مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 20
تحلیلی بر میزان اثربخشی معرفت و مهارت منطقی در توسعه‌ی نظریه‌پردازی و تولید علم
نویسنده:
جمیله فاطمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به‌رغم تأکید منطق‌دانان مسلمان بر نقش ابزاری اصول و قواعد منطقی در سایر علوم اکتسابی و در تمامی حوزه‌های اندیشه‌ی بشری، تاکنون تلاش درخور توجهی برای تثبیت این جایگاه و عملی‌کردن آن صورت نگرفته است. ازاین‌رو نگارنده در این نوشتار، بر آن است تا میزان اثربخشی این معرفت و مهارت را در فرآیند نظریه‌پردازی در تمامی مراحل آن، از تکوین و تدوین نظریه گرفته تا اثبات و دفاع از آن و نیز استنتاج فرضیه‌های جدید از نظریات قبلی، مورد تحلیل قرار دهد. با توجه به این‌که نظریه‌پردازی در علوم مختلف با شیوه‌های گوناگونی چون مفهوم‌سازی و کشف ارتباط مفاهیم، تبیین علی، تبیین بدیهی، استنتاج استقرایی و استنباط برهانی و نیز سبک مدل‌شناسی صورت می‌پذیرد، در این مقاله این سبک‌های مختلف به‌تفکیک، مورد بحث قرار گرفته و در هر مرحله، نقش و کارایی مهارت منطقی نشان داده شده است. همچنین ارتباط دو رویکرد و برنامه‌ی جدیدغرب با عناوین «تفکرانتقادی» و «فلسفه برای کودکان» و تأثیر آن‌دو بر پرورش تفکر منطقی، نظریه‌پردازی و تولید علم، مورد تحلیل قرارگرفته است. از مهم‌ترین نتایج این پژوهش، لزوم توجه به آموزش نظری و عملی فنون منطقی، اعم از منطق صوری، منطق جدید و نیز تقویت جایگاه تفکر انتقادی در نظام آموزشی کشور است. این امر می‌تواند به تسهیل و تسریع در فرآیندنظریه‌پردازی و تولید علم در شاخه‌های مختلف علوم، اعم از علوم انسانی و علوم تجربی، منجر گردد. البته درست است که برخی از نظریه‌پردازان به دلیل برخورداری از منطق فطری، در مراحل مختلف، فرآیند کار خود را به طور ذاتی و غیر اکتسابی، بر اصول و قواعد عقلی و منطقی منطبق می‌سازند، قطعاً هم‌اینان نیز با کسب مهارت در فنون تخصصی منطق، طی طریق را برای خود، آسان‌تر خواهند نمود.
صفحات :
از صفحه 115 تا 132
فلسفه برای کودکان
نویسنده:
الهام نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برنامه فلسفه برای کودکان با هدف تقویت پردازش در کودک که شامل مهارت‌های فکری همچون قدرت تمیز، استدلال و قضاوت است، در عرصه تعلیم و تربیت شروع به فعالیت نمود. در دو دهه اخیر این برنامه در سرتاسر جهان مورد توجه قرار گرفت و امید است بتواند انقلابی نو در عرصه تعلیم و تربیت ایجاد نماید.هدف از نگارش این نوشتار، بررسی روش های فلسفی شامل، روش دیالکتیک سقراطی، روش تحلیل دکارتی و روش ترکیب اسپینوزایی برای فراگیری فلسفه برای کودکان است. برای تحقق این امر کنکاشی در مفهوم کودکی و معرفی بهترین تعریف از فلسفه متناسب با این برنامه شده است. در ادامه به تشریح محتوا و رویکردهای مختلف در این برنامه و معرفی رویکرد فلسفه در مقام فلسفیدن و اشراف به این موضوع که فلسفیدن و اندیشیدن در مورد هر پرسشی با یک روش فکری صورت می‌گیرد و نیز با آگاهی از تاکید لیپمن بر روش فلسفی، بر آن شدیم برخی روش های فلسفی را مورد مطالعه قرار دهیم.
فلسفه برای کودکان، رشد تفکر سنجشگرانه
نویسنده:
مهران فرج الهی ,سیده مریم مصطفوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
این نوشتار بر آن است تا رویکردی نوین در امر تعلیم و تربیت و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسی قرار دهد. علی الخصوص آموزش تفکر سنجشگرانه به کودکان و نوجوانان که در گستره تعلیمات فلسفه برای کودکان قرار می گیرد. یکی از مباحث مهم در دنیای اندیشه، ارتقاء سطح فکری آدمی است بنحوی که بتواند امور را به درستی تمیز دهد و درباره پدیده های پیرامونش به تفکر و اندیشه بنشیند و قادر باشد مسائل را تجزیه و تحلیل و در نهایت سنجش و بنحو احسن حل نماید. مقاله حاضر با ارائه توضیحی از مفاهیم تفکر منطقی و استدلالی در ابتدا به توضیح چرایی انتخاب «تفکر سنجشگرانه» در کنار واژه «تفکر انتقادی» پرداخته و به مولفه های آموزش تفکر سنجشگرانه اشاره می کند. بهره گیری از این اصول می تواند به برقراری کلاسی برای پرورش تفکر سنجشگرانه دانش آموزان کمک شایانی نماید و در نهایت منجر به رشد قدرت فکری کودکان و نوجوانان شود.
صفحات :
از صفحه 89 تا 107
تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارتهای بنیادی
نویسنده:
سهیلا طالعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در سال‌های اخیر، بازگشت قابل توجهی به این طرز تفکر که فلسفه یک فعالیت به شمار می‌آید، صورت گرفته است. از همین رو در تحقیق حاضر که به روش توصیفی و از نوع مطالعه‌ی کتابخانه‌ای و به روش فیش برداری انجام شده است، با نظر به اهمیت تفکر منطقی و نقش مهارت هایی اعم از تفکر خلاق و نقاد، در بهبود فضای فکری جامعه‌ی اسلامی و با هدف بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودک بر رشد مهارت‌های استدلالی، بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودک بر رشد مهارت‌های ‌پژوهشی، و نیز بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودک بر رشد مهارت‌های تفکر نقاد و تفکر خلاق، همچنین ارتباط آموزش فلسفیدن با ارتقاء تفکر و قضاوت در کودکان، به نگارش درآمده است. برای رسیدن به این اهداف، امکان آموزش فلسفه به کودکان از دو منظر بررسی شده است: با توجه به نقش فلسفه در زندگی، همچنین با تأکید به روش منتخب در رویکرد فلسفه برای کودکان. با توجه به بررسی های به عمل آمده، می توان به نتایج ذیل نائل شد: 1) آموزش فلسفه به کودک، بر رشد مهارت‌های ‌استدلالی و منطقی اثرگذار است. 2) آموزش فلسفه به کودک، بر رشد مهارت‌های ‌پژوهشی اثربخش است. 3) آموزش فلسفه به کودک باعث ترقی مهارت‌های‌ تفکر انتقادی در کودکان می‌گردد. 4) آموزش فلسفه به کودک، بر رشد مهارت‌های تفکر خلاق نقش مستقیم دارد.واژگان کلیدی: فلسفه‏ى کاربردى، فلسفه برای کودکان، کودک، مهارت های بنیادی، تفکر چندبعدى، تفکر خلاق، تفکر انتقادی، تفکر منطقی، کندوکاو مشترک.
نسبیت گرایی و فلسفه برای کودکان در الگوی لیپمن: پندار یا واقعیت
نویسنده:
زهرا امی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
فلسفه برای کودکان در سبک لیپمن در مظان کثرت گرایی پست مدرنیسمی و نسبیت گرایی حاصل از آن است. اخذ مواضع حذف مسأله یا قبول بی چون و چرا، عجالتی و عافیت طلبانه است. نقد و بررسی فلسفه برای کودکان از این حیث ما را در تولید الگویی مناسب راهنمایی می کند . حساسیت به زمینه، بحث های کلاسی غیرتلقینی و مباحثات غیرغایت مدار، ویژگی هایی هستند که نسبیت گرایی را در فلسفه برای کودکان واقعی می گردانند . «کندی» بدین لحاظ است که به آن خرده می گیرد. لیپمن منطق و ملاک محوری را کافی در دفع نسبیت گرایی می بیند؛ حال آنکه صحت و سقم قضایا به موادی وابسته است که در علومی غیر از منطق بررسی می شود و ملاک ها هم اگر در کوران نسبیت گرایی واقع شوند، به چاقویی می مانند که دسته خود را هم می برد . اگر چه توجه به وحدت ماهوی کودکان از اضطراب نسبیت گرایی می کاهد و غالباً در کلاس های پژوهش فلسفی، آنان را به اتفاق نظر سوق می دهد، اما شرط کافی نیست و پیشنهاد الگویی نظام مند، حاوی دستورالعملی که مربی را یاری رساند، تا به دور از افراط و تفریط، کودکان را به حقیقت گرایی و وحدتی جامع رهنمون سازد، لازم به نظر می رسد.
صفحات :
از صفحه 100 تا 116
مفهوم شناسی و نقش فلسفه و علم در فلسفه برای کودکان
نویسنده:
زهرا امی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
واژه فلسفه که زمانی مترادف با دانش بود، اينك قلمرو محدودتری يافته است؛ اما به همان اندازه بنيادی تر و اساسی تر گرديده است. فلسفه به جهان هم چون يك کل می نگرد و ماهيت آن بر حسب شش مفهوم بيان می شود: مستقل از محتوا، عقلانيت، خردمندی، کاربردی بودن، کليت داشتن و ساختار انتقادی؛ و در مقابل، علم آن دسته از دانش هايی را در بر می گيرد که از روش تعميم تجربی استفاده کرده و بر مشاهده، آزمايش، گزارش و اندازه گيری برای کشف واقعيات استوار است. در نظام آموزش و پرورش فعلی، دروس مختلف به گونه ای تدوين شده اند که حجم وسيعی از اطلاعات عمومی را به کودکان انتقال می دهند و با الگو قرار دادن جوامع صنعتی و متأثر از نظريه ژان پياژه، کودکان را در شناخت امور عينی منحصر کرده اند؛ در حالی که علوم تجربی در دادن مهارت تفكر اثر بخش به کودکان ناتوان است. تفكر فلسفی در آموزش تفكر و در کسب مهارتهای لازم در حل مسائل روزمره کودکان کارآمد تر است؛ اما در فلسفه برای کودکان اين تفاوت باعث نمی شود که فلسفه و علم طريقی آشتی ناپذير يابند بلكه در دادن مهارت استدلالی به کودکان يكديگر را ياری می کنند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 145
تحلیل و بررسی روش سقراطی و کاربرد آن در فلسفه برای کودکان
نویسنده:
فرناز اسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظام آموزشی رایج، افراد را بیشتر از آن که تأمل محور کند، حافظه محور نموده است.این نظام هرچند ممکن است اندیشه ها را به افراد بیاموزد ولی هرگز درصدد آموختن اندیشیدن نبوده است. با مشاهده ی ناتوانی آموزش های رایج در تربیت عقلانی افراد و نیز ناکارآمدی تلاش هایی که برای اصلاح آن آموزش صورت گرفته بودند، "متیو لیپمن" بر آن شد تا جریان آموزشی نوینی را طراحی کند که در آن، افراد از همان عنفوان کودکی شیوه ی درست اندیشیدن را بیاموزند. بنابراین او برنامه ای با عنوان "فلسفه برای کودکان" را پایه گذاری کرد تا برخلاف نظام آموزشی رایج که تکیه اش بر حافظه ی افراد بود، بر تأمل افراد تکیه کند. بدون تردید طرح نظریات فلسفی یا آنچه در مکتب های مختلف فلسفی مطرح شده است برای کودکان و نوجوانان، نه جالب است و نه با سطح رشد عقلانی آنها تناسب دارد. فلسفه برای کودکان برنامه ای آموزشی است که به آموزش و تقویت انواع تفکر اعم از تفکر انتقادی، تفکر خلاق، تفکر مراقبتی و تفکر جمعی می پردازد که هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی به کودکان کمک می کند که مستقل بیندیشند و نظراتی مستدل داشته باشند. این برنامه در چهارچوب اندیشه های روزگار مدرن است و فیلسوفانی چون دکارت و کانت و هگل پشتوانه ای برای آن محسوب می شوند. هدف از نگارش این رساله، نخست بررسی دلایل طراحی نوین نظام آموزشی و رویکردهای عمده ی آموزشی در فلسفه برای کودکان و سپس تحلیل روش لیپمن در فلسفه برای کودکان است. روش لیپمن به زعم خود او بر اساس روش سقراطی است و هدف ما روشن نمودن حدود صحت ادعای اوست. لازمه ی این کار تحلیل روش سقراطی و تطابق دادن آن با روش لیپمن در فلسفه برای کودکان است.
تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر روی تفکر منطقی و انتقادی دانش آموزان پایه سوم دوره راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-1389
نویسنده:
مرتضی بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به شناسایی تاثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر روی تفکر منطقی و انتقادی دانش آموزان پایه سوم دوره راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-1389 با بهره گیری از روش نیمه آزمایشی با طرح گروه کنترل نابرابر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه سوم دوره راهنمایی شهر همدان است. که از بین آنان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دانش آموزان چهار کلاس درس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. آنگاه برای پیش آزمون پرسشنامه مهارتهای استدلال نیوجرسی و پرسشنامه مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا را تکمیل کردند. در ادامه گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در خصوص آموزش فلسفه برای کودکان آموزش های لازم را دریافت کردند. سپس از هر دو گروه به وسیله پرسشنامه های مذکور پس آزمون به عمل آمد. داده های گردآوری شده به وسیله آزمون tبرای گروه های مستقل با استفاده از نرمافزارSPSSتجزیه و تحلیل شد.نتایج نشان داد آموزش فلسفه برای کودکان موجب بهبود تفکر منطقی و انتقادی دانش آموزان شده است. همچنین نتایج مبین آن بود که آموزش فلسفه برای کودکان بر روی تفکر منطقی دانش آموزان پسر و دختر به طور همسان اثر دارد امابر روی تفکر انتقادی دانش آموزان پسر و دختر به طور همسان اثر ندارد. از این رو می توان نتیجه گیری نمود که با آموزش فلسفه برای کودکان میتوان توانایی استدلال منطقی و نیز تفکر انتقادی دانش آموزان را بهبود بخشید.
فلسفه برای کودکان
نویسنده:
محمد صادقی هاشم آبادی,سید محمدکاظم علوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع مورد تحقیق در این مقاله، «فلسفه برای کودکان» است. این عنوان که با کوتاه نوشت «فبک» یا p4c، نشان داده می شود، برنامه ای آموزشی است، که هدفش پرورش قدرت تفکر و استدلال در کودکان است و روش خود را بر اساس پژوهش گروهی (حلقة کندوکاو، نشستن حوزوی) پایه گذاری کرده، و درصدد تربیت انسان هایی متفکر، آگاه، هدفمند، باشعور و خداجوست. اصطلاح فلسفه در این کاربرد، نه به معنای عقاید و آرای فلسفی، بلکه اشاره کننده به جنبة دیگر فلسفه، یعنی مهارت فلسفه ورزی است. ما پیش از ورود به بحث، «فلسفه برای کودکان» را تعریف، و در ادامه، اهداف و فواید آن را بررسی کرده ایم، و سپس به بیان ضرورت اجرای طرح پرداخته ایم. ازآنجاکه در قرآن کریم امر به تفکر شده و در اسلام تفکر عبادت به شمار می رود، نهایتاً نتیجه گرفتیم که این برنامه با اهداف و روح کلی حاکم بر آموزش و پرورش اسلامی هماهنگ است و می تواند جزئی از نظام آموزشی و تربیتی اسلامی به شمار آید.
نظریه ی متیولیپمن در فلسفه برای کودکان ( روی آورد انتقادی)
نویسنده:
زهرا امی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
چهار دیدگاه در حقوق کودک وجود دارد: 1 اشیائی بی اختیار و فاقد حق 2 حیواناتی که تنها حق خوراک، مسکن و پوشاک دارند. 3 انسان هایی با حقوق مطلق و غیر محدود4 انسان هایی که علاوه بر حقوق اولیه، از حق تصمیم گیری، آزادی بیان و عقیده نیز برخوردارند اما این حقوق مطلق و غیر محدود نیستند. اسلام از دیدگاه اخیر حمایت می کند. از جمله حقوق کودکان حق پرسش است. این حق، مسئولیت پاسخگویی را به دوش اولیاء و مربیان قرار می دهد. دو روش عمده در پاسخگویی وجود دارد: اطلاع رسانی مستقیم و آموزش پردازش اطلاعات. فلسفه برای کودکان از روش دوم حمایت می کند. نقد و بررسی آن مسبوق به آشنایی دقیق با این برنامه ی آموزشی است. متیولیپمن مؤسس فلسفه برای کودکان، استاد فلسفه در سال 1968 با دغدغه ی یافتن روشی برای آموزش استدلال به کودکان مطالعاتی را آغاز کرد. در سال 1969 اولین کتابش را نوشت و سه سال تحصیلی آن را به طور آزمایشی در مدارس گوناگون تدریس کرد. رشد بی سابقه ی کودکان در منطق و استدلال او را به ادامه ی نظریاتش تشویق کرد. پس از آن برای پایه های مختلف تحصیلی کتاب داستان و راهنمای معلم نگاشت و در بسیاری از کشور ها با برپایی همایش ها، کارگاه ها و سخنرانی ها به بسط ایده اش پرداخت. از فلسفه برای کودکان شاخه های دیگری با همین نام یا نام های مشابه منشعب شده است. برنامه ی فلسفه برای کودکان رویکردی کاوش مآبانه در امر تعلیم و تربیت کودکان است. آموزش تفکر در این برنامه ی درسی به عنوان یک سیستم آموزشی بر دو دسته عناصر مرتبط به هم مبتنی است. منابع آموزشی و عناصر تحقق بخش هدف کلی در پرورش تفکر در این برنامه تربیت شهروندانی متفکر برای جامعه ی مردم سالار است. مهارت هایی را کودکان در حوزه های مختلفی کسب می کنند که مهمترین آن ها عبارتند از: تشخیص امور بدیهی، کشف تناقض، فرضیه سازی، کسب نتایج معتبر، توسل به ملاک در داوری ، انعطاف پذیری، سعه ی صدر، خود اصلاح گری، حساسیت به زمینه و .... به منظور استفاده از این برنامه ی آموزشی، نقد و بررسی آن در جهات سه گانه ی مفهوم سازی از فلسفه، کارآیی و اثر بخشی این برنامه برای دستیابی به اهداف مورد نظر و نقد و بررسی روش آموزش از حیث نتایج و پیامد هایی که دارد، ضروری است. در این الگو فلسفه در معنای تفکر فلسفی برروی مفاهیمی که فلسفی تلقی می شوند، به کار می رود. مفهوم سازی لیپمن از اخلاق و منطق به عنوان شاخه هایی از فلسفه مبهم است . آنچه از مهارت های کسب شده به دست می آید، پرورش تفکر منطقی و رفتار ارتباطی است . این برنامه به دلیل حصر فلسفه در پرورش مهارت تفکر منطقی بر تحویلی نگری استوار است. توجه لیپمن به زمینه مند بودن تجارب کودکان و کثرت گرایی حاصل از آن، در این برنامه سمت و سویی رو به نسبیت گرایی و شکاکیت ایجاد کرده است و پرهیز از آن ها موجب رخنه در مقام عمل و نظر شده است و البته این خلل ها قابل رفعند؛ اگر به کودکان مدل پژوهشی ای را بیاموزیم که بر طبق آن از نسبیت گرایی گذر کرده و به دیدگاه واحدی برسند. انتقاد شدید لیپمن از برنامه های درسی که مبتنی بر آموزش مستقیم به کودکان و محفوظات است، به ویرانی مباحثات کلاسی و در نتیجه به ویرانی فلسفه برای کودکان می انجامد. نادیده گرفتن تفاوت های جنسی در این برنامه با زمینه مندی آن ناسازگار است. اجرای فلسفه برای کودکان در ایران با بستری مناسب مواجه است؛ اما فرهنگ وابسته بودن آن، هماهنگی با فرهنگ و اعتقادات اسلامی در ایران را ضروری می سازد. این هماهنگی به پژوهشی روشمند، مطالعات میان رشته ای گسترده، فرایند عملیاتی استوار نیازمند است وتدوین متون داستانی بر پایه ی مطالعات عمیق فلسفی و تغییر آن ها به تناسب سن و جنس کودکان و بر مبنای پیش فرض های جامعه ی اسلامی، آداب و رسوم قومی و محلی، زبان و ادبیات فارسی، در جهت گیری ای به دور از نسبیت گرایی و شکاکیت ، بایسته است. آموزش مربیانی آشنا به آداب تعلیم و تعلم دراسلام، دارای مهارت کافی در علم منطق، آزاد اندیش، صمیمی، راز دار، حلیم و بردبار و مسلط بر حرکات اعضا و جوارح به منظور تسهیل بحث های کلاسی لازم و ضروری است. قبل از هر چیز رفع موانع و محدودیت های مطالعاتی و اجرایی در الویت قرار دارند.
  • تعداد رکورد ها : 20