فریدریش نیچه فیلسوفی است که به دفعات از معنای مرگ سخن می گوید و در آثارش مشخصا به «مرگ خودخواسته» می پردازد. هم چنین می توان از برخی جملات او دعوت مستقیم انسان به مرگ را استنباط کرد؛ این دعوت نه از سر انکار خواست زندگی (به نحوی که شوپنهاور مطرح می کند) بلکه در نتیجه آمیختن آن با ایده های نوظهور دیگری نظیر «خواست قدرت» و یا «ابرانسان» مطرح می شود. ابرانسان نور امیدی است که بر انسانیت مورد عنایت نیچه می تابد و از این رو نمونه عالی خواست قدرت و پذیرنده نظریه «بازگشت ابدی» اوست. در این مقاله ابتدا از ابرانسان و رابطه آن با مرگ خودخواسته سخن می گوییم تا در مقابل بتوانیم انتقاد نیچه از باورهایی که نشانگر نفی ارزش زندگی هستند را درک کنیم. به عقیده نیچه اگر اندیشیدن در باب مرگ با تفکر هستی محور در هماهنگی کامل باشد ارزشمند خواهد بود در حالی که «واعظان مرگ» فیلسوفانی هستند که تنها به یک بعد زندگی (رنج) توجه می کنند؛ اگرچه در پایان خواهیم دید که وی نتوانسته است راهی مشخص و کاربردی را در راستای این هماهنگی ترسیم کند و بنابراین پس از نیچه نیز تفکر در خصوص بی معنایی زندگی و خودکشی به عنوان نتیجه منطقی تجربه پوچی ادامه می یابد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 7