واژه فلسفه که زمانی مترادف با دانش بود، اينك قلمرو محدودتری يافته است؛ اما به همان اندازه بنيادی تر و اساسی تر گرديده است. فلسفه به جهان هم چون يك کل می نگرد و
... و ماهيت آن بر حسب شش مفهوم بيان می شود: مستقل از محتوا، عقلانيت، خردمندی، کاربردی بودن، کليت داشتن و ساختار انتقادی؛ و در مقابل، علم آن دسته از دانش هايی را در بر می گيرد که از روش تعميم تجربی استفاده کرده و بر مشاهده، آزمايش، گزارش و اندازه گيری برای کشف واقعيات استوار است. در نظام آموزش و پرورش فعلی، دروس مختلف به گونه ای تدوين شده اند که حجم وسيعی از اطلاعات عمومی را به کودکان انتقال می دهند و با الگو قرار دادن جوامع صنعتی و متأثر از نظريه ژان پياژه، کودکان را در شناخت امور عينی منحصر کرده اند؛ در حالی که علوم تجربی در دادن مهارت تفكر اثر بخش به کودکان ناتوان است. تفكر فلسفی در آموزش تفكر و در کسب مهارتهای لازم در حل مسائل روزمره کودکان کارآمد تر است؛ اما در فلسفه برای کودکان اين تفاوت باعث نمی شود که فلسفه و علم طريقی آشتی ناپذير يابند بلكه در دادن مهارت استدلالی به کودکان يكديگر را ياری می کنند.
بیشتر