آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 158
هرمنوتیک روایی ریکور (نگاهی به توان انتقادی هرمنوتیک پل ریکور)
نویسنده:
محمد شکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تحلیل خودفهمی در دیدگاه هستی‌شناسانه‌ی هیدگر و رویکرد معنا‌شناسانه‌ی ریکور
نویسنده:
سیده اکرم برکاتی ، یوسف شاقول ، محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فهم خویشتن در حوزه‌های مختلف تفکر همواره بسیار مهم و از جهات گوناگون مورد بحث بوده است. برخی از اندیشمندان، فهم ما از خود را شهودی و یا بی‌واسطه می‌دانند و برخی نحوه‌ی فهم ما از خود را امری تأملی و تفسیری تلقی می‌کنند. در تاریخ تفکر فلسفه‌ی غرب، به‌‌ویژه در حوزه‌ی هرمنوتیک و پدیدارشناسی، می‌توان هیدگر و ریکور را به‌ تعبیری نماینده‌ی این‌‌دو رویکرد متفاوت دانست. از این منظر، دیدگاه هیدگر را هستی‌شناسانه و رویکرد ریکور را معناشناسانه نامیدیم.‌ در این نوشتار تلاش خواهد شد ضمن تبیین دیدگاه هستی‎شناسانه‌ی هیدگر و رویکرد معناشناسانه‌ی ریکور در مسأله‌ی خودفهمی، امکان برقراری پیوند میان این ‌دو دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. برای آشکار کردن امکان این پیوند، بر دو وجه متمرکز خواهیم شد؛ نشان خواهیم داد که: 1- خودفهمی در اندیشه‌ی هیدگر و ریکور در افق‌های مشترک "زمان"، "زبان" و "دیگری"، گرچه از دو منظر متفاوتِ هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی، محقق می‌شود و 2-می‌توان برای این سه افق، در مفهومی که ریکور از آنها ارائه می‌دهد، بنیانی هستی‌شناختی در ساختار دازاین قائل شد. به نظر می‌رسد می‌توان این مبنای هستی‌شناختی را به ‌عنوان "سرآغاز" راهِ طولانی معرفت‌شناسی ریکور مورد ملاحظه قرار داد. به‌این‌ترتیب می‌توان به‌نحوی مبنایی میان این‌دو رویکرد، پیوند برقرار کرد.
بررسی نقش فهم در پیوند پدیدارشناسی و هرمنوتیک در تفکر هیدگر و ریکور
نویسنده:
سیده اکرم برکاتی ، یوسف شاقول ،محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی هرمنوتیکی (hermeneutical phenomenology)، رویکرد فلسفی‌ای است که از ترکیب دوگرایش مهم پدیدارشناسی و هرمنوتیک در فلسفه‌‌ی قاره‌ای به‌وجود آمد. هیدگر(1976-1889) را می‌توان بنیانگذار پدیدارشناسی هرمنوتیکی دانست که با تأثیر از لوازم پدیدارشناسی هوسرل درنسبت با معنی و تفسیر، و شعار معروف او یعنی به‌سوی خود چیزها، با نوآوری درهردو نگرش، میان آنها پیوند برقرار کرد. ریکور(2005-1913) نیز تحت تأثیر مفهوم اپوخه در پدیدارشناسی هوسرل، پس از هیدگر به‌نحو بدیعی این پیوند رابرقرار می‌سازد. تفاوت آنها در این است که به‌بیان ریکور، هیدگر راه کوتاه تحلیل هستی‌شناسانه دازاین را در برقراری این پیوند دنبال می‌کند و ریکور راه طولانی تحلیل معناشناختی آثار و نشانه‌های انسان را پیشنهاد می‌دهد. فرضیه‌ی اصلی در پژوهش حاضر این است که نشان دهیم با وجود تفاوت در نوع رویکرد آنها به این پیوند، می‌توان "فهم" را یکی از مهمترین لوازم امکان برقراری این پیوند دراندیشه‌ی دو فیلسوف تلقی کرد. دیدگاه مشترک دو فیلسوف درباره‌ی فهم را می‌توان دلیلی براین مدعا دانست. اهمیت اثبات این فرض این است که می‌توان با بررسی همه‌ی امکان‌های فهم، بستر گسترده‌ای از امکانات در این پیوند یافت که افق‌های متعددی در حوزه‌های هرمنوتیک، معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و پدیدارشناسی بگشایند و ما را در مسیر درک حقیقت یاری ‌نمایند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 81
Paul Ricœur and Alfred Schütz: Phenomenological Responses to Edmund Husserl’s Configuration of Social Reality
نویسنده:
Maria Cristina Clorinda, Vendra
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 129 تا 151
پرسش از خدا: پدیدارشناسی، هرمنوتیک، و وحی در ژان لوک ماریون و پل ریکور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Darren E. Dahl
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی اندیشه ژان لوک ماریون در پرتو برخورد او با وحی الهی و در ارتباط با پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور می پردازد. اولاً، این استدلال می‌کند که اندیشه ماریون دارای ابهامات مهمی است که توسط میراث مفاهیم کلیدی که کار او را سازماندهی می‌کنند تعیین می‌کنند: «بخشش» (اهدا) و اشباع. ثانیاً، همچنین استدلال می‌کند که حتی اگر بتوان راهی برای رفع این ابهامات یافت، پیشنهاد حاصل با انتقاد پل ریکور در اشاره به پدیدارشناسی‌های دینی که توسط «ایدئالیسم هوسرلی» تعیین می‌شوند، پاسخ نمی‌دهد. پایان نامه مطالعه ای در مورد هرمنوتیک وحی ریکور در تلاش برای جا انداختن روایت ماریون و ارائه یک پیشنهاد جایگزین ارائه می دهد. به طور خاص، ارتباط دگرگونی پیشنهادی ریکور از پدیدارشناسی را از طریق هرمنوتیک، ایده هرمنوتیک شهادت که در نتیجه آن دگرگونی ایجاد می‌شود، و مفهوم ریکور از وحی را به عنوان بیان شده در ارجاع به «جهان متن» در نظر می‌گیرد. با تمرکز بر مفهوم «تقدیم» در سراسر تحلیل، پایان‌نامه استدلال می‌کند که نه تنها کار ماریون با تعهدات رسمی‌اش به ظاهر محض محدود می‌شود، بلکه از دستیابی به نوعی تقدم رادیکال که به دنبال آن است نیز ناکام می‌ماند. این به این دلیل است که همچنان با فلسفه‌ای از آگاهی گره خورده است که از دسترسی به سطح پیش‌انعکاسی تعلق که توسط پدیدارشناسی هرمنوتیک ریکور قابل دسترسی است، مسدود شده است. با ارائه این استدلال، پایان نامه تحلیلی انتقادی از کار ماریون از منظر وحی الهی ارائه می کند و علاوه بر این، آن اثر را با پل ریکور به گفتگو می آورد. این تعامل مهم بین ریکور و ماریون به اندازه کافی در ادبیات ثانویه فعلی مورد توجه قرار نگرفته است و این پایان نامه این شکاف را پر می کند.
ریکور و هرمنیوتیک
نویسنده:
محمدسعید حنایی کاشانی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
باشگاه اندیشه,
کلیدواژه‌های اصلی :
پل ریکور و امام رضا (ع)
نویسنده:
پل ریکور
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پل ریکور (Paul Ricoeur) فیلسوف و ادیب سرشناس فرانسوی است که در سال ۱۹۱۳ در والینس فرانسه به دنیا آمد و سیزده سال پیش، در ۲۰ مه ۲۰۰۵ از دنیا رفت. او متفکری برجسته است که از مهم‌ترین نظریه‌پردازان هرمنوتیک به شمار می‌آید. آثار گوناگونی از او و درباره او به فارسی ترجمه و تألیف شده است و از این رو، نام و آرای او برای فارسی‌زبانان و علاقه‌مندان حوزه‌های اندیشه و نظریه ادبی آشناست. داریوش شایگان از خاطره گفت‌وگویش با این فیلسوف فرانسوی در سفری که او به ایران داشته است سخن گفته است. آن‌طور که شایگان می‌گوید، در شهر مشهد با پل ریکور گفت‌وگویی درباره مذهب داشته است که شایگان در ضمن آن گفت‌وگو به پل ریکور پیشنهاد می‌کند که به زیارت حرم امام رضا برود تا “هیبت” (tremendum) یا “درد تقدس” را تجربه کند. و روز بعد که شایگان را می‌بیند، با او درباره نکته‌ای که از زیارت دریافته است، سخن می‌گوید. کتاب “زیر آسمان‌های جهان” که نخستین بار در سال ۱۳۷۴ منتشر شده است، مجموعه گفت‌وگوهای رامین جهانبگلو با داریوش شایگان است که موضوعات گوناگونی را در بر دارد و علاوه بر آن‌که به زندگی داریوش شایگان و کودکی و جوانی و تحصیلات او می‌پردازد خط فکری این اندیشمند معاصر ایرانی را نیز به‌خوبی دنبال می‌کند. در واقع این کتاب خلاصه‌ای از زندگینامه و خط سیر فکری شایگان از کودکی تا زمانِ گفت‌وگو هاست. این گفت‌وگوها به زبان فرانسه انجام و منتشر شده است و نازی عظیما آن را به فارسی برگردانده و نشر فرزان روز در تهران منتشر کرده است. عناوین بخش‌های اصلی این کتاب از این قرار است: “از تهران تا لندن”، “در جست‌وجوی شرق”، “از الهیات سلبی تا ایدئولوژی‌زده کردن سنت”، “گفت‌وگوی تمدن‌ها”، “از بعد شبانه روح تا معرفت روزینه علم”، “چگونه می‌توان فرانسوی بود؟”، “پنج اقلیم حضور ایرانی”، “اسکیزوفرنی فرهنگی”، “علم و فلسفه: آیا اتحادی نو میسر است؟” در بخش “در جست‌وجوی شرق” شایگان در ضمن بحثی درباره “امر قدسی” به خاطره دیدار و گفت‌وگویش با پل ریکور در مشهد اشاره می‌کند. این بخش از ص ۹۴ کتاب زیر آسمان‌های جهان را بخوانیم: امر قدسی حتی بیرون از دایره مذهب نیز وجود دارد. می‌دانید، امر قدسی الزاماً امری اخلاقی نیست. به یاد دارم که زمانی در مشهد با پل ریکور، که برایش احترامی فوق‌العاده قائلم گفت‌وگویی داشتیم، از مذهب می‌گفتیم. ریکور به عنوان فیلسوف پروتستان دیدی اخلاقی به مذهب داشت. به گمان من مذهب ضرورتاً اخلاقی نیست، زیرا از نظر مذهب انسان می‌توان هم مؤمن واقعی باشد و هم گناهکار. انسان می‌تواند با امر الهی، فارغ از همه رده‌های کلامی ـ اخلاقی رابطه‌ای محرم برقرار کند. به یاد دارم که به ریکور پیشنهاد کردم که به زیارت حرم امام رضا برود. زیرا آن‌جا محیط مطلوبی برای تجربه هیبت (tremendum) یا درد تقدس در مستقیم‌ترین شکل بیانش بود. فردای آن روز که دوباره ریکور را دیدم، به من گفت که از این جنبه از مذهب به‌کلی غافل بوده است، حتی غیبت الوهیت می‌تواند شکل منفی‌ای از قدسیت باشد. گمان می‌کنم که حتی اگر عمر همه مذاهب جهان به سر رسد، این تجربه هرگز از روی زمین محو نخواهد شد، این تجربه‌ای است که در اعماق جان انسان ریشه دوانده است. همه مسئله جهانِ فروپاشیده ما آن است که بتوان فضاهای نامتناجس قدسی و دنیوی را تنظیم کرد و از برخورد خصم‌آمیزشان جلوگیری نمود، به نحوی که هر یک مکان خاص خود را بیابد.
مناسبات بین فهم و تبیین در علوم انسانی و علوم طبیعی
نویسنده:
حمید رضا حسنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از زمانی که دیلتای بین تبیین و فهم و در‌نتیجه بین علوم انسانی و علوم طبیعی تمایز نهاد، گرایشی نسبیت‌گرایانه را دامن‌گیر فهم، به‌عنوان روش علوم انسانی ساخت. البته خود دیلتای بر این امر واقف بود و کوشید تا بر این نسبیت‌گرایی فائق آید، اما راهکار او مورد وفاق واقع نگشت. گادامر با طرح گفتمان بین فاعل شناسا و متعلق شناخت (موضوعات علوم انسانی)، در‌واقع خواست تا ذهنیت را با ذهنیت محدود کند و از این طریق باز به ورطه نسبیت در افتاد. دیدگاه ریکور در این عرصه گامی به جلو محسوب می‌شود. ریکور نشان داد که وجود یک معنای عینی در متن نشان می‌دهد که علوم انسانی از ذهنی‌گرایی و نسبیت‌گرایی موجود در هرمنوتیک فلسفی رهیده‌‌است. البته از آنجا که تعریف ریکور از تبیین (تبیین ساختاری)، با تعریفی که دیلتای و پوزیتیویست‌ها از تبیین مدّ‌نظر داشتند (تبیین علّی) متفاوت است، نمی‌توان به‌طور قاطع، با دیدگاه ریکور در عدم تضاد بین علوم انسانی و علوم طبیعی همراهی کرد، اما تلاش وی در عینیت بخشیدن به علوم انسانی با قول به تعین معنای متن به مثابه الگویی برای علوم انسانی درخور تقدیر است.
صفحات :
از صفحه 94 تا 114
بررسی تطبیقی هرمنوتیک در هانس گئورگ گادامر و پل ریکور
نویسنده:
پدیدآور: عباس فدایی ؛ استاد راهنما: سیدمسعود سیف ؛ استاد مشاور: عبدالرزاق حسامی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بحث خوانش، فهم و تفسیرِ صحیح آثار، از دیر باز دغدغه‌ی بشر اندیشمند بوده است. از این رو هرمنوتیک گرچه به گونه‌ی امروزین از قرن 17 و 18 به بعد، در تاریخ فلسفه پدیدار گشته است، و لیکن اندیشه‌های تأویلی، تاریخی به قدمتِ اندیشه‌ی بشر دارد؛ چرا که تلاش برای فهم هر پیام و نشانه‌ای می‌تواند تلاشی هرمنوتیکی قلمداد شود. اما اندیشه‌ی هرمنوتیکی معاصر به نحو چشم گیری، مدیون انقلاب فکری هایدگر و چرخش هرمنوتیکی او به سبب تغییر نگرش بنیادین در امر فهم و تفسیر و نیز، تربیت شاگردان و پیروان برجسته‌ای چون گادامر و ریکور است، که هر یک با مساعی خویش طرحی نو در آسمان اندیشه‌ی تأویلی معاصر در انداخته‌اند. در رساله‌ی حاضر، ضمن بررسی تحولات اندیشه‌های هرمنوتیکی، به بررسی تطبیقی آراء دو تن از نامداران هرمنوتیک پساهایدگری پرداخته و نشان داده‌ایم که این دو ضمن اشتراک و توافق در پاره‌ای از اصول هرمنوتیک فلسفی هایدگر، در برخی وجوه راه خویش را پیموده‌اند و سَبک خاص خود را دارند. گادامر با قدردانی و ستایش از هایدگر در بسط مبانی هرمنوتیک وی مصمم بوده و هرمنوتیک فلسفی را قوت بخشیده است. ریکور فیلسوفی است که به حق، آینه‌ی اندیشه‌های فلسفی قرن بیستم است. وی با شجاعت و نبوغی بی‌بدیل، آراء اصیل و نابی مطرح کرده، هرچند به نحوی متواضعانه در پی تأسیس مکتب تازه‌ای به نام خویش نبوده است. او با بذلِ توجه به اندیشه‌ی گادامر، در مقام رفع کاستی‌های هرمنوتیک وی برآمده است، و در مواردی با تألیف برخی از آراء او (گادامر) با نظریات رقیب، توفیقاتی حاصل نموده است.
بررسی تطبیقی عوامل فهم معلم از کنش دانش‌آموز در آراء گادامر و ریکور
نویسنده:
پدیدآور: ابراهیم سپاس‌زاده ؛ استاد راهنما: سیدجلال هاشمی ؛ استاد مشاور: پروانه ولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
این پژوهش با هدف مقایسه عوامل فهم معلم از کنش دانش‌آموز در آراء گادامر و ریکور و استنتاج دلالتهای آنها در نظام آموزش و پرورش ایران انجام گرفته است. گادامر متعلق به نوع هرمنوتیک فلسفی و ریکور نیز متعلق به سنت هرمنوتیک، هرمنوتیک فلسفی و در چارچوب نظریه تفسیر متن، توسعه دهنده و در مواردی مبدع الگوی پدیدارشناسی هرمنوتیک است. گادامر متن را محدود به متون نوشتاری ندانسته و کلیه آثار فرهنگی و از جمله عمل آدمی را قابل تفسیر می‌داند. هر چند گادامر در این زمینه دیدگاهی جامع ارائه نکرده است ولی با اتخاذ رویکردی استنتاجی در مباحث مربوط به عوامل فهم متن مورد نظر وی، می‌توان از خطوط کلی اندیشه او در فهم عمل آدمی آگاه شد. ریکور را از اندیشمندانی می‌دانند که مفهوم کنش را به فلسفه افزوده است و این مفهوم به وضوح در اغلب آثار دوره دوم فلسفه‌ورزی او به چشم می‌خورد. او برای تشریح دیدگاه خود درباره کنش انسان، چارچوب روش-شناختی و معرفت شناختی پدیدارشناسی هرمنوتیک را با بهره گیری از آراء اغلب اندیشمندان پدیدارشناس و هرمنوت پیش از خود، به همراه ابتکارات و مفهوم‌سازی‌های معدودی تدوین و ارائه کرده است. موضوع هرمنوتیک فلسفی، فهم و عناصر سازنده آن است. و آن نیازمند عناصر و پیش‌بایست‌هایی است. این عناصر به‌گونه‌ای است که تعامل را ممکن می‌سازند. در این دیدگاه و بر اساس دور هرمنوتیک، فهم از خود فرد شروع شده و نهایت جزء خود می‌شود. با این اوصاف درک کنش‌ها در اندیشه گادامر یک امر بی‌پایانی است. این مهم بر اساس امتزاج افق‌ها صورت می‌گیرد. گادامر گفت و گو را خالق زبان مشترکی می‌داند که بر مبنای آن فهم مشترک در ارتباط با یک مضمون ممکن می‌شود. در این میان این تعامل با رعایت عناصری مثل سنت و زبان باعث درک کنش طرفین از هم می‌شود. در پدیدارشناسی هرمنوتیک مورد نظر ریکور، همزمان هم ملاحظه پدیدار و هم تفسیر کنش مهم هستند. از این منظر جهت دستیابی به فهم، قوس هرمنوتیک موضوعیت دارد و در آن سه مرحله تبیین، فهم و به خود اختصاص دادن اتفاق می‌افتد. تفاوت این دیدگاه با نظر گادامر در این است که به نوعی به فهم بی‌پایان خاتمه می-دهد. پس فهم مربی و شاگرد بر اساس تعامل و در فرایند پرسشگری رخ می‌دهد و قابل پیش بینی هم نیست و هر اندازه عناصر فهم رعایت شود این فهم متقابل بهتر انجام می‌شود ولی از دید ریکور معلم می‌تواند به شاگرد به عنوان یک متن نگاه کرده و در فرایند تبیین (قول و فعل شاگرد)، فهم و اختصاص دادن، به فهمی مستقل نه الزاماً مشترک، از دانش‌آموز برسد.
  • تعداد رکورد ها : 158