آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
تشکیلات و مناصب دینی در ساختار دولت سلجوقی
نویسنده:
ناصر صدقی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
جریان های تفکر و اندیشه عرفانی در ایران عصر سلجوقی
نویسنده:
ناصر صدقی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برخلاف دیدگاه رایج که عصر سلجوقی را دوره انحطاط تفکر و اندیشه در ایران می دانند، حوزه عمومی اندیشه و تفکر در ایران عصر سلجوقی دچار رکود و انحطاط نشد، بلکه در مسیر و شرایطی متفاوت از جریان غالب تفکر در دورههای پیشین جریان یافت که آن را میتوان نوعی تغییر نگرش در عرصههای گفتمانی و بنیانهای فکری دانست. در این دوره متفکران و اندیشمندانی چون امام محمد و احمد غزالی، خیام، عین القضات همدانی، شیخ اشراق سهروردی، فخر رازی، خواجه نظام الملک طوسی، قشیری، خواجه عبدالله انصاری و... در حوزه نظریه پردازی در عرصه های مختلف علوم، تفکر و اندیشه در ایران ظهور کردند، که با وجود آنها نمی توان دوره سلجوقی را عصر انحطاط تفکر و اندیشه عنوان کرد، چرا که به واسطه نقش آفرینی اندیشمندان مذکور، این دوره، به یکی از ادوار شاخص در زمینه نظریه پردازی های دینی و سیاسی در تاریخ ایران مبدل شد. بخشی از آثار و مصادیق آن را می توان در زمینه ی تألیف گسترده متون و طرح نظریه های مربوط به اندیشه های دینی در عرصه عرفان و تصوف مشاهده کرد. با عنایت به گستردگی جریان های تفکر و اندیشه و ابعاد آن در ایران عصر سلجوقی، هدف پژوهش حاضر نشان دادن بخشی از ابعاد جریان های تفکر و اندیشه در ایران عصر سلجوقی، با تأکید بر نظریه پردازی های دینی و عرفانی با محوریت دو حوزه فرهنگی ـ جغرافیایی خراسان و عراق عجم بر اساس افکار و نظریات اندیشمندانی چون قشیری، خواجه عبدالله انصاری و محمد غزالی در خراسان و احمد غزالی، عین القضات همدانی و شیخ اشراق سهروردی در عراق عجم است.
جایگاه علم تاریخ در طبقه بندی علوم توسط اندیشمندان مسلمان (از خوارزمی تا ابن خلدون)
نویسنده:
ناصر صدقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرداختن به جایگاه و منزلت علم تاریخ در طبقه بندی های رایج علوم در نزد مسلمانان و معضلات و مسائل فراروی آن، مسئله پژوهش حاضر را شکل می دهد. حکما و فلاسفه که قائل به اصالت علوم و دانش های عقلی بودند، تاریخ را به عنوان علم نپذیرفتند. فقها و علمای دینی هم درباره جایگاه علمی تاریخ، دو موضع متفاوت اتخاذ کردند؛ غالب فقیه مورخان تاریخ را به لحاظ برخی ویژگی های موضوعی، روشی، فایده مندی و غایت در زمره علوم نقلی مربوط به شریعت قرار داده اند. طیف دیگر، تاریخ را به لحاظ موضوعی و فایده مندی، در مجموعه علوم غیردینی و مربوط به ادبیات قرار داده اند. ادیب مورخان هم به تناسب ارزش ها و موقعیت اجتماعی خودشان، تاریخ را به لحاظ موضوعی در زمره علوم ادب و از حیث فایده و غایت، از جمله دانش های خدمتگزار اهل سیاست و قدرت قرار داده اند. برخی مورخان صاحب فکر و دغدغه، همچون ابن خلدون نیز با درک چنین وضعیت بغرنج معرفتی و روشی حاکم درباره جایگاه علم تاریخ، تلاش کرده اند برای تاریخ به عنوان یکی از دانش های اجتماع انسانی، موضوع و روش های مستقل و متعلق به خود تعریف کنند. اقدامی ارزشمند که در کانون فهم و توجه مورخان و اندیشمندان متأخر قرار نگرفت و همچنان تفکرها و سنت های پیشین درباره جایگاه علم تاریخ استمرار یافت. به طوری که در نزد مسلمانان تا عصر جدید، تاریخ به لحاظ موضوعی و روشی در بین علوم دینی و ادبی و از حیث فایده مندی به عنوان علم خدمتگزار علایق و ارزش های اهل شریعت و سیاست باقی مانده است.
مبانی معرفتی جریان های فکری تصوف در ایران عصر سلجوقی
نویسنده:
ناصر صدقی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
جریان تصوف در ایران عصر سلجوقی از حیث اصول و مبانی فکری، شکل واحدی نداشت و بسته به شرایط تاریخی و زمینه های اجتماعی و فرهنگی هر منطقه از ویژگی های خاصی برخوردار بود. با توجه به گستردگی جغرافیایی و تنوع جریان های فکری تصوف در ایران عصر سلجوقی، پژوهش حاضر متمرکز در پرداختن به ویژگی های وعرفتی و روش شناختی جریان فکری تصوف و ارتباط با زمینه های اجتماعی این مسأله، بر منطقۀ عراق عجم تمرکز نموده است و مباحث آن بر مبنای این مسأله شکل گرفته است که چه نسبتی بین ویژگی های اجتماعی و فرهنگی عراق عجم با مبانی معرفتی تصوف رایج در این منطقه وجود دارد؟ تصوف رایج در حوزۀ فرهنگی – جغرافیایی عراق عجم در عین برخورداری از مبانی فقهی و ویژگی های زهد و ریاضت در اسلام، دارای گرایش های عاشقانه و فلسفی متأثر از آموزه های مسیحی و یونانی و زرتشتی نیز بود. تصوفی مبتنی بر دو رویکرد معرفتی و روش شناختی متفاوت اما به هم پیوسته عقلی – فلسفی و ذوقی – عاشقانه که اصول و مبانی فکری شکل ذوقی – عاشقانۀ آن توسط عرفای اندیشمندی چون احمد غزّالی و عین القضات و شکل بحثی – ذوقی یا عقلی – شهودی آن توسط شیخ اشراق سهروردی تئوریزه شده بود.
برنارد لوئیس و مسئله اسلام؛ با تاکید بر اسلام سده های میانه
نویسنده:
حسن رحیمی کوجان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نام: حسن نام خانوادگی: رحیمی کوجانعنوان:برنارد لوئیس و مسئله اسلام؛ با تاکید بر اسلام سده های میانه استاد راهنما: دکتر ناصر صدقیاستاد مشاور: دکتر رضا دهقانی مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشدرشته: تاریخگرایش: عمومی جهاندانشکده: حقوق و علوم اجتماعیدانشگاه: تبریزتاریخ فارغ ‌التحصیلی: تابستان 1395 تعداد صفحه: 152کلیدواژه‌ها:برنارد لوئیس،اسلام،مسلمانان،غرب،بنیادگرایی،شیعیانچکیدهدر این پایان نامه برنارد لوئیس و مساله اسلام با تاکید بر اسلام سده های میانه مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است. در پی پاسخ به این سوال که مهمترین شاخصه ها و عناصر نگرشی برنارد لوئیس نسبت به اسلام چه چیز های هستند؟ همچنین بر اساس نظریه تبارشناسی و دیرینه شناسی فوکو بررسی شده است. برنارد لوئیس (1916.م.) از شرق شناسان حوزه مطالعات اسلام است. لوئیس اسلام را از درون آن مطالعه و به چالش کشیده و اسلام را یک آیین ترکیب یافته از آیین های یهودی، مسیحی و حنفا می داند. وی تمامی مسائل و مشکلات و عقب ماندگی‌های بوجود آمده در سرزمین‌های اسلامی را نه از سوی خود مسلمانان بلکه، از طرف اسلام می‌داند. لوئیس در مطالعه های خود اسلام را یک تمدن دانسته و گسترش اسلام را با کمک شمشیر می داند. به خاطر جهانی بودن، تعارض بین اسلام و مسیحیت از زمان جنگ های صلیبی آغاز شده و برخورد بین این دو تمدن در آینده اجتناب ناپذیر است. به عقیده وی تمدن اسلامی امروزی، پویایی خودش را از دست داده و چیزی برای عرضه کردن ندارد. در عین حال غرب باید همیشه مراقب اسلام و مسلمانان باشد، چرا که هم از سوی اسلام گرایان (بنیادگرایان) و هم از سوی اسلام گرایان غرب ( گرایش به اسلام از سوی غربی ها) تهدید می‌شود. بروز حوادث و آشوب ها از سوی مسلمانان علیه غرب (اقدامات تروریستی) در دوره معاصر گویای این تهدید هستند. لوئیس اسلام سده های میانه را یک شکاف در بدنه اسلام می داند. شکافی که از سوی نهضت اسماعیلیان و در قالب مذهب تشیع به وجود آمد. وینهضت اسماعیلیان را یک انقلاب فکری و اجتماعی دانسته که برای اولین بار شیعیان در طول تاریخ به یک سازمان منسجمی دست یافته و اصول عقاید و اعتقادات خود را در قالب این نهضت گسترش دادند. مهدویت حاصل تضاد اندیشه ها و تفکرات در سرزمین عراق است، چون در شبه جزیره عربستان مهدویتی نبود. بحث منجی یا (منجی گرایی) یک عقیده مسیحائی است که توسط اسماعیلیانشیعه مذهب سازماندهی گردید.
نقش لبنان (جبل عامل) در گسترش تشیع عصر صفوی ( از دیدگاه مستشرقین و نویسندگان معاصر)
نویسنده:
پدیدآور: محمود احمدیان ؛ استاد راهنما: محمدعلی پرغو ؛ استاد مشاور: ناصر صدقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی منازعات مذهبی و فرقه ای خراسان در دوران غزنویان
نویسنده:
میلاد باباپیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: ایالت خراسان در طی قرون4و5 هجری دارای فرق وجنبش های مذهبی و فرقه ای زیادی بود که هر کدام در گوشه ای از این سرزمین ،نفوذ بسزایی داشتند.شهرهای طوس، سرخس، ابیورد و اسفراین اغلب شافعی مذهب بودند و در نیشابور، مرو، مرورود و هرات غلبه با حنفیان بود، کرامیان در هرات، غرچستان، مرو و حتّی در نیشابور، طرفداران زیادی داشتند. معتزله هم در نیشابور جمعیّتی بودند و شیعیان دوازده امامی (و تا حدَی اسماعیلی) در شهرهای بیهق، مرورود ونیشابور حضور قابل توجهی داشتند، امّا موضوع وجود چند دستگیِ فرقمذهبی در خراسان به هیچ وجه بدون حاشیه نبود؛ چنان که در دوره‌ی غزنویان این ایالتآبستن در گیری میان این فرقه ها بود ،مخصوصاً زمانی که ابوبکر محمّد پیشوای کرامیه به دستور محمود غزنوی، حاکم شهر پرتلاطمی چون نیشابور گردید و او با تعصب بسیار خود معادلات توازن قدرت در آن شهر را به هم ریخت. صوفیان نیز در این دوره، مورد تنفر بسیاری از فرقاسلامی قرار گرفتند، از طرفی دیگر، اسماعیلیان هم با اینکه خود را در پیله‌ای از تقیّه و اختفا پیچیده بودند؛ با تبلیغات زیر زمینی خود، روز به روزبر قدرت خویش می‌افزودند. این اختلافات شامل رقابت های سیاسی مابین بزرگان فرق و کوشش آنها برای کسب امتیازات و نفوذ بیشتر در جامعه و دولت، دخالت های سلاطین غزنوی در دامن زدن به این اختلافات، وجود عقاید وجنبه های تحریک پذیر در میان فرقه های مختلف و ترویج عصبیات قومی و قبیله ای و همگام شدن آن با احساسات مذهبی بودند. این تنش ها نه تنها بر ویرانی اقتصاد وساختار شهری - اجتماعی خراسان و بی دفاع شدن این ایالت در مقابل تجاوزات خارجی، تاثیر شگرفتی نهاد؛بلکه باعث ایجاد زمینه برای قدرت گیری اسماعیلیاننیز گشت.
بررسی وضعیت علوم دینی در عصر سلجوقی
نویسنده:
ناهید باقری توفیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش علوم دینی درجهان اسلام از قرن دوم هجری به شکل تدریجی‌آغاز شد.البته از زمان وفات پیامبر به بعدکه با روایت و نقل اقوال و سیره پیامبر بود زمینه‌های علوم دینی از جمله حدیث شکل گرفته بود که در قرن دوم این جریان تثبیت شد.در دوره متوکل عباسی وسعت و دامنه علوم دینی در حّدقابل توجهی افزایش یافت. عصرسلجوقی را می‌توان سومین مرحله در گسترش علوم دینی در جهان اسلام دانست که بیشتر تحت حمایتهای نظام سیاسی صورت گرفت.عصر سلجوقیان یکی از ادوارطولانی تاریخ اسلام(ایران) است که دارای ویژگی‌های‌گوناگون-تاریخیاست اول وفور علما و ادبا در هر شهر و کثرت تالیف و تصنیف‌های دینی در این زمان مدارس اسلامی کاملاً دایر بود و تحصیل ادبیات و علوم بویژه معارف مذهبی مانند فقه و اصول و حدیث و کلام شیوع یافت و در نتیجه این علوم به حدی بالا گرفت که در کمتر دوره‌ای نظیر پیدا کرد. دوم رواج و رونق دیانت اسلامی مخصوصاً مذهب تسنن که خلفای بغداد وهمچنین پادشاهانسلجوقی و رجال و اعیان دولت با تمام قوا حامی و نگهبان آن بودند.سوم شایع شدن تبلیغات و مجادلات مذهبی و غلبه افکار و اشتداد احساسات و تعصبات مذهبی. با توجه به مقتضیات ایران عصرسلجوقی ما شاهدپیوند‌و همسوئی نزدیکی میان سه عنصرقدرت‌نظامی که مربوط به قوای نظامی قبیله‌ای سلجوقیان بود و دیوانسالاری پیشرفته‌ای که ریشه در سنن‌قدیمی ایران داشت وتلاش فقها و علمای برجسته اهل سنت در این عصرکه در جهت یافتن راه حلی برای سازش میان سلطان و خلیفه بودند.از آنجا که ترکان سلجوقی سنّی مذهب بودند از این‌رو سلاطین متقدم آنها و نیز مشاورین آنان‌ درصدد بودند تا جامعه تسنّن اسلامی را از روی علایق خود و ایجاد شرایطی برای احیای تسنّن بار دیگر وحدت بخشیده و استحکام بخشند. دین و دولت دو روی یک سکه بودند و هرگونه مخالفت سیاسی با دولت خرق اجماع مسلمین شمرده می‌شد.اما عقیده به پیوند دین وسیاست ریشه در‌دورهساسانیان داشت که در اسلام نیز پذیرفته شد.سلجوقیان با ورود به ایران موفق شدند باترک محدودیت‌های قبیله‌ای به سمت تشکیل نظام‌ سیاسیقدرتمند گرایش پیدا کنند. از مهمترین این امکانات تشکیلات اداری و دیوانسالاری مدوّنی بود که عمر خود را در راه خدمت به دولتهای سامانی ، غزنوی ، دیالمه و خلفا به اداره قسمتهای مختلف ممالک شرق اسلام گذرانده و از همه جهت کارآموزده بوده و همه گونه اطلاعات درخصوص اداره کشور پهناوری همچون ایران آن روز را دارا بودند. سلاجقه چون مسلمان بودند به سهولت‌توانستند از دیوانیان ایرانی استفاده کرده ایشان را در کار کتابت و عمیدی محل رجوع خود قرار دهند، با پیوند سه عنصر قدرت نظامی قبیله‌ای سلجوقیان ـ قدرت دیوانسالاری تمرکزگرای ایرانی ـ قدرت دین و شریعت اسلامی علوم دینی رواج وگسترش یافت و جایی برای چون و چراهای عقلی باقی نگذاشت.در فصل اول این پژوهش کوشیده شده تا وضعیت کلی علوم در تمدن اسلامی قبل از ورود سلجوقیاندر دربارهای سلسله‌های مختلفی که در ایران برسر کار آمدند و هرکدام از این سلسله‌ها، در تدوین و گسترش علوم نقش ایفا نمودند، اشاره شود. .همچنین به روندهای روبه گسترش علوم دینی در جهان اسلام همزمان با ورود سلجوقیان به عنوان نیروهای تازه نفس که نقش مهمی در گسترش علوم دینی ایفا نمودند، اشاره شده است.در ادامه به جغرافیای مذاهب در عصر سلجوقی که به معرفی مذهب اکثر شهرهای مهم عصر سلجوقی به همراه مناسبات فکری ـ مذهبی حاکم بر روابط اهل سنت و شیعیان امامی و همچنین مناسبات میان مذاهب اربعه اهل سنت که بخش بزرگی از تاریخ جهان اسلام در عصر سلجوقی را تشکیل می‌دهند به همراه اقدامات غزالی در تثبیت موقعیت علوم دینی و فقه شافعی پرداخته شده است. در بخش پایانی این پژوهش که به سیاست‌های حمایتی حکومت سلجوقی از عالمان علوم دینی به همراه نظامیه‌ها و نقشی که این مدارس در ترویج علوم دینی و فقه شافعی داشته‌اند به همراه مناصب دینی که در گسترش علوم دینی نقش مهمی داشته‌اند اشاره شده است. در ضمن در مبحث پایانی این بخش تلاش شده است بر اساس اطلاعات بدست آمده از تعداد علمای دینی دوره سلجوقی یک نتیجه گیری تحلیلی- آماری از وضعیت علما و علوم دینی و رابطه آن با سیاست های حمایتی سلجوقیان از علوم دینی ارائه شود.
نقش لبنان(جبل عامل )در گسترش تشیع عصرصفوی(از دیدگاه مستشرقین)
نویسنده:
پدیدآور: محمود احمدیان ؛ استاد راهنما: محمدعلی پرغو ؛ استاد مشاور: ناصر صدقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
درباره تشیع مطالب زیادی از سوی مستشرقین نوشته شده است. نویسندگان خارجی به دلیل نگرششان از بیرون به جامعه اسلامی وفرهنگ تشیع ومقایسه ارزشها و آداب و رسوم ایرانی به عنوان بزرگترین مرکز تشیع وفرهنگ شیعه با فرهنگ خودشان و پی بردن به تفاوتهای جامعه خود با جامعه الگو و ذهنیت غربی و غیرشیعی خود به توصیف و تحلیل جامعه ایرانی پرداخته اند. در پایان نامه حاضر سعی شده است بخشی از نگاه و قرائت نویسندگان غربی دو قرن اخیر که در فرهنگ تشیع مطالعه و تحقیق کرده اند، یعنی عوامل موثر درگسترش تشیع درایران و لبنان عصر صفوی بخصوص نقش جبل عامل در این فرایند را مورد بررسی قرار دهیم ونیز به این سوال پاسخ دهیم که سیمای تشیع وشیعیان در آثار اینها چگونه ترسیم شده است. البته باید توجه داشت مستشرقین ونویسندگان غربی مطالعات وتحقیقات خود را بیشتر از طریق نوشته های سفرنامه نویسان بخصوص سفرنامه های عهد صفویان بدست آورده اند و از آنجاییکه این سفرنامه ها بیشتر بصورت میدانی ومشاهده افراد درمحله ها بدون درنظرگرفتن اعتقادات حقیقی شیعه درنزد عالمان انجام میگرفت برداشت ناقصی ازتشیع میشد و این اطلاعات را به عنوان اعتقادات شیعه سندسازی میکردند.این آثار دراین دوران هرچند علمی وروشمند تلقی نمیشد اما در بررسی های علمی و تحقیقی جدید و معاصر بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین باید سفرنامه های دوران صفوی ازجمله سفرنامه های پیترو دلاواله ، انگلبرت کمپفر ، ژان باپتیست تاورنیه، شاردن ونیز دیگر سفرنامه های غربی به خوبی مورد ارزیابی قرار بگیرد ؛ همچنین انگیزه های سیاسی و متعصبانه وارائه قضاوتهای کلیشه ای در مورد تشیع ازدید این نویسندگان نیز مورد مطالعه میباشد ودر نهایت عوامل گسترش تشیع در ایران و جبل عامل ازجمله عوامل سیاسی و نقش حاکمان، نقش سادات علوی و علمای شیعی و نیز کشش وجذابیت خود مذهب تشیع در این توسعه از دید این نویسندگان مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیرد
بنیان های معرفتی تاریخ نگری هگل
نویسنده:
پدیدآور: علی آخوندزاده نیری ؛ استاد راهنما: ناصر صدقی ؛ استاد مشاور: محمد سلماسی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی بنیان‌های معرفتی تاریخ نگری هگل می‌پردازد و در صدد پاسخگویی به این سوال است که ویژگی‌های اصلی فلسفه‌ی تاریخ هگل کدام‌اند؟گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770-1831م.) اندیشمند و فیلسوفی همه جانبه‌نگر با نظام فکری چند وجهی است. هگل فیلسوفی است که برای اولین بار در فلسفه غرب عنصر زمان و تغییر رو به تکامل را وارد تفکرات فلسفی کرد. دیگر این که وی جریان و سیر تاریخ را برای اولین بار از سرنوشت و جریان طبیعت جدا کرد. همچنین وی به پشتوانه تفکر فلسفی جامع نگر و آگاهی‌هایی که در مورد جهان به دست آورده بود، برای اولین بار تاریخ را در شکل جریان جهانی آن مورد تأمل و توجه قرار داد. هگل جهت توضیح جریان تکاملی و جهانی تاریخ، روح یا آگاهی را به عنوان نیروی تحول بخش و هدایت‌گر تاریخ معرفی کرده است. به زبان هگل پویش تاریخی روح، نخست در شرق نطفه می‌بندد. دومین مرحله تکامل تاریخ در نظر هگل یونان قدیم بود که با روم پیوند یافت. از آن به بعد روح تاریخ به اروپای مدرن می‌رسد و در نقطه‌ی مرکزی‌اش یعنی در آلمان مسیحی قوام می‌یابد. با توجه به این سیر در نظام فلسفی هگل می توان بنیان-های معرفتی تاریخ نگری را در آراء و افکار هگل شناسایی کرد. به عقیده هگل، این جهان یک فکرت است از عقل کل و یک شخصیت است که به تدریج تکامل می‌یابد و روحی است که قالب‌های گوناگون می‌پوشد و در هر دوره‌ای از ادوار تاریخ جلوه‌ای دارد؛ تاریخ در کل یک شعر است و یک معنا و مضمون بیش ندارد. در واقع فکرها و هنرها و فلسفه‌ها در هر عصر، نمایاننده روح آن عصرند. بر اساس همین گفته‌های هگل، به غایت گرایی موجود در فلسفه تاریخ وی می توان پی برد. در کنار این می‌توان به اروپا محوری فلسفه هگل اشاره کرد. هگل بر این اعتقاد است که بسط آزادی روح در میان دیگر ارواح قومی و ملّی هرگز به کمال و منطق محکم و استوار اقوام اروپای شمالی(ژرمنی) صورت نخواهد گرفت. در طی این مسیر، هگل موانعی را برای آگاهی و آزادی بر می‌شمارد که از موانع تحول تاریخی محسوب می شوند. آن موانع: طبیعت، استبداد و جهل می باشند. در میان این سیر مراحل: شرقی، یونانی، ژرمنی و هگلی، هدف آگاهی می-باشد. هدف هگل هم بر اساس وضعیت جامعه وی ایجاد وحدت قوم ژرمن است؛ بنابراین آگاهی تاریخی که هگل مطرح می‌کند در بستر ساختارهای قومی نمود پیدا می‌کند. تاریخ در نزد هگل، امری تصادفی نیست بلکه آغاز و پایانی دارد. پایان تاریخ، پایانی است که عقل با رسیدن به خود‌آگاهی و فائق آمدن بر از خودبیگانگی به آزادی دست پیدا می‌کند. و در نهایت اینکه در رابطه با نسبت بین شرق و غرب که میراثی است از شرق شناسی؛ در این مورد در فلسفه تاریخ هگل می‌توان به تقابلی اشاره کرد که به عنوان مدرنیته موجود در تاریخ‌نگری هگل قرار دارد. مدرنیته‌ای که دو گانه هایی مانند: عقلانی-غیرعقلانی، متمدن-بربر، غربی-شرقی، اروپایی-غیر اروپایی و بالاخره مدرن و سنتی را پدید آورد.
  • تعداد رکورد ها : 10