پولس | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
پولس
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
پولس
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
تاریخ مسیحیت
سوال:
پولس در مسیحیت از چه جایگاهی برخوردار است؟
پاسخ تفصیلی:
تاریخ مسیحیت را بدون پولس نمیتوان فهمید. او بیتردید شخصیت دوم دنیای مسیحی است. شناختن پولس، شناخت مرحلهای مهم و حیاتی از تاریخ مسیحیت است؛ زیرا باید او را نخستین و بزرگترین الاهیدان مسیحی به شمار آورد؛كسی كه الاهیات مسیحی را آغاز كرد. تأثیر انكارناپذیر پولس تا حدی است كه میتوان ادعا كرد مسیحیت بر اثر تلاش و اصرار او به صورت یك آیین كاملاً متمایز از یهودیت درآمد. بدون پولس مسیحیت وضعیت كنونی را نداشت و شاید هنوز، مثل سالیان نخست مسیحیت، مسيحيان همچون مسيح، يكتاپرست و پيرو شريعت بودند.
شخصیتی كه بعدها بزرگترین رسول مسیحیت نام گرفت، حدود سال 3 میلادی در خارج از سرزمین فلسطین در شهر طرسوس (جنوب شرقی ترکیه امروزی) در خانوادهای یهودی متولد شد. نام اصلی او شاؤل بود اما پس از گرایش به مسیحیت نام پولس را برگزید. پدرش فریسی بود و او را مطابق اصول پرشور این فرقه پرورش داد. پدرش شارمندِ[1] امپراتوری رومبود و این امتیاز را به او نیز انتقال داد. در جوانی چند سالی در بیتالمقدس سكنا گزید و به تحصیل تورات و فراگیری اعتقادات یهودی نزد گملیئل ــ كه برجستهترین عالم یهودی آن زمان بود ــ پرداخت. پولس در كنار این آموزشِ یهودی با فرهنگ یونانیـرومی نیز آشنایی داشت. هرچند زبان یونانیای که او در نامههایش به کار برده است نقص دارد؛ اما یونانی را روان صحبت میکرد تا حدی كه میتوانست برای اهالی آتن نیز سخنرانی و موعظه كند و در مواقع لزوم میتوانست از نوشتههای معروف ادبیات یونان استفاده كند. پولس از هر دو فرهنگ یهودی و یونانی در شكل دادن به عقاید خود بسیار استفاده كرد. او صناعت خیمهدوزی آشنایی داشت و تا حدی احتیاجات خود را از این راه به دست میآورد.[2]
او در ابتدا دشمن مسیحیان بود. كتاب مقدس نام وی را در داستان شهادت استیفان كه برگزیده حواریان بود، مطرح كرده است. پولس در زمره مخالفان استیفان و دستاندركار شكنجه وی بود (اعمال رسولان، 7: 58). پس از این ماجرا زمانی كه آگاهی یافت کهمسیح پیروانی در دمشق پیدا كرده است از یك كاهن بزرگ اجازه گرفت تا به آنجا برود و آنان را توقیف كند و با زنجیر به اورشلیم آورد.تغيير دين پولس
در اثنای سفر به دمشق ناگاه رؤیایی عجیب مسیر زندگی او را دگرگون كرد:
و در اثنای راه چون نزدیك به دمشق رسید ناگاه نوری از آسمان دور او درخشیدو به زمین افتاده آوازی شنید كه بدو گفت: «شائول شائول برای چه بر من جفا میكنی؟» گفت: «ای سرور تو كیستی؟» سرور گفت: «من آن عیسی هستم كه تو بدو جفا میكنی. لیكن برخاسته به شهر برو كه آنجا به تو گفته میشود چه باید كرد». اما آنانی كه همسفر او بودند خاموش ایستادند چونكه آن صدا را شنیدند لیكن هیچكس را ندیدند. پس سولس از زمین برخاسته چون چشمان خود را گشود هیچكس را ندید و دستش را گرفته او را به دمشق بردند و سه روز نابینا بوده، چیزی نخورد و نیاشامید (همان، 9: 1-10).
در اثر این واقعه، انقلابی در شخصیت وی پدید آمد و به مسیح ایمان آورد و حتی مدعی شد كه از مسیح مأموریت یافته است كه حامی دین جدید باشد. پولس پس از این حادثه، سه سال را در بلاد عربستان گذراند و سپس به اورشلیم بازگشت و مورد عفو و محبت پطرس واقع شد و مدتی را با او به سر برد.[3]صحت اين رؤيا
داستان مکاشفة پولس، دو بار دیگر نیز در کتاب اعمال رسولان آمده است (22: 4-16 و 26: 12-18). این روایتهایکسان نیستند و با همدیگر تناقضاتی دارند؛ مثلاً در یک روایت آمده است کسانی که همراه پولس بودند «آوا را نیک میشنیدند، لیک کسی را نمیدیدند» (اعمال رسولان 9: 7)؛ اما در روایت دیگر میگوید که همراهان پولس «نور را نیک بدیدند، لیک ندای آن کس را که با من سخن گفت نشنیدند» (همان 22: 9). گرچه دانشمندان مسيحي براي حل اين تناقضات تلاش بسياري كردهاند، اما اين پاسخها قانعكننده نيستند.[4]
علاوه بر اين، داستان ایمان آوردن پولس و تأیید وی از سوی حواریان، تنها در كتاب اعمال رسولان آمده است. نویسندة كتاب اعمال رسولان، یعنی لوقا، از دوستان پولس، است. از سوی دیگر لوقا نه در زمره حواریان است و نه دلیلی بر تأیید سخنان وی از طرف حواریان در دست داریم. بنابراین، ما با ادعای رسالت پولس و هدایتیافتنش از روحالقدس تنها به واسطه خود او و طرفدارانش آشنا میشویم.[5]پولس مبلغ مسيحيت
پولس به مبلغ مسیحیت تبدیل شده بود و با شور و حرارتی فراوان پیام مسیح را تبلیغ میكرد. او برای رساندن پیام مسیح به شهرهای زیادی سفر كرد و در بسیاری از شهرها توانست گروههایی را به خود جذب كند و كلیسایی در آن شهر بنا كند (اعمال رسولان، 14: 21 به بعد). پولس سه مسافرت تبلیغی داشت. در همین سفرها بود كه پولس با لوقا آشنا شد[6] كه احتمالاً همان نگارنده انجیل سوم و كتاب اعمال رسولان است.[7]او در این سفرها هر خطری را به جان میخرید. خود او در نامههایش،اين سختيها را به اطلاع دوستانش رسانیده است (دوم قرنتیان، 11: 24). البته گاه تابعیت رومیاش ــ كه او را همچون یك شهروند رومی میكرد ــ باعث میشد از مجازاتهایی كه در جریان فعالیت تبلیغیاش با آن مواجه میشد رهایی یابد (اعمال رسولان، 22: 22-26).
پولس براي خود جايگاهي مهم قائل بود و معتقد بود مسيح به او مأموريتي خاص داده است. او گرچه در مواضعي خود را كمترينِ رسولان دانشته است (اولقرنتيان، 15: 9)، اما خود را در حد بزرگترين رسولان نيز قرار داده است: «مرا يقين است كه از بزرگترين رسولان هرگز كمتر نيستم» (دومقرنتيان، 11: 5). وي خود را تأييدشده و دربردارندة روح القدس ميپندارد و در رساله اول خود به قرنتيان ميگويد: «من نيز گمان ميكنم كه روح خدا را دارم» (7: 40).
پولس در ترویج اندیشههایش جدیّت بسیار داشت. او هرگاه احساس میکرد که مسیحیان یك شهر افكار او را قبول ندارند و یا اینکه از آنچه او به ایشان گفته است رویگردان شدهاند به آنان نامه مینوشت. او در این راه گاه با تندی بسیار عمل میكرد. وی در نامهای اهالی كریت را سرزنش میكند و میگوید: «یكی از ایشان كه نبی خاص ایشان است گفته است كه ”اهل كریت همیشه دروغگو و وحوش شهیر و شكمپرست و بیكاره میباشند“ این شهادت راست است ... ایشان را بهسختی توبیخ فرما تا در ایمان صحیح باشند و گوش نگیرند به افسانههای یهود و احکام مردمانی که از راستی انحراف میجویند» (تیطس، 1: 12-14). به همین دلیل ویل دورانت در توصیف او میگوید: «... بیشتر نافذ و پرشور بود تا مهربان و مؤدب».[8]
از نوشتههاي پولس برميآيد كه او در ضمن موعظه اجرت ميگرفته است. او در رسالة اول به قرنتيان مينويسد: «آيا اختيار خوردن و آشاميدن نداريم؟... يا من و برنابا بهتنهايي مختار نيستيم كه كار كنيم؟ كيست كه هرگز از خرجي خود جنگ كند و يا كيست كه تاكستاني را غرس نموده از ميوهاش نخورد يا كيست كه گلهاي بچراند و از شير گله ننوشد؟» (اولقرنتيان، 9: 4-8). او در موارد ديگري نيز در اين باره در نامههاي خود سخن گفته است (اول قرنتيان، 16: 1-4؛ دوم قرنتيان، 11: 8؛ فيلپيان، 4: 15). شايد به همين دليل بود كه كليساي كورنت پولس را به سوءاستفاده مادي از تبليغ متهم كرد.[9]
او در طی تبلیغ خویش نامههای بسیاری به کلیساهای شهرهای گوناگون و گاه به اشخاص و دوستانش نوشت. این رساله حفظ شد و امروز از مجموع 27 کتابی كه عهد جدید را تشكیل میدهند چهارده کتابْ نوشتة پولس و یا منسوب به او هستند. این امر خود نشاندهندةتأثير او بر مسیحیان دورههای بعد است.[10]
در مورد سالهای پایانی زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما نقل است كه در سال 64 یا 65 میلادی در روم اعدام شد. ترتولیانوس در حدود سال 200م نقل میكند كه پولس را در رم سر بریدند و اُریگن نیز مرگ پولس را در روم و در زمان نرون میداند.[11]آرا و اندیشههای پولس
رسالههای پولس بهوضوح نشاندهندة ادبیاتی خاص در تبیین و تبلیغ آیین مسیحیت است؛ ادبیاتی كه تفاوت بسیاری با ادبیات عیسی دارد. پولس به تعالیم عیسی اشاره نمیكند، عنوان ناصری را به كار نمیبرد، مطلبی را به حواریان، كه ملازمان مسیح بودند، نسبت نمیدهد و مرجعی برای تأیید سخنان خود معرفی نمیكند. شاید علت این امر آن است كه پولس هرگز عیسی را ندیده بود و آنچه درباره عیسی میدانست از مردم فراگرفته بود. آثار پولس برای شناخت شخصیت تاریخی عیسی چندان كمكی نمیكنند؛ زیرا عیسای مورد نظر او عیسایی است كه در رؤیا و تجربة شخصیاش شناخته است. شاید بتوان ادعا كرد كه پولس عیسایی غیر از آنچه رسولان دیدهاند، خلق و معرفی كرده است. خود پولس نیز، در رسالهاش به غلاطیان، به این نكته اشاره میكند: «اما ای برادران، شما را اعلام میكنم از انجیلی كه من بدان اشارت دادم كه به طریق انسان نیست؛ زیرا كه من آن را از انسان نیافتم و نیاموختم، مگر به كشف عیسی مسیح» (غلاطیان، 1: 11-12).
شاید به علت همین تفاوت عیسای پولس با عیسای ناصری بود كه پولس در افكار و اندیشههایش چندان دلمشغول آن نبود كه سخنانش با عیسی مطابقت داشته باشد و بسیاری از اوقات به نحو چشمگیری از تعلیمات عیسای ناصری فاصله میگرفت[12] تا حدی كه الاهیاتی را پدید آورد كه در سخنان مسیح چیزی جز نكات مبهم دربارة آن نمیتوان یافت.[13]تفاوتهاي انديشههاي پولس با عيسي و حواريان
در تعالیم مسیح و حواریان بشارت به ملكوت آسمان محور اصلی تبلیغ بود؛ اما در تعالیم پولس این واژه نقش خود را از دست داد و جای خود را به مفاهیمی مانند پسر خدا، رستاخیز، فداء، فیض و ایمان داد. در واقع پولس «دین عیسی» را به «دینی دربارة عیسی» تبدیل کرد. پایهها و بنیادهای الاهیات پولسی مفاهیم و آموزههایی هستند كه در یهودیت (كه بستر و همچنین محور سخنان عیسی بود) وجود نداشتند و اگر هم وجود داشتند، مفهومی متفاوت با آنچه پولس اراده میكرد داشتند. اندیشههای پولس تأثیر فراوانی بر ساختار عقیدتی و چهرة عملی مسیحیت در دورههای بعد از خودش تا به امروز داشته است؛ امروزه الاهیات مسیحی در واقع الاهیات پولسی است.
براي نمونه به برخي از تفاوتهاي انديشه پولس با عيسي، بر طبق نقل كتاب مقدس، اشاره ميشود: مسیح به شاگردان خود میگفت که او (مسیح) خدا نیست (لوقا 18: 19) و در هیچ موردی خود را خدا نخوانده است؛[14]اما پولس مسیح را خدا میدانست (تیطُس 2: 13؛ فیلپیان 2: 6-7). عیسی تأکید میکرد که احکام شریعت، برای همیشه، باید رعایت شوند (متی 5: 17-20)؛ اما پولس احکام شریعت را منسوخ و باطل میدانست (غلاطیان 3: 13). عیسی شریعت را راه رسیدن به حیات ابدی معرفی میکرد (متی 19: 18)؛ اما پولس شریعت را لعنت میخواند و ميگفت عاملان به شریعت را کسانی که زیر لعنت هستند (غلاطیان 3: 10). طبق تعاليم عيسي، اعمال در رسیدن به رستگاری دخیلاند (متی 19: 16-20؛ مرقس 10: 17-19)؛ اما پولس تعليم ميدهد كه نجات تنها به وسیله ایمان است و عمل هیچ تأثیری در نجات ندارد (رومیان، 3: 28؛ غلاطیان، 2: 16؛ غلاطیان فصل 3).
پولس با حواريان نيز اختلاف نظر داشت. مهمترين مورد اختلاف وي با حواريان مسئلة ختنة تازهمسيحيان و نيز لزوم عمل به احكام شريعت بود. پولس كه عمل به شريعت را لازم نميدانست بر نظر خويش پاي ميفشرد و حتي حوارياني كه به شريعت عمل ميكردند را مورد طعنه و حمله قرار ميداد. خود پولس در رساله به غلاطيان ميگويد كه با پطرس، جانشين عيسي (متي، 16: 18؛ يوحنا، 21: 15)،در مقابل همگانمخالفت كرده و او را «رياكار» خوانده است (غلاطيان، 2: 11-15).پولس و استفاده از اساطير رومي
پولس خود را رسول امتها (غیریهودیان) میدانست (غلاطیان، 2: 7) و همت و تلاش اصلی او مسیحیكردن مشركان رومی بود. آنچه در آن روزگار در میان رومیان شایع بود ادیان اسرارآمیز و رمزی یونانی بود. مثلاً در شهر طرسوس، زادگاه پولس، همانند بیشتر شهرهای یونان، كسانی وجود داشتند كه پیرو ادیان رمزی مانند اورفئوسی بودند. پیروان این مذاهب معتقد بودند خدایی كه میپرستند به خاطر آنان مرده و از قبر برخاسته است و اگر با ایمانِ محكم و مطابق رسوم صحیح او را بخوانند آنان را از «هادس» نجات میدهد و در نعمت زندگانی جاوید و سرشار از سعادت سهیم میگرداند.[15]
غیریهودیان انطاكیه و سایر شهرهایی كه پولس در آنجا به بشارت پرداخت هرگز عیسی را در طول زندگانیاش نشناخته بودند و مفهوم مسیح (ماشیح) نیز مفهومی یهودی بود كه در عهد قدیم ریشه داشت و در نتیجه برای آنان ناشناخته بود. سهلالوصولترین راه برای اینكه آنان عیسی را بپذیرند این بود كه عیسی نیز همچون خدایان منجی به ایشان معرفی شود؛ خدایانی مانند اوزیروس كه مرد تا زنده شود و حیات جاودانی را به بشر عطا كند. یونانیها بر اساس مبادی عرفانی خویش معتقد بودند كه میتوان با عبادات روحانی، جسم فانی را الوهی و ازلی ساخت.از این رو پولس سخنان خویش را متناسب با فكر و اندیشه این اقوام سامان داد و مسئله مرگ و رستاخیز عیسی را به نحو دیگری تفسیر كرد.[16] پولس میگفت عیسی موجودی آسمانی است كه طبیعت و ذاتی الاهی دارد اما به زمین آمده و صورتی جسمانی به خود گرفته است. پولس «مسیح یهودی» را كنار گذاشت و به جای آن«لوگوس» (كلمه) را مطرح كرد كه ریشه در فلسفه یونان داشت: «مسیح قوت خدا و حكمت خداست و او صورت خدای نادیده است، نخستزاده تمامی آفریدگان؛ زیرا كه در او همه چیز آفریده شد. آنچه در آسمان و آنچه بر زمین است ... همه به وسیله او و برای او آفریده شد. او قبل از همه است و در وی همه چیز قیام دارد» (اولقرنتیان، 1: 24 و كولسیان، 1: 15-18).پولس مسیح را پسر خدا میداند در اعتقاد او عیسی به دنیا آمده است تا با مرگ خود گناهكاران را نجات بخشد (عبرانیان، 1: 2-3 و اول تیموتائوس، 1: 15).
در واقع پولس به اندیشههای شركآلود لباس مسیحیت پوشانید؛ در نتیجه مسیحیت نه تنها شرك را از بین نبرد بلكه آن را در خود پناه داد و موجب حیات آن شد.[17]پولس مخالف شريعت
یكی از اموری كه موجب تفاوت چهره دیانت مسیحی با دو دین همخانوادهاش (اسلام و یهودیت) شده، نفی شریعت است. اسلام و یهودیت هر دو دارای احكام فقهی هستند؛ اما مسیحیت امروزین دینی بدون احكام و فقه است. كنار گذاشتن شریعت نیز بر اثر نوشتههای پولس بود.پولس توجه بسیاری به شریعت و احكام داشت؛ چنانكه در رساله به غلاطیان كه رسالة نسبتاً كوتاهی است بیش از 25 بار و در رساله به رومیان كه اندكی طولانیتر است بیش از هفتاد بار از كلمه شریعت استفاده كرده است.[18] پولس از این جهت شباهت بسیاری به عیسی دارد؛ زیرا عیسی نیز در سخنان و تعالیمش بر شریعت تأكید میكرد؛ اما نكته اصلی در این است كه عیسی در پی تأیید شریعت بود و پولس درصدد نفی و طرد آن. در این مورد نیز هدف پولس گسترش بیشتر مسیحیت بود. پولس در انطاكیه ایمان مشركان را بی آنكه از آنان اجرای ختنه را بخواهد میپذیرفت؛ به همین دلیل چند نفر از اورشلیم به انطاكیه رفتند تا «برادران را تعلیم دهند كه اگر بر حسب آیین موسی مختون نشوند ممكن نیست كه نجات یابند» (اعمال رسولان، 15: 1)؛ زیرا ختنه نمادی از پیمان مقدس خدا با امتش بود. اما پولس میدانست كه اگر این عده سخن خود را به كرسی بنشانند هرگز عده قابلتوجهی از غیریهودیان مسیحیت را نخواهند پذیرفت؛ لذا بر سر این مسئله با حواریان مخالفت كرد. در نهايت در شوراي اورشليم پولس توانست حرف خود را به كرسي بنشاند.
پولس مخالفت با شریعت را به یكی از اصول الاهیاتی خویش تبدیل كرد. او میگفت نجات «تنها با ایمان» به دست میآید و شریعت و احكام هیچ جایگاهی در نجات انسان ندارد (رومیان، 3: 28 و غلاطیان، 2: 16).
او در این باره جدیت بسیاری از خود نشان داد و هر كه طرفدار عمل به شریعت و احكام بود را توبیخ میكرد. او در نامهای به كلیسای شهر فیلپی شریعتگرایان را «سگهایی» خواند كه بر «بریدن عضوی از بدن» اصرار دارند.[19]
این رویكرد مورد قبول حواریان نبود؛ زیرا آنها مطابق تعالیم مسیح عقیده داشتند كه عیسی نیامده بود تا باطلكننده تورات باشد، بلكه برانگیخته شده بود تا آن را كامل كند. خود عيسي بر اين مطلب صريحاً تأكيد كرده است (متی، 5: 19 و نیز لوقا، 16: 17).یعقوب رهبر كلیسای اورشلیم و از رسولان مسیح نیز در رساله خود از عمل به شریعت دفاع میكند:
«ای برادران من چه سود دارد اگر كسی گوید: «ایمان دارم» وقتی كه عمل ندارد؟ آیا ایمان میتواند او را نجات بخشد؟ پس اگر برادرییا خواهری برهنه و محتاج خوراك روزینه باشد و كسی از شما بدیشان گوید: «به سلامتی بروید و گرم و سیر شوید» لیكن مایحتاج بدن را بدیشان ندهد چه نفع دارد؟ همچنین ایمان نیز اگر اعمال ندارد در خود مرده است» (رساله یعقوب، 2: 14-18).
انتقادیترین سخنان عیسی انتقاد از شریعت نیست، بلكه از مبلغان و كاهنان شریعت است. در واقع او از چگونگی اطاعت از شریعت انتقاد میكند؛ حال آنكه پولس نافی اصل و جوهره شریعت است و آن را از اساس بیارزش دانسته، در نجات انسان بیتأثیر میداند.
البته پولس حكم به اباحهگری نمیكند و گاه در رسالههایش دستوراتی از شریعت را به پیروانش توصیه میكند؛ مانند «از زنا بگریزید» و یا «به یکدیگر دروغ مگویید» (اول قرنتیان، 6: 18 و كولسیان، 3: 9)؛ اما در همین موارد نیز تفاوتی عمده بین نگاه پولس و نگاه عیسی (شریعت موسوی) وجود دارد؛ عیسی، همانند كتب عهد قدیم، میگوید این امور را باید انجام داد، زیرا خداوند به آنها امر كرده است؛ اما پولس چنین رأیی ندارد؛ او مخاطبش را به نوعی اطاعت درونی و باطنی فرامیخواند: «زیرا مختونان ما هستیم كه خدا را در روح عبادت میكنیم» (فیلپیان، 3: 3) و این اعمال و احكام را نیز زائیدة همان اطاعت روحانی (ایمان) میداند (غلاطیان، 5: 22). در واقع تأكید پولس بر این احكام نه از آن جهت است كه آنها حكمی از احكام شریعت و در نتیجه خواست خدایند؛ بلكه از آن جهت است كه این احكام از لوازم زندگانی روحانیاند.[20]عقلگريزي و جبرگرايي در انديشههاي پولس
یكی از تأثیرات مهم پولس بر الاهیات مسیحی آن است که او تلاش كرد ایمان را از اموری مانند عقل و معرفت جدا كند (همانطور كه عمل را در ایمان بیاثر میدانست)؛ به همین جهت عنصر آگاهی، اندیشه و تدبیر بشری را بیارزش میداند و دانشمندان را تحقیر میكند و فلسفه و فیلسوفان را دزد ایمان میخواند (اول قرنتیان، 1: 19-21 و كولسیان، 2: 8).
یکی از مسئلهسازترین اندیشههای الاهیات پولس جبر است. او حتی ایمانآورن را نیز از حیطه اختیار انسان بیرون میداند. در كلمات پولس عباراتی یافت میشود كه حاكی از آن است که در اعتقاد وی، خوبی و بدی افراد خارج از قدرت و اراده آنان است و انسانها از قبل از تولد خوب یا بد برگزیده شدهاند؛ اما این كار را بر اثر استحقاق آنان و بر اساس اعمال آنان نيست؛ بلكه علت این حكمْ ارادةخداونداست:
«پس چه گوییم؟ آیا نزد خدا بیانصافی است؟ حاشا! زیرا به موسی میگوید: «رحم خواهم نمود بر هر كه رحم كنم و رأفت خواهم نمود بر هر كه رأفت نمایم» ... بنابراین هر كه را میخواهد رحم میكند و هر كه را میخواهد سنگدل میسازد» (رومیان، 9: 14-18).
به نظر ميرسد اين جبرگرايي بر تعاليم سياسي او نيز تأثيرگذاشته باشد. او پادشاهان را نمايندگان خداوند بر كه با صاحبان روي زمين ميدانست و معتقد بود سلسله مراتب را خداوند ترتيب داده و هر كس قدرت مقابله كند با تقدير خداوند مقابله كردهاست. حاكم خادم خداست كه شمشير را بيهوده برنميدارد، پس بايد مطيع حاكمان بود (روميان، 13: 1؛ تيطس، 3: 1). پولس به اين اندازه هم كفايت نميكند و مؤمنان را فراميخواند كه صلوات و دعا و مناجات و شكر براي پادشاهان و صاحبمنصبان به جاي آورند (اولتيموتاؤس، 2: 1).
گناهكار بودن ذاتی انسان نیز از آموزههای پولسی است. او میگوید: وقتی آدم گناه كرد، گناه او تمام نسل انسان را آلوده ساخت و «از نافرمانی یک شخص بسیاری گمراه شدند» (روميان، 5: 19) و مجازات گناه، یعنی مرگ، بر تمام کسانی که خودشان شخصاً و عمداً گناه نکردهاند نیز جاری میشود (روميان، 5: 12-14).
به علت این سخنان و اندیشههای پولس، حواریان و پیروان آنان با پولس مخالفت میكردند؛ اما جواب پولس این بود که او از طرف عیسی مأمور به هدایت امتها (غیریهودیان) است و این اعمال و سخنانش نیز در جهت انجام این رسالت است. البته پولس این مطلب را میپذیرفت كه عیسی پطرس را به جانشینی خویش برگزیده است؛ اما مدعی بود كه مأموریت پطرس تنها محدود به یهودیان بوده است و بعدها (پس از رویای پولس) عیسی مأموریت تبلیغ در بین غیریهودیان را به او سپرده است (غلاطیان، 2: 7).انديشههاي پولس پاية مسيحيت بعد از حواريان
پولس تا یك قرن بعد از مرگش تقریباً فراموش شده بود. اما هنگامی كه نخستین نسلهای مسیحی از میان رفتند و روایت شفاهی حواریان شروع به محو شدن كرد، لازم بود تا برای مقابله با چنددستگی، چارچوبی از عقاید پدید آید. در این زمان اورشلیم ویران گشته بود[21] و پیروان شریعت و حواریان پراكنده شده بودند. از طرفی بیشتر مسیحیان غیریهودیانی بودند كه مسیحی شده بودند. به این دلایل بود كه رسالههای پولس پایه و اساس این الاهیات قرار گرفت. البته تا مدتها گروههایی كم جمعیت (مانند ابیونیها) همچنان به مقابله با اندیشههای پولس میپرداختند؛ اما این عده نیز در قرن چهارم میلادی از بین رفتند و سلطه اندیشه پولسی بر مسیحیت كامل گردید.با این همه، نوشتههای پولس پازل الاهیات مسیحی را تكمیل نمیكند؛ زیرا پولس تنها خدای پدر و خدای پسر را معرفی میكند اما روحالقدس را اقنوم سوم تثلیث معرفی نمیكند. اندیشة تثلیث بعدها و در قرون دوم تا چهارم شكل گرفت و اولین سند رسمی مسیحیت كه در آن بر تثلیث تأكید شده است، یعنی اعتقادنامه نیقیه، مربوط به قرن چهارم است.[22]پولس پيرو عيسي يا يك بدعتگذار
در پایان بررسی یك سؤال لازم به نظر میرسد و آن اینكه تا چه اندازه انحراف از اندیشههای مؤسس یك دین را باید بدعتگذاری محسوب كرد. آنچه در اندیشههای پولس مییابیم، همانطور كه بسیاری از دانشمندان مسیحی معترفاند، شباهتی به تعالیم عیسی (ع) ندارد. حال آیا مسیحیت كنونی، كه برگرفته از اندیشههای پولس است، همان دین عیسی است یا یك دین جدید؟در پاسخ به این سؤال عباراتی را از كتابهای دو نویسنده مسیحی نقل میكنیم:
پولس به خاطر توسعه یافتن افكارش متهم شده است، مخصوصاً توسط دستهای از نویسندگان در پایان قرن اخیر، كه آنقدر مسیحیت را تغییر داده كه گویی مؤسس دوم آن است.[23]
پولس حواری (رسول) را غالباً دومین مؤسس مسیحیت لقب دادهاند و مسلماً او در این راه جهاد بسیار كرده، فرقه طرفداران اصول و شرایع موسوی را مغلوب ساخت و ... .[24]
در روایات اسلامی نیز در دو مورد از پولس نام برده شده است كه سخن این نویسندگان را تأیید میكند. امام موسی بنجعفر (ع) در ضمن روایتی طولانی سرزمینی را در جهنم معرفی میكنند كه اختصاص به بدعتگذاران و گمراهان دارد. در این سرزمین پنج نفر از امم گذشته، از جمله پولس، قرار دارند.[25]امام صادق (ع) هم در ضمن حدیثی فرمودهاند: «رسولان خداوند در زمان خود و پس از خود به شیطانهایی مبتلا بودند كه آنان را میآزردند و مردم را پس از آنان گمراه میكردند، ... پولس و مریسا در امت عیسی چنیناند».[26]
محمد حقاني فضلمنابع:
[1] كسی كه در حكومت روم از حقوق شهروندی برخوردار بود.
[2] زیبایینژاد، محمدرضا، مسیحیتشناسی مقایسهای، تهران، سروش، 1382، ص2-91؛ دورانت، ویل، تاریخ تمدن: قیصر و مسیح، ج3، ترجمه حمید عنایت و دیگران، چاپ سوم، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1370 ص80-679.
[3] دورانت، ویل، پيشين، ص682.
[4] Charles W. Hedrick(1981), “Paul’s Conversion/Call: A Comparative Analysis of the Three Reports in Acts”, Journal of Biblical Literature, 100/3, pp. 427-432.[5] زیبایینژاد، محمدرضا،پيشين، ص105.
[6] دورانت،ویل،پيشين، ص684.
[7] New Catholic encyclopedia, 2nd ed., Detroit: Catholic University of America: Thomson/Gale; Washington, D.C., 2003 ,vol. 8, p. 861.[8] دورانت،ویل،پيشين، ص681.
[9] زیبایینژاد، محمدرضا،پيشين، ص 97.
[10] عهد جدید در شکل امروزی که نوشتههای پولس در آن نقش قابلتوجهی دارد را مسیحیانِ قرن دوم و سوم شکل دادند.
[11] دورانت،ویل،پيشين، ص2-691.
[12] کارپنتر، همفری، عیسی، ترجمه حسن کامشاد، چاپ دوم، تهران، طرح نو، 1375، ص154.
[13] دورانت،ویل،پيشين، ص689.
[14] آیاتی که مسیحیان در این زمینه به آنها استدلال میکنند، هیچکدام صراحتی در مدعای آنان ندارند؛ بلکه مسیحیان مجبورند با تأویل، آنها را برای مدعای خود به کار بگیرند. یک دسته از این آیات، آیاتی هستند که در آنها عیسی پسر خدا خوانده شده است (مانند متی 3: 17). برای معلوم شدن بطلان این استدلال نگاه کنید به آیاتی که افراد دیگری نیز پسر خدا خوانده شدهاند (مانند تثنیه 14: 1؛ خروج 22: 4؛ اولیوحنا 5: 1). دسته دیگر آیاتی مثل یوحنا 17: 20 هستند که به همین شیوه نقض میشوند (نگاه کنید به اولیوحنا 4: 15).
[15] دورانت،ویل،پيشين، ص680.
[16] ناس، جان بی.، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حکمت، چاپ پانزدهم، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1381، ص614.
[17] دورانت،ویل،پيشين، ص689 و 696.
[18] صادقنیا، مهراب، «پولس و شریعت»، هفتآسمان، شماره25، بهار 1384، ص27.
[19] از سگها بر حذر باشید. از عاملان شریر احتراز نمایید. از مقطوعان بپرهیزید؛ فیلپیان، 3: 2 (ترجمه تفسیری کتاب مقدس، این آیه را چنین ترجمه کرده است: «مواظب سگهای خطرناك باشید. منظورم شیطانصفتانی هستند كه میگویند برای نجات یافتن باید ختنه شد» كتاب مقدس، ترجمه تفسیری، انتشارات ایلام، 1999).
[20] صادقنیا، مهراب، پيشين، ص4-53.
[21] اورشلیم در سال 70م توسط رومیها ویران گشت.
[22] سليماني، عبدالرحيم، درآمدی بر الاهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، قم، کتاب طه، 1382، ص133؛ زیبایینژاد، محمدرضا، پيشين، ص103.
[23] اُگریدی، جُوان، مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، چاپ دوم، قم، موسسه فرهنگی طه، 1384، ص46.
[24] ناس، جان، پيشين، ص613.
[25] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، طبعه الثانیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق/ 1983، ج8، ص311، ح 77 و نیز ج 12، ص37، ح 20.
[26] همان، ج13، ص212، ح 5. البته در این روایت مولس آمده است «... و اما صاحبا عیسی فمولس و مریسا ...»؛ اما با توجه به قرائن و روایات دیگر روشن میشود که مراد همان پولس است. و به نظر میرسد كه مریسا نیز همان مارسیون یا ماركیون، بدعتگذار مسیحی (160م) باشد.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.adyan.porsemani.ir//content/%D9%BE%D9%88%D9%84%D8%B3
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های ادیان و مذاهب سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت