ترجمه ماشینی:
تعدادی از منتقدان و محققان بر مفهوم تنوع تخیل مشخصاً کاتولیک استدلال می کنند، نه به عنوان یک موضوع دکترین یا حتی اعتقاد، بلکه بیشتر به عنوان یک ح
... حساسیت هنری. آنها ترکیبی از مفروضات فکری، عاطفی، معنوی و اخلاقی را که از اعتقادات کاتولیک نشات میگیرند، تصویری از واقعیت را تشکیل میدهند که لزوماً بیانگر تخیلی هنرمند است. با این حال، مفهوم تخیل کاتولیک فاقد انسجام موضوعی و الهیاتی است. بیان این شهود به معنای عبور از مرزهای میان رشته ای مشکل ساز بین الهیات و ادبیات است. و اگرچه محققان روشهای مفیدی را برای انجام چنین «گذرگاههای مرزی» میان رشتهای توسعه دادهاند، نسبتاً تعداد کمی به بررسی جدی زیباییشناسی الهیاتی که این زیباییشناسیهای دیگر ممکن است به آن وابسته باشند، اختصاص دادهاند. مایکل پاتریک مورفی در کتاب الهیات نقد چارچوب جدیدی را برای تعریف بهتر مفهوم تخیل کاتولیک پیشنهاد می کند. او راههای زیادی را بررسی میکند که از طریق آنها کار الهیات هانس اورس فون بالتاسار (1905-1988) میتواند مدل، محتوا و چشماندازی را برای تمایز این نوع تخیل از دیگران ارائه دهد. از آنجایی که بالتاسار هنر و ادبیات را دقیقاً به عنوان الهیات مینگرد، مورفی طیف وسیعی از شعر، نمایشنامه، داستان و فیلم را بررسی میکند و آن را در مقابل جنبههای اصلی برنامه الهیات بالتاسار قرار میدهد. با انجام این کار، مورفی به دنبال توسعه الهیات نقد است. این اثر میان رشته ای جایگاه مشروع «تخیل الهیات» متمایز را در نظریه انتقادی بازیابی می کند و نشان می دهد که صدای بالتاسار هم تحولات معاصر را به چالش می کشد و هم تکمیل کننده آن است. مورفی همچنین مدعی است که روش شناسی تفسیری پست مدرن، با نقد دقیق مفروضات ریشه دار فلسفی و رمزهای معنایی تکرار شده، تهدیدی برای معنای الهیاتی نیست که بسیاری از آن بیم دارند. در مقابل، با کنار هم قرار دادن روششناسیهای انتقادی پست مدرن در برابر طیف الهیات بینشگر بالتاسار، فضایی برای منتقدان ادبی و متکلمان به طور یکسان فراهم میشود. مهمتر از آن، ابزارهایی برای ارزیابی، به چالش کشیدن، و تجلیل از تخیلات الهیاتی آنگونه که امروزه به تصویر کشیده می شود، در اختیار منتقد قرار می گیرد.
بیشتر