مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
تيسير التفسير - الجزء الثالث عشر (الشوری - الحجرات)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تيسير التفسير - الجزء الثانی عشر (أول یس - آخر فصّلت)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تيسير التفسير - الجزء التاسع (أول مریم - آخر الحج)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 12 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 12 جلد است. جلد اول دارای مقدمه محقق و تفسیر سوره حمد و البقره تا آیه 203 است. تفیسر سایر آیات و سور در سایر مجلدات دنبال می‎شود. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تيسير التفسير - الجزء الخامس (اول الأعراف - التوبة: 33)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 17 جلد است. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تيسير التفسير - الجزء الثالث (آل عمران: 133 - المائدة: 26)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
 تيسير التفسير - الجزء الثانی (البقرة: 204 - آل عمران: 132)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان : عمان - وزراة التراث والثقافة ,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 17 جلد است. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تيسير التفسير - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة: 203)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 17 جلد است. جلد اول دارای مقدمه محقق و تفسیر سوره حمد و البقره تا آیه 203 است. تفیسر سایر آیات و سور در سایر مجلدات دنبال می‎شود. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تيسير التفسير - الجزء الرابع (المائدة: 27 -آخر الأنعام)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة ,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 17 جلد است. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تفسیر کتاب الله العزیز
نویسنده:
هود بن محكم الهوّاري؛ تحقيق: بالحاج بن سعيد شريفي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الغرب الإسلامي,
چکیده :
تفسير كتاب الله العزيز اثر شيخ هود بن محكم الهوّاري الاوارسي (از علماى فرقه اباضيه در قرن سوم هجرى)، از جمله كتب تفسير بالمأثور و قرآن به قرآن مى‌باشد كه با تحقيق و تعليق حاج بن سعيد شريفى به زبان عربى نگارش شده است. كتاب با مقدمه مفصلى از محقق آغاز و مطالب در چهار جلد تنظيم شده است. اين تفسير، در واقع گزيده شده تفسير يحيى بن سلام بصرى است، به جز اينكه نويسنده بخشى از آراء كلامى خود را در اين تفسير جاى داده است. متأسفانه صفحاتى از مقدمه اين كتاب از بين رفته است و آنچه باقى مانده، اشاره‌اى كوتاه به چند بحث علوم قرآنى است... روش مفسر چنين است كه در آغاز هر سوره، اطلاعات كلى سوره مانند مكى و مدنى و... را بيان كرده و سپس به مناسبت هر آيه، به تبيين معناى آيه با ذكر احاديث و مأثورات وارده پرداخته است. نويسنده در بيشتر اوقات، اسناد احاديث را حذف يا مختصر كرده و تنها از نام صحابى روايت كننده از پيامبر(ص) ياد مى‌كند... در مقدمه كتاب، پس از معرفى نويسنده، نسبت كتاب به وى، تفسير ابن سلام، روايت تفسير ابن سلام و روش آن، تفسير علامه هود الهوارى و ارزش و امتيازات آن بررسى و در نهايت به اقدامات تحقيقى صورت گرفته در كتاب، اشاره شده است... بحث پيرامون تفسير حاضر، متوقف است بر سؤالاتى است كه پاسخ به آن‌ها به شناخت و تبين كتاب، كمك خواهد كرد؛ از جمله آنكه طريقى كه اين كتاب، پس از گذشت يازده قرن از تأليف آن، به دست ما رسيده و راويانى كه به‌صورت مباشر و يا با واسطه، آن را نقل كرده‌اند، چه كسانى مى‌باشند. پس از تحقيق پيرامون اين امر، اين نكته به دست مى‌آيد كه اولين كتابى كه به اين اثر اشاره كرده است، «السيرة و أخبار الائمة» اثر ابى زكريا مى‌باشد... اين تفسير، از جمله تفاسير اباضيه شناخته مى‌شود و لذا براى بهتر شناختن آن، ضرورى مى‌نمايد تا نگاهى كوتاه به عقايد اين فرقه شده و سپس به توصيف كلى تفاسير اباضيه پرداخته و در نهايت، به ويژگى خاص اين تفسير، اشاره كرد. اباضيه در بخش عقايد، نزديكى فراوانى به معتزله و شيعه دارند و در حقيقت جزو عدليه به شمار مى‌آيند. آنان با بكارگيرى عقل و خرد در استدلال به قضاياى كلامى و پيرو روش اجتهادى و استنباطى در مسائل اعتقادى در تمام جوانب معتقد هستند و مانند سلفيه، حنابله، حشويه و گروه‌هاى مشابه آن نيستند كه به ظاهر نص اكتفا كنند و از بكارگيرى عقل و منطق در فهم و استنباط تعلل ورزند و نوعى تعطيل در عقول را شاهد باشند و به مجرد يك خبر واحد از عقيده قطعى عقلى دست بردارند، به همين دليل خبر واحد را در عقايد حجت نمى‌دانند... اباضيه همانند شيعه و متعزله، قايل به محال بودن رؤيت خدا در دنيا و آخرت هستند. در باب صفات بارى، خداوند را منزه از تشبيه و تجسيم مى‌دانند و صفات او را عين ذاتش مى‌دانند نه زايد بر ذات و بيرون از ذات را اعتبار محض مى‌دانند، صفاتى مانند وجود، ازليت، ابديت، حيات و علم و... بنابراين برخلاف اشاعره كه در صفات ذات قايلند كه زايد بر ذات خداوند است و بر خلاف مشبهه و حشويه كه صفات ذاتى خداوند را حقيقت ثابته‌اى مانند صفات انسان مى‌دانند، مانند عدليه عين ذات ذات خدا مى‌دانند و قابل جمع با ضدشان نمى‌دانند... آنها از عدليه به حساب مى‌آيند، چون انسان را مختار مى‌دانند و كارهايش را معلول اراده خودش، به همين دليل معتقدند جزا و پاداش بركارهاى انسان مترتب مى‌شود. اما در مرحله بالاتر قايلند انسان و كارهايش در دست توانمند خالق هستى قرار دارد و اين است معناى نه جبر و نه تفويض و در عقايد ديگر، مانند قضا و قدر و خلق قرآن، مانند شيعه قايلند كه قرآن موجودى حادث است نه قديم و از صفات افعال خداوند است نه صفات ذات. همچنين در برخى ديگر از عقايد، تجانس‌هاى فراوان اعتقادى و كلامى بين اباضيه و شيعه و معتزله وجود دارد... اما از طرف ديگر، قائل به خلود اصحاب كباير در جهنم هستند، يعنى قائلند كسانى كه گناه كبيره انجام مى‌دهند و توبه نمى‌كنند، در جهنم هميشه مى‌مانند و قابل بخشش نيستند و در اين باب به آيات زيادى از قرآن استدلال كرده‌اند. در برابر شيعه كه معتقد است اصحاب كباير معذب هستند ولى در آخر چون اعتقاد صحيحى دارند، نجات مى‌يابند... با نگرش عام به تفاسير اباضيه، مى‌توان اين نكته را دريافت كه كم‌وبيش اين تفاسير، به رنگ تفاسير اهل سنت و شيعه و ساير فرق اسلامى است. طبعاً همه آنچه در باب آن تفسير گفته شده، اعم از شيوه ورود و خروج در تفسير، روش تفسيرى، بهره‌گيرى از مأثورات و ابتلاى به اخبار ضعاف و يا جهت‌گيرى‌هاى مذهبى و تعصب فرقه‌اى، همانند ديگر تفاسير است و كم‌وبيش همان جهات در اين تفاسير مطرح است. همچنين گرايش به بحث‌هاى هدايتى و تحليلى و فروكش كردن روحيه پرخاش‌گرى و تعصب فرقه‌اى و جدال مذهبى در عصر حاضر (عصر تفاهم و نزديكى)، احترام به عقايد ديگران و پرهيز از توهين در اين تفاسير به چشم مى‌خورد... در اين تفاسير، از همان شيوه‌هاى معمول در تفاسير مذاهب اسلامى در طى قرون و اعصار در تبيين و توضيح آيات استفاده مى‌گردد. نقل مأثورات در تفاسير ياد شده از پيامبر(ص)، صحابه و تابعين است. با اضافه اين نكته كه اباضيه، جامع حديثى مستقلى مانند «الجامع الصحيح مسند الامام ربيع بن حبيب ازدي بصري» (م 150ق) دارند و احاديث تفسير را از كتاب و كتاب‌هاى روايى ديگر اهل سنت مثل صحاح ستة و مدونة الكبراى ابوغانم خراسانى نقل مى‌كنند. همانند ديگر مذاهب به هنگام تفسير آيات كلامى، فقهى به دفاع از عقايد و استنباطات مذهبى خود برمى‌آيند... ويژگى تفسير حاضر، مأثور بودن آن است كه متأثر از شرايط خاص آن دوره از تدوين تفسير است. از طرف ديگر، چون در آن دوره تلاش در جمع‌آورى احاديث تفسيرى و غيرتفسيرى بدون نقد و بررسى است، اين تفسير هرگونه خبرى را گردآورى كرده و از نقد و ارزيابى آن‌ها، خوددارى كرده است. مثلاً نويسنده حساسيتى در نقل اخبار اسراييلى نداشته است. در اصل چنين حساسيتى نسبت به روايات اسراييلى و راويان آن از قرن هفتم به بعد ايجاد شده است. قهراً در اين تفسير بسيارى چيزها نقل شده كه بعدها نسبت به ضعف و ساختگى بودن آن‌ها، گفت‌وگوها شده است. بدين‌رو روايت از كلى، سُدىّ، كعب الأحبار و افرادى از اين قماش، در اسناد روايات به چشم مى‌خورد... جهت گيرى‌هاى كلامى اين تفسير، بسيار اندك و غيرآشكار است، اما در برخى از مسائل مانند كفر و ايمان، ارتكاب كبيره، نفاق و شفاعت و يا در مسائلى چون محال بودن رؤيت خدا، اشاره‌وار به آن‌ها پرداخته شده است...
داعی‌العمل لیوم الأمل
نویسنده:
محمد بن یوسف اطفیش
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , کتابخانه عمومی
  • تعداد رکورد ها : 24