چکیده :
ترجمه ماشینی :
حوزه الهیات دانشگاهی در حال حاضر موارد زیر را در مورد اندیشه انتقادی جان بیلی (1960-1886) متفکر اسکاتلندی حفظ می کند: (1) به اصطلاح «الهیات میانجی» بیلی مفهومی برای کمک به تفکر مسیحی معاصر ندارد.
(2) مفهوم بیلی از «بی واسطهگی» اساساً برای اندیشه بیلی در کتاب «شناخت خدای ما» (1939) مهم است.
(3) منطق بی واسطه بودن واسطه در مورد معرفت خدا به شدت پیچیده است.
مواضع دریافت شده که به ویژه از به حاشیه راندن این حوزه از اهمیت معاصر میانجیگری حمایت میکنند، با امتیازاتی همراه هستند: (4) سردرگمی حوزه در مورد معنای بداهت واسطهای - این، همانطور که در بیش از 75 سال تفاسیر رقابتی در مورد منطق بیواسطگی واسطهای مشهود است.
به خصوص.
این پایان نامه عمدتاً بر مفهوم بی واسطه بیلی متمرکز است و هدف اصلی خود را حل مسائل تحقیقی می داند (1-4).
با انجام این کار، نشان می دهد که تحقیقات قبلی دست کم گرفته اند: قدرت ماندگاری الهیات میانجی بیلی به طور کلی، اهمیت بی واسطه گری برای الهیات میانجی بیلی به طور خاص، و واسطه گری پتانسیل بداهت به عنوان کمکی به تفکر مسیحی معاصر.
در این راه، چندین موضوع پژوهشی را حل می کند که ناشی از سردرگمی همیشگی در مورد منطق معرفت شناسی هنجاری بی واسطه و به ویژه معرفت شناسی توصیفی است.
مشارکتهای پژوهشی درباره منطق معرفتشناسی بیواسطگی واسطهشده فینفسه، از سه مشارکت تحقیقاتی دیگر ناشی میشوند: ردپایی متمایز از توسعه الهیات میانجی بیلی (تحقیق بیلی به دنبال نظمدهی جامع و قانعکنندهای از اندیشه انتقادی غیرسیستماتیک بیان شده بیلی است.
پایاننامه آن را با شناسایی مشغلههای معذرتآمیز و معذرتخواهانه بیلی در طول توسعه تقریباً 35 ساله اندیشه انتقادیاش ارائه میکند.
مدلسازی منطق بیواسطگی واسطهای (که قبلاً در یک مجموعه تحقیقاتی وجود نداشت که ادبیات آن مملو از سردرگمی بود)، بیان این منطق در آنچه که بر خلاف پیشفرض تحقیقات قبلی، مفهومی از بیواسطگی واسطهای است که حداقل چهار مورد را خدمت میکند.
توابع برای الهیات میانجی بیلی.
و یک ارزیابی انتقادی جامع و دقیق از معرفت شناسی بی واسطه (که قبلاً در ادبیات پژوهشی بیلی نیز وجود نداشت)، یک ارزیابی چند رشته ای از منطق آن (از دیدگاه های فلسفی-معرفت شناختی، تجربی روانشناختی و الهیاتی-معرفت شناختی معاصر)، شامل می شود.
ارزیابی ای که به واسطه دامنه چند رشته ای الهیات میانجی بیلی، و همچنین به کارگیری بیلی از مفهوم نسبتاً همه کاره خود از بداهت میانجی، تضمین می شود، این ارزیابی پیامدهای منطق بی واسطه ای که اکنون به شدت ارزیابی شده است را برای جنبه های اصلی ایده های الهیات میانجی بیلی، از جمله اندیشه های بیلی، در نظر می گیرد.
شناخت خدا، فعل الهی، وحی الهی و تجربه دینی.
he field of academic theology is presently maintaining the following about the critical thought of the scottish thinker john baillie (1886-1960): (1) baillie’s so-called "mediating theology" does not have a concept to contribute to contemporary christian thought; (2) baillie's concept of "mediated immediacy" is important primarily for baillie's thought in his our knowledge of god (1939); (3) mediated immediacy’s logic about knowledge of god is severely convoluted.
received positions which support the field's marginalization of mediated immediacy's contemporary relevance in particular, they come with a concession: (4) the field's confusion about mediated immediacy's meaning—this, as evidenced in over 75 years' worth of competing interpretations about mediated immediacy’s logic, in particular.
this thesis centers primarily on baillie's concept of mediated immediacy, taking as its primary aim the resolution of research issues (1-4).
in doing so, it demonstrates that previous research has underestimated: the staying power of baillie's mediating theology in general, mediated immediacy’s importance for baillie’s mediating theology in particular, and mediated immediacy’s potential as a contribution to contemporary christian thought.
along the way, it resolves several research issues which have been occasioned by perennial confusion about the logic of mediated immediacy's normative epistemology and descriptive epistemology in particular.
research contributions about the logic of mediated immediacy's epistemology per se, these derive from three additional research contributions: a diachronic trace of the development of baillie's mediating theology (baillie research has sought a comprehensive and cogent ordering of baillie's non-systematically articulated critical thought; this thesis provides it, by identifying baillie's espistemic and apologetic preoccupations across his critical thought's roughly 35-year development); a modeling of mediated immediacy's logic (previously absent in a research corpus whose literature ahs been replete with confusion), that logic's expression in what is found to be, contrary to the thrust of previous research, a concept of mediated immediacy that serves at least four functions for baillie's mediating theology; and, a comprehensive and rigorous critical evaluation of mediated immediacy’s epistemology (also previously absent in baillie research literature), a multi-disciplinary evaluation of it's logic (from contemporary philosophical-epistemological, empiricalpsychological and theological-epistemological perspectives), included.
an evaluation warranted by the multi-disciplinary scope of baillie's mediating theology, as well as by baillie's employment of his rather versatile concept of mediated immediacy, this evaluation considers mediated immediacy's now robustly evaluated logic's consequences for core aspects of baillie's mediating theology, including baillie’s ideas of knowledge of god, divine action, divine revelation and religious experience.