جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1645
کانت و تاريخ فلسفه: چشم‌اندازها و نکته‌ها
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسش از تاريخ فلسفه و ديدگاههاي فيلسوفان درخصوص آن، از آن جهت اهميت دارد که مهمترين منبع فلسفه‌ورزي و دانش فلسفه، همانا تاريخ فلسفه است. جريان فلسفه جديد خواه در قالب عقل‌گرايي و خواه تجربه‌گرايي، عموماً بدون اظهار نياز به تاريخ فلسفه و موضوعيت دادن بدان و بدون منظري تاريخي در باب آن شکل گرفته است؛ مثلاً دکارت براي تدوين فلسفه خويش تنها به ظرفيتهاي خودِ انديشنده و جهان ممتد نگريست. تجربه‌گرايان نيز با دَلو تجربه‌گرايي از چشمه طبيعت آدمي و جهان کيفيات و کميات به استخراج معرفت پرداختند. اما نزد کانت، هر چند آغازگاه کتاب نقد عقل محض تمرکز بر امکانات شناختاري سوژه است، ولي پايان بخش آن، عنوان تاريخ عقل محض ميباشد. حتي مطلع و برخي مضامين تمهيدات وي مشتمل بر چشم‌اندازها و نکته‌هايي در باب تاريخ ‌فلسفه است. بنابرين ميتوان گفت که وي نيم‌نگاهي به جريان تاريخ فلسفه نيز داشته است و حتي تدوين و تثبيت فلسفه خود را وامدار فهم ماهيت و تاريخ متافيزيک و علوم و درسها و عبرتهاي آن ميدانسته است. کانت دريافت که بدون نگريستن به تاريخ متافيزيک و ديگر علوم فلسفي و تجربي، درک ماهيت فلسفه و نيز انکشاف و اکتشاف فلسفي مقدور نيست. ظهور نظريه سوژه و کشف ماهيت استعلايي آن بدون لحاظ تاريخ فلسفه و علوم و داشتن منظري تاريخي در باب معارفِ نظام‌مند آدمي، مقدور نبود. البته نزد کانت با تاريخ فلسفه في‌نفسه سروکار نداريم، بلکه با تاريخ فلسفه‌شناسي سروکار داريم. بعلاوه، در همين حد هم نسبت تاريخ فلسفه‌شناسي يا منظر تاريخي به تعريف و تحديد و تعيين سوژه، از نوع معرفتزاي تقويمي نيست، بلکه ميتواند از سنخ کارکردي تنظيمي باشد. تاريخ فلسفه‌شناسي ميتواند در حکم يک اصل راهنما براي فهم و کار فلسفي باشد؛ ميتواند نشانه‌ها و ردپاي سوژه را نشان دهد ولي نميتواند في‌نفسه عهده‌دار تعريف يا تکوين آن باشد. اين امر به اين مبنا برميگردد که سوژه کانتي داراي وجه تاريخي است، اما نه آنکه تاريخمند باشد. به بيان ديگر سوژه، تاريخ‌شناس و منظردار و تاريخبند است، ولي نه تاريخمند. تاريخ فلسفه، شرط وقوعي سوژه است و نه شرط استعلايي آن. شرايط استعلايي سوژه، دروني است و در تعريف آن گنجانيده شده است و نه آنکه بيروني و تاريخي و عارض بر آن باشند. اين نوشتار متکفل پرسش از تأملات کانتي در باب تاريخ فلسفه است تا شايد از اين طريق اين وجه مهجور و مسکوت انديشه اين فيلسوف تا حدي مکشوف گردد. از اينرو اين نوشتار به مسائلي از قبيل معنا و تعريف تاريخ فلسفه، تاريخ فلسفه‌گرايي، پايان تاريخ ‌فلسفه، تمايز و تشابه با تاريخ علم، تقسيمبندي تاريخ فلسفه، نسبت فلسفه و تاريخ‌فلسفه، رابطه فلسفه تاريخ و تاريخ فلسفه و... از نظر وي ميپردازد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 80
بررسی تطبيقی آزادی اخلاقی در انديشه كانت و شهيد مطهری
نویسنده:
عليرضا فرهنگ اصفهانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله آزادي به‌ويژه آزادي معنوي از مطالب بنيادين در سلسله مسائل فلسفه نظري و عملي است؛ هرچند نقش آن در فلسفه عملي نمايان‌تر است. اهميت و ضرورت اين ‎مسئله و جايگاه ويژه آن در حل مسائل فلسفي به‌ويژه مسائل انسان‎شناسي، موجب اهتمام ويژه متفکران به آن شده است. در اين مقاله ديدگاه دو متفکر تأثيرگذار در حوزه فلسفه غربي و فلسفه اسلامي، با روش توصيفي ـ تحليلي واکاوي شده است: يکي ايمانوئل کانت که در حوزه فرهنگ مسيحي رشد يافته و ديگري شهيد مطهري که در حوزه فرهنگ اسلامي پرورش پيدا کرده است. از رهگذر اين جستار روشن مي‌شود که کانت در فلسفه اخلاق خود آزادي را مبناي استدلال بر اخلاق قرار داده است. ايده بنيادي اخلاق کانت اين است که عمل انسان بايد نه‎تنها مطابق وظيفه بلکه صرفاً از روي وظيفه و به صرف احترام به قانون اخلاق باشد؛ ازاين‌روست که کانت به مفهوم بنيادي فلسفه اخلاق خود يعني خودفرماني اراده (خودآييني) مي‌رسد. شهيد مطهري بر خلاف کانت، آزادي اخلاقي را به رعايت قوانين پيوند نمي‌زند، بلکه آن را با رعايت قوانين الهي و نگاه‌داري جانب انسانيت انسان پيوند مي‌زند. براين‎اساس آزادي اخلاقي، آزادي انسان از شهوات خود، آزادي انسانيت انسان از حيوانيت خود و استقلال او در انسانيت اخلاقي خويش است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 140
صورت‎بندی و ارزيابی استدلال كانت بر نفی «امكان شناخت نظری نفس»
نویسنده:
احمد حمداللهی اسکويی، مسعود اميد
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
با توجه به آرا و ديدگاه‎هاي کانت، استدلال وي بر عدمِ «امکان شناخت نفس از طريق نظري» را مي‌توان اين‎گونه صورت‎بندي کرد: «1. کثرات شهود حسي از نفس («من» انديشنده) داده نمي‌شود؛ 2. هر چيزي که کثرات شهود حسي از آن داده نشود، شناخت‌ناپذير خواهد بود؛ نتيجه: نفس شناخت‎ناپذير است». اين استدلال از نظر صوري معتبر است و اگر نفس را به عنوان من انديشنده يک امر صرفاً استعلايي و غيرتجربي بدانيم، نتيجه آن، البته صرفاً در محدوده معناي کانتي از شناخت، به طور مطلق صادق و معتبر خواهد بود؛ اما ابهام و ناسازگاري موجود در ديدگاه کانت درباره نفس يا من، نتيجه استدلال او را حتي در محدوده معناي کانتي از شناخت، مخدوش و نامعتبر مي‌سازد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 121
بررسی تطبيقی كرامت انسانی در انديشه كانت و شهيد مطهری
نویسنده:
ميترا فرهنگ اصفهانی، هاشم گلستانی، حسين واعظی، عليرضا يوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلة کرامت انساني از مطالب بنيادين در سلسله مسائل فلسفه عملي است. اهميت و ضرورت اين مسئله و جايگاه ويژه آن در حل مسائل فلسفي به‌ويژه مسائل انسان‌شناسي، موجب اهتمام ويژه متفکران از جمله ايمانوئل کانت و شهيد مرتضي مطهري به عنوان دو شخصيت تأثيرگذار در حوزه فلسفة غربي و فلسفة اسلامي شده است. در نوشتار حاضر با روش توصيفي ـ تحليلي به واکاوي ديدگاه اين دو متفکر پرداخته مي‎شود. از رهگذر اين جستار روشن مي‌شود که کانت و شهيد مطهري در اينکه انسان داراي يک ارزش ذاتي است و همين امر او را از مخلوقات ديگر متمايز مي‌کند و نيز در اينکه کرامت انساني تنها با تکامل جنبه عقل نظري انسان حاصل نمي‌شود، اتفاق‌نظر دارند؛ اما در معيار کرامت انساني و مکانيسم فعليت‌ يافتن آن ميان آنها اختلافاتي وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
فلسفه حقوق کانت و اندیشه انسان جهان‌وطن
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری، محمدجلیل آل امین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسشی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت نسبت بین فلسفة حقوق کانت و تلقی او از انسان، به عنوان موجودی جهان‌وطن است. اگر کانت، حقوقِ خود را با التفات به انسانِ جهان‌وطن تقریر کرده باشد، می‌توان فهمی فرا‌اروپایی از فلسفة حقوق وی داشت و فلسفة حقوق کانت واجد انسجام و ظرفیت لازم برای استقرار مدنیت در زیست اجتماعی انسان‌ها بوده و این امر بنیانی برای طرح فلسفی صلح پایدار، در نظام فلسفی کانت خواهد بود. کانت در فلسفة حقوق، از حقوق خصوصی و حقوق عمومی به‌تفکیک سخن می‌گوید. حقوق خصوصی به مالکیت محدود می‌شود. انسان آزادی مالکیت دارد اما این آزادی در حقوق کانت مطلق نیست. حق عمومی در فلسفة کانت، به سه دستة حق حکومت، حق ملی و حق بین‌الملل تقسیم می‌شود. حق خصوصی بسترِ حق عمومی و در حق عمومی، حق حکومت، بستر حق ملی و حق ملی بستر حق بین‌المللی است. بنابراین برای توجیه حق بین‌المللی باید از حق خصوصی آغاز کرد. در نتیجة این مراحل است که می‌توان درک کرد کانت متأثر از هابز، ضرورت حکومت را در حفاظت از آزادی افراد می‌داند. پس آزادی فردی حقی طبیعی است که حق حکومت اجتماعی را طبیعی می‌سازد و بر این اساس، مدنیت در شأن اجتماعی انسان‌ها، قابل تحقق خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
بررسی چگونگی ارتباط نقدهای سه‌گانه کانت
نویسنده:
اسماعیل نوشاد، یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نقد عقل محض، سه ایدۀ نفس، خدا و جهان به صورت تنظیمی عمل می‌کنند. این ایده‌ها در نقشی وحدت‌بخش به عالم پدیداریِ حاصل اطلاق شهودهای پیشینی مکان و زمان و مقولات فاهمه بر کثرات حسی به دست آمده‌اند و عمل می‌کنند. طبق تفسیری که ما در این مقاله ارائه کرده‌ایم، کانت در نقد عقل عملی به کمک اختیار استعلایی سوژه را به صورتی تقویمی و غیر نظری برمی‌نهد. بنابراین اختیار در انجام فعل اخلاقی به صورت یک ایدۀ استعلایی اساسی برای تقویم سوژه ظاهر می‌شود. ایده‌های خدا و جهان به صورتی «تأملی» و ذهنی، از طریق نقد قوۀ حکم، فراهم می‌شوند. به این ترتیب پیوندی استعلایی بین سه نقد کانت شکل می‌گیرد و نقد دوم و سوم نقشی تقویمی برای قوام ایده‌های عقل محض را بازی می‌کنند. با این حال، چالشی مسئله‌ساز در نقد سوم با عنوان «امر والا» طرح می‌شود که در کلیت نظام کانتی به‌سادگی نمی‌نشیند. کانت امر والا را حالت نمادینۀ ایده‌های عقل می‌داند؛ اما این تجربۀ فوق‌العاده قوی حسی به صورتی آشوب‌ناک تمامیت نظام کانتی را تهدید می‌کند و امکان تفسیرهایی ساختارشکنانه مانند تفاسیر دریدا و دولوز را فراهم می‌کند.
صفحات :
از صفحه 137 تا 152
شکل نهایی فلسفه‌ی عملی کانت بر اساس روایت آلن وود
نویسنده:
حسین کلباسی، حمزه حجت حاتم پوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شکل نهایی فلسفه‌ی اخلاق ایمانوئل کانت چگونه است؟ آیا همان‌طورکه شهرت دارد، نظام اخلاقی کانت نظامی خشک، سخت و انعطاف‌ناپذیر است و این فیلسوف آلمانی قرن هجدهم در مسیر سلوک اخلاقی، غایت و سعادت را کنار می‌گذارد؟ چگونه می‌توان اصول اخلاقی کانت را در زندگی روزمره اجرا کرد؟ این‌ها پرسش‌هایی است که در این مقاله مطرح می‌شود و براساس تفسیر آلن وود از اخلاق کانت، پاسخ‌هایی عرضه می‌شود که با نظر متداول درمورد اخلاق کانت تفاوت شایان توجهی دارد. تصویر دقیق اخلاق کانت باید با نگاه به کتاب مهجور مابعد‌الطبیعه‌ی اخلاق ترسیم شود و غایت جایگاه مهمی در آن دارد. در مرحله‌ی عملی هم کانت فرمول دوم را ترجیح می‌دهد که در آن انسان غایت فی نفسه است و به‌عکس تصور عمومی، راه‌حل اصلی کانت آزمون تعمیم‌پذیری و نتایج برآمده از فرمول قانون عام نیست. در همین راستا، عشق و علاقه‌ی به نیکوکاری و کمک به دیگران نه‌تنها مانعی بر سر راه اخلاق نیست که کمک‌حال آن به‌شمار می‌آید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 103
نقد قوه حکم و گذر از طبیعت به آزادی در فلسفه کانت
نویسنده:
ماحوزی رضا
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت در فلسفه نقادی، ساحت طبیعت را از ساحت آزادی تفکیک کرده و بدین ترتیب، جدال دترمینیسم و اختیار را پایان داد. با این حال وی در نقد قوه حکم جدایی این دو ساحت را نقصی در نظام عقل محض تشخیص داده و تلاش کرده است به کمک قوه حکم تاملی این شکاف را پر کند. وی در اثر اخیر، با رویکردی ایجابی، اشیاء فی نفسه (نومن ها) را به مثابه فرولایه فوق محسوس طبیعت مورد بررسی قرار داده و با عرضه تصویری نظام مند (ارگانیکی) از این ساحت، که همانا متعلق زیبایی طبیعی نیز هست، وحدت طبیعت و آزادی را امکان پذیر ساخته است. این نوشتار درصدد است پس از معرفی معنای طبیعت و آزادی در اندیشه کانت، چگونگی این گذر را تبیین کند.
صفحات :
از صفحه 113 تا 131
تلقی کانت از ماده
نویسنده:
مسگری احمدعلی اکبر, محمدیان موسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت در بنیادهای مابعدالطبیعی علم طبیعی، تلاش می کند تا با فراهم آوردن بخشی محض برای فیزیک نیوتنی، آن را به علم به معنای حقیقی کلمه تبدیل کند. او در ضمن این کار، فیزیک نیوتنی را از مفاهیمی که از نقطه نظر فلسفه نقدی تهی و فاقد وجاهت اند پیرایش کرده و تلاش می کند مفاهیمی سازگار با این فلسفه را جایگزین آن ها کند. در نتیجه او در چندین موضع مهم در تقابل کامل با نیوتن قرار می گیرد که یکی از این مواضع، بحث ماهیت ماده است. نیوتن از قائلان به نظریه اتمیسم است حال آن که کانت در برابر این تلقی، نظریه دینامیکی ماده را مطرح می کند. طبق این نظریه ماده ذاتا دارای نیروهای بنیادینی است که امکان ماده مبتنی بر آنهاست. او با برشمردن ایرادات اتمیسم از نقطه نظر فلسفه استعلایی، نظریه جدید خود را همساز با این فلسفه پیشنهاد می دهد. در این مقاله تلاش بر این است که با بررسی متقابل این دو نظریه رقیب، انگیزه های کانت برای ارائه نظریه دینامیکی ماده را بهتر بشناسیم.
صفحات :
از صفحه 157 تا 179
طبیعت انسان و دین در نظر کانت
نویسنده:
شاقول یوسف, محمدی توغری مهدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایمانویل کانت (1724-1804م) یکی از فیلسوفان مهم عصر روشنگری، در تفکر فلسفی خود جایگاه قابل ملاحظه ای را به دین اختصاص داده و در این راستا در سه رساله عمده خود این موضوع را با تفصیل بیشتری بررسی کرده است. در نقد عقل محض توجهش به مولفه های دینی به ویژه ایده خدا معطوف است و با رد مهم ترین براهین الهیات عقلی نشان می دهد که قوه شناسایی ما قادر به اثبات و انکار خدا به عنوان امری فرا تجربی نیست، و این نتیجه طبیعی بررسی دین شناختی در حوزه معرفتی اوست. اما بنا بر تربیت دینی اش فعالیت خود را به جنبه سلبی محدود نمی کند و در حوزه دیگر اصول و مبانی دین شناختی ایجابی خویش را شرح و بسط می دهد. در نقد عقل عملی، دلیل اخلاقی اثبات وجود خداوند را بر اساس غایت نهایی آن، یعنی خیر اعلا، تشریح می کند. او در استدلال خود دو مولفه خدا و جاودانگی نفس را بر پایه سعادت و فضیلت اثبات می کند و بر این اساس دین را بر اخلاف مبتنی می سازد و معتقد است که قوانین اخلاقی با توجه به خیر اعلا به سمت دین هدایت می شود؛ یعنی به حوزه ای که در آن همه وظایف انسان در عین حال که قوانین ذاتی هر اراده آزاد هستند، به عنوان فرامین الهی نیز لحاظ می شوند. در کتاب «دین در محدوده عقل تنها» نیز بر اساس طبیعت بشر به شرح دین می پردازد؛ یعنی بعد از بررسی و تشریح طبیعت بشر، دوگانگی طبیعت انسان از لوازم موضع دینی او قرار می گیرد و اخلاق او به سمت دین هدایت می کند. در واقع نظام دینی او در جهت اصلاح انسان و مکمل نظام اخلاقی اوست. این پژوهش نیز بر آن است تا با بررسی طبیعت انسان بر مبنای اصول اخلاقی کانت، موضع دینی و محتوای اخلاقی وی را مشخص سازد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 161
  • تعداد رکورد ها : 1645