ترجمه ماشینی:
در دهه 1960، تقابل شدید بین مذهبی و سکولار شروع به فروپاشی کرد و تمایز بین فلسفه سیاسی و الهیات سیاسی را محو کرد. این فروپاشی به افول لیبرالیسم م
... مدرن کمک کرد که از فضای بی طرف و بدون ارزش برای سرمایه داری حمایت می کرد. همچنین قلمروهای سیاسی، مذهبی و فلسفی عمیقاً ناآرام شد و مجبور به مقابله با مخاطرات مفهومی بازگشت به دین شد.
کلایتون کروکت با مداخله بازی در رقابتی که قطعنامه های ساده را به چالش می کشد، همگرایی پسامدرن سکولار و مذهبی را به عنوان مبنایی برای تفکر سیاسی رهایی بخش در نظر می گیرد. کراکت با مضامین درگیرکننده حاکمیت، دموکراسی، توانمندی، قانون و رویداد از دیدگاه مذهبی و سیاسی، دیدگاه الهیاتی را بیان میکند که به جهان معاصر ما و واقعیتهای تئوسیاسی آن پاسخ میدهد. به طور خاص، او مدعی است که ما باید در مورد خدا و دولت به جای قدرت حاکمیتی، از منظر قدرت بالقوه فکر کنیم. بحث او با به کارگیری مفاهیم جدیدی مانند ایده اختلاف منظر اسلاوی ژیژک و مفهوم انعطاف پذیری کاترین مالابو، با بحث هایی در مورد ماهیت و جایگاه دین، ایدئولوژی و مسیحیت درگیر می شود. با درهم آمیختگی با آثار دریدا، دلوز، اسپینوزا، آنتونیو نگری، جورجیو آگامبن، آلن بدیو، جان دی.کاپوتو، و کاترین کلر، کروکت با بازنگری دموکراسی به عنوان شکلی از اندیشه سیاسی و عمل مذهبی به پایان میرسد و بر پیوند آن با سرمایه داری لیبرال مدرن در حالی که یک دموکراسی معتبرتر را نیز متصور است که توسط این پیوندها محدود نشده است.
بیشتر