آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
تحلیل لغوی و معنایی اختلاف قرائت «کسفا»
نویسنده:
زهرا قاسم نژاد ، یوسف فرشادنیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واژه «کسفا» در قرآن، به فتح و سکون سین توسط قراء قرائت شده است. این واژه در منابع لغوی، معانی مختلفی اعم از معنای اسمی و فعلی: «قطع کردن»، «پوشاندن»، «قطعه»، «انداختن»، «دور شدن»، «افول»، «غلبه کردن»، «درهم کشیدن» و «به‌تنگ آمدن» دارد. نخستین بار ازهری در دانش لغت به اختلاف قرائت این واژه توجه نموده است و از قول فرّاء نقل‌هایی در بیان قرائت و معنای این کلمه دارد و از قول زجاج این دو قرائت را دارای دو معنای متفاوت می‌داند. در تفاسیر قرن چهارم تا هفتم بحث اختلاف قرائت این دو واژه بیش از سایر قرون پررنگ بوده است. در دانش قراءات نیز اختلاف معنای این دو واژه به ویژه دلالت یکی بر «جمع» و دیگری به «مفرد» فراوان دیده می‌شود. ابن‌عامر چون واژه «کسفا» به سکون را مفرد و به فتح «سین» را جمع دانسته، در مواردی که مضمون آیه دلالت بر جمع دارد مانند آیه 92 سوره اسراء برخلاف اکثر قراء به فتح و در آیه 48 سوره روم بر خلاف اجماع قراء به سکون می‌خواند تا دلالت بر معنای مفرد داشته باشد. شعبه از راویان عمده عاصم، در مواردی که «مِن» تبعیضیه در آیه آمده (کِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ)، با تلقی مفرد بودن «کسفا»، به سکون «سین» قرائت نموده است. از نتایج کاربردی این پژوهش توصیفی - تحلیلی، می‌توان به وجود «اجتهاد»، «قاعده‌مندی»، «عدم اتکای صرف به نقل» و «اختیار» برخی قراء و راویان و عدم وحیانی بودن همه وجوه قرائی اشاره نمود. ‌
صفحات :
از صفحه 219 تا 246
جریان‌شناسی آرای مفسران در تفسیر آیات مؤید علیت در جامعه: مطالعۀ موردی آیۀ ۳۲ زخرف
نویسنده:
سیده هانیه مومن ، زهرا قاسم نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از قوانین ذکرشده در قرآن کریم، که در بسیاری از آیات اخلاقی، حقوقی، اجتماعی، طبیعی و جز آن به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بدان اشاره شده، قانون علیت است. اقسام مختلف این قانون، مانند علت فاعلی و غایی، مادی و صوری، در آیات قرآن قابل بررسی و شناسایی است. یکی از این آیات در حوزۀ اجتماعی، که در مقام بیان قانون علیت است و در آن به علت غایی اشاره شده است، آیۀ ۳۲ سورۀ زخرف است. در این آیه علت «ترفیع درجه» برخی نسبت به برخی دیگر «تسخیر» شناسانده شده است. بررسی سیر تفاسیر قرآن کریم دربارۀ عبارت یادشده در آیۀ موردبحث نشان می‌دهد که درک مفسران از این عبارت در دوره‌های مختلف، به‌ویژه در دورۀ اخیر، بسیار متفاوت بوده است. مفسران و قرآن‌پژوهان، در مقام بیان علت این اختلافات تفسیری، عوامل گوناگونی را بازنموده‌اند، اما در میان این عوامل، به نقش «جریان»ها، به‌عنوان عامل بیرونی‌ای که به‌صورت ناخودآگاه بر فهم مفسر از آیات قرآن اثر می‌گذارد، کم‌تر توجه شده است. در مقالۀ حاضر به شناسایی جریان یا جریان‌هایی که در تفسیر عبارت «وَرَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْض دَرَجات لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا» در آیۀ موردبحث، نقش داشته است، پرداخته می‌شود. نتایج این پژوهش گویای آن است که نظام‌های «ارباب‌ــ‌رعیتی» و «سوسیالیسم» را می‌توان به‌عنوان دو جریان مؤثر بر اندیشۀ مفسران در تفسیر آیۀ موردبحث بازشناخت.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
تحلیل تحول آراء مفسران در مفهوم «ثبات زمین به واسطه کوه‌ها»
نویسنده:
زهرا قاسم نژاد، هانیه مومن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از قوانین مطرح شده در قرآن کریم که در بسیاری از آیات اعم از آیات اخلاقی، حقوقی، اجتماعی، طبیعی و ... به صورت مستقیم و غیرمستقیم بدان اشاره شده، قانون علیت است. اقسام مختلف این قانون چون علت فاعلی و غایی، مادی و صوری و ... در آیات قرآن قابل بررسی و شناسایی است. از جمله‌ی این آیات در حوزه‌ی طبیعت که در مقام بیان قانون علیت می باشد و در آن صراحتاً به علت غایی اشاره شده، آیات دلالت کننده بر ثبوت زمین به واسطه‌ی کوه‌ها می‌باشد که مکررا در سوره‌های نحل، انبیاء و لقمان مطرح شده‌اند. سیری در تفاسیر قرآن، پیرامون آیات مذکور حاکی از آنست که درک مفسران عصرهای مختلف، بویژه مفسران پیشین نسبت به این دسته از آیات با درک مفسران اخیر متفاوت است. دانشمندان علوم قرآنی در مقام بیان علت این اختلافات تفسیری، عوامل گوناگونی را مطرح نموده اند؛ اما در میان این عوامل، به گفتمان ها که به صورت ناخودآگاه بر فهم مفسر از آیات قرآن اثر می گذارند، کم تر توجه شده است. در مقاله‌ی حاضر تلاش برآنست سیر تحول آراء مفسران در مفهوم «ثبات زمین به واسطه‌ی کوه‌ها» با تأکید بر نقش گفتمان‌ها در این تحولات بررسی گردد. نتایج حاکی از آنست که شکل گیری چهار گفتمان اخباریگری، اجتهادی، تأویل‌گرایی، علم‌گرایی و گفتمان زبانی در طول تاریخ موجب تحول در فهم و تفاسیر مفسران ذیل آیات مورد بحث گردیده است.
صفحات :
از صفحه 289 تا 304
تحلیل تحول دیدگاه دانشمندان شیعه در تواتر قرائات
نویسنده:
زهرا قاسم نژاد ، ساره تنافرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پس از پدیدآمدن اختلاف قرائات و محدودسازی آنها به قرائات سبعه و عشره در قرن چهارم هجری، علمای شیعه در طی‌ سال‌ها رویکردهای متفاوتی در برخورد با تواتر قرائات از خود نشان دادند‌. برخی علمای معاصر معتقدند از ابتدای نزول قرآن تا کنون، شیعیان در زمینۀ اختلاف قرائات متفق‌القول بوده‌اند؛ اما با بررسی دقیق‌‌‌‌تر منابع مشاهده می‌شود که نه‌تنها چنین نبوده، بلکه نظرات دانشمندان شیعه در چهارده قرن گذشته در باب تواتر قرائات قرآن، تغییراتی داشته است‌. برخی به انکار تواتر قرائات پرداخته و برخی به‌صراحت آنها را متواتر دانسته‌اند‌. در این پژوهش تلاش شده با روش توصیفی- تحلیلی ضمن استخراج نظرات اندیشمندان معروف شیعه، از میان آثار باقی‌مانده از آنها، به بیان تفاوت رویکرد ایشان در مقابله با مسأله تواتر قرائات در طی‌ سال‌ها و مقایسۀ این دیدگاه‌ها پرداخته و سیر تحول تاریخی آراء ایشان در باب تواتر تشریح شود‌. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد دیدگاه اندیشمندان در حوزۀ تواتر قرائات متفاوت است‌. در قرن اول تا پنجم مسأله جواز قرائات معروف مطرح بوده و از قرن ششم بحث تواتر قرائات مطرح شده و از قرن 11 به بعد رأی اندیشمندان شیعه انکار تواتر قرائات است‌.
صفحات :
از صفحه 177 تا 202
سلفی‌گری در رویکرد تفسیری جمال‌الدین قاسمی با محوریت بحث توحید
نویسنده:
حمید ایماندار ، زهرا قاسم نژاد ، ابراهیم حسین خانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جمال‌الدین قاسمی صاحب تفسیر محاسن التأویل، مفسری منتسب و مشهور به سلفی‌گری است. رویکرد وی نسبت به بحثی چون فتح باب اجتهاد و استنادات گسترده به سلفی‌ها در تألیفات وی مؤید این امر است. هرچند رویکرد نه‌چندان هماهنگ وی با سلفیه در موضوعاتی چون تصوف و بدعت نیز در این راستا می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با توجه به اندیشه‌ها و آراء متعددی که پیرامون انتساب جمال‌الدین قاسمی به سلفیه وجود دارد، تفسیر محاسن التأویل وی را با روش توصیفی- تحلیلی، با هدف بررسی اندیشه توحیدی مفسر و میزان هماهنگی اندیشه وی با سلفیه، مورد مطالعه و واکاوی قرار داده تا به‌طور یقین بتوان پیرامون سلفی یا غیر سلفی بودن تفسیر سخن گفت. یافته‌های حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که وی در حوزه توحید به‌عنوان مهم‌ترین مؤلفه مورد تأکید سلفیه، همسویی قابل توجهی با اتباع این جریان دارد، به‌گونه‌ای که در تبیین توحید الوهی و ربوبی و لوازم آن کاملاً همسو با سلفیه اظهار نظر نموده است، اما در حوزه توحید صفاتی به سبب گرایش به مجاز و صنایع ادبی و دلبستگی به نظر مفسرانی چون زمخشری و آلوسی، برخلاف سلفی‌ها، به سمت تأویل‌گرایی صفات خبریه میل نموده است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 157
بازخوانی معنای «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» در قرآن کریم
نویسنده:
زهرا قاسم نژاد ، روح اله نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برخی دو واژه «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» را مترادف دانسته‌ و به یک معنا ترجمه نموده‌اند. واژه «تَحَسُّس» در قرآن کریم به‌صورت امر «یَا بَنِیَّ اذهَبُوا فَتَحَسَّسُوا» (یوسف/87) و کلمه «تَجَسُّس» به‌صورت نهی «وَلَا تجَسَّسُوا» (حجرات/11) به کار رفته است. وجود ترادف در قرآن کریم موضوعی است که بر سر آن اختلاف نظر هست و همین مسئله پژوهش پیرامون این دو واژه را موجه می‌نماید. بررسی معناشناختی این دو کلمه، کارکرد «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» را ترسیم می‌نماید و همین کارکرد علت بیان فعل «تَحَسُّس» به صیغه امر و فعل «تَجَسُّس» به صیغه نهی در قرآن کریم است. در «تَحَسُّس»، انسان از خبری که قصد پیگیری آن را دارد، اطلاعاتی کلی دارد؛ اما او به جستجوی خود ادامه می‌دهد تا از طریق حسی نیز نسبت به اطلاعات خویش اطمینان حاصل کرده و شادمان گردد؛ اما در «تَجَسُّس» چیزی از خبر نمی‌داند و از راه غیر حسی که همان ظن و گمان است جستجو می‌کند تا اخباری کسب و از این راه زمینه برخی مفاسد اخلاقی را فراهم نماید.
صفحات :
از صفحه 11 تا 28
زبان آنالوژیک و زبان استعاری در تفسیر صفات مشترک انسانی و الوهی در تفسیر محاسن التأویل
نویسنده:
ابراهیم حسین خانی ، زهرا قاسم نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر صفات مشترک انسانی و الوهی از معضلات اساسی در فلسفه و کلام اسلامی است. مفسران نیز همچون فلاسفه، در تفسیر این صفات وحدت رویه ندارند و به روش‌های متعددی به تفسیر پرداخته‌اند. جمال‌الدین قاسمی مفسری منتسب و مشهور به سلفی‌گری است که در تفسیر صفات مشترک انسانی و الوهی رویکردی خاص دارد. قضاوت درباره‌ی حقیقت باور قاسمی در تفسیر صفات، مشکل به نظر می‌رسد؛ زیرا در تفسیرش، با نقل گسترده‌ی سخنان سلف، در صدد تصویب بی‌چون‌وچرای مکتب اثبات است؛ اما ازدیگرسو، میل وی به تأویل و صنایع ادبی (نظیر مجاز و استعاره) و علاقه‌اش به نظرات زمخشری و آلوسی، در تقابل با اثبات‌گرایی اوست. قاسمی اینکه ابن‌تیمیه مجاز را به‌صورت جدی انکار می‌کند، کم‌رنگ جلوه می‌دهد و اشکال دیدگاه وی درخصوص جسمانیت ذات الهی را تخفیف می‌دهد و حتی بر آن است تا اختلاف میان منکران و مؤیدان مجاز را اختلافی لفظی معرفی کند. اثبات بلاکیف برخی صفات، و تأویل دیگر صفات و تمایل به نزدیک‌کردن مکتب اثبات و تأویل، حاکی از تمایزی است که او بین این دسته از صفات قائل است و براساس تفاوت صفات، گاه با زبان استعاری و گاه با زبان آنالوژیک (یعنی تشابه در عین تفاوت) سخن می‌گوید.
صفحات :
از صفحه 45 تا 66
بازشناسی جایگاه رجالی آخرین راوی در سند روایت «إِقْرَأْ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ‏»
نویسنده:
زهرا قاسم نژاد؛ اسماعیل زارعی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از روایاتی که صاحب‌نظران عرصه علوم قرآن، فقها، مفسران و قرائت در منابع خود به آن استناد نموده‌اند، روایت «إِقْرَأْ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ‏» است که نزد بسیاری از اندیشمندان صحت سند و متن آن پذیرفته‌شده است؛ اما برخی سند آن را صحیح ندانسته‌اند و دلیل آن را وجود راوی ضعیفی به نام سالم‌ بن أبی‌سلمه دانسته‌اند. البته این روایت با عنوان‌های سالم بن سلمه و سالم أبی سلمه نیز در منابع روایی آمده است. ازآن‌جهت که روایت مذکور از روایات مهم و مورد استناد در فقه، علوم قرآن، تفسیر و قرائت است، واکاوی سند از حیث صحت و ضعف ضروری به نظر می‌رسد؛ به‌ویژه که بیان‌شده کنیه سالم‌بن‌سلمه، ابوخدیجه و ابوسلمه است و این دو کنیه برای سالم بن مکرم نیز به کاررفته و در تعدادی از روایات، بدون ذکر نام سالم‌بن‌سلمه یا سالم‌بن‌مکرم، کنیه ابوخدیجه استعمال شده است و این موضوع احتمال یکی بودن سالم بن مکرم و سالم بن سلمه را مطرح می‌نماید. بنابراین با تکیه‌بر ترجمه این راویان در منابع رجال، روایات هر چهار راوی از منابع روایی استخراج و از جهت راوی، روایت، مروی عنه و منابع نقل روایت مورد ارزیابی و بررسی قرار می‌گیرد تا بتوان به آخرین راوی حدیث دست‌یافت و به صحت و ضعف سند حدیث حکم نمود. نتایج حاصل از بررسی روایت، مروی عنه و منابع نقل روایت نشان می‌دهد، سالم بن سلمه و سالم أبی سلمه تصحیف شده از عنوان سالم بن أبی‌سلمه است و این شخص غیر از سالم‌بن‌مکرم است که روایاتی با مضامین تفسیری و فقهی دارد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
نقد روایات فریقین درخصوص قرائت غیررایج «ولا تُسألُ عَن أصحَابِ الجَحِیم»
نویسنده:
زهرا قاسم‌نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روایات ازجمله مستنداتی است که صاحبان منابع احتجاج قرائات و مفسران فریقین در توجیه وجوه قرائی به آن استناد می‌کنند. نافع برخلاف سایر قراء، فعل «ولاتُسألُ» را در آیۀ شریفۀ «إِنَّا أَرْسَلْنَاک بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ»(بقره: 119) به‌صورت مجزوم «وَلاَ تَسْأَلْ» قرائت کرده است. مستند قرائت نافع روایاتی است که در برخی منابع تفسیری و قرائی فریقین وجود دارد و صحت آن محل بحث است. به همین علت، نظر بیشتر صاحب‌نظران بر نفی قرائت غیر رایج است. پژوهش حاضر به‌منظور بررسی ضعف این روایات، به روش توصیفی‌تحلیلی، کتب قرائات، تفاسیر و منابع حدیثی و روایی را بررسی کرده است. یافته‌های حاصل از پژوهش نشان می‌دهد روایت اهل سنت و شیعه سند صحیح ندارد و محتوای روایت اهل سنت با آیات قرآن، سایر روایات صحیح و تاریخ در تناقض است.
صفحات :
از صفحه 257 تا 280
مفهوم‌شناسی تطبیقی و تحلیلی حب در روایات کافی و صحیح بخاری به روش تحلیل محتوا
نویسنده:
زهرا قاسم‌نژاد، آمنه امیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصول کافی و صحیح بخاری از منابع معتبر روایی شیعه و اهل سنت است که پیروان این دو مذهب در بسیاری از اصول و فروع دین اسلام به آن استناد می‌کنند. از آموزه‌های مهمی که در این دو کتاب، روایاتی دربارۀ آن ذکر شده و ابوابی به آن اختصاص داده شده، محبت است. نوشتار حاضر به‌منظور بررسی تطبیقی اصول کافی و صحیح بخاری در موضوع محبت، به تحلیل محتوای واژۀ حب و مشتقات آن در این دو کتاب پرداخته است. واژه‌ها و موضوعات استخراج‌شده از تحلیل محتوای روایات نشان می‌دهد حب در اصول کافی با مفاهیم کلیدی عقل، ایمان، دین، صفات خدا، اطاعت، تقوا، معرفت و اهل‌ بیت ارتباطی وثیق دارد و دارای لایه‌های معنایی متعددی چون حب معبود و عبد، حب رسول خدا و اهل‌ بیتk و حب انسان‌ها و هم‌نوعان و مؤمنان و حب مذموم است. و بیشتر حجم روایات کافی به دوری از حب دنیا که جهالت و عجز و غوایت است، اشاره دارد. اما در صحیح بخاری حب تنها با ایمان و بِر ارتباط دارد و بیشتر حجم روایات به لایه‌های معنایی حب می‌پردازد که حب میان عبد و معبود، حب به رسول خدا و انسان‌ها را شامل می‌شود؛ اما اشاره‌ای به حب اهل‌ بیت نشده است.
صفحات :
از صفحه 387 تا 416
  • تعداد رکورد ها : 18