چکیده :
ترجمه ماشینی:
وقتی به کیفیت فلسفه به عنوان یک اندیشه نگاه می کنیم، عموماً مشاهده می شود که راه تعریف یا تعریف
illustrate بر اساس کیفیاتی مانند "تحلیلی"، "ترکیبی"، "نظری"، "انباشته"، "استدلال" و" است.
بحرانی ".
بدون شک این مفاهیم با مضامینی معین، معانی اسنادی سایر حوزه ها هستند
فکر؛ مثلاً معانی اسنادی علم نیز هستند.
از سوی دیگر، از این میان،
«انتقاد» در کنار «نظری»، «انباشته» و «توجیه عقلانی» یکی از ویژگیهای برجسته فلسفه است.
اگر با نظریه "جوهر / سنگ معدن" بیان می شود، چگونه یک کیفیت به عنوان یک حادثه یا ویژگی، به عنوان مثال یک
"عضو"؛ به عنوان مثال، اگر یک "صورت" زمانی که در یک ماده حیوانی بارگذاری می شود، تبدیل به دیگری می شود، "تصویر" دیگر
هنگامی که در یک ماده انسانی بار می شود، کیفیت های ذکر شده می تواند به معنای گسترش یا
تمایز زمانی که در سنگ معدن فلسفه بارگذاری می شود.
از این نقطه می توان گفت که کیفیت های به عنوان
تصادف یا ویژگی را نمی توان بدون سنگ معدنی که با آن بارگذاری شده است درک کرد.
چه بیشتر، با توجه به
در نظریه تصادف سنگ، نمی توان تنها وجود این مفاهیم را پذیرفت.
به طور خلاصه، کیفیت
«انتقاد» بسته به اینکه بخشی از کدام جمله باشد یا کدام فکر را «تصویر میکند» محتوایی به دست میآورد.
وقتی صحبت از فلسفه می شود، «نقد بودن» بارزترین ویژگی فلسفه است.
برای قرار دادن آن
زبان منطقی، «انتقاد» مانند «فصل» فلسفه است و تقریباً به عنوان کیفیتی قابل درک است که
تعیین ماهیت فلسفه فلسفه در فلسفه اسلامی نیز به این صورت فهمیده می شود.
به عنوان یک
در واقع، در این تحقیق سعی خواهیم کرد به این درک توجه کنیم که «فلسفه»
از دیدگاه الکندی، اولین کتاب اسلامی، به عنوان یک «اندیشه انتقادی» در فلسفه اسلامی تلقی می شود.
فیلسوفان به طور خلاصه، کندی از فلسفه چه میفهمد و نقد در او چه جایگاهی دارد
فلسفه؟
abstract
when we look at the quality of philosophy as a thought, it is generally seen that the way to define or
illustrate is based on qualities such as “analytical”, “synthetic”, “speculative ”,“ cumulative ”,“ reasoned ”and“
critical ”.
without a doubt, these concepts, with certain contents, are the attributive meanings of other areas of
thought; for example, they are the attributive meanings of science as well.
on the other hand, of these,
“criticality” is a leading quality of philosophy along with “speculative”, “cumulative”, and “rationally justified”.
if it is expressed by the “substance / ore” theory, how does a quality as an accident or attribute, for example a
“limb”; for example, if a “face” becomes another when it is loaded into an animal substance, another “image”
when it is loaded into a human substance, the aforementioned qualities can gain meaning expansion or
differentiation when loaded into the ore of philosophy.
it can be said from this point that the qualities as
accident or attribute cannot be understood without the ore they are loaded with.
what is more, according to the
theory of ore-accident, it is impossible to accept the sole existence of these concepts.
in short, the quality of
“criticality” gains a content depending on which sentence it is a part of or which thought it “pictures”.
when it comes to philosophy, “criticality” is the most distinctive feature of philosophy.
to put it in
logical language, “criticality” is like the “chapter” of philosophy and is almost understood as a quality that will
determine the nature of philosophy.
the philosophy is also understood in this way in islamic philosophy.
as a
matter of fact, in this study we will try to draw attention to this understanding, that the “philosophy” is
perceived as a “critical thought” in islamic philosophy, from the views of al-kindi, the first of islamic
philosophers.
briefly, what does kindi understand from philosophy and what is the place of criticality in his
philosophy?