چکیده :
ترجمه ماشینی :
خدای کتاب مقدس گاهی به عنوان استفاده و چشم پوشی از فریب برای رسیدن به هدفش، به ویژه زمانی که زندگی انسان در خطر است، به تصویر کشیده می شود.
دو محقق انجیلی، والتر سی.
کایزر جونیور و نورمن ال.
گیسلر، با میراث الهیات مشترک، در تفسیر خروج 1: 15-21 و جاش 2: 1-7 که به موضوع اخلاقی دروغ گفتن برای نجات جان می پردازد، متفاوت هستند.
.
این پایان نامه نه تنها این ادعا را رد می کند که خداوند برای رسیدن به هدف خود از فریب استفاده می کند و آن را نادیده می گیرد، بلکه استدلال کتاب مقدس برای صداقت او را نیز روشن می کند.
این مطالعه به تعدادی از سوالات پاسخ می دهد.
اول، چه چیزی باعث تفاسیر متفاوت در کار قیصر و گیسلر می شود؟ دوم، آیا دروغ گفتن برای نجات جان همیشه درست است؟ سوم، آیا خدای کتاب مقدس که ادعا میکند دروغ نمیگوید، به هر شکلی از دروغ استفاده میکند یا آن را تایید میکند؟ یک تحقیق کتاب مقدسی، الهیاتی و فلسفی به منظور ایجاد آموزه های کتاب مقدس در مورد شخصیت خدا انجام می شود.
در فصل اول، یک بررسی تاریخی شدت دو دیدگاه متضاد را نشان میدهد و نشان میدهد که چگونه محققان در موضوع اخلاقی دروغگویی به طور عام و دروغگویی برای نجات زندگی به طور خاص تأمل کردهاند.
به منظور توضیح دلایل اساسی این دو دیدگاه متفاوت در مورد مسئله دروغگویی همانطور که در خروج 1: 15-21 و جاش 2: 1-7 آمده است، فصل دوم معنای کلمه صداقت را در کتاب مقدس مشخص می کند.
پس از مروری بر اصطلاحات در هر دو عهد، واژه عبری تمیم و واژه یونانی τeλeios به عنوان مربوط به خدا، اعمال و/یا صفات او، از نظر زمینهای، تفسیری و معنایی تحلیل میشوند.
این فصل تصریح می کند که کلمه تمیم در مورد حیوانات قربانی به معنای «بدون عیب یا بی لک» است و در مورد خداوند به معنای «کل، سالم، سالم، بی عیب و نقص» است.
بنابراین فصل به این نتیجه می رسد که صداقت خدا بی عیب و نقص است.
فصل سوم دامنه تحلیلی کلمه تمیم را به برخی از صفات خداوند تعمیم می دهد.
تجزیه و تحلیل سیستماتیک صفات صدق، امانت، تقدس و رحمت هم از نظر کتاب مقدس و هم از نظر الهیات انجام می شود.
تحلیل این صفات همراه با بررسی تفسیری کلمه تمیم، مؤید این است که خدای کتاب مقدس موجودی با تمامیت است.
فصل چهارم با ارائه گزارشی از پیش فرض ها، مبانی هرمنوتیکی و تفاسیر دو متن مورد بررسی، دلایل تفاسیر متفاوت هر دو محقق را در دسترس قرار می دهد.
این گزارش پیش فرض ها و اصول هرمنوتیکی مختلف را در پیدایش درک آنها از متون شناسایی می کند.
بخش اول فصل پنجم یک مطالعه تفسیری از خروج 15-22 و جاش 2: 1-7 ارائه می کند و بخش دوم به طور انتقادی پیش فرض های قیصر و گیسلر و اصول هرمنوتیکی را تحلیل می کند.
ارزیابی بر سازگاری درونی و سازگاری با مطالب کتاب مقدس متمرکز است.
با آشکار شدن و آشکار شدن دیدگاههای متفاوت آنها، این تحقیق نتیجه میگیرد که خداوند موجودی پاکدامن است که در آن دروغی وجود ندارد.
در نتیجه، او برای رسیدن به هدف خود از نیرنگ استفاده نمی کند.
بر این اساس، هر گونه تلاش برای استفاده از بی صداقتی یا فریب برای رسیدن به هدف خود، از نظر کتاب مقدس بی مورد است.
تفاسیر متفاوت قیصر و گیسلر از خروج 1: 15-22 و جاش 2: 1-7 نمونه دیگری از این است که چگونه اصول هرمنوتیکی که با کتاب مقدس بیگانه هستند ممکن است دیدگاه متفاوتی از خدا و اخلاق ارائه دهند.
the god of the bible is sometimes portrayed as using and condoning deceit to achieve his purpose, especially when human life is at stake.
two evangelical scholars, walter c.
kaiser jr.
and norman l.
geisler, with a shared theological heritage, differ in their interpretation of exod 1:15-21 and josh 2:1-7 that addresses the ethical issue of lying to save life.
this dissertation not only refutes the claim that god uses and condones the use of deceit to achieve his purpose, but also clarifies biblical argument for his integrity.
the study provides answers to a number of questions.
first, what causes divergent interpretations in the work of kaiser and geisler? second, is it ever right to lie in order to save life? third, does the god of the bible who claims not to lie use or condone lies in any form? a biblical, theological, and philosophical inquiry is conducted in order to establish the biblical teachings on god's character.
in the first chapter, a historical survey displays the intensity of two opposing views and shows how scholars have pondered the moral issue of lying in general and lying to save life in particular.
in order to explain the underlying reasons for these two divergent views on the issue of lying as implied in exod 1:15-21 and josh 2:1-7, the second chapter determines the meaning of the word integrity in the bible.
after an overview of terms in both testaments, the hebrew word tamim and the greek word τeλeios as related to god, his actions and/or attributes, are analyzed contextually, exegetically, and semantically.
this chapter establishes that the word tamim means "without blemish or spotless" when it is applied to sacrificial animals, and means "whole, sound, healthful, flawless" when applied to god.
the chapter thus concludes that god's integrity is flawless.
the third chapter extends the analytical scope of the word tamim to certain attributes of god.
a systematic analysis of the attributes of truthfulness, trustworthiness, holiness, and mercy are done both biblically and theologically.
the analysis of these attributes together with the exegetical study of the word tamim confirms that the god of the bible is a being of integrity.
the fourth chapter makes available the reasons for both scholars' divergent interpretations by providing a report of their presuppositions, hermeneutical principles, and interpretations of the two texts under consideration.
this report identifies the different presuppositions and hermeneutical principles at the genesis of their understanding of the texts.
the first part of chapter five presents an exegetical study of exod 15-22 and josh 2:1-7 and the second part critically analyzes both kaiser's and geisler's presuppositions and hermeneutical principles.
the assessment focuses on internal consistency and consistency with the biblical material.
as their divergent views became more and more apparent and evident, this study concludes and posits that god is the being of integrity in whom there is no lie.
he, consequently, does not use deceit to achieve his purpose.
accordingly, any attempt to use dishonesty or deceit to achieve one's purpose is biblically unwarranted.
kaiser's and geisler's different interpretations of exod 1:15-22 and josh 2:1-7 provide just another example of how hermeneutical principles that are alien to scripture may project a different view of god and morality.