آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 91
بررسی انتقادی نقدهای علامه محمدتقی جعفری بر تفکر راسل
نویسنده:
رضامحمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش مقایسه و بررسی دیدگاههای علامه محمدتقی جعفری و ترتراندراسل، به عنوان دو دیدگاه الهی و مادی در خصوص بعضی از مسائل خداشناسی، دین و انسان شناسی و همچنین توضیح و بررسی نقدهای علامه جعفری بر افکار راسل در زمینه موارد فوق الذکر روش پژوهش به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است، فیش برداری از مطالب، طبقه بندی موضوعات بحث و تحلیل یافته های و نتیجه گیری. این پایان نامه شامل مقدمه و زندکینامه علامه جعفری و زندگینامه برتراندراسل و سه فصل است عبارتند از: خدا، دین و انسان درهر فصل با توجه به عنوان و موضوعات، نظریات راسل و نقد آنها توسط علامه جعفری مطرح شده و سپس به توضیح و بررسی آنها، همت گمارده شده است. نتیجه کلی: تناقضات بسیار و همچنین نقد گفتار حامیان مکاتب بجای خود مکاتب در سخنان آقای راسل مشهود است. بعلاوه تفکرات راسل مبتنی بر شکاکیت و الحاد است ولی نقدهای علامه جعفری بر تفکرات راسل، مبتنی بر فلسفه الهی است. لذا در این پایان نامه، ضمن توضیح و بررسی نکات مبهم نقدهای علامه، اثبات حقانیت دیدگاه وی نیز محرز است.
جایگاه نگرش الهیاتی و نظریۀ تکاملی در اندیشۀ جان دیویی
نویسنده:
سیدصابر سیدی فضل اللهی ، محمد اکوان ، امیر محبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جان دیویی قصد داشت تا بر اساس نظریۀ تکاملی داروین، نحوۀ نگرش ما را نسبت به جهان پیرامونمان متحول سازد. او در روزهای پیشامدرن برای رسیدن به وعدۀ مدرنیته که همانا ترقی و پیشرفت در تمام زمینه‌ها بود تلاش می‌کرد. دیویی نه‌تنها چنین مرحله و گذاری را پیش‌بینی نمود بلکه راه و روش عبور از آن را نیز مورد مطالعه قرار داد. در این مقاله از سال‌هایی که دیویی یک مسیحی پر شور بود آغاز کرده ایم و به زمانی‌که او مجذوب علوم تکاملی گشت و با رویکردی عقل‌گرایانه به بسط نظریۀ «تجربۀ» خود رسید، پرداخته‌ایم. طبق رویکرد طبیعت‌گرایانۀ دیویی به انسان، ما با تجربه‌های دینی روبرو هستیم که در فرایند تکاملی، پاسخی به نیازهای اولیۀ انسان بوده و در بستر فرهنگ‌های مختلف در قالب ادیان متفاوتی ظاهر شده‌اند. تجربۀ‌دینی مدنظر دیویی، همان آرزوها و رؤیاهای شخصی انسان است. خدا، آخرت، دین و امور فراطبیعی از این جنس بوده و زادۀ تبادل و سازگاری-های انسان با محیط‌زیست او می‌‌باشند. پس سخنی از عوالم دیگر و جهان‌هایی با سطح‌های مختلف و یا جهان‌هایی موازی که جدیداً بر‌اساس فرضیه‌های علمی مطرح شده نیست. معنویت، دین و اخلاق، همگی طبیعی، تجربی، واقعی و البته با‌ارزش هستند. دیویی انسان را به‌عنوان یک ارگانیزم در بین میلیون‌ها‌ جاندار دیگر و در پیوند و پیوستگی با آن‌ها در‌نظر می‌گیرد و به کاربرد و کارکرد تجربه‌های دینی در زندگی روزمره می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 302 تا 325
 تبيين وجودشناختي رابطه خير با تقدير و سرنوشت در فلسفه افلوطين
نویسنده:
سيد محمد نقيب ، محمد اكوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«خير» در فلسفۀ افلوطين نخستين اقنوم از اقنومهاي سه¬گانه است و از دو جهت خير است: يكي در قوس نزول بعنوان علت فاعلي و ديگري در قوس صعود بعنوان علت غايي¬ همه موجودات. عقل، نخستين جلوۀ خير است که در عين حال هم تعقل است و هم وجود، هم جنبۀ هستي‌شناختي دارد و هم جنبۀ معرفت¬شناختي. عقل بر جهان هستي و همۀ مراتب آن نظارت دارد؛ يعني جهان، طبق مقدّرات و اندازه‌گيري و طرح و برنامه¬‌يي که عقل براي ادارۀ آن تنظيم و ترسيم کرده است، تدبير ميشود. سرنوشت انسان نيز از اين قاعده مستثني نيست اما انسان چون طبق مقدّرات عقل، از اختيار برخوردار است در نظام خلقت فقط موجودي انفعال¬پذير نيست بلکه با اختيار خود ميتواند ضمن ارتباط و اتحاد با خير، به سعادت ابدي نايل گردد. بنابرين، از نظر افلوطين همۀ جهان هستي از خير بعنوان فاعل و غايت آفرينش بهره‌مند است. مسئله اصلي ما چگونگي ربط خير با تقدير و هدف نوشتار حاضر تبيين اين امر و نتيجه روشنگر اين است كه خير از مجراي عقل به تدبير عوالم معقول و محسوس ميپردازد.
زیبایی‌شناسی از دیدگاه ویتگنشتاین
نویسنده:
عزیزه توفیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این تحقیق بررسی نقش و جایگاه زیبایی شناسی در اندیشه ی ویتگنشتاین است.ویتگنشتاین ، صاحب دو نظام فکری متفاوت در فلسفه وبه تبع آن دارای دو طرز فکر متفاوت در نگرش به زیبایی شناسی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند. ویتگنشتاین در تلقی اولش(ویتگنشتاین متقدم)، می خواهد پیوند میان اخلاق و زیبایی شناسی را نشان دهد . اخلاق و زیبایی شناسی را یکی می داند و آنها را ذیل امور رازورانه قرار می دهد . او معتقد است برای اینکه شیء را هنری بدانیم باید نحوه نگرش مان را تغییر داده و شیء را از کاربردروزمره اش خارج کرده و از منظر ابدیت بدان بنگریم .این نگرشی است که شیئی را از زمان مند و مکان مند فراتر می برد؛ در واقع شیء همراه با زمان و مکان دیده می‌شود. ویتگنشتاین در تلقی دومش(ویتگنشتاین متاخر)براین معتقد است که برای در است اثر هنری،باید به کاربرد واژگان در بازی های زبانی متفاوت توجه کرد و به دنبال جوهر ناب و خالصی که عصاره ی همه چیزهای زیبا است،همچون کلماتی چون «زیبا» و «خوب» نبود . درمقابل از مفاهیمی استفاده می کند که بیشتر شبیه «درست» و «صحیح» اند . او در این دوره از تفکرش ، معتقد است که گرداگرد آثار هنری نیز ، زمینه و بافت فرهنگی ای وجود دارد که باید به دقت آنها را دید و توصیف نمود. عمده ی تلاشش را صرف مقابله با علم باوری در زیبایی شناسی می کند.بنابراین ،در نقد موسیقی و شعر، محمولات جملات بیش ازآن که به «زیبا» و «خوب» نزدیک باشند به «درست» و«صحیح» شبیه اند . همچنین ویتگنشتاین به موسیقی، جایگاهی هم طراز هنر و زیبایی شناسی می دهد و معتقد است که موسیقی زبان نیست بلکه الگویی برای درک است.
ترجمه وتحقیق دوفصل ازکتاب درامدی برفلسفه اسلامی اثری ازالیورلیمن
نویسنده:
فلاح ابوالفضل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
ویتگنشتاین: زبان و فلسفه
نویسنده:
محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زبان و نسبت آن با فلسفه از مسائل اساسی در تفکر ویتگنشتاین به حساب می آید . هدف از تدوین این مقاله بیان دیدگاه ویتگنشتاین در خصوص زبان و فلسفه و ارتباط آن دو است . ویتگنشتاین متقدم معتقد بود که زبان ذاتأ دارای خصلت تصویری است و ساختار عالم ساختار آن را تعیین میکند . فلسفه را نیز فعالیتی نقادی می داند که وظیفه آن روشن ساختن اندیشه هاست . اما در دوره متأخر از این عقیده صرف نظر کرد و اعتقاد داشت که زبان همچون ابزار است و برای فهم معنای زبان بایستی به کاربرد آن در زندگی مردم توجه کنیم . در این دوره او قائل بود که ساختار زبان ما بیانگر نحوه اندیشه ما در خصوص عالم واقعی است و فلسفه در نظر او نوعی درمانگری است و فیلسوف کسی است که بیماریهای فهم انسان را علاج میکند.
ایمان گرایی خاستگاه و رویکرد آن در تفکر ویتگنشتاین
نویسنده:
محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسبت میان اخلاق و سیاست در فلسفه ارسطو
نویسنده:
احسان اله ربیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روشهای اجرا و نتایج به دست آمده):1) اهداف:الف)فلسفه صرفاً در مباحث انتزاعی خلاصه نمی‌شود.بلکه به مسائل انضمامی‌و ملموس جامعه نیز نظیر دارد. رسیدن به نتایج عملی ‌در فلسفه سیاست و اخلاق یکی از اهداف این رساله است.ب) مهمترین کاربرد فلسفه را می‌توان در مباحث مربوط به جامعه ملاحظه کرد. در حال حاضر یکی از مهمترین حوزه‌های فکری رجوع دوباره به نقش اخلاق در سیاست است. بازخوانی مجدد آرای ارسطو در این زمینه می‌تواند راهگشا باشد.2) روش اجراء: روش کتابخانه‌ای3) خلاصه:فصل اول این رساله در مورد کلیات مربوط به این مساله و پاسخی به سوالات مطروحه است.در فصل دوم به رابطه میان اخلاق و سیاست و نسبتهای مختلفی که ممکن است با هم پیدا کنند توجه شده است. فصل سوم به بررسی دیدگاههای ارسطو درباره اخلاق اختصاص داده شده است و در فصل چهارم مهمترین اندیشه‌های وی در زمینه سیاست مورد توجه واقع شده است. در فصل پنجم نسبت میان اخلاق و سیاست از منظر ارسطو بررسی شده است.4) نتایج: با مطالعه آرای اخلاقی و سیاسی ارسطو به رابطه مستحکم این دو در اندیشه‌های وی پی برده می‌شود. او اخلاق را در ذیل سیاست قرار می‌دهد و سعادت فرد را از سعادت جامعه جدا نمی‌داند به نظر وی نمی‌توان این دو را به صورت مطلق و آرمانی بررسی کرد. بلکه موضوعی نسبی است که هدف آن آراستگی فرد و جامعه به فضایل اخلاقی و تحقق یک زندگی خوب است تا در آن هر فردی به بالاترین درجه زندگی که حیات عقلی و بهزیستن است نایل شود.
نیچه: معنای زندگی، قدرت و اخلاق
نویسنده:
کاوه دینوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این رساله همه ی کوشش خودرا به کار گرفتیم تا معنای زندگی،قدرت و اخلاق از نگاه نیچه را دریابیم دشواری کار این فیلسوف گرانمایه از آنجا آغاز می شود که هیچ معنای کلی و ثابتی را بر نمی تابد و هر ضرورتی را در شناخت و هستی،نیست و نابود می داند گفتنی است که او رویاروی فیلسوفان،خردمندان،پیشوایان دینی و زمامداران دیارخود ایستادگی می کند و همه ی فرهنگ غرب را مایه شرمساری می داند.بر چنین زمینه ای تنها معنای زندگی،دگرگونی و شدن است و سرانجام این نگاه به نفی هر گونه شناختی می انجامد او در پشت پرده ی این نا ایستایی هیچ حقیقتی را نمی پذیرد و بنیاد همه ی حقایق را موهم میداند از این رو از گونه ای پوچی یا نیست انگاری خبر می دهد که تنها را چیره شدن به آن آفرینش ارزش های نو می باشد که در این میان از همه ارجمند تر معنای ابر انسان است که با توانمندی،قدرت و نیرومندی پیوندی ناگسستنی دارد با چنین رویکردی اخلاق نیز دگرگون می شود و ارزش هایی چون برابری،همدردی و نوع دوستی و حتی دین باوری رنگ می بازد و آنچه می ماند فردیت است و برداشت و تفسیر آدمی از هستی و زندگانی.از این رو در آموزه های نیچه تنها فلسفیدن و یگانگی هر فرد است که به اوج می رسد و معنای زندگی از قدرت و اخلاق جدایی ناپذیر است به دیگر سخن تنها بالندگی،شور و بی پروایی و راستی است که به زندگی و اخلاق معنا می بخشد.
ارتباط فلسفه و الهیات در دوران اصلاحات دینی قرن شانزدهم با عطف نظر به آرای مارتین لوتر
نویسنده:
میشل آقامالیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع این پایان‌نامه که شامل پنج فصل است، عبارتست از رابطه فلسفه و الاهیات در دوران نهضت اصلاح دینی قرن شانزده با عطف نظر به آرای مارتین لوتر. پایان‌نامه‌ با نگاهی پدیدارشناختی به آرای مارتین لوتر در باب فلسفه به نگارش درآمده و کوشش شده است تا پرداختی زمینه‌مند به موضوع صورت گیرد. لذا آرای لوتر در بطن تاریخچه نهضت اصلاح دینی مورد توجه قرار گرفته و جریانات موثر بر نهضت اصلاح دینی و در رأس آن لوتر، و البته دیگر بنیان‌گذار برجسته نهضت اصلاح دینی، ژان کالوَن، بررسی شده‌اند. از میان این جریانات فلسفی و کلامی می‌توان به آرای کلامی آگوستین در باب انسان، گناه جبلی، هبوط، رستگاری و نقش لطف اشاره کرد. لوتر متأثر از همین آرا، بر آن بود که دو قلمرو وجود دارد با اقتضائات معرفتی مخصوص به خود. یکی را ملکوت خدا، در آلمانی رایش گوتِس، و دیگری را مُلک یا ملکوت زمینی، در آلمان رایش در ولت، می‌نامید. لوتر بر آنست که در قلمرو ملکوت، عقل داور نهاییِ امور مربوط به ایمان و کلام وحیانی خداوند نیست، بلکه عقل صرفاً باید موضعِ تسلیم و قبول در پیش گیرد، زیرا عقل انسان بر اثر هبوط، قابلیّت‌های معرفتی خود را از دست داده و بنابراین نیازمند به کلام وحیانی خداست تا به شناخت صائبی از حقایق الاهی نایل شود. لیکن عقل در قلمرو زمینی، خودفرمان و چیره است، و بنابراین می‌تواند امور جاریه زندگی انسان را نظم و سامان بخشد، باعث اختراعات و کشفیات شود و زندگی فردی و اجتماعی آدمی را بهتر سازد. لوتر بر آنست که عقل آدمی حتی در حالت هبوط کرده نیز تا حدی قادر به شناخت خدا و کمالات اخلاقی اوست. لوتر معتقد است که عقل آنگاه که به نور الاهی منور می‌شود، به ابزار و وسیله‌ای برای درک حقایق الاهی تبدیل می‌گردد که تا قبل از این تنویر، از چنین خصوصیتی بی‌بهره بود. پس لوتر در این خصوص معتقد به سه مرتبه برای عقل است، ?- عقل پیش از هبوط با توانمندی‌های کامل معرفتی، ?- عقل هبوط‌کرده با توانمندی‌های محدود در زمینه شناخت حقایق الاهی، و ?- عقلِ منور‌شده به نور الاهی با قابلیّت‌های ارتقاء یافته برای شناخت حقایق الاهی.مواضع لوتر همچنین متأثر بوده‌اند از جریانات نومینالیستی (اصالت تسمیّه)، نئوآگوستینی مکتب گریگوری اهل ریمینی و اومانیسم یا انسان‌گرایی. اندیشه لوتر از جهات گوناگون متأثر از جریانات مختلف فلسفی بوده است. برای مثال، از سویی دیدگاه‌های خود را در قوالبی که از ارغنون ارسطو به عاریه گرفته، و البته با جرح و تعدیل‌هایی که خود در آنها وارد می‌کند، و با استفاده از مقولات ارسطویی بخصوص حرکت، بیان می‌نماید. و در همان حال، متأثر از نومینالیسمِ ویلیام اُکام است که در دانشکده محل تحصیل لوتر، ارفورت، رواج گسترده داشته است. لوتر به تأسی از معلمان نومینالیست خود، معتقد به نقد دیدگاه‌های قُدما، برتری ادراک تجربی و حسی، و ناچیزبودنِ شناخت انسان از حقایق الاهی بود، و به تأسی از اومانیست‌ها قائل بود به اینکه باید به سرچشمه‌ها، جایی که آب زلال‌بودنِ خود را حفظ کرده است، بازگشت کرد و لذا به ترجمه عهدجدید از یونانی به آلمانی همت گماشت تا عهدجدید به دور از زنگارهایی که بر آن نشسته بود، مورد توجه مجدد قرار گیرد. همین زبان و ترجمه، تأثیری نازدودنی بر زبان آلمانی و ظرفیت‌های این زبان برای بیان اندیشه‌های فلسفی نهاد. بعدها کریستین وولف آثار لایبنیتس را به همین زبانِ ملهم از لوتر برگرداند.اندیشه‌های مُصلحان دینی قرن شانزده و در رأس آنها لوتر، تأثیرات بسیار مهم و گسترده‌ای بر فلسفه‌های مدرن داشته‌اند و بسیاری از فیلسوفان بزرگ غربی، از جمله کانت و نیچه و هگل در بستر و زمینه فرهنگی بار آمده‌اند که بشدت متأثر از آرای لوتر بوده است. برخی از این فلاسفه بزرگ، آرای خود را در تعامل یا در تقابل با اندیشه‌های نهضت اصلاح دینی شکل داده‌اند و گاه قرار داشتن در این بستر، افکاری به آنها بخشیده که در غیر اینصورت نمی‌داشتند.
  • تعداد رکورد ها : 91