شخصیت امیر المؤمنین (ع) را از دیدگاه سایر ادیان بخصوص یهودیت و مسیحیت چگونه معرفی می کنید؟ | کتابخانه مجازی الفبا

شخصيت امير المؤمنين (ع) را از ديدگاه ساير اديان بخصوص يهوديت و مسيحيت چگونه معرفي می كنيد؟

اگر منظور اين است كه شخصيت امام علي ـ عيله السَلام ـ در کتاب­های اديان توحيدي به چه نحو منعكس گرديده، در اين صورت بايد گفت كه از روايات اسلامي استفاده مي شود كه هم اوصاف و فضايل پيامبر خاتم ـ صلي الله عليه و آله ـ و هم جانيشين و خليفه بر حقَش امام علي ـ عيله السَلام ـ و همچنين ساير ائمه در كتب مقدَس آنها مطرح بوده است. خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: «كساني كه كتاب آسماني به آنان داده ايم او (پيامبر) را همچون فرزندان خود مي شناسند، گرچه جمعي از آنان حق را آگاهانه كتمان مي كنند.»[1]
اين آيه پرده از حقيقت مهمي بر مي دارد و آن اين كه بيان صفات روحي و جسمي و ويژگي هاي پيامبر اسلام ـ صلَي الله عليه و آله ـ ‏در كتب پيشين به قدري صريح و روشن بوده است كه تصوير كاملي از آن در اذهان كساني كه با آن کتاب­ها سر و كار داشته اند، نقش بسته بود.
در روايتي آمده است كه فردي يهودي از امام علي ـ عيله السَلام ـ سؤال مي­كند كه اسم محمَد پسر عموي شما و اسم شما و فرزندانتان در تورات چيست؟ حضرت جواب مي دهد: «در تورات اسم محمد (ص) «طاب طاب» و اسم من «ايليا» و اسم فرزندانم «شبّر و شبير» مي باشد،» يهودي با شنيدن اين پاسخ، بلا فاصله مسلمان شده و شهادتين را بر زبان جاري مي­كند و پس از شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر (ص) شهادت به وصايت و ولايت امام علي (ع) مي دهد.[2]
از اين روايت استفاده مي­شود كه امام علي (ع) به عنوان خليفه و جانشين پيامبر(ص) بطور واضح و روشن در تورات مطرح بوده است. و اگر غير اين بود نبايد بلافاصله يهودي فرمايش امام علي ـ عليه السَلام ـ را قبول مي­كرد.
و نيز نقل شده كه اسامي مبارك تمام ائمه اهل بيت ـ عليه السَلام ـ در تورات نقل شده و به زبان عبراني چنين بوده است: ميذميذ (مصطفي) ايليا (علي مرتضي) قيذور (حسن مجتبي) ايرييل (حسين شهيد) مشفور (زين العابدين) مسهور (امام باقر) مشموط (جعفر صادق) ذومرا (موسي كاظم) هذاد (علي بن موسي الرضا) تيمورا (محمد تقي) نسطور (علي النقي) نوقش (حسن عسكري) قديمونيا (محمد بن حسن) صاحب الزمان (عج)[3]
لكن كتب مقدس موجود در دست يهود و نصاري مورد دستبرد قرار گرفته و تحريف شده است از اين رو بسياري از مطالبي كه در روايات به آنها اشاره شده در «عهدين» فعلي موجود نيست، در عين حال در تورات موجود مطالبي وجود دارد كه مفاد روايات را اثبات مي­كند.در سفر پيدايش تورات چنين آمده است: «اي ابراهيم دعاي تو را در حقَ اسماعيل شنيدم. اينك او را بركت داده بارورگردانيده. به مقام ارجمند خواهم رساند. دوازده امير از ميان فرزندان او بر خواهند خواست»[4]. بديهي است كه دوازده امير جز بر ائمه اهل بيت ـ عليهم السَلام ـ تطبيق نمي­كند و با توجه به روايات كه در اين زمينه وجود دارد. به طور قطع مي­توان گفت كه مقصود همان بزرگواران است.
در اناجيل رسمي مسيحيان مطالب خاصَي در مورد امام علي ـ عليه السَلام ـ ديده نمي­شود و نبايد هم انتظار داشت زيرا انجيل اصلي و واقعي در دسترس نيست و از بين رفته است و اناجيل فعلي در حقيقت ديدگاه­هاي برخي از حواريون است كه سال ها بعد از عروج عيسي ـ عليه السَلام ـ جمع آوري و تدوين شده است. لذا تناقضات و اختلافات زيادي در خود اناجيل ديده مي­شود. از اين رو قابل اعتناء نيستند در عين حال در انجيل برنابا كه از ديدگاه مسيحيَت مورد اشكال است، به گفته صاحب كتاب بشارات عهدين، امام علي ـ عليه السَلام ـ به عنوان كسي كه سزاوار هر گونه كمال است ياد شده است.[5]
و امَا اگر مقصود، از سؤال اين باشد كه ديدگاه هاي شخصيت ها و نويسندگان مهم و معتبر اديان و مذاهب در مورد امام علي ـ عليه السَلام ـ چگونه مي­باشد، در اين صورت بايد گفت كه شخصيت امام علي ـ عليه السَلام ـ به گونه اي نيست كه از ديدگاه صاحب نظران و انديشمندان اديان ديگر، مخفي مانده باشد. جرد جرداق از بزرگترين نويسندگان مسيحي مي­گويد: «آيا انسان بزرگي مانند علي مي­شناسي كه حقيقت انساني را به عقول و مشاعر انسان آشنا سازد، آن حقيقت انساني كه سرگذشت چون ازل و آينده باقي چون ابديَت و ژرفايي بس عميق دارد.»
جبران خليل جبران يكي از بزرگان و نويسندگان توانا و متفكَر مسيحي مي­گويد: « من معتقدم كه فرزند ابي طالب نخستين عرب بود كه با روح كلي رابطه بر قرار نمود، او نخستين شخصيَت از عرب بود كه لبانش نغمه روح كلي را در گوش مردمي طنين انداز نمود كه پيش از او نشنيده بودند. او از اين دنيا رخت بر بست در حالي كه رسالت خود را بر جهانيان نرسانده بود، او چشم از اين دنيا پوشيد مانند پيامبراني كه در جوامعي مبعوث مي­شدند كه گنجايش آن پيامبران را نداشتند. و بر مردمي وارد مي­شدند كه شايسته آن پيامبران نبودند، خدا را از اين كار حكمتيست كه خود داناتر است.»
ميخائيل نعيمه متفكَر مسيحي مي­گويد: « هيچ مورخ و نويسنده اي هر اندازه كه از نبوغ و رادمردي ممتاز باشد نمي تواند قيافه كاملي از انسان بزرگي مانند علي ـ عليه السَلام ـ را در مجموعه اي كه حتَي هزار صفحه باشد ترسيم نمايد.»[6]
آنچه ذكر شد گفتار برخي از صاحب نظران و متفكَران مسيحي در مورد امام علي ـ عليه السَلام ـ مي باشد كه تا حدودي بر اثر مطالعات و پژوهش هايي كه در مورد امام علي ـ عليه السَلام ـ انجام داده اند با شخصيت مولا علي ـ عليه السَلام ـ آشنا شده اند و مطالبي را بيان داشته اند. ولكن شخصيَت امام علي ـ عليه السَلام ـ را كساني جز ائمه ـ عليه السَلام ـ نمي توانند بيان كن

مرکز مطالعات پاسخگویی به شبهات اندیشه قم