جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1526
تیمائوس افلاطون و حدود علم طبیعی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Ian J. MacFarlane
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : شاید تیمائوس غیرعادی ترین دیالوگ افلاطون باشد. در این مقاله سعی می‌کنم سخنان عجیب تیمائوس را تفسیر کنم که بیشتر دیالوگ را تشکیل می‌دهد. من استدلال می‌کنم که تیمائوس چالش بزرگی را که مردانی مانند هزیود برای عقل فلسفی مطرح کرده‌اند، که ادعا می‌کنند خدایان اسرارآمیز نخستین علل جهان هستند، درک کرده است، و بنابراین نمی‌توان گفت که هیچ ضرورت واقعی بر این جهان حاکم است. اگر این درست باشد، فلسفه به عنوان مطالعه ماهیت که به وجود ضرورت وابسته است، غیر ممکن خواهد بود. تیمائوس دو تلاش جدی را برای رویارویی با این چالش با نشان دادن ثبات و درک عقلانی جهان از اصول اولیه استوار بیان می کند: یکی که بر اساس آن ذهن علت همه چیز است. دیگری که بر اساس آن همه چیز از طریق یک ضرورت بی فکر به وجود می آید. اما او در نهایت پیشنهاد می‌کند که هیچ یک از این تلاش‌ها موفقیت‌آمیز نبوده است، بنابراین محدودیت‌های توانایی علوم طبیعی برای رویارویی با چالش مذهبی را نشان می‌دهد. گفتار تیمائوس همچنین یک هدف بلاغی مرتبط با این شکست دارد: تا آنجا که او خود را به اندازه کافی قادر به رویارویی با چالش دینی نمی بیند، و با این حال هنوز جذب فلسفه است و آن را ارزشمند می داند، او فکر می کند که شرح بلاغی از کیهان برای آن ضروری است. برای جوانان نخبه و تحصیل کرده ای که خود را متمایل به علوم طبیعی می بینند، ایمان به عقل را تقویت کنید. جنبه‌های بلاغی‌تر سخنرانی تیمائوس، و بالاتر از همه شرح او از مثلث‌ها، در خدمت این هدف است.
رفاه، تربیت و وحدت روح در افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Thomas Giourgas
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : آیا سقراط در پروتاگوراس لذت طلبی صادق است؟ رمزگشایی از پرسش اخیر برای کشف جنبه های کلیدی اندیشه اخلاقی افلاطون اساسی است. پیشنهاد شده است که سقراط در پروتاگوراس لذت گرایی را از نظر فلسفی جذاب می داند زیرا به عنوان یک مقدمه ضد آکراسیا ضروری عمل می کند و بنابراین با روانشناسی اخلاقی او همخوانی دارد. در عین حال لذت گرایی کمی امکان مقایسه ارزش اخلاقی را فراهم می کند و به نوبه خود یک نظریه اخلاقی افلاطونی ساده تر، قابل اندازه گیری و هدایت کننده عمل می کند. فرضیه دوم اگرچه در ابتدا جذاب بود، اما عمیقاً مشکل ساز است. از یک سو، لذت گرایی یک ابزار نظری ضروری برای قیاس پذیری ارزش و یا برای یک نظریه اخلاقی ادایمونیستی قابل سنجش نیست. از سوی دیگر، تفسیر لذت‌گرایانه از پروتاگوراس، منجر به انبوهی از ناهنجاری‌های آشکار برای نظریه اخلاقی افلاطونی می‌شود که در گفتگوهای دوره اولیه و میانی به نمایش گذاشته می‌شود. به طور خاص، تأیید لذت گرایی کمی با آپوتئوزیس تعلیم و تربیت سوفسطایی و همچنین با یک مفهوم صرفا ابزاری از فضیلت گره خورده است که با مؤلفه های اصلی نظریه فضیلت سقراط و افلاطون در تضاد است. بنابراین، رویکرد پیش‌دعای پروتاگوراس غیرقابل دفاع است و باید رد شود. در نتیجه، یک دفاع به اندازه کافی قابل قبول از دکترین سقراطی «هیچ کس به میل خود اشتباه نمی کند» باید بر اساس دلایل غیر لذت طلبانه ساخته شود. پیشنهاد من این است که ما باید رفتار افلاطون با آکرازیا را بر اساس دو مورد - که معمولاً توسط تزهای توصیفی افلاطونی اولیه روانشناسی انسان از آن دفاع می شود - بازنویسی کنیم. یعنی ادایمونیسم روانشناختی و روشنفکری انگیزشی. این حرکت ما را به این نتیجه می رساند که مفهوم سازی سنتی آکرازیا به عنوان یک پدیده واحد و یکپارچه ناقص است، زیرا غنای روانشناسی اخلاقی افلاطون را عدالت نمی کند. در عوض، همانطور که می‌گویم، دو نوع آکرازی در برخورد افلاطون با این پدیده وجود دارد: آکرازی همزمان و آکرازی دیاکرونیک. بر اساس این مبنای نظری تجدیدنظری، تفاوت‌های افلاطون اولیه و افلاطون متأخر در مورد آکراسیا را می‌توان به‌عنوان تغییراتی در تبعیت یا عدم پایبندی به ادایمونیسم روان‌شناختی و روشنفکری انگیزشی درک کرد.
ایده قانونگذاری در دیالوگهای  افلاطونی اولیه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
August Constantine Bayonas
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
ذهن سرشار: حافظه، شناخت و کسب دانش در منوی افلاطون [پایان نامه انگیسی]
نویسنده:
Selina Beaugrand
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : منو به طور سنتی به عنوان "یکی از اولین و قابل توجه ترین تلاش های افلاطون در معرفت شناسی" تلقی می شود. در این گفت و گو و در جریان بحث بین سقراط و همکار جوانش، مینو، درباره ماهیت فضیلت و اینکه آیا می توان آن را آموزش داد، «منو یک پرسش معرفت شناختی را مطرح می کند که در گفتگوهای سقراطی بی سابقه بوده است». این سؤال - یا بهتر بگوییم، معضل - در ادبیات فلسفی به عنوان پارادوکس تحقیق مینو شناخته شده است، زیرا ظاهراً حاوی یک ابهام آسان برای تشخیص کلمه «دانستن» است. بلافاصله پس از پارادوکس، و در پاسخی آشکار به آن، سقراط افسانه ای را بازگو می کند: داستانی که توسط کشیشان و کاهنان درباره وجود و جاودانگی روح پیش از تولد گفته شده است. از این اسطوره، سقراط نظریه بدنام یادآوری را سرهم می‌کند - نظریه‌ای که بر اساس آن روح قبل از به دنیا آمدن، در حالی که در حالتی مجهول است، از همه چیز آگاهی یافته است. بر اساس خوانش سنتی پارادوکس مینو، این نظریه پاسخ افلاطون به آن است. خوانش سنتی در سال‌های اخیر مورد انتقاد طرفداران خوانش معرفت‌شناختی (ERM) قرار گرفته است، که استدلال می‌کنند که نظریه یادآوری پاسخ مورد نظر افلاطون به این پارادوکس نیست. در عوض، آنها پیشنهاد می کنند که تمایز افلاطون بین باور واقعی و دانش - که در پایان گفتگو ظاهر می شود - برای حل پارادوکس کافی است. و به این ترتیب، باید به عنوان پاسخ افلاطون به آن خوانده شود. در این پایان نامه، من در برابر ادعای ERM بحث می کنم که برای حل این پارادوکس، تمایز معرفت شناختی صرف کافی است. برای انجام این کار، متافیزیک تغییر در هستی شناسی افلاطون را بررسی می کنم. از این رو، من به مفهوم روزمره ما از «حافظه» متوسل می شوم تا نشان دهم که پارادوکس مینو در واقع حاوی یک مقدمه پنهان است، که وقتی آشکار شود، دو چالش متمایز موجود در بحث را آشکار می کند: یک چالش سطحی و دیگری عمیق تر من استدلال می کنم که اگر چه در ابتدا به نظر می رسد که اولی را می توان به راحتی به عنوان یک ابهام رد کرد، که تمایز معرفت شناختی بین اعتقاد و دانش می تواند پاسخی برای آن ارائه دهد، دومی نمی تواند. به این دلیل که چالش عمیق‌تر، پیش‌شرط‌های خود دانش را تهدید می‌کند - یعنی شناخت را غیرممکن می‌کند - و به این ترتیب، هر تلاشی برای ارائه پاسخ معرفت‌شناختی به چالش سطحی را لغو می‌کند. از این رو، تا زمانی که چالش سطح عمیق تر به طور رضایت بخشی خلع سلاح نشود، هر دو چالش بی پاسخ می مانند. من استدلال می کنم که اگرچه انگیزه اصلی نظریه یادآوری در مینو در واقع ارائه پاسخی به شک و تردید در مورد دانش است، با این وجود، باید ابتدا به عنوان یک نظریه شناخت - یعنی به عنوان یک نظریه در مورد پیش شرط ها و بلوک های سازنده اتمی دانش - و نه یک نظریه دانش فی نفسه. این پاسخ به شکل یک نظریه رادیکال در مورد ذهن و شناخت است - نظریه ای که در تقابل شدید با دیدگاه های عقل سلیم ما در مورد ذهن قرار می گیرد: دیدگاهی که، افلاطون معتقد بود، تناقض از آن ناشی می شود. با استناد به بحث‌های اخیر بین بومی‌گرایان و تجربه‌گرایان در علوم شناختی، استدلال می‌کنم که این یک دستاورد بزرگ افلاطون بود که دریابید که دیدگاه عقل سلیم ما در مورد ذهن، و فرآیند همزمان یادگیری، کسب زبان و کسب دانش، ممکن است در در واقع، ریشه اصلی شک و تردید در مورد توانایی ما برای درگیر شدن در عملکرد معنادار فلسفی، و توانایی ما برای کسب دانش عینی – به ویژه، دانش اخلاقی عینی است. بنابراین، پارادوکس Meno - بنابراین من ادعا می کنم - معمایی نیست که راه حل آن صرفاً مبتنی بر اشاره به تمایز معرفتی بین باور واقعی و دانش باشد، همانطور که طرفداران ERM پیشنهاد کرده اند. بلکه یک معمای شناخت است. به‌طور دقیق‌تر، این پازلی است که مراحل شناختی ابتدایی شناخت اولیه و تشخیص حقیقت را هدف قرار می‌دهد - معمایی که راه‌حل آن مستلزم ارائه گزارشی از ذهن است که این فرآیندهای شناختی ابتدایی را ممکن می‌سازد. بر این اساس، نظریه یادآوری افلاطون در مینو باید به عنوان تلاشی برای ترسیم ساختار ذهن خوانده شود، و به این ترتیب، ارائه گزارشی از شناخت است. با انجام این کار، او قصد داشت دیدگاهی را درباره پیش‌شرط‌های دانش مطرح کند – نوعی پیش‌شرط‌هایی که بدون آن‌ها کسب زبان و کسب دانش به سادگی امکان‌پذیر نخواهد بود. افلاطون با این نظریه آغاز استدلالی علیه نوع نسبی گرایی و شک گرایی رایج در زمان خود دارد. به این ترتیب، تفسیر صحیح به اصطلاح پارادوکس تحقیق (و راه‌حل پیشنهادی افلاطون برای آن از طریق تئوری یادآوری) باید به عنوان معمایی در مورد ذهن و شناخت - و نه صرفاً به عنوان یک معرفت شناختی، همانطور که قبلاً انجام داده است، به آن بپردازد. درمان شد.
مجموعه و تقسیم در گفتگوهای افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Anthony Michael Pasqualoni
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : افلاطون روشی از استدلال را توصیف می کند که شامل دو عملیات مکمل، جمع آوری و تقسیم است. مجموعه، بسیاری را به یکی یکی می کند، در حالی که تقسیم، یکی را به بسیاری تقسیم می کند. به عبارت دیگر، در حالی که مجموعه، بسیاری از اجزا را در یک کل گرد هم می آورد، تقسیم یک کل را به بخش های زیادی تقسیم می کند. در حالی که افلاطون در مشاهدات خود در مورد جمع آوری و تقسیم به جزئیات می پردازد، چندین سؤال بی پاسخ مانده است. به طور خاص، ابزارهایی که جمع‌آوری و تقسیم به‌وسیله آن عمل می‌کنند، محصول آن‌ها و ارتباط آن‌ها با استدلال قیاسی و غیرقیاسی نامشخص است. هدف از این مطالعه روشن کردن مجموعه و تقسیم با دفاع از پایان نامه زیر است: مجموعه و تقسیم چارچوب های منطقی را تعریف می کند که هم زیربنای استدلال قیاسی و هم غیرقیاسی است. فصل 1 مجموعه و تقسیم را با مرور ادبیات اخیر، تعریف اصطلاحات کلیدی، و بحث در مورد تصاویر مجموعه و تقسیم در دیالوگ ها معرفی می کند. فصل 2 توضیح خواهد داد که چگونه جمع‌آوری و تقسیم چارچوب‌های منطقی را از طریق سه عملیات: دیدن، نام‌گذاری و قرار دادن تعریف می‌کنند. این عملیات از نظر روابط آنها با استدلال در مورد کل ها و اجزاء مورد بحث قرار خواهد گرفت. در فصل 3 چهار مدل برای تفسیر ساختارهای منطقی ارائه شده توسط جمع آوری و تقسیم ارائه می شود. این استدلال را ارائه می دهد که مجموعه و تقسیم ساختارهای غیر سلسله مراتبی قطعات همپوشانی را تعریف می کنند. فصل 4 این بحث را ارائه می‌کند که مجموعه و تقسیم، روابط تمام جزئی را تعریف می‌کنند که از یک سو زیربنای استدلال قیاسی است، و از سوی دیگر، صورت‌بندی تعاریف در گفت‌وگوهایی مانند سوفیست و دولتمرد. فصل 5 به بررسی رابطه بین جمع آوری و تقسیم و استدلال غیر قیاسی می پردازد. این استدلال را ارائه می‌کند که تعریف منو از فضیلت و تعریف اوتیفرون از تقوا با استفاده از جمع‌آوری و تقسیم صورت‌بندی شده‌اند. فصل 6 خلاصه ای از نکات کلیدی فصل های قبل را ارائه می دهد و در مورد سؤالات بی پاسخ و راه های تحقیقات آتی بحث می کند.
اخلاق فضیلت افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nikolaos Kakalis
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
افلاطون و پلاتیپوس به کافه تریا می‌روند
نویسنده:
توماس کت کارت، دانیل کلاین ؛ ترجمه مهدی نمازیان.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: کتاب کوله‌پشتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
شاهکار افلاطون در حکمت سقراط
نویسنده:
نگارش محمد‌علی فروغی.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
کرج: در دانش بهمن,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مدخل افلاطون دانشنامه استنفورد
نویسنده:
[مترجم] فاطمه خونساری.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران : انتشارات مروارید,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ادبیات نزد افلاطون
نویسنده:
غلام‌رضا اصفهانی.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: فاطمی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
  • تعداد رکورد ها : 1526