جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3102
مفهوم نبی و جایگاه آن در فلسفه سیاسی ابن‌سینا
نویسنده:
طیبه محمدی‌کیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار، با توجه به نظریه­های شیخ‌الرئیس در مواضع مختلف از هستی شناسی و تأثیرات فکری و نظام کیهانی، انسان‌شناسی و نظریات بدیعی، هم چون فیض و عنایت، به چگونگی به کمال رسانیدن مفهوم نبوت در اندیشه سیاسی ابن‌سینا پرداخته است. بدون شک در خط سیر فلسفه اسلامی که از همراهی حکمت و شریعت در آرای فارابی آغاز می‌شود و به سوی برتری شریعت پیش می‌رود، ابن‌سینا به منزلۀ فیلسوفی بزرگ پس از فارابی اهمیت بسزایی دارد و بیان کردن چگونگی بروز این برتری و این شریعت، امری ضروری است. برتری شریعت با بیان برتری معرفت وحیانی بر معرفت عقلانی ظاهر می‌شود که در دل مبحث نبوت مطرح شده است. فلسفۀ سیاسی ابن‌سینا، در صدد اثبات مفهوم نبوت نیست؛ چرا که نبوت، امری پیشینی و ضروری است که مدینه انسانی بعد از آن پدید خواهد آمد. در این منظومۀ فکری منسجم، تمامی نظریات فلسفه اسلامی و سینایی در خدمت مفهوم نبوت مطرح می‌شود، و در صدد ساختن مسیری غیر نقلی و عقلانی در توضیح جایگاه یابی سیاسی نبوت در دوره بحران خلافت اسلامی است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 170
جایگاه عصمت در اندیشه سیاسى بوعلى سینا
نویسنده:
احمد بهشتى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اندیشه سیاسى شیخ الرئیس «عصمت» آن‌قدر مهم است که حتى با رحلت پیامبر 9 که وحى الهى متوقف مى‌شود، باز هم باید معصوم منصوب از سوى ایشان، پرچم زمام‌دارى را به دست گیرد ومردم نیز مکلف‌اند همان‌گونه که از پیامبر اطاعت مى‌کردند، از جانشین وى نیز اطاعت کنند. پیامبر کار قانون‌گذارى را به نحو احسن به پایان رسانیده، ولى کار زمام‌دارى هرگز به اتمام نمى‌رسد، مگر این‌که قیامت فرا رسد وجامعه بشرى منقرض گردد. در این کنکاش ابتدا سیاسى بودن اسلام را به عنوان اصل موضوع پذیرفته‌ایم وآن‌گاه این سؤال را مطرح کرده‌ایم که سیاسى بودن اسلام ذاتى است یا عرضى ودر نهایت، ثابت کرده‌ایم که در اندیشه سیاسى فیلسوف بزرگ اسلامى، عصمت از جایگاه ویژه‌اى برخوردار است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 115
بررسی تطبیقی معاد درآثار ابن سیناوشیخ اشراق
نویسنده:
پدیدآور: نازپری گراوندیان ؛ استاد راهنما: مهدی خادمی ؛ استاد مشاور: علی اصغر مروت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقدمه یا پیش گفتارفلاسفه و عموم پیروان مذاهب معتقدند هنگامی‌که انسان بدرود حیات می‌گوید، پس از مدتی اجزای بدن او متلاشی شده و از بین می‌رود؛ تنها جوهر لطیفی به نام روح که دارای طول و عرض و عمق نیست، از وی باقی می‌ماند. فیلسوفان الهی و پیروان مکاتب مذهبی، در این موضوع با هم اتفاق نظر دارند، اما در کیفیت بقای روح و بازگشت آن، سخنان مختلفی گفته‌اند و نظرهای گوناگونی به میان آورده‌اند. برخی معتقدند روان افراد پس از مرگ بدون داشتن هیچ ماده و کالبدی به حیات خویش ادامه می‌دهد. اگر دارای ملکات و صفات نیک باشد، روحش پس از مدتی که در عالم برزخ به سر برد، به کمال مطلوب رسیده و به جایگاه اصلی «جهان مفارقات»(1) باز می‌گردد. آن جا در ملکوت اَعلی و مقام مقدس حق، چون فرشتگان سبک بال، به گرد عرش الهی طواف می‌نماید، و پروانه‌وار دور شمع ابدیت می‌چرخد. آنها معاد را فقط روحانی می‌دانند.هر دو فیلسوف اعتقاد به معاد دارند و براهین متعددی را بیان کرده اند . معاد در لغت عرب از عود گرفته شده است و عود بازگشت به حالت اول می باشد . یعنی انسان بمیرد و پس ا مرگ دوباره زنده شود و به حالت اول دوباره بازگردد . اگر انسان نیک بختی باشد در جهان اخرت به بهترین حال میرسد که همان بهشت است و اگر انسان بدبختی باشد بدترین حالت برای او ایجاد میشود که ان دوزخ است . ابن سینا و شیخ اشراق معتقد به معاد هستند و مانند همه ادیان بازگشت به جهان دیگر را قبول دارند . هر دوفیلسوف اعتقاد دارند انسان علاوه بر بعد مادی و جسمانی بعد روحانی نیز دارد ، همچنین اعتقاد دارند روح انسان هرگز نمی میرید و اعتقاد دارند نفس ناطقه انسان جسم و مادی نیست و اجزاء ندارد بلکه روحانی است ، ولی جسم فناپذیر است و قابل زوال و نابودی است . پس روح انسان بعد از مرگ به عالم دیگر انتقال پیدا میکند که همان برزخ است ، سپس به جهان اخرت انتقال پیدا میکند . معاد دو نوع است روحانی و جسمانی . ابن سینا معاد را روحانی میداند ولی جسمانی بودن ان را هم با توجه به شرع و گفتار پیامبر صدیق می پذیرد و شخ اشراق نیز قائل به معاد مثالی می باشد . 1-شیخ اشراق و ابن سینا براهین متعددی برای اثبات معاد ارائه دادند .2-هر دو فیلسوف با توجه به اصل معاد ، وجود خدا و عدالت او ،تجرد نفس انسانی ... به اصل وجود معاد اعتقاد دارند . 3-از نظر ابن سینا معاد روحانی است و جسمانی بودن ان را هم با توجه به گفتار پیامبر صدیق و شریعت قبول دارد . از نظر شیخ اشراق معاد روحانی است و به معاد مثالی قائل است .4-حیات نفس پس از منظر 2فیلسوف باقی وجاودان است .سهروردی نفس را فناناپذیر میداند زیرا که علت آن انوار مجرده وقاهره اند که جاویدند که نفس نیز به تبع آن ،جاودانه خواهد ماند 5-حشر وقیامت از نظر ابن سینا بیشتر انسان ها را برخلاف دیدگاه علما ادیان ومظاهر ،اهل نجات میدانداو برای تبین دیدگاهش از مبانی زیر بهره میجوید : اولا ،سعادت اخروی تنها یک نوع نیست ثانیا راه رسیدن به سعادت اخروی تنها کمال یابی علمی نیست ثالثا هر گناهی موجب عذاب یا عذاب جاوید نمیشود.حشر وقیامت از نظر شیخ اشراق به حشر جسمانی ، به معنای برانگیخته شدن بدن مادی همراه نفس را قبول ندارد ، بلکه به بدن برزخی قائل است واینکه نفس به خاطر عشق به مبدا خود وبارهایی از پراکندگی ها به عالم نور باز میگردد دلایل عقلی برگرفته از قران : هدفدار بودن جهان - برپایی عدل -رسیدن انسان به کمال - توان بودن خداوند بر آفرینش مجدد انسان6- وضعیت بهشت وجهنم از منظر ابن سینا به نظر ابن سینا هر گناهی موجب عذاب یا عذاب جاوید نمیشود
مقایسه تطبیقی تناسخ از دیدگاه ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
پدیدآور: منیره حسنی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث مرگ و جاودانگی از اساسی‌ترین دغدغه‌های بشری محسوب می‌شود و مباحث مربوط به چگونگی جاودانگی پس از مرگ همواره از تازگی برخوردار بوده، نظریه‌ها و دیدگاههای متفاوتی درباره آن ابراز شده است. در این میان «نظریه تناسخ» را باید از کهن-ترین معتقدات انسانی به شمار آورد.بحث از تناسخ، در جهت ارائه تصویری روشن و واضح از معاد، ضرورت دارد. در واقع یکی از مهم‌ترین مبانی اثبات معاد و قیامت ابطال تناسخ است. از این‌رو اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش، به بررسی آن پرداخته‌اند و غالباً به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده‌اند.در این پژوهش سعی شده است که یک تعریف روشنی از تناسخ ارائه شود و برای این منظور ابتدا تاریخچه‌ای از تناسخ را بیان کرده و سپس آئینهای معتقد به تناسخ را نام برده و همچنین به بیان اعتقادات آنان پرداخته شده است. سپس بیان شده است که سهروردی همچون دیگر فلاسفه گذشته، به طور مبسوط در آثار مختلف خود به این امر پرداخته است. در این زمینه ابتدا اقسام تناسخ، مبانی تناسخ و مبانی انکار آن بررسی شده و در ادامه، تبیین دقیقی از دیدگاه ایشان براساس آثار معروف او همچون «حکمه‌الاشراق » ارائه شده است و در ادامه مطلب به ارائه نظرات و دیدگاه ابن سینا با توجه به آثار وی همچون شفا و نجات پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، به صورت توصیفی-تحلیلی خواهد بود به این صورت که ابتدا به مقایسه و تطبیق دو دیدگاه مذکور پرداخته می‌شود و سپس نکات اشتراک و افتراق این دو بیان می‌گردد.بنابراین می‌توان اذعان داشت که در این رساله سعی شده است تمامی آنچه که در حکمه‌الاشراق و آنچه که در آثار ابن سینا مطرح شده گردآوری و بیان شود. البته در این راستا از کتابهای دیگر این اندیشمندان نیز استفاده شده است.
تأثیر آموزه های دینی بر ابن سینا در تبیین نفس
نویسنده:
پدیدآور: فهیمه خدادادی پری ؛ استاد راهنما: زهره توازیانی ؛ استاد مشاور: سید محمد تقی شاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس و ویژگی‌های آن، در فلسفه‌ی غرب و فلسفه‌ی اسلامی از گذشته تا به امروز جزء یکی از مهم‌ترین مسائل و پرسش‌های پیش روی فلاسفه بوده است. نفس، چگونگی پیدایش و بقای آن از مسائل پیچیده و دشواری است که پاسخ آشکار و ارائه دیدگاه واحد برای آن انسان را تا به امروز دچار مشکل‌های فراوانی کرده است. این جستار کنکاشی است تطبیقی پیرامون رویکرد ابن‌سینا به نفس و میزان تأثیرپذیری وی از آموزه‌های دینی؛ گرچه فلاسفه‌ی بسیاری درزمینه‌ی نفس به نظریه‌پردازی پرداخته‌اند اما شیخ‌الرئیس در فلسفه‌ی مشاء علاقه‌مندی فراوانی در این زمینه از خود نشان داده است. دیدگاه قرآن و روایات نسبت به نفس چنان گستره‌ی وسیعی دارد که پرداختن به تأثیر آن بر روی فلاسفه‌ی اسلامی از مسائلی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته است. در این تحقیق ضمن معرفی دیدگاه مکتب فلسفی و مکتب دینی در رابطه با نفس، قوا و نحوه‌ی تجرد آن، چگونگی معاد و درجاتش در سرای واپسین می‌توان به این نتیجه رسید که ابن‌سینا هیچ‌کدام از آموزه‌های فلسفی را مخالف با شریعت ندانسته و بالعکس در بسیاری از موارد در بحث‌هایش از آموزه‌های شریعت استفاده می‌کند، وی علاوه بر اقرار به اسلام خویش، آموزه‌های دینی را نیز در فلسفه‌ی خویش وارد کرده و با بیان فلسفی به تبیین آن‌ها می‌پردازد.
فیلسوف ـ پیامبر در فلسفه سیاسى ابن سینا
نویسنده:
جیمز دابلیو موریس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به مرور ایام افراد بشر معجزات را جزء بدیهیات تلقى مى‏کنند. شاید ماندگارترین و عمومى‏ترین معجزه از میان معجزاتى که فلاسفه اسلامى نیروى زیادى را وقف آن کردند، موفقیتهاى سیاسى پیامبران است: در غیر این صورت، چگونه چهره‏هاى گمنامى چون موسى (ع)، عیسى (ع) و محمد(ص) توانستند افکار و اعمال بخش اعظم بشر متمدن را شکل بدهند. در فرهنگ متعالى تمدن اسلامى، اندیشه‏ها و آثار طبیب، پروفسور و وزیر سلاطین ایرانى ابن سینا (370ـ 428 ه. ـ 980ـ 1037م) چنین نقش محورى داشته است: به مدت تقریباً هزار سال هر یک از سنن اندیشه اسلامى که مدعى اعتبار بشرى جهانشمول و گسترده‏تر بوده است، مستقیماً به آثار او یا علوم منطق یا مابعدالطبیعه متوسل شده است. تحقیق حاضر به بررسى برخى از مفاهیم فلسفى آن دستاورد مى‏پردازد. این تحقیق با ارائه خلاصه‏اى از زمینه تاریخى و فکرى ابن سینا و سنن رقیبى که از دل آثار وى رشد کرد شروع مى‏کند و سپس به طرح ویژگیهاى اساسى خط مشى فلسفى و ادبى وى در جهت حل مسئله مهم سیاسى آمریت براى تفسیر میراث نبوى مى‏پردازد. در پى آن شرح وى از «دو چهره» نبوت و نقش فلسفه سیاسى در وحدت آن دو چهره و نیز آنچه وى سه ویژگى متمایز نبوت مى‏نامد و معجزات سیاسى که این سه ویژگى در آنها به هم پیوسته‏اند ارائه خواهد شد. نتیجه‏گیرى به ارائه مسائل بسیارى اختصاص دارد که تحت تأثیر بسیار گسترده کاربرد خلاق اسلامى وى در نظریه نبوتش ـ و همچنین تداوم اهمیت فلسفى آن ـ ایجاد گردید.
صفحات :
از صفحه 95 تا 135
تحلیل رابطه کمال مدرَک و ادراک لذت در نظر ابن‌سینا
نویسنده:
مهدی بهرامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان مباحث پیچیدة نفس، تقریرات ابن‌سینا در مورد لذت اندک اما قابل توجه است. از نظر او لذت از کیفیات نفس و بدیهیات است، از همین رو ابن‌سینا تلاش کرده است به جای تعریف ماهوی لذت، از ابهام آن بزداید و آن را فقط توضیح دهد. او لذت را ادراک امر ملائم با قوة مدرکه می‌داند. ملائم از نظر او کمال و خیر قوة مدرکه یا فعل خاص آن است. ابن‌سینا در تبیین فرآیند لذت از کمال و خیر دیگری نیز سخن به میان آورده است. او کمال و خیر مدرَک را نیز موجب ادراک لذت عنوان کرده است. حال مسئله‌ این است که این دو کمال (کمال مدرَک و کمال قوة مدرِکه) در فرآیند ادراک لذت چه جایگاهی دارند و به طور کلی چه رابطه میان این دو وجود دارد. برای پاسخ به این سوال، متون ابن‌سینا در مورد لذت جمع‌آوری شده است. سپس با روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر دیگر نظریاتش لذت در اندیشة او تحلیل و بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که این دو کمال در واقع دو شرط تحقق لذت‌اند که تحقق کمال مدرَک برای ادراک لذت لازم است اما حصول آن ضرورتاً باعث ادراک لذت نمی‌شود. شرط دوم کمال قوة مدرکه یا ملائمت است که به محض تحقق آن، لذت ادراک می‌شود. البته تحقق کمال دوم مشروط به ادراک کمال اول است. به نظر می‌رسد تفکیک این دو کمال در مباحث زیبایی‌شناسی کاربردی قابل توجه داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 271 تا 295
ضرورت، امکان یا امتناع حرکت در جوهر از نگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
جعفر شانظری ، مرضیه هادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا به پیروی از ارسطو به بحث حرکت پرداخت و حرکت در برخی مقولات عرضی را اثبات کرده است. ملاصدرا نیز با بررسی عمیق در مباحث حرکت، به پذیرش حرکت در تمام مقولات معتقد است او ضمن پاسخ به اشکالات مطرح در باب حرکت جوهری، برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، با استمداد از مبانی وجود شناسی، حرکت در مقوله جوهر را به اثبات رسانید. و به حل بسیاری از مسایل فلسفی دست یافت. این مقاله، در پاسخ به این پرسش است که چگونه ضرورت و امتناع در یک گزاره امکان جمع دارد؟ چرا حرکت جوهری از نگاه این سینا امتناع و از نگاه ملاصدرا ضرورت دارد؟ با تحلیل دقیق هر دو دیدگاه، به این نتیجه دست یافتیم که با در نظر گرفتن مبانی و پیش فرض های فلسفی و وجود شناسی، اذعان به نظریه حرکت جوهری در آراء فیلسوفان پیش از ملاصدرا بویژه ابن سینا نیز وجود دارد.اما در اثر آمیخته شدن بحث انقلاب در ماهیت با حرکت در وجود و یا عدم وضوح چگونگی حرکت در جوهر، دوگانه انگاری میان دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا رخ داده است. اما باتوجه به دو رویکرد و این که صور جواهر می تواند حافظ وحدت موضوع باشد یا نه؟ به این نتیجه رسیدیم که حرکت جوهری در نگاه ابن سینا نیز ممکن است و نه ممتنع.
صفحات :
از صفحه 77 تا 97
برهان وجوب و امکان در آثار ابن سینا، ابن رشد و توماس آکویینی
نویسنده:
محمد مهدی اعتصامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن رشد را عقیده بر آن است که ابن سینا در برهان وجوب و امکان تحت تاثیر متکلمین بوده و بر مشرب آنان مشی کرده و برهانی اقناعی آورده است. بخصوص که از مفهوم واجب الوجوب بالغیر که معنای محصلی ندارد در تقریر این برهان استفاده کرده است. نویسند مقاله ضمن تقریر استدلال های این دو فیلسوف چنین نتیجه گرفته که تقریر ابن رشد نه تنها مبتنی بر وجوب و امکان نیست بلکه به بیان متکلمین در برهان حدوث نزدیک می شود زیرا منظور از ممکن نزد وی موجودی است که عدم بر وی تقدم زمانی دارد. علاوه بر این ابن رشد نتوانسته مفهوم وجوب بالغیر را آن گونه که ابن سینا مراد کرده در یابد. توماس آکویینی نیز گرچه برهان وجوب و امکان خود را مدیون ابن سینا و در اعتبارات ماهیت از ایشان پیروی کرده است در تبیین برهان وجوب و امکان به طریق ابن رشد نزدیک شده و ممکن الوجود را مشابه حادث زمانی فرض کرده است.
صفحات :
از صفحه 213 تا 236
بررسی تمایز هستی‌شناسی یونانی و اسلامی؛ در بسترِ فلسفۀ ارسطو و ابن‌سینا
نویسنده:
سعیده امینی ، حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متافیزیک یا هستی‌شناسی مهمترین جریان فلسفه یا به تعبیری کل جریان فلسفه در تاریخ است. ارسطو و ابن‌سینا، هر یک جداگانه تأثیر ژرفی بر تاریخ متافیزیک گذاشته‎اند. ارسطو به عنوان مؤسس متافیزیک توانست با تسلط بر کل جریان فلسفۀ یونان برای نخستین بار اقدام به ایجاد نظام جامع فلسفی کندکه تقریباً تمام مباحث متافیزیکی بعد از خود را پوشش داده و تاریخ آن همواره باید ناظر به ارسطو نوشته شود. اما فلسفۀ ابن‌سینا برخلاف ابن‌رشد با فلسفۀ ارسطو فاصلۀ بسیار گرفت؛ بنابراین می‌توان از دو هستی‌شناسی متمایز سخن گفت که در تاریخ متافیزیک از قرون وسطا تا هگل به‌روشنی مطرح هستند، چه‌بسا اثر ابن‌سینا بیش از ارسطو بر تاریخ متافیزیک حک شده باشد! پژوهش حاضر به‌دنبال این است که به‌طور بنیادین و بر اساس نحوۀ جهان‌نگری این دو فیلسوف زمینۀ بازخوانی تاریخ فلسفه را هموار کند، به‌طوری که بنیاد متفاوت نظرات فلسفی آنها کاملاً متمایز و آشکار شود. روش مورد نظر پژوهش، پدیدارشناسی هرمنوتیک است که به دنبال پیدا کردن بنیاد متفاوت اندیشه در این دو تطور متافیزیکی است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 110
  • تعداد رکورد ها : 3102