آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
بررسی آموزه‌های کلامی مناجات شعبانیه و نقش آن بر نگرش و احوال معنوی انسان
نویسنده:
پدیدآور: فرشته مریدی زرگرانی ؛ استاد راهنما: شمس اله سراج ؛ استاد مشاور: عباس قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
چکیده:مناجات شعبانیه از جمله مناجات هایی است که در آن انسان با زبانی از سر عجز و نیاز به درگاه قادر متعال به نجوا می نشیند و به وسیله ی آن شیوه ی بندگی که اساس و پایه و بهانه ی خلقت آدمی است را می آموزد. از آنجا که این مناجات بیانگر فقر محض بندگان و غنای مطلق خدای تبارک و تعالی است صرفا صفات ثبوتی ذاتی و صفات فعلی ای که در نهایت به ذاتیات برمی گردد، در آن بیان شده و هیچ گونه اشاره ای به صفات سلبی باری تعالی نرفته است، لذا مهمترین صفاتی که در مناجات آمده عبارتند از: صفت سمع و بصر ، صفت علم الهی که بیانگر علم کلی و جزیی خداوند به اشیاء است، صفت توحید و نیز تعلق اراده باری تعالی بر هدایت انسان. بنابراین، به طور کلی در این تحقیق سه مطلب مورد بررسی قرار گرفته است :1-مسائل کلامی مطرح شده در مناجات شعبانیه که به صفات ثبوتی خداوند اختصاص دارد. از جمله مهمترین این صفات عبارتند از قدرت، اراده، علم، سمع و بصر و برخی صفات دیگر که در رابطه با این صفات سعی شده است مسئله توحید در عبادت و نیز توحید افعالی مورد بررسی قرار گیرد. 2-مسئله انسان شناسی با توجه به مسائل کلامی مطرح شده در مناجات دیگر مطلب قابل توجه این تحقیق است. در این بخش، مسائلی از قبیل قضا و قدر، فرجام شناسی، عبودیت انسان و ... و نقش آن در تعالی انسان مورد توجه می باشد.3-در بخش دیگری از این تحقیق مسئله ی نگرش معنوی انسان در سایه آموزه های مناجات شعبانیه مورد مداقه قرار گرفته است مطالبی از قبیل چگونگی کمال مطلوب انسان، توکل به خداوند، تکامل انسان در قوس نزول و صعود، فقر امکانی و نیاز ذاتی انسان به خداوند از این دسته مسائل می باشد.واژگان کلیدی: مناجات شعبانیه، صفات ثبوتی، مسائل کلامی، نگرش معنوی
تبیین جایگاه فلسفی نظریه افلاک در فلسفه ی سینوی و امکان پذیری حذف آن از فلسفه ی اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: نسرین دوستی ؛ استاد راهنما: مجید ضیایی قهنویه ؛ استاد مشاور: شمس الله سراج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ابن سینا در جهان شناسی، هستی شناسی و طبیعیات به برخی از آموزه‌های هیئت قدیم مانند قول به وجود فلک و تأثیراتی که در عالم آفرینش ایجاد می‌کنند قائل است. این پژوهش به طور خاص به بررسی فلک و تأثیر آن در مسائلی مانند عقول، زمان، ربط حادث به قدیم، معاد، معراج و نظریه ی فیض در فلسفه‌ی سینوی پرداخته است. با ابطال هیئت قدیم بخش‌های مذکور در فلسفه ی سینوی با مشکل اساسی رو به رو شدند، زیرا مبنای ابن سینا در تفسیر نظام هستی در آن دوره نظریه ی زمین مرکزی و افلاک نه گانه هیئت بطلمیوسی بود که اکنون بسیاری از آموزه های مبتنی بر آن به لحاظ علمی و عقلی بی اعتبار هستند. این پژوهش در گام نخست بیش از تکیه بر مبانی طبیعی و فیزیکی فلک که منسوخ شده اند، توجه خود را بیشتر بر مبانی فلسفی و عقلی حضور افلاک در مسائل مربوطه معطوف کرده است. دیدگاه ابن سینا در این حوزه دیدگاه یک فیلسوف است نه طبیعی دان، به همین جهت بحث از فلک در این پژوهش از جهاتی مانند جرم و وزن و نیرو و ... که تحت علم فیزیک و هیئت قرار می گیرد بررسی نشده است، بلکه از بعد فلسفی یعنی از آن حیث که با موضوع، روش، حوزه ی بحث و هدف و غایت فلسفه ارتباط دارد بحث می شود به این صورت که در این مسائل فلک، از آن حیث که موجودی زنده و دارای نفس و حیات و قدیم است به لحاظ وجودی و عوارض و مقوّمات آن و با روش عقلی و برهانی که مناسب علوم فلسفی است در مسائل فلسفی مورد بررسی قرار گرفته است و از وجه کلی به آن پرداخته شده است نه جزیی، زیرا صحبت از جزییات آن در علم هیئت و نجوم در قالب اشکال و مدارهای نجومی صورت می‌گیرد، اما در فلسفه متناسب با سایر مسائل فلسفی مانند عقول، زمان، ربط حادث به قدیم معاد و معراج و نظریه ی فیض که ذکر شد به نحو کلی بررسی می شوند، غایت بحث فلک نیز در مسائل گوناگون مانند نقش فلک و معاونت آن با عقل آخر در ایجاد عالم تحت القمر، ربط حادث به قدیم، زمان، معاد، معراج و نظریه فیض، به صورت جداگانه تحت عنوان جایگاه فلسفی مسائل مزبور مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین روشن شد که وجود فلک در حل یا تفسیر مسائل فوق تا چه اندازه دارای اهمیت است و اگر قائل به حذف آن در مسائل یاد شده باشیم چه جایگزینی برای آن در نظام فلسفه ی سینوی وجود دارد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که فلک در تبیین و تحلیل برخی مسائل در فلسفه‌ی سینوی مانند نقش آن در معاونت با عقل فعال و ایجاد عالم تحت القمر، زمان، ربط حادث به قدیم و نظریه فیض قابل حذف و نادیده گرفتن نیست، و بالعکس بر اساس نقل قول ها و عبارات ابن سینا و برخی دلایل دیگر که در متن ذکر آن آمده می توان از نقش فلک در مسائلی مانند اثبات عقول، تعیین کمیت عقول، معاد و معراج چشم پوشی کرد بدون آنکه خللی به مسائل مذکور وارد شود. خلاصه آنکه این پژوهش در صدد تبیین و تحلیل جایگاه فلک و امکان حذف آن در فلسفه‌ی ابن سینا به صورت یک مجموعه واحد است کاری که تاکنون به این شیوه انجام نشده است. این پژوهش از نوع تحلیلی- توصیفی است و به روش تحلیل محتوا با استفاده از منابع، موضوع فلک و امکان حذف آن در فلسفه‌ی ابن سینا را مورد مطالعه و بازنگری قرار داده است.
تحلیل آراء انسان شناختی ابن ابی جمهور احسایی در سه بعد فلسفی- کلامی- عرفانی
نویسنده:
پدیدآور: سمیه منفرد ؛ استاد راهنما: شمس الله سراج ؛ استاد مشاور: رضا رضازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ابن ابی جمهور احسایی (838-912 ق) فقیه‌، محدّث‌، فیلسوف و متکلم‌ِ صوفی‌ مشرب‌ِ شیعی‌ امامی‌ قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری، نقش قابل اعتنایی در تاریخ اندیشه کلامی، فلسفی و عرفانی مسلمانان دارد. با ابن ابی جمهور و کتاب مهم او المجلی پیوند کامل میان حکمت اشراق سهروردی، حکمت ابن عربی و سنت شیعی تثبیت می‌شود و این حکایت از جایگاه مهم وی در مسیر ادغام شاخه‌های مختلف نظری در سایه تعالیم امامی دارد. به همین دلیل وی را از عوامل‌ مؤثر در به‌ وجود آمدن‌ و شکوفایی‌ مکتب‌ فلسفی‌ اصفهان (میرداماد و ملاّصدرا و شاگردان‌ آنان‌) دانسته‌اند. با این حال، چنانکه بایسته است جوانب متعدد و متنوع اندیشگری وی به جامه تحقیق درنیامده است. انسان شناسی مطالعه نوع انسان در همه زمان‌ها، مکان‌ها، نحله‌ها و روش‌های مختلف است. این مسئله به خاستگاه نوع انسان و رابطه او با جهان خلقت می‌پردازد و به معنای عام به چهار مشرب عمده تقسیم می‌شود که عبارتند از: انسان شناسی فلسفی، انسان شناسی دینی، انسان شناسی عرفانی و انسان شناسی تجربی. هر کدام از مشرب‌ها خود تقسیمات جزئی‌تری دارند. فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی، انسان شناسی خاصی را بر مبنای تعالیم دینی اسلام در طول تاریخ ارائه کرده است و بزرگانی چون ابن سینا، شیخ اشراق، ابن عربی و ملاصدرا و ... هر کدام روش خاصی در مسئله انسان شناسی ارائه نموده‌اند. در این پژوهش کوشش می‌شود آراء انسان شناختی شخصیت بزرگ تشیع، ابن ابی جمهور احسایی مورد شرح و تحلیل قرار گیرد که با ترکیب سه مشرب فلسفی، کلامی و عرفانی به آن دست یافته است. سؤالات مهمی که در این پژوهش پاسخ داده خواهد شد، از این قرار است:1- از منظر روش‌شناختی، چه نوع سازگاری یا تألیفی میان سه منبع معرفتی (عقل، کشف و وحی یا حقیقت، طریقت و شریعت) در موضوع انسان شناسی مد نظر احسایی بوده و چگونه به این هدف دست یافته است؟2- هویت/چیستی/ماهیت انسان از دیدگاه احسایی چیست؟3- ابعاد وجودی انسان کدام است؟ 4- ارتباط میان ساحت‌های وجود انسان و ارتباط تکوینی انسان با مجموعه هستی از نظر احسایی چگونه است؟5- از دیدگاه احسایی چه ارتباطی میان شناخت انسان با شناخت عالم و شناخت خداوند وجود دارد؟6- سرانجام و غایت انسان چیست؟ کمال و سعادت انسان در نگاه احسایی چگونه معنا می‌شود؟
پیامدهای نفی سنخیت میان خالق و مخلوق در اندیشة قاضی سعید قمی
نویسنده:
جواد نظری ، شمس الله سراج ، مجید ضیایی قهنویه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نظر قاضی سعید قمی، توحید یعنی نفی هر گونه سنخیّتی میان خداوند و مخلوقات. هدف از نوشتار حاضر، ارائۀ مهم‌ترین پیامدهای این تفسیر سلبی از توحید در اندیشۀ وی و نشان دادن کیفیت ابتناءِ این فروع بر آن اصل است. بر اساس الهیات سلبی قاضی سعید، هیچ مفهومی ایجابی بر مبدأ اول صدق نمی‌کند و او به هیچ صفتی متصف نمی‌شود؛ بنابراین: 1ـ نزاع اصالت وجود یا ماهیت در مورد خداوند جریان پیدا نمی‌کند، چون خداوند نه از سنخ وجود است و نه از سنخ ماهیت، 2ـ بین خداوند و مخلوقاتش هیچ‌گونه رابطۀ تشکیکی وجود ندارد، 3ـ خداوند حتی از وجوب وجود نیز فراتر است، بلکه واجب‌الوجود اسم او و مخلوق اوست، پس تمام مواد ثلاث از او منتفی‌اند، 4 و 5 و 6ـ برهان امکان و وجوب، برهان صدیقین و سایر براهین برای اثبات واجب‌الوجود، و همچنین براهین اثبات یگانگی واجب‌الوجود، برای اثبات مبدأ اول و یگانگی او کارایی ندارند، 7ـ ملاک نیازمندی به علت، نه حدوث و نه امکان، بلکه ترکیب است(و لو ترکیب اعتباری)، 8ـ مقام ذات نمی‌تواند مورد پرستش باشد، بلکه معبود، همان اسم اعظم(الله) است، 9ـ قدرت خداوند یعنی انجام فعل بدون نیاز به صفت قدرت و در مرتبه‌ای فارغ از موادّ ثلاث، 10ـ علم خداوند نه حصولی است و نه حضوری.
صفحات :
از صفحه 121 تا 138
اعتبارسنجي ادله عقلي قاضي سعيد قمي بر نفي سنخيت بين خداوند و مخلوقات
نویسنده:
جواد نظري ، شمس‌الله سراج ، مجيد ضيايي قهنويه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاضي سعيد قمي هر‌گونه سنخيتي ميان خداوند و ممکنات را مردود مي‌داند و براين‌اساس وجود هرگونه صفتي اعم از صفات عين ذات يا زاید بر ذات‌ را در خداوند انکار مي‌کند. لذا به نظر وي خداوند را جز به سلب نمي‌توان شناخت. وي براي نظريه توحيدي خود، ادله عقلي گوناگون و متعددي اقامه کرده است. در اين نوشتار، اين ادله عقلي گردآوري شده و مورد نقد قرار گرفته‌اند. عمده اشکالات وارد بر ادله عقلي قاضي سعيد از اين قرارند: خلط ميان ترکيب خارجي و ترکيب تحليلي، عدم تفکيک ميان عليت خارجي و عليت تحليلي، تسري اشکالات صفت زاید بر ذات به صفت عين ذات، مرادف يا مساوي گرفتن هر‌گونه علمي با احاطه وجودي عالم نسبت به معلوم، اعتقاد به ملازمه بين علم و مورد تصرف واقع شدن معلوم، مرادف گرفتن هر‌گونه صفتي با حد وجودي و اينکه هر موصوفي ضرورتاً محدود است، خلط ميان حاکي و محکي، اعتقاد به منافات داشتن سنخيت وجودي با فقر وجودي ممکنات نسبت به خداوند، ملازم دانستن تشکيک وجودي با کمي بودن دو طرف تشکيک.
صفحات :
از صفحه 39 تا 56
نسبت الهیات سلبی قاضی سعید قمی با توحید معتزلی، شیعی و عرفانی
نویسنده:
جواد نظری ، شمس اله سراج ، مجید ضیایی قهنویه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاضی سعید قمی با نفی هر گونه سنخیتی میان خالق و مخلوق، هم از الهیات رایج ایجابی در جهان اسلام فاصله می‌گیرد، و هم از الهیات مرسوم شیعی. هدف از این مقاله، بررسی نسبت این الهیات سلبی با نگرش توحیدی رایج و مسلط در الهیات کلامی (اشعری، معتزلی، شیعی)، فلسفی و عرفانی است. الهیات قاضی سعید با الهیات فلسفی و اشعری و شیعی رایج، که مبتنی بر سنخیت میان خالق و مخلوق‌اند، فاصلۀ بسیاری دارد، و حتی بر نظریۀ نیابت ذات از صفات (منسوب به برخی از معتزله) انطباق ندارد، اما تشخیص نسبت این الهیات با عرفان نظری و کلامِ روایی شیعی دشوار است. به نظر ما، اگرچه در نگاه نخست، الهیات قاضی سعید الهیاتی کلامی‌ـ ‌روایی‌ـ‌ سلبی (همچون الهیات روایی‌ـ ‌سلبی منتسب به شیخ صدوق) به نظر می‌رسد، اما در حقیقت، ارکان مهم خود را مدیون عرفان نظری است، هر چند در مواردی از آن فاصله نیز می‌گیرد. موارد مهم تأثیرپذیری قاضی سعید از عرفان نظری از این قرارند: اعتقاد به وحدت شخصیۀ وجود، نفی سنخیت میان مقام ذات و نمودهای آن، نفی صفات از مقام ذات، معبود بودن اسماء و صفات. مهم‌ترین تفاوت بین این دو نگرش در این است که در عرفان، خداوند همان وجودِ بما هو هو است، اما قاضی سعید همین را هم قبول ندارد.
صفحات :
از صفحه 21 تا 44
الهیات سلبی قاضی سعید قمی و معضل تعطیل
نویسنده:
شمس الله سراج ، جواد نظری ، مجید ضیایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنابر الهیاتِ سلبیِ قاضی سعید، خداوند فاقد هرگونه صفتی ـ اعم از صفت عین ذات یا زائد بر ذات ـ است و بین او و مخلوقاتش هیچ گونه سنخیتی نیست، لذا الفاظی که بر خالق و مخلوق حمل می‌شوند در مخلوقات دارای معنای ایجابی هستند اما در خداوند معنای سلبی می‌دهند، به عنوان مثال، موجود بودن او همان معدوم نبودن اوست. لذا ما از او هیچ گونه درکی جز درک سلبی نمی‌توانیم داشته باشیم. اما نداشتن هیچ گونه درک ایجابی‌ از خداوند، ممکن است به تعطیل منجر شود. هدف از این نوشتار، بیان راهکارهای قاضی سعید برای حل این مشکل و ارزیابی این نکته است که آیا این راهکارها منطقاً توان حل‌ مسئلة تعطیل در اندیشة او را دارند؟ قاضی سعید برای حل این مشکل، چهار راه‌حل ارائه داده است: 1. جانشینی معرفت سلبی به جای معرفت ایجابی؛ 2. مطرح کردن خداوند به عنوان بخشندة صفات نه متصف به آنها؛ 3. خداوند ثبوت دارد نه وجود و نه عدم، و ما این ثبوت را درک می‌کنیم، اما این درک نیز فقط ثبوت دارد و مخلوق قوای ادراکی ما نیست؛ 4. جانشینی درک ایجابی از اسماء و صفات به جای درک ایجابی از ذات خداوند. ارزیابی عقلی این راه‌حل‌ها نشان می‌دهد که هیچ یک توان حل‌ معضل تعطیل در اندیشة توحیدی قاضی سعید قمی را ندارند.
صفحات :
از صفحه 103 تا 122
مؤلفه‌های بنیادین نظریه فیض در آثار کندی
نویسنده:
شمس الله سراج ، منیره حدادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسائل اصلی پژوهش حاضر این است که آیا نظریه فیض مورد توجه کندی (185-252ه‌ق) بوده است؟ آیا کندی در طرح این نظریه، ابتکار عمل داشته و مؤلفه‌هایی شاخص و ممتاز مطرح کرده است؟ کندی جزو اولین متفکران مسلمانی است که بواسطه نظارت مستقیم بر ترجمه اثولوجیای افلوطین (مبدِع نظریه فیض) و تصحیح این کتاب با نظریه فیض آشنایی داشته است. وی جهت طرح‌ریزی نظریه فیض، فاعل را به دو قسم حقیقی و مجازی تقسیم کرده، فعل فاعل حقیقی، ایجاد از عدم (ابداع: عدم واسطه ماده، زمان و آلت) بدون هیچ‌گونه تأثیرپذیری است. در مقابل فاعل حقیقی وجودبخش، تمام ماسوا بدون استثنا، «فاعل بالمجاز» و به بیان رساتر «منفعل بالحقیقة» هستند. فاعل مجازی دو نوع فعل دارد، فعلی که منتهی به وقوف فاعل است و اثری بر جای نمی‌گذارد؛ و فعلی که با تفکر همراه و هدف از آن بر جای ماندن اثر است واین نوع فعل «عمل» نام دارد. هر دو این نوع فعل، مشروط به بودن شیء موجوده برای اثرگذاری است. اما فعل خداوند «تأییس الأیسات عن لیس» یا همان ابداع است، اما این همان خلق از عدم اهل کلام نیست؛ زیرا کندی برخلاف متکلمین به نقش علم عنایی پیش از ایجاد در مسأله آفرینش توجه داشته و در این جهت از اهل کلام فاصله می‌گیرد، وی خداوند را «قادر به خروج معانی (معقولات) به هستی» می‌داند که مؤید توجه وی به علم عنایی و نقش آن در نظریه صدور است. همچنین وی برخلاف متکلمین که منکر قاعده الواحدند، به این قاعده و فحوای آن در جریان فیض واقف بوده، بدون آنکه برهانی بر آن بیاورد و به سبب آنکه تمام ماسوا از جمله مخلوق اول را «منفعل بالحقیقة» می‌داند، به تشریح وسایط فیض و ابتنای این نظریه بر حضور و نقش آنها در شکل‌گیری سریان فیض نپرداخته؛ در واقع فیض، بدون محوریت وسایط وجودبخش فیض، تنها مبتنی بر فاعل حقیقی وجودبخش تبیین می‌شود. از آنجا که عقیده حاکم، فارابی را اولین متفکر اسلامی می‌داند که به بحث فیض پرداخته است، ضرورت پژوهش تحلیلی‌محور حاضر، برای درک تطور تاریخی درست از این مسأله و تعیین نقش کندی در باب مسأله فیض، آشکار می‌شود. تا کنون در این زمینه، تحقیقی به عمل نیامده است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 109
قاعده «الحق ماهيته إنيته» در سنت اسلامی و فلسفه يونانی
نویسنده:
هدی حبيبی منش، شمس‌الله سراج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله عينيت وجود و ماهيت در واجب تعالي که در آثار فلاسفه مسلمان با تعبير «الحق ماهيته إنيته» بيان شده و بعنوان يک قاعده فلسفي به آن پرداخته ميشود، مسئله‌يي است که بزرگان حکمت اسلامي تفاسير و نتايج متفاوتي از آن ارائه داده‌اند. بي‌شک آراء فلاسفه يونان و تعاليم دين اسلام در شکلگيري اين قاعده نزد حکماي مسلمان نقش بسزايي داشته است. نوشتار حاضر در پي ريشه‌يابي تحليلي اين قاعده است و بنظر ميرسد تحليل مفهومي هريک از اصطلاحات بکار رفته در اين قاعده، ياري‌رسان محقق در نتيجه‌گيري بهتر و عميق تر باشد.
صفحات :
از صفحه 109 تا 124
رهیافت تحلیل بنیادی ادلۀ ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی
نویسنده:
شمس‌الله سراج ، حسین امین‌پرست
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی، شیوه¬یی متمایز از فیلسوفان پیشین اتخاذ کرده است. او دیدگاه خود را عقلانی و منطبق بر شریعت دانسته و با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد میکنند، مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثالی، ابراز کرده است و به حشر ابدان از قبور و دمیده شدن ارواح در آنها توسط ملائکه اعتقاد دارد. البته در این رهگذر، نتایج حاصله از دخالت دادن برخی موضوعات اساسی، مانند جایگاه شریعت، برشمردن تفاوتهای دنیا و آخرت، نوع رابطۀ نفس با ابدان دنیوی و اخروی، و همچنین مادۀ تشکیل‌دهندۀ ابدان اخروی، منجر به نوعی دوگانگی در دیدگاه او شده که هر چند جنس عالم آخرت را متمایز از عالم دنیا جلوه داده، اما در تبیین کیفیت مادۀ تشکیل‌دهندۀ ابدان جهنمیان، ناگزیر جنس جهنم را به سرای دنیوی تشبیه کرده است. صدرالمتألهین برای قیاس کردن کیفیت بدن دنیوی با بدن اخروی، توأمان از دو لفظ مثلیت و عینیت بهره برده و درواقع، حکم نفس را به ابدان مذکور تعمیم داده است. هر چند وی شیوۀ اتخاذ شده برای ترسیم معاد جسمانی را برهانی و منطبق بر شریعت دانسته، اما بر خلاف ادعای اولیه‌اش، با دخالت دادن مباحث عرفانی، جنبۀ صرف عقلانی آن را کمرنگ کرده است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 29