آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 28
جهانی سازی یا محلی سازی؟: نقدی بر تئوری زمان جهانی آنتونی گیدنز و طرفداران او
نویسنده:
گدازگر حسین
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بدون تردید تئوری «جهانی سازی» (globalisation) یکی از مجادله انگیزترین تئوریهای علوم اجتماعی در دهه 1990 بوده است. اگر چه تاثیرات ”جهانی سازی“ به ویژه با توجه به پیشرفتهای عظیم صنعتی و تاثیر آن بر گسترش ارتباطات امری قابل انکار نیست، ولی مسائلی از قبیل منشا مقصد و اشاعه فرآیند آن موضوعاتی نیستند که دانشمندان علوم اجتماعی در باره آنها توافق داشته باشند. برخی از نظریه پردازان (مانند گیدنز) ریشه های »جهانی سازی» را حتی در اعصار ما قبل انقلاب صنعتی جستجو کرده و معتقدند تنها چیزی که در قرن بیستم صورت گرفت تشدید آن بود. مضافا اینکه، روند «جهانی سازی«  یک فرآیند دیالکتیکی تلقی می شود که بر اساس آن وقایع محلی تحت تاثیر اتفاقاتی قرار می گیرند که کیلومترها با آنها فاصله دارند و بر عکس. از این دیدگاه، نقطه شروع «جهانی شدن زمان» به گسترش و نفوذ جشنهای بزرگ مسیحیان (مانند اعیاد کریسمس و پاک) باز می گردد. بر این اساس، »جهانی سازی« پدیده ای کاملا غربی است که در اوایل قرون وسطی پدیدار شده است.
صفحات :
از صفحه 229 تا 242
آنتونی گیدنز و مدرنیته واپسین
نویسنده:
عظیم ایزدی اودلو
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه های زنجان
نویسنده:
مهدی قدیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
این مقاله بر اساس رویکرد جامعه شناختی به بررسی و مطالعه میزان اعتماد اجتماعی پرداخته است. این نوشتار، بر این فرض استوار است که اعتماد اجتماعی (در جایگاه مفهوم اصلی پژوهش حاضر)، یکی از جنبه های مهم روابط اجتماعی و زمینه ساز همیاری و مشارکت اجتماعی بین اعضای جامعه است. سوال اصلی این است که آیا میزان اعتماد اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه های زنجانی به عنوان محور روابط اجتماعی، با ویژگی های فردی و موقعیتی دانشجویان و تعاملات اجتماعی آنان با گروه های اجتماعی، میزان سرمایه های اجتماعی (میزان امنیت اجتماعی، حمایت از نظم اجتماعی موجود، تعهد اجتماعی، آنومی اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، امیدواری اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، منزلت اجتماعی، اقتدار اجتماعی و ریسک پذیری اجتماعی) رابطه دارد؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر دانشجویان دانشگاه های زنجان بین برخی از مولفه های اثرگذار بر اعتماد اجتماعی به ویژه (مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، آنومی اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، امیدواری اجتماعی، گرایش به ریسک اجتماعی، امنیت اجتماعی، حمایت از نظم اجتماعی موجود، تعهد اجتماعی) و اعتماد اجتماعی رابطه شدید وجود دارد و این رابطه بین بعضی دیگر از مولفه ها از جمله (منزلت اجتماعی، اقتدار اجتماعی) حالت متوسطی دارند. در تحلیل نهایی متغیرهای (میزان مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی و امنیت اجتماعی) نسبت به سایر متغیرها در ایران برجستگی و نمود خاصی پیدا کرده به طوری که در تبیین و پیش بینی اعتماد اجتماعی بالاترین سهم را به خود اختصاص داد. بنابراین در اثرگذاری یافته های نظری این پژوهش ضمن تایید رابطه اعتماد اجتماعی با اکثر متغیرهای مورد توجه در دیدگاه های خرد، برای دستیابی به دریافتی از پدیده های سطح کلان که متضمن اعتماد هستند، سودمند است و عاملی برای تلفیق دیدگاه های خرد و کلان در قالب یک چارچوب مفهومی برای «اعتماد اجتماعی» است.
صفحات :
از صفحه 325 تا 356
چشم‌اندازهای جهانی
نویسنده:
آنتونی گیدنز؛ ترجمه: محمدرضا جلایی‌پور
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: طرح نو,
چکیده :
این مجموعه متشکل از پنج سخنرانی‌ "آنتونی گیدنز"، جامعه شناس انگلیسی است که در مدرسه‌ای اقتصادی و علوم سیاسی لندن ایراد شده است. "نظم جهانی"، "دولت ملت"، "نابرابری جهانی"، "خانواده" و "دموکراسی" عناوین این سخنرانی‌ها را تشکیل می‌دهد که البته مبنی بر بحث جهانی شدن و نظریه‌ی جهان رها شده‌ی وی است. مترجم در مقدمه‌ی این ترجمه آرا و آثار "گیدنز" را معرفی نموده است. "به اعتقاد "گیدنز" دانه‌های جهانی شدن اساسا با آب مدرنیته رشد می‌کند. جهانی شدن برای او اتفاق جدیدی در تاریخ نیست و به عنوان یک فرایند، پیوسته از قرن هجدهم در اروپا جریان داشته است. به عبارت دیگر فرایند جهانی شدن از ابتدای شکل‌گیری مدرنیته شکل‌ می‌گیرد. به جریان می‌افتد و در دهه‌های اخیر، تشدید و تسریع می‌شود. هم چنین به نظر گیدنز، انقلاب تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در دهه‌های اخیر، مجموعه‌های جهانی را جهانی‌تر کرده و جهانی شدن را سرعت بیش‌تری بخشیده است".
انسان به مثابه روش در اندیشه آنتونی گیدنز
نویسنده:
هادی موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان به‌عنوان امر ایدئال و انسان به‌عنوان موجودی که در وضعیت فعلی هر جامعه‏‏ای ‏در حال گذران زندگی است، دو حیثیت قابل‌بحث در علوم انسانی و اجتماعی هستند. این تفکیک اولیه از این دو حیث از انسان می‎تواند ما را در مواجهه با هویتی تحت عنوان علوم اجتماعی و علوم انسانی بیشتر آشنا کند. افکاری که انبوهی از نظریه‎ها و اصطلاحات و واژگان را در اقتصاد، جامعه‏شناسی و دیگر رشته‎های علوم تولید کرده‏اند. آنتونی گیدنز از جمله اندیشمندانی است که این دو حیثیت را در مطالعات اجتماعی خود در نظر گرفته و ازاین‌رو مطالعه آثار او می‏تواند به ما نشان دهد که چگونه میان شناخت روش‎شناختی انسان با شناخت انسانی که واقع شده است تمایز بنهیم. او انسان را در مرحله اول براساس اقتضائات نظری مدرنیته متأخر صورت‎بندی مفهومی می‎کند و در مرحله‏‏ای ‏دیگر این صورت‏بندی را برای مطالعه انسان در دوره اخیر مدرن به‌کار می‏گیرد. انسانی که شخصیت او در بدن خلاصه می‏شود و بنابراین، مدیریت بدن به‎منزله امری به‌عنوان عاملیت انسانی تلقی می‏شود؛ جایی که اخلاق و دین به‌عنوان امور هویت‎بخش، جای خود را از دست داده‎ و حتی امکانی برای ورود مرگ برای شکل‎دهی شخصیت به‌عنوان واقعیت جهان انسان از چشم‎ها دور نگه داشته می‏شود تا مانعی بر سر راه خرد کردن انسان و هویت انسانی در دوره مدرن اخیر نباشد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 17
بررسی تأثیر مدرنیته بر عرفی شدن دین و پیامد های آن با تآکید بر آراء آنتونی گیدنز
نویسنده:
نویسنده:فاطمه موسوی؛ استاد راهنما:نسرین هژبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اندیشه‌های جامعه‌شناختی آنتونی گیدنز درباره دین، در بستر مدرنیته و آمیخته با نظریه «مدرنیته متأخر» او است. با ظهور واقعیت‌های اجتماعی مثل جریان‌های بنیادگرا، ادیان و عرفان‌های نوظهور و فاقد خدا،خالی شدن دین از اندیشه‌های وحیانی و درنهایت سکولاریسم و عرفی شدن که عمدتاً برخلاف پیش‌بینی جامعه‌شناسان کلاسیک از آینده دین در جهان بوده است،گیدنز با بازنگری در مبانی جامعه‌شناسی پیشینیان و ارائه نظرات جدید درباره عرفی شدن دین و مدرنیته چنین نتیجه می‌گیرد که دین در آستانه نابودی نیست، اما احیای گرایش‌های دینی مدرنیته متأخر به معنای بازگشت به دین‌داری سنتی هم نیست؛ دین قادر است با مدرنیته تعامل داشته باشد، مشروط بر آن‌که تن به مسامحه و بازاندیشی بسپارد.درحالی‌که این بازاندیشی پیامدهای عمیق و تأسف باری برای سرنوشت دین به بار خواهد آورد در این پژوهش بر آنیم تا با بررسی مبانی اندیشه و روند تفکرات وی با نگاه کلامی و الهیاتی زمینه صحت سنجی آرا گیدنز در خصوص عرفی شدن دین را فراهم آوریم
نسبت جهانی شدن و عدالت در اندیشه سیاسی «آنتونی گیدنز» و «امانوئل والرشتاین»
نویسنده:
حسن آب نیکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جهانی شدن یکی از مفاهیم کلیدی در علوم سیاسی و جامعه شناسی است که توانسته خود را تبدیل به یکی از گفتمان های اصلی در ادبیات این دو حوزه علمی کند، به گونه ای که عده ای از متفکران از آن با عنوان گفتمان جهانی شدن یاد می کنند. گفتمانی که می توان نسبت خیلی از مفاهیم موجود در اندیشه سیاسی را با آن سنجید. یکی از این مفاهیم، عدالت است. عدالت با هر تعریفی که داشته باشد، نقطه آغاز بحث در باب جهانی شدن است. اینکه آیا اصولاً می توان ذیل گفتمان جهانی شدن انتظار تحقق عدالت داشت یا خیر؟ یا به عبارت بهتر نسبت میان عدالت و جهانی شدن چیست؟ این مقاله برای پاسخ اندیشه ای به سؤال مزبور به بررسی دیدگاه های دو نفر از متفکران حوزه جهانی شدن یعنی «آنتونی گیدنز» و «امانوئل والرشتاین» پرداخته و به این فرض رسیده که اساساً گیدنز با بینشی کانتی معتقد است که عدالت، ذاتی جهانی شدن است و در عصر مزبور تنها می توان از طریق ایجاد یک جامعه مدنی جهانی به آن دست یافت، در حالی که والرشتاین این مدعا را رد می کند و عدالت در عصر جهانی شدن را تحت الشعاع نظام سرمایه داری قرار می دهد. ضمن اینکه روش و رویکرد مورد استفاده در این مقاله، روش و رویکرد مقایسه ای است.
راه سوم آنتونی گیدنز در گفت‌وگو با علی‌اصغر سعیدی
نویسنده:
علی‌اصغر سعیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
آنتونی گیدنز (1938م.- )
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آنتونی گیدنز (Anthony Giddens) در هجدهم ژانویه 1938 در محله ادمونتون لندن در خانواده ای پایین تر از یک خانواده طبقه متوسط متولد شد. پدرش کارمند اداره حمل و نقل عمومی لندن بود. آنتونی اولین فرد خانواده اش بود که به دانشگاه راه پیدا کرد و توانست نخستین مدرک دانشگاهی اش را در مقطع کارشناسی از دانشگاه هال دریافت نماید. پس از آن به مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن LSE رفت و مدرک کارشناسی ارشدش را از آن جا دریافت نمود. در 1961 در حالی که تنها 23 سال داشت، مربی دانشگاه لیسستر شد. نخستین کارهای او جنبه ی تجربی داشت و موضوع مورد بررسی اش خودکشی بود. سپس برای مدت کوتاهی تصمیم به تدریس در دانشگاه های کانادا و آمریکا گرفت. وی پس از کسب تجربیات لازم در پایان دهه 60 میلادی به انگلستان بازگشت و موفق به اخذ درجه دکترای جامعه شناسی از دانشگاه کمبریج گردید. در 1969 مربی جامعه شناسی در دانشگاه پرآوازه ی کمبریج و نیز عضو کالج کینگ شد و در 1985، استاد جامعه شناسی دانشگاه کمبریج شد. گیدنز از بنیان گذاران انتشارات پولیتی (یکی از عمده ترین انتشاراتی های علوم اجتماعی) در سال 1985 بوده است. او در فاصله سال های 1997 تا 2003 ریاست LSE را بر عهده داشت و عضو شورای مشورتی بنیاد تحقیقات خط مشی عمومی بریتانیا بوده است. او همچنین در دوره نخست وزیری تونی بلر، مشاور محبوب او بوده و از قرار معلوم همچنان هم مشاور نخست وزیری بریتانیاست. گیدنز که امروز از تدریس بازنشسته شده است، در ۱۸ دانشگاه معتبر جهان از جمله در آمریکا و انگلستان و فرانسه تدریس کرده است و کتب او جزو پرفروشترین کتابهای دانشگاهی هستند و در طول سال های گذشته نیز ۱۴ لوح افتخار و دکترای افتخاری از مراجع علمی معتبر دریافت کرده است. اندیشه های او تاثیر عمیقی برسیاستمداران آمریکایی و اکثر سوسیال دموکرات ها در انگلستان و آلمان و آمریکای لاتین داشته است. آثار: آثار گیدنز بالغ بر ۳۵ عنوان است و به بیش از ۳۵ زبان دنیا ترجمه شده است. بعضی از این آثار در ایران چاپ و ترجمه شده است. فهرستی از مهمترین آثار وی به شرح زیر است: - جامعه شناسی: 1987، - سرمایه داری و نظریه اجتماعی جدید: 1971، - ساختار طبقاتی جوامع پیشرفته: 1973، - مسائل اساسی در نظریه اجتماعی: 1979، - نقدی امروزی بر ماتریالیسم تاریخی: 1981، - ساخت جامعه، رئوس نظریه ساختار بندی: 1984، - پیامدهای مدرنیته: 1984، - مدرنیته و هویت شخصی: 1991، - ورای چپ و راست: 1994، - تجدد و تشخص: 1995، - سیاست، جامعه شناسی و نظریه اجتماعی: 1995، - راه سوم: احیای سوسیال دموکراسی: 1998، - جهان رها شده: 1999، - راه سوم و نقدهای آن: 2000، - روی لبه: زندگی با سرمایه داری جهانی: 2000، - حزب کارگر جدید باید به کدام سو برود؟: 2002. اندیشه: اندیشه های گیدنز به واسطه سنتز و ترکیبی بودن، مختص یک حوزه خاص نیست و آثار و افکار وی در حوزه های نظریه اجتماعی، ساختار طبقاتی، ملیت و ملیت، هویت شخصی و اجتماعی، تاریخ اندیشه اجتماعی، رابطه انسانی، جامعه شناسی خانواده، جنیست، نخبگان و قدرت، اندیشه سیاسی، ساختار جامعه و... قابل تبیین و تشریح است. اما در اندیشه گیدنز، مسئله راه سوم و سوسیال دموکراسی، نظریه ساختاربندی، دوگانگی ساخت، مدرنیته و جهانی شدن از همه مهم تر است. در نظریه ساختاربندی، گیدنز با عبور از دو مکتب کارکردی و کنش که یکی بر ساختار و دیگری بر کنش توجه می کند، به نظریه ترکیبی روی می آورد و کلید فهم دگرگونی های علوم اجتماعی را رابطه کنش انسان و ساخت اجتماعی می داند و معتقد است تحلیل جامعه نباید صرفا در سطح خرد یا کلان خلاصه شود و بر تقابل تاریخی خرد و کلان یا کنش و ساخت خط بطلان میکشد. او خود می گوید: «پهنه اساسی بررسی علوم اجتماعی برابر با نظریه ساختاربندی، نه تجربه کنشگر فردی است و نه وجود هرگونه کلیت اجتماعی، بلکه این پهنه همان عملکرداهای اجتماعی است که در راستای زمان و مکان سامان می گیرند.» بر این مبنا گیدنز سه مفهوم خودآگاهی استدلالی، خودآگاهی کاربردی و ناخودآگاهی را از هم تفکیک می کند و به مفاهیم دیگری نیز میپردازد که خود بحث مفصلی است. گیدنز در نظریاتش به مسئله بازاندیشی نیز توجه کرده است. او نقد خود و بازاندیشی شخصی را خصایص اصلی زندگی اجتماعی می داند و معتقد است در جامعه مدرن انسان دائما هویت خود را خلق و تصحیح می کند و این که چه کسی هستند و چگونه اینگونه شده اند را مدام مرور می کنند. بر این اساس انسان مدرن، دارای نوعی هویت شخصی است که می تواند خود را برای دیگران توضیح دهد و این شاخصه عصر حاضر است. گیدنز در بخشی دیگر از نظریاتش با رد پست مدرنیسم معتقد است ما در مدرنیته متاخر به سر می بریم و وضعیت حاضر نه پست مدرنیسم و پایان مدرنیسم که تکامل و تکمیل و توسعه و تشدید مدرنیته است. او چهار بنیان مدرنیزاسیون و مدرنیته اولیه را قدرت اجرایی و اداری، قدرت نظامی، سرمایه داری و صنعتی می داند که در مدرنیته متاخر بر مبنای سه فرآیند به هم وابسته است: جهانی شدن، بازاندیشی اجتماعی و سنت زدایی. بخش مهمی از افکار گیدنز که علت اساسی مشهوریت او نیز هست، راه سوم و احیای سوسیال دموکراسی است. او در جهانی که اندیشه های چپ و راست دچار خمودگی و فرسودگی شده است، راه سومی را پیشنهاد می دهد و معتقد است کشورها در این مسیر باید مسائل جدیدی را مورد توجه قراردهند از جمله فهم دقیق پدیده جهانی شدن، درک روشن از مفهوم فردگرایی در عصر حاضر، شناخت صحیح مقوله چپ و راست، فهم از سازماندهی سیاسی، مسائل زیست بوم، فراهم کردن شرایط مشارکت مردم، تلاش برای ادغام اجتماعی افرادی که در سیستم سرمایه داری عقب می مانند، مقید نبودن به فرهنگ سنتی بورژوازی، توجه به محیط زیست، اقتصاد جدید و جهانی و اینترنت و... که خلاصه کلام او این است که به همه انسانها در فضای دموکراسی و مشارکت امکان شکوفایی استعدادهایشان را بدهیم والبته امکانات دولتی نیز نباید فراموش شود. گیدنز از متفکرین نظریه پرداز جهانی شدن نیز می باشد و تا حدودی مدرنیته متاخر را علت و معلول جهانی شدن می داند و این فرآیند بهم وابستگی روزافزون برای انسان را امری گریز ناپذیر و انکارناشدنی در جهان امروز می پندارد. او بر خلاف برخی منتقدان جهانی شدن، این پروسه را استعمار معکوس خوانده و فرآیندی برابر ساز در عرصه جهانی می داند و در مجموع پروسه ای مثبت و تاریخی می داند که از قرن 18 وجود داشته اما در مدرنیته متاخر شدت و وسعت بیشتری یافته است و هم در عرصه خرد و هم در عرصه کلان انسان تاثیرگذار است.
جهانى شدن و القاعده
نویسنده:
ابوذر رفیعى قهساره,محمد حاجى پور,مریم مرادى سروستانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت,
چکیده :
جهانى شدن، از نمادهاى بارز زندگى در چند دهه اخیر و هم چنین مهم ترین چالش جوامع و کشورها در هزاره سوم مى باشد. این پدیده که در اثر گسترش وسایل ارتباطى اعم از وسایل حمل و نقل و رسانه هاى ارتباط جمعى به وجود آمده، تمامى افراد، جوامع و فرهنگ ها را به یکدیگر پیوند داده و در این بین تأثیراتى را نیز بر آن ها داشته است که گروه القاعده نیز در این میان از این فرآیند تأثیراتى را گرفته است. القاعده نیز تشکیلات بین المللى نظامى و بنیادگرای اسلامی است که در دوران جنگ شوروى، توسط اسامه بن لادن در افغانستان و در شهر پیشاور تأسیس شد. این سازمان در قالب شبکه هاى نظامى گوناگون فراملى و به عنوان یک جنبش رادیکال اسلام سنى فعالیت مى کند که با آنچه که تأثیرات و دخالت هاى غیرمسلمانان بر دنیاى اسلام مى نامند، مبارزه کرده و براى گسترش اسلام در جهان فعالیت مى کنند. در واقع القاعده به مثابه جنبشی تروریستی ضد جهانى شدن در واکنش به سلطه آمریکا در سطح جهانى به ویژه کشورهاى مسلمان شکل گرفته است. به طور کلى نوشتار حاضر بر آن است تا با استفاده از روش کیفى-اسنادى، به این پرسش پاسخ دهد که چه رابطه اى بین فرآیند جهانى شدن و جنبش القاعده وجود دارد؟ در این راستا، فرضیه ما این است که بین فرآیند جهانى شدن و جنبش القاعده، یک رابطه مستقیم حکم فرماست؛ به گونه ای که جنبش القاعده از ابزارهایى که فرآیند جهانى شدن در بُعد فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى و به ویژه نظامى در اختیار آن ها قرار داده، به بهترین نحو بهره برده است. از سویى دیگر نیز این جنبش سعى بر آن دارد تا نقش رهبرى ایالات متحده آمریکا را بر فرآیند جهانى شدن، کم رنگ جلوه دهد. در پایان نیز براى جمع آورى داده ها و اطلاعات موردنظر خود از منابع اسنادى، کتابخانه اى و اینترنتى استفاده خواهیم نمود.
صفحات :
از صفحه 45 تا 57
  • تعداد رکورد ها : 28