مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
فلسفه شلینگ فلسفه فیشته فلسفه هگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
درسگفتار هگل و مسئله شکاکیت
مدرس:
مصطفی زالی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع «درس‌گفتارهای هگل و مسئله شکاکیت» بازخوانی و ارائه‌ی تصویری است جامع از کلیت سنت ایدئالیسم آلمانی با محوریت فلسفه‌ی هگل. گفته می‌شود مفهوم محوری فلسفه‌ی هگل که در جای‌جای آثار او نیز به چشم می‌خورد، امر مطلق است. ولی به رغم پیشینه خاص کانتی فلسفه‌ی هگل و شکل‌گیری مسائل آن در بستر سنت ایدالیسم آلمانی، بسیاری، مفهوم مطلق را بر مبنای دلالتی الهیاتی تفسیر کرده‌اند. بنابراین این پرسش محوری به میان می‌آید که چگونه پس از نقادی‌های کانت به مابعدالطبیعه و دیالکتیک استعلایی در نقد اول که به امتناع موضوع قرار گرفتن امور نامشروط در متافیزیک می‌انجامد، بازگشت به امر مطلق ممکن شده است، به ویژه با نوعی دلالت الهیاتی یا به شکل اعم، دلالتی متافیزیکی. به همین دلیل برای تبیین دقیق دلالت امر مطلق در فلسفه‌ی هگل، لازم است نسبت او با فلسفه‌ی کانت روشن شود. از آن جا که کل سنت ایدئالیسم آلمانی را می‌توان پاسخی به مسأله شکاکیت (ناشناختنی ماندن شیء فی‌نفسه و نفی امکان شناخت امر نامشروط) قلمداد کرد، در این درس کوشش می‌شود کل پروژه‌ی فلسفه‌ی نظری هگل نیز به عنوان پاسخی به شکاکیت در نظر گرفته شود. بنابراین برای بیان پیوستگیِ نظام فلسفی هگل و سنت ایدئالیسم آلمانی، این درس بر مبنای پاسخ به یک پرسش فلسفی پیش خواهد رفت:‌ دریافت هگل از مسأله‌ی شکاکیت چیست و نیز چه پاسخی برای این پرسش دارد؟ هگل خود تصریح می‌کند که ناشناختنی‌ماندن شیء فی‌نفسه نزد کانت، مستلزم انکار امکان معرفت و در نتیجه شکاکیت است. اما درباره‌ی پاسخ هگل به پروژه‌ی نقادی کانت و نحوه‌ی بازبینی او در پروژه‌ی کانت اختلاف نظر جدی وجود دارد: اول، دریافتی متافیزیکی که بر آن است که هگل از امر مطلق به عنوان یک بنیاد نامشروط برای تمامیت تعینات انسانی و طبیعی سخن می‌گوید. دوم، تفسیر غیرمتافیزیکی که مسأله‌ی هگل را در نفی ناشناختنی ماندن شیء فی‌نفسه، بدون طرح امر نامشروط می‌دانند. در این بیان مقصود از امر مطلق، اطلاق خودآگاهی استعلایی و کفایت مفاهیم برای صورت‌بندی متعلقات تجربه است. تفاسیر غیرمتافیزیکی در بدو امر، نسبت روشنی با مسأله‌ی شکاکیت کانتی ندارند و حتی به نظر می‌رسد که از مسأله‌ی اساسی (نسبت میان کانت و هگل) غفلت کرده، بر نسبت میان اسپینوزا و هگل تأکید می‌کنند. با این حال هم‌چنان می‌توان از پروژه‌ی متافیزیکی هگل ذیل مسأله‌ی شکاکیت کانتی سخن گفت؛ بر این اساس مسأله‌ی هگل در نفی شکاکیت، نه نفیِ شیءِ فی‌نفسه ناشناختنی و بیرون نماندنِ فعلیتِ اشیاء از مفاهیمِ آگاهی، که اثبات تمامیت تبیین‌پذیری از طریق بازگشت مجدد به بنیان نامشروط است. برای ارزیابی نحوه‌ی خوانش هگل از فلسفه‌ی کانت و طرح امکان شناخت، نخست دریافت خاص هگل از پروژه‌ی نقادی کانت بر مبنای مقدمه‌ی کتاب پدیدارشناسی بازخوانی شده، تمایز رویکرد استعلایی از رویکرد دیالکتیکی هگل بیان می‌شود. بر مبنای این خوانش روشن می‌شود که چگونه نزد هگل، پروژه‌ی نقادی مستلزم از پیش مفروض گرفتن نوعی سوبژکتیویسم محکوم به شکاکیت بوده و رویکرد دیالکتیکی، پاسخی به این معضل است. از این رو، و به منظور دستیابی به دریافتی جامع از کلیت پروژه‌ی هگل فقراتی منتخب از کتاب پدیدارشناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ادامه بحث دریافت کانت از سرشت امر نامشروط و پیوند آن با غایت‌شناسی بر مبنای فقراتی منتخب از بخش دیالکتیک استعلایی کتاب نقد عقل محض و کتاب نقد قوه حکم مورد بحث قرار می‌گیرد. در انتها پاسخ هگل به مسائل مورد نظر و تعین امر مطلق نزد او، بر اساس بخش سوم علم منطق بازسازی می‌شود.
Immanuel Kants Prolegomena zu einer jeden künftigen Metaphysik, die als Wissenschaft wird auftreten können
نویسنده:
ایمانوئل کانت
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Leipzig: F. Meiner,
چکیده :
مقدمه‌ای برای هر مابعدالطبیعه آینده که به عنوان یک علم عرضه شود کتابی از ایمانوئل کانت است. این کتاب را غلامعلی حدادعادل به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب که دو سال پس از اولین ویراست نقد عقل محض منتشر شد، خلاصه‌ای از نتیجه‌گیری‌های اصلی کتاب نقد عقل محض را دربردارد. در کتاب فوق، کانت به بحث درباب این مسائل می پردازد که ریاضیات محض چگونه ممکن است؟ علوم طبیعی محض چگونه ممکن است؟ مابعدالطبیعه به طور کلی چگونه ممکن است؟ و در آخر مرزهای عقل محض را بیان می کند.
درسگفتار پدیدارشناسی روح هگل
مدرس:
سید جواد طباطبایی
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی روح ، به طور استثنایی کتاب بسیار بسیار دشواری است و در چهارـ پنج دهه گذشته کوششهای بسیاراساسی برای فهم این کتاب و تعیین جایگاه آن صورت گرفته است. یکی از وجوه اهمیت این کتاب این است که در سال های آغازین قرن ۱۹ یعنی در سال ۱۸۰۷ منتشر شد و فیلسوفان بعدی همه به نوعی سعی کردند نظری به آن داشته باشند، حتی هایدگر که آخرین فیلسوف مهم قرن بیستم است و چندین بار هگل را درس داده، بویژه یک بار در یک ترم، تنها مقدمه کتاب را که چند صفحه بیش نیست، تدریس کرده که جلد ۳۶ مجموعه آثار وی است. برخی از مفسران بر آنند که هایدگر در پیکار با تمام متن های مهم تاریخ فلسفه، از هراکلیتوس و افلاطون و ارسطو گرفته تا آخرین فیلسوف، موفق شده برآنها چیره شود ولی در رویاویی با پدیدارشناسی روح، تمام نیروی خود را برای تفوق به آن به کار بسته اما از عهده آن برنیامده است. پدیدارشناسی از زمان انتشار در سال ۱۸۰۷ بارها، بویژه در آلمان و توسط شاگردان هگل و شاگردان آنها و مفسران آلمانی خوانده شده و مورد تفسیر قرارگرفته که امروزه بسیاری از آنها را در فهم این کتاب درست ارزیابی نمی کنند. این درس گفتار به مناسبت دویستمین سال انتشار پدیدارشناسی هگل در هشت جلسه در تهران توسط دکترسیدجوادطباطبایی عرضه شده است که آقای مصطفی نصیری با دقت آن ها را از نوارپیاده وبازنویسی کرده است. سید جواد طباطبایی در مقدمه درسگفتار می‌گوید:فلسفه را در ایران معمولا به خاطر خلاصه ها و تاریخ فلسفه برگزار می‌کنند،متن،بویژه متن های مهم و اصلی را درس نمی‌دهند.من اینجا کوشش می‌کنم برخی متن‌های مهم را که نمی‌توانیم آنها را نشناسیم و نخوانیم به تدریج به عنوان متن‌های اصلی.تفسیر کنم. کتاب پدیدارشناسی روح هگل مشکل ترین کتاب تاریخ فلسفه جدید است. بنابراین و بی آنکه قصدم ناامید کردن باشد، باید بگویم کار بسیار سختی پیش روی داریم، هم برای من در توضیح و هم برای شما دردنبال کردن رشته مطالب.
دیدگاه لیوتار درباره امر با شکوه کانت
نویسنده:
آنتونی دیوید,مجید اکبری
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله نگارنده،خوانش ژان فرانسوا لیوتار«امر باشکوه کانت»را به گونه‌ای شرح می‌دهد که در درس‌هایی دربارهء تحلیل امر باشکوه(نگارش سال 1994) و در«پاسخ‌گویی به پرسش:پسامدرنیسم چیست؟» (نگارش سال 1984)نمایان شده بود.درس‌ها زمینه‌ای را بیان می‌کند که در آن اندیشهء انتقادی خود را به منزلهء حوزهء توانایی خلاق مجازا نامحدود در آن جای می‌دهد، حوزه‌ای که به وسیلهء اصل‌ها و تنها در جست‌وجوی آنان‌ نامعین می‌شود؛«پاسخ‌گویی به پرسش»آشکار می‌سازد که چگونه این حوزهء توانایی خلاق مجازا نامحدود اندیشه در پیشگامان نمود می‌یابد.لیوتار در هردو اثرش، به گونه‌ای بنیادی،امر باشکوه کانتی را همچون‌ مشروعیت‌دهنده‌ای به پسامدرنیسم شالوده‌شکن درک‌ می‌کند. کانت در«سنجش نیروی داوری»باشکوه را آن چیزی‌ تعریف می‌کند که«توانایی محض برای اندیشیدن به‌ چیزی است،که استعداد ذهن را برای فراتر رفتن از هر حس متعارف،نشان می‌دهد.»1چنین تلاشی برای ادراک‌ مطلق در فراسوی چیزی که خیال قادر است در دریافت یا تصوری ساده باز بنمایاند،شاید به کمک«خامی» چشم‌اندازها،مانند هرم‌های بزرگ چوپس برانگیخته‌ شود،چیزی که بزرگی یا عظمت آن به ایدهء بزرگی مطلق‌ مربوط است.2ناتوانی خیال در دربرگرفتن این ایده،به‌ گونه‌ای قابل درک،به درد منجر می‌شود.3اما درد نقطهء پایان نیست؛سرشت احساس باشکوه یک«حرکت»از درد به سوی خوشی است؛«احساس بررسی‌ای زودگذر از نیروهای سرزنده و پی‌آمد سرریزی شدیدتر آن‌ها.»4به‌ بیان دیگر،فرد هراسان است،طبیعت چونان«نیستی ناب‌ در سنجش با ایده‌های خرد»ظاهر می‌شود.5از این‌جا ما به برتریمان بر طبیعت«درون و بیرونمان»و مقصد فراحسی‌مان در فراسوی طبیعت پی می‌بریم.6در این‌ نوشتار مایلم،خوانش ژ.ف.لیوتار از باشکوه کانتی را شرح دهم.همان‌گونه که عنوان کار واپسین،درس‌هایی‌ دربارهء تحلیل امر باشکوه،(نگارش سال 1994)می‌گوید، 2Lدر این‌جا درس‌هایی است که آموخته می‌شود. اساسا،کارکرد نوآورانهء مفهوم باشکوه باید برملا کردن‌ داوری ژرف‌اندیشانه(دربارهء چیزی که احساس باشکوه‌ یک نوع از آن است)باشد چه آن‌جا که این داوری همچون‌ زمینهء امری انتقادی کارکرد دارد یا به عنوان«روشی»که‌ اندیشهء انتقادی شرطهای پیشینی خودش را در آن جای‌ می‌دهد.7مفهوم باشکوه کانتی شاید چیز دیگری را به ما یاد بدهد،بدین معنی که،در نوشتهء نخست،«پاسخ‌گویی‌ به پرسش:پسامدرنیسم چیست؟»،لیوتار به باشکوه به‌ منزلهء چیزی می‌نگرد که به پیشگام همچون راهی برای‌ گستردن امر انتقاد به قلمروی هنرهای زیبا،مشروعیت‌ می‌بخشد.لیوتار مدعی است،روش پنهان در پشت‌ دیوانگی پیشگامان،درک‌ناپذیر است،مگراین‌که پیش از آن،شخص با«عدم تناسب واقعیت با مفهومی که در فلسفهء کانتی دربارهء باشکوه فهمانده می‌شود»،آشنا باشد.8
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65