هانری کربن (1903 - 1978م.) | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
هانری کربن (1903 - 1978م.)
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
هانری کربن (1903 - 1978م.)
ویرایش اثر
چکیده :
هنری کربن، فیلسوف و دانشمند غربی، رئیس انستیتوی فرانسه و ایران در تهران و استاد دانشگاه سوربن فرانسه، سال 1903 میلادی بدنیا آمد. او چهارده سال در فرانسه فلسفه خوانده بود، به خصوص فلسفه "هگل" را خوب می شناخت و یکی از کسانی بود که "هیدگر" را عمیقا می شناخت و با حوزه های مهم فلسفه در غرب، کاملا آشنا بود و از فیلسوفان بزرگی از جمله؛ ادموند هوسرل، ارنست کاسیرر، امیل بریه، اتین ژیلسون و لویی ماسینیون بهره های علمی و فلسفی داشت. خودش را شاگرد "لویی ماسنیون" مستشرق عرفان شناس می داند و دلبستگی زیادی به او دارد. توسط این استاد با "شهاب الدین سهروردی و مکتب اشراق آشنا شد و لویی ماسینیون به او گفته بود که تو بعد از من، باید جانشین من در رشته عرفان اسلامی باشی. بعدها "کربن" به ترکیه رفت و مقارن شروع جنگ جهانی دوم، در کتابخانه استانبول به کتابهای شیخ اشراق (سهروردی) برخورد و تمام مدت جنگ، به مطالعه آثار او پرداخت. این مکتب به شدت، توجه او را جلب کرد بطوری که بیشتر تألیفات کربن، درباره شیخ اشراق است. کربن به خاطر تفننی که در مطالعات خودش داشت به مطالعه درباره اسماعیلیه پرداخت و کم کم جهت مطالعات او، به طرف صدرالمتالهین و عرفای ایرانی کشیده شد. او در فلسفه اسلامی اطلاعات کافی دارد و فقط از جنبه تاریخ به فلسفه نپرداخته است و چون بخشی از عمرش را در ایران و خاورمیانه گذراند و به حکمت و فلسفه الهی، علاقه خاصی داشت تمام مدتی را که به ایران می آمد، همیشه با کسانی که از فلسفه اطلاع داشتند، تماس داشت و با متفکرین چون مرحوم آیت الله علامه طباطبائی، سید جلال الدین آشتیانی، مهدی الهی قمشه ای، سید کاظم عصار، و سید حسین نصر، به گفتگو درباره فلسفه اسلامی و بخصوص حکمت صدرایی پرداخت. اعتقادات مذهبی: هانری کربن، معتقد بود که هر عارفی باید شیعه باشد به این دلیل که پایه و اساس ولایت در کلمات اهل بیت پیغمبر و علی (ع) است و مطابق احادیث عترت که عام و خاصه از پیغمبر و اولیاء او نقل کرده اند، یکی از اقطاب وجود در هر زمانی تا ظهور قیامت، خاتم اولیای خاص یعنی "مهدی موعود" (عج) است که به تصریح روایات، وجود آن حضرت از شروط قیامت است. او عقیده داشت که خلافت مانند خلافت مقام پیغمبر و دیگر ائمه هدی، بلاواسطه است. (این عقیده او بنابر روایت نبوی است). مطالعات او درباره تشیع خوب بود، و چون مطالعاتی در تطبیق درباره تشیع و ادیان و مذاهب دیگر مانند مسیحیت داشت، در شیعه این مزیت را می دید که همیشه شخصی رابطه بین حق و خلق هست. رابطی که یا غایب است مانند حضرت مهدی (ع) در این زمان، و یا حاضر مانند دیگر ائمه معصومین در زمان خودشان. فعالیت های علمی: او استاد شیعه شناسی در دانشگاه سوربن فرانسه و مدیر بخش تحقیق در مدرسه عالی مطالعات همین دانشگاه، مدیر بخش ایران شناسی انجمن ایران و فرانسه بود. کربن، غرب را با سهروردی و ملاصدرا آشنا کرد بطوری که او از برجسته ترین مفسران غربی حکمت معنوی ایران و فلسفه اسلامی شناخته شد. از دیگر فعالیت های علمی او، سخنرانی او در سال 1349 شمسی در ایران، در دانشگاه مشهد است که موضوع سخن او "ولایت در شیعه" و هم چنین عقیده امامیه در بین فرق اسلامی به ضرورت وجود انسان کامل در هر زمانی بود. او مدت 25 سال هر ساله به ایران می آمد که یک سال به تشویق او، سیدجمال الدین آشتیانی، اقدام به گردآوری، تصحیح و انتشار مجموعه منتخبات فلسفی، که از 45 نفر حکما و عرفای نامدار از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر است، کرد که به همت این فیلسوف بزرگ یعنی هنری کربن به فرانسه ترجمه شد و قسمتی از آن به طبع رسید که ادامه آن با کسالت های مزاجی او، توأم شد و بعد چهار جلد آن ترجمه شد. بنا به نظر سید جمال الدین آشتیانی، چیزی که کربن را به طرف فلسفه شرق و به خصوص عرفان اسلامی کشاند، سرخوردگی از فلسفه غرب بود که در چارچوب آن فلسفه، به نتیجه ای که رضایتش را جلب کند، نرسده بود. هانری، فلسفه را در سطح وسیع تدریس می کرد و به یک معنا جامعیت داشت. در یک دوران "اربعین قاضی سعید قمی" را نیز تدریس می کرد. تازه او از جوانی به فلسفه نپرداخته بود وگرنه مثل فیلسوفان بسیار بزرگ می توانست منشأ آثار بسیار خوب دیگری باشد. آثار: 1- تاریخ فلسفه اسلامی/ 2- فلسفه ایرانی/ 3- فلسفه تطبیقی/ 4- اسلام ایرانی (4 جلد)/ این مرد بزرگ در سال 1979 میلادی، در سن 76 سالگی از دنیا رفت.
منابع دیجیتالی مرتبط :
متن
کلید واژه اصلی :
درباره هانری کربن
اعلام و شخصیت ها :
کربن , هانری (خاورشناس فرانسوی، فیلسوف، شیعهشناس و ایرانشناس؛ متاثر از امانوئل سویدنبرگ؛ فروکاهنده تشیع به امور باطنی), -1903م.پاریس، فرانسه 1979م.پاریس، فرانسه
متکلمان و سایر شخصیت ها :
هانری کربن
,
هانری کوربن (Henry Corbin)
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://fa.wikishia.net/view/%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%B1%DB%8C_%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%86
جنس منبع:
متن
پایگاه :
ر:پایگاه موقت
یادداشت :
توضیحات اضافی :
هانری کوربَن (یا با تلفظ فرانسوی آنری کُربَن) (به فرانسوی: Henry Corbin) (زادهٔ ۱۴ آوریل ۱۹۰۳ - درگذشتهٔ ژوئیهٔ ۱۹۷۸) فیلسوف، ایرانشناس، اسلامشناس، و شیعهشناس فرانسوی بودهاست. او بخشی از عمر خود را در ایران و خاورمیانه سپری کرد. هانری کربن، اولین مترجم آثار مارتین هایدگر به زبان فرانسه و همچنین معرفیکنندهٔ فلسفهٔ اشراق سهروردی و حکمت متعالیهٔ ملاصدرا به اروپاییان بودهاست. وی صاحب مکتبی در تاریخ فلسفهٔ اسلامی است و معتقد است فلسفه اسلامی معادل فلسفه عربی نیست و با مرگ ابن رشد پایان نیافتهاست، بلکه سنتی زنده و پویاست که در شرق جهان اسلام، بخصوص حوزه فرهنگی ایران، تداوم یافته و با بهرهگیری از احادیث امامان شیعه و امتزاج با فلسفهٔ ایران باستان و عرفان نظری به اوج رسیدهاست. همچنین از پایهگذاران فلسفه تطبیقی است که به نقادی فلسفهٔ مدرن غرب بر اساس سنت فلسفهٔ اسلامی میپردازد. کوربن گرچه هنگام تولد پروتستان بود، با سنت کاتولیک پرورش یافت. در 1928 از طریق مدیر بخش مطالعات اسلامیِ سوربُن با نوشتههای سهروردی آشنا شد. سالها بعد کوربن اظهار داشت که آشناییاش با سهروردی، تکلیف سرنوشت معنوی او را برای عبور از این جهان مشخص کرد. وی استاد شیعهشناسی دانشگاه سوربن و مدیر بخش تحقیق در مدرسه عالی مطالعات دانشگاه سوربن و نیز بنیانگذار و رئیس اداره مطالعات ایرانی «انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران» (IFIT) تهران بودهاست. وی یکی از اعضای بنیانگذار «دانشگاه سنت جان اورشلیم»، مستقر در پاریس، است. او استاد فلسفه دانشگاه تهران نیز استاد «انجمن حکمت و فلسفه ایران» بوده است. او همچنین جزو اعضای برجسته حلقه ارانوس و عضو لژ فراماسونری فرانسه (GLNF) بود. در خصوص مذهب وی اختلاف نظر وجود دارد. داریوش شایگان وی را کاتولیک میداند. حال آنکه حسین نصر میگوید، وی به پروتستانتیزم گروید. همچنین حسین نصر و سید حسین طباطبایی معتقدند وی گرایش ایمانی به تشیع داشت و معتقد به امام زمان بود. برخی نیز وی را به گرایش به باطنیه متهم میکنند. سالهای اولیه زندگی و تحصیلات: هانری کربن در ۱۴ آوریل ۱۹۰۳ در پاریس به دنیا آمد. پدرش هانری آرتور کربن، یک مدیر تجاری، و مادرش اوژن فورنیه کربن بودند. آموزشهای مذهبی کاتولیک را در کودکی آموخت و در مدرسه علوم مسیحی به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی در سال ۱۹۲۲ از مدرسه دیر سنت ماور پاریس دیپلم گرفت و برای تحصیلات دانشگاهی از ۱۹۲۳ به «مدرسه عملی مطالعات عالی» دانشگاه سوربن رفت و در سال ۱۹۲۵ لیسانس فلسفه و در ۱۹۲۸ با رسالهای راجع به آرای رواقی و آگوستینی در اندیشه لویی د لئون، شاعر سده ۱۶ اسپانیایی فارغالتحصیل شد و بابت آن از دانشگاه سالامانکا جایزه دریافت کرد. وی همچنین از سال ۱۹۲۷–۱۹۲۶ دروسش را در مدرسه زبانهای شرقی آغاز کرد و با زبانهای عربی، سانسکریت آشنا شد و در سال ۱۹۲۹ در زبانهای عربی، فارسی و ترکی مدرک گرفت و به همکاری با کتابخانه ملی پاریس پرداخت. در سال ۱۹۳۳ کوربن با استلا لینهارت دختر کشیش و انسانشناس فرانسوی، موریس لینهارت ازدواج کرد. کوربن در ۱۹۳۰ به مطالعه آثار مارتین هایدگر پرداخت و طی سفرهایی در دهه ۱۹۳۰ به آلمان و سوئد رفت. وی در این سالها از محضر فلاسفه و الهی دانان بزرگی همچون رودولف اوتو، کارل لویت، الکساندر کوژو، برنارد گروئتوسیان، آندره مالرو، ارنست کاسیرر، کارل یاسپرس، کارل بارت و ژرژ دومزیل بهره برد. بیژن عبدالکریمی میگوید «کثرت شخصیتهای علمی، دینی و فلسفی که کربن در طول حیاتش با آنها مواجه شده و از آنها اثر پذیرفته است، بی نظیر است تا آنجا که زندگی فکری و نظری وی به این اعتبار به افسانه میماند.» آبشخورهای فکری: کربن در دانشگاه سوربون نزد اتین ژیلسون، فیلسوف نوتوماسی، فلسفه قرون وسطی را آموخت و شیوه خواندن و تفسیر متون کهن را فراگرفت و بعدها از همان اسلوب برای خوانش آثار فلسفی فارسی و عربی بهره جست. در آنجا با آثار فلسفی ابن سینا به زبان لاتین که در مکتب تولدو در سده دوازده میلادی ترجمه شده بود، آشنا شد و اندیشه فرشته شناسی، عقول عشره و نفوس فلکی در فلسفه سینوی را فراگرفت. همچنین نزد امیل بریه آرای فلوطین، فلسفه نوافلاطونی و رابطه اش با فلسفه هندی و اوپانیشادها را آموخت. کربن در مدرسه زبانهای شرقی نزد لویی ماسینیون تلمذ کرد و ماسینیون عرفان و شهاب الدین سهروردی را به وی معرفی کرد. آشنایی با سهروردی سبب شد وی مطالعه آیینها و اندیشههای هندی را رها کند و به آثار معرفتی فارسی و عربی بپردازد. کربن توسط ماسینیون با تشیع و تصوف آشنا شد. اما به زعم کربن، ماسینیون از متون تشیع بی اطلاع بود. ماسینیون بیشتر مجذوب حلاج اما کربن به ابن عربی و سهروردی گرایش داشت. ماسینون با مشاهده اشتیاق هانری کربن به فلسفه و عرفان، کتاب حکمت الاشراق، مهمترین اثر فلسفی سهروردی، را به وی هدیه میدهد. کربن در خصوص گرایش شدیدش به سهروردی میگوید «من هم که از پیروان جوان افلاطون بودم ناگزیر نمیتوانستم از تأثیر آتشی که در دمِ «امام افلاطونیان پارس» ساری بود، در امان بمانم.» هانری کربن در آلمان از فلسفه پدیدارشناسی ادموند هوسرل و هرمنوتیک فلسفی مارتین هایدگر متأثر شد و بعداً در روش شناسی خود در مطالعه فلسفه اسلامی و عرفان نظری از آن بهره جست. خود وی از آن به مثابه «کلید هرمنوتیک» برای گشودن قفل فلسفه اسلامی یاد میکند. وی با استفاده از درسهای ژوزف و ژان باروزی درخصوص الهیات ماترین لوتر به موضوع «پدیدار کتاب مقدس» و رویکرد هرمنوتیک به آن علاقهمند شد. بعداً، این رویکرد در «تاریخ فلسفه اسلامی» وی جایگاهی محوری یافت. فعالیتهای علمی: وی در خلال سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۶ در مؤسسه فرانسوی برلین مستقر بود و از هایدگر بهره میجست و توانست ترجمه متافیزیک چیست و نیز بخشی از هستی و زمان وی را انجام دهد. کربن نخستین کسی است که آثار هایدگر را به فرانسه ترجمه میکند. ژان برن تأکید میکند که قبل از کربن، تنها نقل قولهایی پراکنده از هایدگر در فرانسه وجود داشت و نام نویسنده هستی و زمان هنوز به گوش جامعه فلسفیِ فرانسوی زبان نرسیده بود. سارتر از طریق ترجمه کربن است که با هایدگر آشنا میشود و تأثیرات هایدگر بر سنت فلسفی معاصر فرانسه نیز از طریق کربن رخ میدهد. سیمون دوبوار در کتاب «ضرورت زمان» به اهمیت این آشنایی اشاره میکند: «سارتر نخستین بار، از طریق ترجمه کربن با هایدگر آشنا شد، و حاجت به توضیح نیست که این آشنایی، در سرنوشت فکری سارتر چه تأثیری داشته است.» وی به تحقیق در آثار امانوئل سویدنبرگ در خصوص تلازم امور مادی و روحانی پرداخت. همچنین نخستین تلاشها برای معرفی سهروردی به جامعه فکری فرانسه را انجام داد. وی با همکاری پاول کراوس، آواز پرجبرئیل را در سال ۱۹۳۵ ترجمه کرد و سپس «سهروردی بنیانگذار حکمت اشراق» را در سال ۱۹۳۹ تألیف کرد. در ۱۹۳۷، کربن جانشین الکساندر کویره در دانشگاه سوربن شد و به تدریس دروسی دربارهٔ الهیات لوتری یوهان گئورگهامان و هرمنوتیک لوتری پرداخت. کربن در سال ۱۹۳۹ مأمور شد که به استانبول برود و عکس دستنوشتههای سهروردی را که در کتابخانههای این شهر پراکنده بود، تهیه کند. اما وقوع جنگ جهانی دوم، سبب شد مأموریت وی تا ۱۹۴۵ طول بکشد. او در این مدت به غربتی ناخواسته به ژرفنای اندیشههای سهروردی راه یافت و به تعبیر خودش این گفتگوی هر روزه با سهروردی در سکوت، «علم تقیه» را به وی آموخت. کربن با مأموریتی در سال ۱۹۴۵ از استانبول عازم ایران میشود و در ۱۴ سپتامبر ۱۹۴۵ به تهران میرسد. نخستین دیدار وی با ابراهیم پورداوود، مترجم اوستا به فارسی، صادق هدایت، محمد معین و مهدی بیانی بود. به تعبیر داریوش شایگان کربن با سخنرانی «مایههای زرتشتی در فلسفه سهروردی» در انجمن ایرانشناسی در نوامبر ۱۹۴۵ پای در حیات روشنفکری ایران میگذارد. او با هدف معرفی میراث حکمی ایران بخش ایرانشناسی را در انیستیتو فرانسه راه میاندازد و مجموعه کتابخانه ایران را تأسیس میکند. او انتشار «مجموعه ایرانشناسی» را آغاز میکند و طی بیست و پنج سال بیست و دو مجلد از آثار حکمی منتشر نشده فارسی و عربی را منشتر میکند. وی تا سال ۱۹۵۴ رئیس اداره مطالعات ایرانی انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران بود. در آن سال، وی جانشین لوئی ماسینیون در بخش علوم مذهبی مدرسه عملی مطالعات عالی پاریس شد. کربن از ۱۹۴۹ به محفل ارانوس دعوت شد و تا ۱۹۷۸ در جلسات آن شرکت میکرد و تبدیل به یکی از ارکان این حلقه شد. وی در آنجا با اندیشمندانی همچون میرچا الیاده دین شناس، گرشام شوئلم استاد عرفان یهودی قبالا، آدولف پورتمان زیستشناس، کارل گوستاو یونگ روانشناس، سوزوکی استاد ذن بودیسم، ارنست بنتس الهی دانی از ماربورگ، ژیلبر دوران، جیمز هیلمن، ایزوتسو و بسیاری دیگر به بحث و گفتگو میپرداخت. کربن پایه برخی آثارش همچون اسلام ایرانی و تخیل خلاق در تصوف ابن عربی در این نشستها نهاد. وی از ۱۹۵۵ استاد فلسفه اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود و این دانشگاه در ۱۹۵۸ به وی دکترای افتخاری اعطا کرد. بعد از آن تاریخ نیز، وی به دعوت سید حسین نصر، مدیر «انجمن حکمت و فلسفه» هر سال به ایران میآمد. کربن در سال ۱۹۷۴ از مدرسه عملی مطالعات عالی پاریس بازنشست شد و یکی از اعضای بنیانگذار دانشگاه سنت جان اورشلیم، مستقر در پاریس شد، که جامعهای از دانشمندان بود که به مطالعات تطبیقی در امور معنوی میپرداخت. از اواخر دهه ۱۹۵۰ محفلی شکل میگیرد که داریوش شایگان از آن به «حلقه اصحاب تأویل» یاد میکند. این جلسات در منزل ذوالمجدطباطبایی تشکیل میشد. دو شخصیت محوری این حلقه عبارت بودند از علامه طباطبایی، فیلسوف و عارف شیعه، و هانری کربن. کربن همه ساله در سپتامبر به ایران میآمد و داغترین مباحث فلسفی آن زمان فرانسه را به ایران میآورد و با علامه به بحث مینشست. با وجود مشکل زبانی به وسیله ترجمه، ارتباط و گفتگو میان آن دو بزرگوار برقرار میشد. در این جلسات، سید حسین نصر، محمدکاظم عصار، مرتضی مطهری، سید جلالالدین آشتیانی، جلال الدین همایی، داریوش شایگان، بدیع الزمان فروزانفر، محمد معین، عیسی سپهبدی و بعدها برخی از طلاب دیگر که هم اکنون از علمای سرشناس ایران هستند هم چون خسروشاهی، , مکارم شیرازی شرکت میکردند. از دیگر حاضران این جلسات غلامحسین ابراهیمی دینانی را میتوان نام برد. سید حسین نصر معتقد است گفتگوهایی که در این جلسات صورت میگرفت، در کل قرون وسطی تحقق نیافته بود. رویکرد فلسفی: گسست از تفکر هایدگر: درک هایدگر از فهم فلسفی منوط به درک مفهوم دازاین در او بود. دازاین از نظر هایدگر صرفاً «در-جهان» بود و فهم او نیز بسته به جهان او بود. ریشههای مفهوم هایدگری «بودن- در- جهان» را میتوان در اندیشه هوسرل بازیافت. هوسرل در پدیدارشناسی خویش میکوشد از کوگیتوی دکارتی که فاصله و جدایی میان سوژه و ابژه را پیش فرض خود قرار داده است، فراتر رود. دکارت تنها اظهار میدارد که «من میاندیشم» و به شرایط این «اندیشیدن» و «من اندیشنده» توجهی ندارد. او به یک معنا در ابتدای شک دستوری، جدای از جهان و خارج از آن فرض شده است. اما به زعم هوسرل، هرگز نمیتوان در خارج از جهان اندیشید و این در جهان بودن بدین معنی است که اندیشیدن همواره یک اضافه به غیر یا «حیث التفاتی» دارد. اندیشه، بدون موضوع اندیشه، ممکن نیست؛ بنابراین اندیشه همواره معطوف به چیزی است. این در نظر هایدگر بدین معنی است که برای دازاین، امکان فهم خارج از جهان او وجود ندارد؛ بدین ترتیب فهم دازاین محدود به جهانش است و این با مرگ او به پایان میرسد. اما باید گفت از مهمترین اتفاقات زندگی هانری کربن، گسست وی از تفکر هایدگر یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه تاریخ غرب است. به زعم کربن فلسفه هایدگر و به طور کلی فلسفه معاصر غربی حاوی مختصاتی است که بسیاری از پرسشهای بزرگ بشر را بی پاسخ رها میکند. کربن مدتها برای یافتن پاسخهای قانع کننده وقت صرف کرده بود و به بیان خودش نهایتاً فلسفه شیعی و حکمت الهی حکمای ایرانی را قانع کننده یافته بود. در فلسفه هایدگر هستی دازاین در مقابله با نیستی معنای خود را بازمییابد. به بیان دیگر، مرگ برای هایدگر، آنجایی است که دازاین در آن نحوه اصیل زیستن را باید بازیابد. پیش از عزیمت به ایران، تقریباً برای کربن مشخص گشته بود که مرگ، انتهای جهان نیست. با این حال برای یافتن پاسخی برای پرسشی که در ذهن داشت، رهسپار ایران گشت. پرسشی که کربن در پی پاسخِ آن به ایران عزیمت کرد، این بود: آیا امکانِ بودن در ورای مرگ، فقط با مرگ محقق میگردد؟ یا پیش از مرگ نیز انسان میتواند در خارج از جهانِ خویش بایستد؟ این پرسش، همان چیزی بود که مأموریت سهماهه کربن را سی سال به درازا کشاند، و او را طی این مدت طولانی، حیران و سرگردان، اندر خَمِ کوچههای حکمت شیعی سرگردان، یا به تعبیر بهتر، مقیم نمود. کربن سرگردان، گم گشته، حیران و خسته از سلطه تکنولوژی، به کنارِ جویبارِ حکمت شیعی پناه آورده بود. در این خستگی، دیدن علامه طباطبایی برای او یک اتفاق مهم در زندگی اش بود. نقد تجدد و جهان مدرن: حکمت ایرانی: ایران برای کربن یک مفهوم، جغرافیایی، سیاسی یا قومی نیست، بلکه «جهان ایرانی … یک جهان میانی، یک حدفاصل است و بسیار به ما مغرب زمینیان نزدیک.» کربن میگوید «ایران زمین فقط یک ملت و یک امپراتوری نبود، بکه کانون معنویت و تاریخ ادیان بود.» سهروردی از دید کوربن: فارابی و سهروردی، به نظر کوربن، در این معنا که ساحت معنوی پیامبر و فیلسوف از یکدیگر قابل تفکیک نیست، اشتراک دارند و بر این مبنا است که نزد اشراقیان پیوند میان فیلسوف و پیامبر تداوم یافت. از دیدگاه کوربن، در اندیشهی سهروردی، فیلسوف و پیامبر معارف خود را از مشکات نبوت میگیرند. ایران، دومین منبع اندیشهی سهروردی است. کوربن بر اساس گزارش از سهروردی در رسالهی مقامات الصوفیه، او را احیاء کنندهی حکمت ایران باستان میداند و میگوید در ساحت تاریخ فلسفهی اسلامی، تنها سهروردی قادر به ایفای این نقشِ مهم بوده؛ زیرا پیش از او ابن سینا از اندیشهی حکیمان خسروانی آگاه نبود و نتوانست اندیشهی مشرقی خود را به کمال برساند. بنابر این سهروردی با نظر به معنویت ایران آن را از گذشته به آینده تبدیل کرد و در نظر به اسلام نقش میانجیِ اسلام و حکمت کهن زرتشتی را ایفا کرد که در واقع شبیه نقشی است که سلمان میان ایران و اهل بیت مکرم پیامبر داشت. به نظر کوربن، مکاشفات سهروردی متوجه چیزی است که اوستا آن را خورنه نامیده که بهترین معادل آن نور جلال است. او میگوید بر این اساس حکیمان اشراقی خورنه را چنان فهمیدند که زرتشت فهمیده بود؛ یعنی نوری که از ذات الهی فیضان یافته. سهروردی نور جلال یا خورنه را نور مخصوص پیامبران میداند [...] به نظر کوربن اشراق نور معرفت است که بر سالک طلوع میکند. کوربن حکمت اشراق را سراسر تأویلی میداند و معتقد است که عرفان و تصوفی ناب در آن نهفته. گرایش به تشیع: محمدحسین طباطبایی و هانری کوربن سالها بطور حضوری و مکاتبهای با یکدیگر ارتباط و مباحثه داشتند. این ارتباط از سال ۱۳۳۷ آغاز شد. کربن برای تدریس فلسفه در دانشگاه تهران هر سال پاییز به تهران میآمد و با مرتضی مطهری در دانشگاه آشنا شد. مطهری به وی پیشنهاد دیدار با علامه طباطبایی را میدهد و میگوید بهترین کسی که میتواند تحقیقات تخصصی و غیر جدلی بکند طباطبایی است. دیدارها هر دو هفته یک بار روزهای جمعه در منزل ذوالمجد طباطبایی قمی برگزار میشد. باآگاه شدن برخی از این جلسات، تعدادی دیگر همچون دکتر سپهبدی و داریوش شایگان به این جلسات پیوستند. جلسات این دو تا پایان عمر کربن ادامه داشت. وی در جریان مذاکرات خود با علامه طباطبایی میگوید : به عقیده من، مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگه داشته، پیوسته ولایت را زنده و پابرجا میدارد… به اعتقاد من، تمامی ادیان حقیقتی را دنبال مینمایند؛ اما تنها مذهب تشیع است که به این حقیقت لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این ویژگی میان عالم انسانی و الوهی برای همیشه باقی است. این نظر من است؛ آیا شما نیز این گونه فکر میکنید… من به خاطر بحث دربارهٔ شیعه و رسیدن به حقایق این مذهب، نزدیک بود پست تحقیقاتی خود را در دانشگاه سوربن از دست بدهم. و همچنین از او نقل میکند: تا کنون مستشرقین، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ میکردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایستهاست، به دنیای غرب معرفی نشدهاست. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کردهاند. آنچه پس از پژوهشهای علمی بدان رسیدهام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد باید نگاه کرد. از این رو کوشیدهام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقهمندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشنتر شوم. طباطبایی همچنین نقل میکند که: «کربن دعاهای صحیفه سجادیه را میخواند و میگریست.» و در پاسخ به سؤال طباطبایی که پرسیده بود «اگر شما حالی پیدا کردید و خواستید خدا را بخوانید و مناجات کنید و او را با اسما و صفاتش یاد کنید و با اسم خاصی از او حاجت بخواهید، چه میکنید؟» او در پاسخ گفت: «در مناجاتهای خود، صحیفه سجادیه را میخوانم» به اعتقاد طباطبایی، کربن به تشیع گرویده بود. کربن هنگامی که از مفهوم بازگشت به وطن در سهروردی سخن میگوید، امامان شیعی را نمونه عالی جلای وطن کردگان میداند که باید از آنها پیروی نمود: «ما مطیع و پیرو تعلیمات ائمة اطهار هستیم که خود، سیماهای تأثرانگیز و نافذی از جلای وطن کردگان و اشخاص عدل و برحقّی که شکنجه دیدهاند، میباشند.» کربن در ادامه در باب امام غایب نیز میآورد: او سیمایی است که جمع دوازده امام و چهارده معصوم را کامل میکند. او امام قائم است که وجود غایب او نیز حکومتهای عالم را دچار اضطراب ساخته است. مهندس سیدعبدالباقی طباطبایی - فرزند ارشد علامه - میگوید: یک روز پدر رو به ما نمود و با نشاط خاصی گفت: این پروفسور به اسلام (تشیع) مؤمن شده است؛ ولی شرایط اقتضا نمیکند تا آن را رسماً و علناً بر زبان جاری کند. چند صباحی که از این فرموده پدر گذشت، یک روز کربن دربارهٔ حضرت مهدی سخنان پرشوری ایراد نمود و ضمن آن گفت: من به خاطر بحث دربارهٔ شیعه و رسیدن به حقایق این مذهب، نزدیک بود پست تحقیقاتی خود را در دانشگاه سوربن از دست بدهم. پدر، وقتی از این موضوع مطلع شد، بسیار مسرور و مشعوف گردید و گفت: نگفتم این پروفسور کربن، مؤمن به تشیع شده است و رویش نمیشود که صریحاً اعتراف کند. علامه به یکی از شاگردان خود گفته بود: کربن دعاهای صحیفه سجادیه را میخواند و میگریست. سید حسین نصر نیز میگوید: کربن همواره خود را به صورت «ما ایرانیان» یا «ما شیعیان» مورد خطاب قرار میداد. رضا داوری اردکانی نیز میگوید: کربن وقتی مطالب مهمی را که بدان میاندیشید، از زبان بزرگان و اولیای دین و ائمه معصومین میشنید، غرق شادی میشد. حسن حسنزاده آملی نیز از خاطره حضور خود در مجلسی به همراه علامه و کربن یاد میکند که در آن بحثی پیرامون ولایت در اندیشه شیعه درگرفته بود و هانری کربن خطاب به علامه میگوید: من نه تنها اندیشه شیعه، بلکه به سرّ ولایت در شیعه واقفم. البته برخی معتقدند کربن رسماً به تشیع در نیامد. مثلاًداریوش شایگان معتقد است که او کاتولیک زاده و کاتولیک مرد و هیچگاه دین عوض نکرد. مهدی فدایی مهربانی در فصل دوم کتاب «ایستادن در آن سوی مرگ: پاسخهای کربن به هایدگر از منظر فلسفه شیعی»، نظرهای مختلف در مورد گسست کربن از فلسفه هایدگر و گرایش وی به تشیع را مورد بررسی قرار داده است. از دیگر علایق او به ایرانیان، علاقه شدید او به میر حیدر آملی بود؛ که او را یکی از ارکان شیعه شناسی در جهان دانسته بود و کتابهای او را مطالعه و بر او اعتقاد زیادی داشت و کتابهای او را در دانشگاههای غربی و شرقی تدریس میکرد. آثار: تاریخ فلسفهٔ اسلامی (بخش نخست این کتاب توسط اسدالله مبشری به فارسی برگردانده شد و سپس متن کامل آن توسط جواد طباطبایی ترجمه شد)/ فلسفهٔ ایرانی و فلسفهٔ تطبیقی (توسط جواد طباطبایی به فارسی برگردانده شدهاست)/ اسلام ایرانی/ مشارکت در نوشتن تاریخ ایران کمبریج/ آئین جوانمردی/ ارض ملکوت؛ کالبد انسان در روز رستاخیز، ترجمه سید ضیاء الدین دهشیری، انتشارات طهوری/ ابن سینا و تمثیل عرفانی، ترجمه انشاء الله رحمتی، نشر جامی: در این کتاب قرائتی متفاوت و عرفانی از ابن سینا ارائه داده است/ مقدمه بر المشاعر ملاصدرا، ترجمه و پیشگفتار از کریم مجتهدی، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا/ روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان، ترجمه عبدالمحمد روح بخشان، نشر جامی، انتشارات اساطیر/ انسان نورانی در تصوف ایرانی، ترجمه فرامرز جواهری نیا، نشر آموزگار خرد/ تخیل خلاق در عرفان ابن عربی، ترجمه انشاء الله رحمتی، نشر جامی/ مکتب شیخی ، از حکمت الهی شیعی/ آثار در مورد کربن: داریوش شایگان، آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی، نشر فرزان روز/ مهدی فدایی مهربانی، ایستادن در آن سوی مرگ؛ پاسخهای کربن به هایدگر از منظر فلسفه شیعی، نشر نی/ زائر شرق، مجموعه مقالات همایش بزرگداشت یکصدمین سال تولد هانری کربن (۱۳۸۲)؛ ویراستار علمی: شهرام پازوکی و محمدامین شاهجویی؛ تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران/ هایدگر در ایران، نگاهی به زندگی، آثار و اندیشههای سید احمد فردید؛ بیژن عبدالکریمی؛ مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران؛ ۱۳۹۲؛ (این کتاب به آرای کربن به عنوان واطه آشنایی فردید با هایدگر میپردازد)/ Tom Cheetham, Imaginal love: The Meanings of /Imagination in Henry Corbin & James Hillman, 2014 Tom Cheetham , All the World an Icon: Henry Corbin /and the Angelic Function of Beings, 2012 Tom Cheetham , The World Turned Inside Out: Henry /Corbin and Islamic Mysticism, 2003 Tom Cheetham , After Prophecy: Imagination, Incarnation, and the Unity of the Prophetic Tradition, /2007 Steven M. Wasserstrom ,Religion after Religion: Gershom Scholem, Mircea Eliade, and Henry Corbin /at Eranos, 1999
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت