جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 818
امامت از دیدگاه شیخ صدوق
نویسنده:
پدیدآور: طیبه آقاکوچکی ؛ استاد راهنما: معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جنجال‌آفرین‌ترین مباحثی که در اصول اعتقادات مسلمانان وجود دارد، بحث امامت است، که نقطه عطف اختلافات گروه‌های اسلامی؛ به‌ویژه شیعه و سنی قرار گرفته است. مسئله امامت، از مهم‌ترین مسائل کلامی است که اندیشمندان مسلمان؛ به‌خصوص متفکران شیعه در طی قرون متمادی درباره آن به تحقیق و نظریه پرداخته‌اند و زوایای مختلف آن را به بحث گذارده‌اند. در نظریه شیعی، پرسش‌های مهمی در باب امامت وجود دارد. پرسش‌هایی مربوط به لزوم وجود امام در جامعه‌ اسلامی، وجود نصر بر امام، شئون و ویژگی‌های امام و دیگر پرسش‌های اساسی از این قبیل. بسیاری از متفکران و علمای اسلامی؛ اعم از شیعه و سنی سعی در پاسخگویی به این سؤالات داشته و در مسیر مطالعات و بررسی‌های خود به نتایج گوناگون رسیده و گاه مطالبی بر ضد همدیگر نگاشته‌اند. محمدبن‌علی‌بن‌بابویه قمی(305 تا 381 هـ. ق)، معروف به شیخ صدوق و ملقب به رئیس‌المحدثین، سرآمد حدیث‌شناسان شیعه است. او که نزدیک به عصر معصومان می‌زیست، با جمع‌آوری روایات اهل‌بیت و تألیف آنها در کتاب‌های ارزنده بسیار، خدمات کم‌نظیری به اسلام و تشیع نمود. ایشان، از جمله متکلمین نخستین است که با روش نقلی به استقبال موضوعات مختلف رفته، و در بحث امامت هم همین دیدگاه را دارد. از آن‌جا که ایشان، نقل‌گرا هستند؛ لذا روششان در بررسی مباحث، کاملاً متفاوت از متکلمینی است که روش عقلی دارند. این پژوهش سی دارد به بررسی نظریات این متکلم در مباحث مختلف امامت؛ از جمله ضرورت وجود امام، صفات و شئون امام بپردازد و آیات و روایاتی را که شیخ صدوق در ذیل این مباحث ذکر کرده است، تحلیل و بررسی نماید.
عدل الهی و آموزه های اعتقادی مرتبط با آن از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی
نویسنده:
زهرا باقری؛ استاد راهنما: مرضیه صادقی رشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدل خدا نقش محوری در آموزههای اعتقادی اسلام دارد و در واقع عدالت مهمترین صفات الهی است خداوند متعال در قرآن خود را عادل معرفی میکند و صفت عدالت را بارزترین صفات خود میداند شهد الله أنهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَالمَلائِکَهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (18) آل عمران خدا به یکتایی خود گواهی دهد که جز ذات اقدس او که نگهبان عدل و درستی است خدایی نیست و فرشتگان و دانشمندان نیز به یکتایی او گواهی دهند؛ نیست خدایی جز او که بر همه چیز توانا و داناست . لغت شناسان عرب برای عدل معانی متعددی را ذکر کردهاند و مهمترین آنها عبارت است از تعادل، تناسب، تساوی و برابری، اعتدال در امور حد وسط میان افراط و تفریط استواء ، استقامت احمد بن محمد، 1374، ج 1،ص: 51-52) ابن منظور در لسان العرب در مورد مفهوم عدالت می نویسد. عدل آن چیزی است که از نظر انسانها دارای استقامت و راستی باشد عدل مقابل جور است . ابن منظور ، ج 2، ص 83) فیومی در مصباح المنیر عدالت را این گونه معنا میکند عدل تساوی در امور است و آن خلاف ظلم است. راغب در مفردات مینویسد، عدل عدالت معادل الفاظی است که مفهوم مساوات را اقتضا دارند یا (العدل) اعطاء کل ذی حق حقه یعنی هر صاحب حقی را به او بدهند خرازی ص(99). اما جامع ترین تعریف برای عدل همان جمله معروف حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که فرمودند: ( العَدْلُ یَضَعُ الأنمور (مواضعها یعنی ،عدل امور را در جای خود قرار می دهد. (رضی، 1369، کلمات قصار، ش (43) این امر نشان میدهد که عدالت رکن اساسی در نظام هستی و از لوازم ذاتی خداوند است و مساله عدل با مسائلی مانند ایمان به وجود خدا ، نبوت و معاد ارتباط دارد لذا اعتقاد به این اصل یا نفی آن میتواند چهره تمام معارف و اعتقادات دینی را متحول کند و همچنین بازتاب عدل خدا در جامعه بشری در مساله عدالت اجتماعی و عدالت اخلاقی و مسائل تربیتی نیز قابل انکار نیست به همین دلیل عدل الهی یکی از اصول اساسی شیعه شمرده میشود که به عنوان یک راهنمای اخلاقی و اعتقادی انسان را به سوی انجام اعمالی که با اصول دینی و اخلاقی مطابقت دارند هدایت میکند. امام صادق (ع) در این باره چنین فرمودند: آن اساس الدین التوحید و العدل به درستی که اساس دین توحید و عدل است. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 4، ص (264) و این نشان دهنده اهمیت این مساله در اعتقادات است و شیعیان تاکید بیشتری بر این مسئله دارند. لذا اندیشمندان برجسته شیعه شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی که در قرون اولیه اسلام زندگی میکردند و بخش عمده ای از تفکرات و آموزه های مبنایی شیعه را تشکیل میدهند در مورد عدل الهی تعریفهای متفاوتی را بیان کرده اند به عنوان مثال شیخ صدوق عدل را با ذکر روایتی چنین تعریف میکند امام صادق (ع) می فرماید ... اما العدل فام لا تنسب الی خالقک مالا ملامک علیه صدوق، 1386، ص 115) یعنی عدل آن است که بر پروردگارت آن چه که تو را بر آن سرزنش کرده نسبت ندهی یا شیخ طوسی در کتاب تمهید الاصول به طرح بحث عدل الهی پرداخته و آن را به عنوان صفت فعل الهی بررسی کرده است و پایه و اساس بحث ایشان در عدل بر اصل حسن و قبح عقلی بنا شده است. شیخ طوسی تاکید میکند عدل خداوند به این معناست که او مرتکب قبیح نمیشود و اخلال به واجب نمی کند وی با نقد آراء اشاعره تصریح میکند که خداوند با وجود قدرت بر انجام فعل قبیح آن را انجام نمیدهد تک تمهید الاصول فی علم الکلام (92) ص و شیخ مفید در اوئل المقالات به گونه ای به هر سه اقسام عدل الهی که متکلمان در کتب کلامی الهیات شرح تجرید و ...) بیان میکنند به آن اشاره کرده و گفته است. ان الله عزوجل عدل کریم لم یکلف أحداً الادون الطاقه لم یامره الا بما جعل له علیه الاستطاعه لاعبث فی صنعه و لا تفاوت فی خلقه و لا قبیح فی فعله... لا یعذب احدا الاعلی ذنب فعله و لا یدوم عبدا الاعلی قبیح صنعه لا یظلم مثقال ذره فان تکن حسنه یضاعفها و یوت من دونه اجراً عظیماً ، مفید، 1414، ج 4،ص:104) 1- عدل تشریعی یعنی هر کس جز به آن چه در توان دارد تکلیف نکرد و جز با آن چه بر انجامش تواناست فرمان نداده است. -2 عدل تکوینی یعنی در آفرینش خداوند عبث و ناموزونی راه ندارد. عدل در جزا یعنی هر فردی را جز بر گناهی که مرتکب شده کیفر نمیدهد و بر فعل ناروایی که انجام داده نکوهش نمی کند. همان طور که مشهور ،متکلمان اصطلاح عدل را از سه زاویه قابل طرح و بررسی میدانند. عدل در آفرینش یعنی فراهم نمودن خداوند موجودات اسباب حیات وجود برای استعداد ذاتی عدل در تشریع یعنی این که خداوند موجودات دارای استعداد از هدایت تشریعی منع نکند و معارف لازم را به او برساند. عدل در کیفر یعنی که خداوند در قیامت بر پایه عدل با گناهکاران برخورد می کند. به طور کلی در اسلام دو دیدگاه اصلی در این زمینه وجود دارد: 1 دیدگاه شیعه و معتزله این دو گروه معتقدند که خداوند در تمام اعمال خود عادل است و هیچ گونه ظلمی از او سر نمیزند. آنها بر این باورند که پاداش و کیفر الهی بر اساس حسن و قبح ذاتی افعال است و خداوند به نیکوکاران پاداش میدهد و میتواند گناهکاران را به اندازه استحقاقشان مجازات کند. 2 دیدگاه اشاعره : معتقدند که هیچ کاری ذاتاً عدل یا ظلم نیست و کارهایی که خداوند انجام میدهد به خودی خود عادلانه است حتی اگر این اعمال با معیارهای انسانی مطابقت نداشته باشند آنها میگویند که اگر خداوند نیکوکاران را عذاب کند و به بدکاران پاداش بدهد این عمل عین عدل است. این اختلاف نظرها به طور کلی نشان دهنده تنوع و عمق مباحث کلامی در اسلام است و اینکه چگونه مفاهیم اعتقادی میتوانندبر تفسیر متون دینی و نگرش به مسائل اخلاقی و فلسفی تأثیر بگذارند در هر صورت همه مسلمانان بر این باورند که خداوند عادل است و این اصل یکی از مهمترین اصول اعتقادی در اسلام به شمار میرود و از این رو عدالت یکی از مفاهیم بنیادین در الهیات و فلسفه اسلامی است که همواره مورد بحث و بررسی متکلمان و اندیشمندان مسلمان بود
تحلیلی تطبیقی از جایگاه عصمت انبیا در دیدگاه شیخ صدوق و ابن تیمیه
نویسنده:
نازپری شفیعی؛ استاد راهنما: حمزه علی بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نبوت یکی از مهمترین اصول ادیان الهی می باشد که از شرایط ضروری آن، عصمت است. عصمت در لغت به معنای منع کردن، بازداشتن و در اصطلاح به معنای محفوظ ماندن شخص معصوم از گناه و خطا می باشد. اجمالا شیعه و سنی، انبیاء را در دریافت، حفظ و ابلاغ وحی، هم چنین در تبیین احکام دینی معصوم میدانند؛ اما گاهی در دامنه ی عصمت انبیاء میان فرق اسلامی اعم از شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. امامیه و سلفیه دو فرقه عمده از مسلمین هستند و هر کدام به شاخه های متعددی تقسیم می شوند. در میان سلفیان ابن تیمیه نقش محوری دارد به صورتی که تبیین باورهای او می تواند بخش عمده ای از اهل حدیث و نص گرایان اهل سنت را نمایندگی بکند. شیخ صدوق نیز از نام آورین، موسسین یا تاثیرگذارترین شخص در جریان نص گرا (اهل حدیث) می باشد که تالیفات زیاد و عمیق جای مانده از او ، در ذهن اهل علم نقش بسته است. بنابر آنچه گفته شد سوال این پژوهش این است که نگاه نص گرایان شیعه به رهبری شیخ صدوق با نگاه نص گرایان اهل سنت (سلفیه) به رهبری ابن تیمیه در رابطه با عصمت انبیاء چه ابعاد اشتراکی و اختلافی دارد؟ آیا دیدگاه هر دو جریان نص گرا البته با دو مبنای کاملا مختلف، در مورد عصمت انبیاء یکسان است یا تفاوت دارد؟ و اگر متفاوت است، کدام یک قابل پذیرش است؟ مطالعات اجمالی نگارنده بیانگر این است که، علی رغم پژوهش هایی که در مورد عصمت انبیاء از دیدگاه شیخ صدوق، یا عصمت انبیاء از دیدگاه ابن تیمیه صورت گرفته است ولی تا کنون پژوهشی که این دو جریان نص گرا را در روش شناسی با تمرکز بر عصمت انبیاء کار کرده باشد، یافت نشد. همچنین هرچند هر دو جریان در روش شناسی و معرفت شناسی شباهت هایی با یکدیگر دارند، ولی در مسِئله عصمت انبیاء تفاوت هایی وجود دارد. برای مثال: با وجود آنکه شیخ صدوق قائل به سهوالنبی است ولی این نظر متفاوت تر از دیدگاه ابن تیمیه مبنی بر خطای انبیاء می باشد؛ لذا این پژوهش از این حیث دارای جنبه ی نوآوری می باشد. همچنین از دیگر جنبه های نوآوری این پژوهش میتوان به مرزبندی نص گرایی شیعه با نص گرایی اهل سنت اشاره کرد. بنظر میرسد نص گرایی شیخ صدوق تفاوت های عمده ای با نص گرایی سلفیان داشته باشد. از جمله: نص گرایی شیعیان، اعتدالی تر از نص گرایی حداکثری اهل سنت می باشد، یا تقدم نقل به عقل در میان سلفیان به مراتب بیشتر از تقدم نقل به عقل در دیدگاه شیخ صدوق است. و دیگر اینکه در دیدگاه شیخ صدوق فقط روایات معصومین حجت می باشد ولی از نگاه نص گرایان سلفی، گستره ی حجت از پیامبر به صحابه و تابعین و تابع تابعین نیز سرایت می یابد. لذا نوع نگاه نص گرایان شیعه به عصمت انبیاء و پیامبر اسلام، تفاوت های عمده ای با نگاه نص گرایان سلفی دارد. بنابر مطالب گفته شده، این پژوهش با روش تحلیلی تطبیقی در پی پاسخ به سوالات مطرح شده می باشد.
روش شناسی استنباط در مدرسه کلامی قم با تأکید بر احمد برقی، صفّار، شیخ کلینی، شیخ صدوق
نویسنده:
زهرا سجادی؛ استاد راهنما: محمد غفوری نژاد، علیرضا زکی زاده رنانی؛ استاد مشاور: حسن طالقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آغاز سده سوم هجری، میراث حدیثی کوفه به قم منتقل شد و مدرسه‌ای در شهر قم شکل گرفت که علی‌رغم تمرکز بر حدیث، به عنوان بزرگ‌ترین مرکز نشر حدیث شناخته می‌شد. این مدرسه با دارا بودن ویژگی‌های کلامی، در یک زنجیره مستمر از اندیشمندان و صاحبان آثار، نقش مهمی در تاریخ کلام امامیه ایفا کرد و مدرسه‌ای کلامی را به وجود آورد. مدرسه قم، در روش و شیوه کلامی، ادامه‌دهنده جریان محدثْ متکلمان کوفه بود. با اینکه در این مدرسه راویان متعددی فعالیت داشتند، نظام معرفتی قمی‌ها به شکلی منظم در چهار کتاب تألیفی «المحاسن» برقی، «بصائرالدرجات» صفار، «الکافی» کلینی و «التوحید» صدوق قابل ردگیری است. استفاده از عقل با رویکرد وحیانی توسط برقی، نص‌گرایی صفار، عقل‌محوری و تأکید بر قرآن توسط کلینی، و بهره‌گیری محتاطانه از عقل توسط شیخ صدوق را می‌توان از نتایج مدرسه کلامی قم دانست. بر این اساس، احمد برقی بر این باور است که مهمترین ویژگی هر فرد در زندگی، عقل و دین اوست که سایر ویژگی‌ها نیز در پی آن می‌آید. او تأکید می‌کند که برجسته‌ترین نیروی در وجود انسان، نیروی عقل است؛ چرا که حیا و دین پس از آن قرار می‌گیرند. در نگاه صفار، از حدیث ثقلین و سایر احادیث می‌توان نتیجه گرفت که قرآن ثقل اکبر و اهل‌بیت ثقل اصغر هستند و این دو تا روز قیامت از یکدیگر جدا نمی‌شوند. شناخت کامل و معرفت حقیقی به سراسر قرآن، به ویژه بطون آن، تنها در اختیار اهل‌بیت است. بر اساس دیدگاه صفّار، قرآن به همراه تفسیر امام به‌عنوان منبع معرفت شناخته می‌شود. در گزارش‌های او، اهل‌بیت به‌عنوان رفع‌کنندگان اختلافات معرفی شده‌اند. از منظر شیخ کلینی، عقل به تنهایی نمی‌تواند راهگشای بشر باشد و باید تحت هدایت علم الهی، وحی و نقل قرار گیرد تا بتواند با تفکر صحیح و راهبردهای درست، انسان را به مقصد هدایت کند. کلینی معتقد است که خداوند همه نیازهای بشری را در قرآن نازل کرده و هیچ چیزی را فروگذار نکرده است. همچنین، هیچ حلال یا حرامی نیست که خداوند مرز و حدود آن را در قرآن مشخص نکرده باشد. او باور دارد که هیچ اختلافی در جهان نیست، مگر اینکه راه‌حل آن در قرآن آمده است، اما عقول انسانی به تنهایی قادر به درک کامل این راه‌حل‌ها نیستندبر اساس دیدگاه شیخ صدوق، وی عقل را به‌عنوان یک منبع مستقل برای معرفت و شناخت می‌پذیرد، اما با توجه به روایات منقول از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که درباره ممنوعیت ورود غیرمتخصصان به عرصه علم کلام آمده است، با ورود افراد غیرمتخصص به این علم مخالفت می‌کند. بنابراین، بدون وجود غلو یا مخالفت، می‌توان بیان کرد که به‌کارگیری عقل در دیدگاه‌ها متنوع است. آنچه در مدرسه کلامی قم مطرح می‌شود، عقل تعاملی است. در این مدرسه، همه افراد بر استفاده از عقل به‌عنوان سومین منبع و کتاب و سنت به‌عنوان اولین و دومین منبع استنباط احکام و معارف اسلامی توافق دارند.
مبانی کلامی اخلاق در اندیشه شیخ صدوق
نویسنده:
جواد ابراهیمی؛ استاد راهنما: هادی صادقی؛ استاد مشاور: رسول رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش پیش رو در تلاش برای بررسی مبانی کلامی شیخ صدوق, که در اخلاق تأثیر دارد، هستیم. برای نیل به این منظور، با استفاده از روش پژوهشی عقلی ـ نقلی و بهره بردن از اسناد نوشتاری، کتابخانه‌ای و نرم افزاری، به جمع‌آوری و بررسی داده‌ها و گزاره‌ها با شیوه توصیفی تحلیلی پرداخته شده است. به این واسطه گزاره‌های کلامی شیخ صدوق, درمحورهای معرفت‌شناسی، خداشناسی، فرجام‌شناسی، راهنماشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی با رویکرد اخلاقی، بررسی و مبانی آن استخراج گردید. در کنکاش آثار وی دریافتیم که شیخ صدوق, نظریّه واحدی در اخلاق هنجاری ندارد. و در هر حیطه در اخلاق هنجاری قائل یه نظریّه‌ای هست. برخی از مبانی شیخ صدوق, که تأثیر در اخلاق دارند به این شرح است: ایشان با تکیه بر نقش عقل و وحی در معرفت اخلاقی، یک مبناگرایِ شهودگرا معرفی شده، که عقل و حس را به عنوان راه‌های معرفتی می‌داند، که در کنار راهنمایی وحی به احکام دست پیدا می‌کنند. در اندیشه ایشان سعادت به عنوان غایت در اخلاق با درکنار هم قرا گرفتن فضیلت، محبت و وظیفه، حاصل می‌شود. همچنین وظیفه همان عمل صالح است که با همراهی فضیلت ایمان و حبّ اهل بیت باعث سعادت فرد می‌شود. می‌توان گفت ایشان در حوزه اخلاق هنجاری، به محور بودن واقع‌گرایی و شناخت‌گرایی و نفی ذهنیّت‌گرایی قائل است و در حوزه فرا اخلاق، به مسئولیت داشتن فاعل اخلاقی و قرب الهی به عنوان سعادت اخلاقی قائل است.
بازخوانی معنای تاویل و انواع آن در اندیشه شیخ صدوق
نویسنده:
فرناز اتحاد، محسن موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تأویل از جمله مسائل مهم علوم قرآنی، تفسیر و علم کلام است که در فهم بهتر آیات و روایات به ویژه مواردی که مربوط به اسماء و صفات الهی می‌شود، نقشی به سزا ایفا می‌کند. شناخت معنای تفسیر و تأویل در آثار گذشتگان، در فهم بهتر آثار ایشان و هم‌چنین گره‌گشایی از روش و سبک آثار ایشان تاثیر مهمی دارد. با غور در آثار و مصادر موجود، مشخص می‌گردد معنای تفسیر جدا از تأویل است و از همین منظر طرح هر کدام از این موارد در آثار گذشتگان زاویه‌ای دیگر از اهمیت کار است. در مقالۀ حاضر سعی شده است دیدگاه شیخ صدوق دربارۀ تفسیر، تأویل و نمونه‌هایی از تأویل‌های وی در آثار به جا مانده از او تحلیل شود. شیخ صدوق در عمدۀ آثارش از تأویل بهره برده است و روش غالب او در این خصوص روش کلامی است. تأویل نزد شیخ صدوق معنایی از علت، فلسفه و چرایی دارد؛ ضمن اینکه در برخی از موارد تأویل را در معنای توضیح لغوی واژه یا واژگان در تفسیر و تبیین روایات به کار گرفته است. مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی گزارشی از بازتاب تفسیر و تأویل در آثار شیخ صدوق است.
صفحات :
از صفحه 30 تا 49
شرح کتاب اعتقادات صدوق
نویسنده:
محمد بیابانی اسكویی - اصغر غلامی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
روش تفسیری شیخ صدوق در کتاب «التوحید» با تکیه بر گونه‌شناسی روایات تفسیری
نویسنده:
داود اسماعیلی ، مریم کرباسیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن کریم مفاهیم متعالی را با ارائه‌ی تصویری محسوس بیان می‌کند؛ اسماء و صفات الهی از جمله این مفاهیم است که در حوزه آیات متشابه قرار گرفته و در سخنان ائمه (ع) به تبیین، تفسیر و تشریح آن‌ها پرداخته شده است. شیخ صدوق با تألیف کتاب «التوحید» بخش قابل توجهی از این روایات را جمع‌آوری نموده است. این پژوهش درصدد یافتن روش شیخ صدوق در گزینش روایات «التوحید» و مشخص نمودن کارکرد این روایات در تبیین آیات متشابه، برآمده است. از این رو، جهت تبیین رابطه آیات و روایات و نیز نوع کارکرد و اثر آن در متن از گونه‌شناسی کارکردگرای مبتنی بر روش بریمو استفاده شده و ضمن توصیف و تحلیل 245 روایت تفسیری موجود در کتاب التوحید با تمرکز بر گونه‌شناسی کارکردگرا آن‌ها را در بخش‌های معناشناسی، زبان‌شناسی، تبیینی ـ تفسیری، تأویلی و تشریعی دسته‌بندی نموده است. در این میان روایات تفسیری با کارکرد تبیینی بیشترین بسامد را دارد و کارکردهای شناختی، تأسیسی و تشریعی به ترتیب بسامدهای کمتری دارند؛ بر این اساس می‌توان روش‌های تفسیری اجتهادی، ادبی، قرآن به قرآن و تفسیر بطنی با گرایش روایی ـ کلامی را از رویکردهای شیخ صدوق در کتاب «التوحید» برشمرد.
صفحات :
از صفحه 189 تا 213
تحلیل رویکرد شیخ صدوق در مواجهه با احادیث متفرد
نویسنده:
احسان رمزی ، محمد میرزائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ صدوق (ره)، یکی از برجسته‌ترین محدثین شیعه، به دلیل تسلط بر علم رجال و حدیث و تألیف قریب به 300 کتاب، جایگاه والایی در تاریخ حدیث شیعه دارد. وی با دعای امام زمان (عج) در سال 305 هجری متولد شد. وجود عوامل آسیب احادیث در زمان وی که نزدیک به عصر ائمه اطهار (ع) نیز هست، شناخت معیارهای وی در گزینش احادیث به ویژه در مورد احادیث متفرد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار ‌است. متقدمان حدیثی شیعه همچون شیخ صدوق با توجه به قرائن صحت حدیثی یعنی «نظام قرائن» به گزینش احادیث صحیح می‌پرداختند. یکی از اقسام روایات، روایت متفرد است که به علت انفراد طریق آن روایت از راوی واحد، بیشتر از احادیث دیگر، صحت آن مورد تردید می‌باشد اما لزوما ضعیف نیست و نیاز به بررسی دقیقتری دارد. به نظر برخی عالمان، سیره قدما همچون شیخ صدوق بر عمل نکردن به متفردات حدیثی است. اما بررسی آثار شیخ صدوق، به‌ویژه کتاب فقیه نشان می‌دهد که وی روایات متفرد را تنها به دلیل انفراد آن‌ها رد نمی‌کرد. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی با بررسی نگرگاه شیخ صدوق در شیوه برخورد با متفردات حدیثی، نشان می‌دهد که وی با تکیه بر «نظام قرائن» برخی روایات متفرد را پذیرفته و برخی دیگر را رد کرده است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 167
تفسير كنز الدقائق وبحر الغرائب - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة: 57)
نویسنده:
محمد بن محمد رضا القمي المشهدي؛ تحقیق: حسین درگاهی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: شمس الضحی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تفسیر محصول سال‌ها تلاش و مطالعه مرحوم میرزا محمد قمی در آثار قرآنی به جای مانده از گذشتگان و مجموعه‌ای از بهترین نظریات برگزیده و زیباترین آثار دانشمندان و مفسران قبل از وی است. علّامه مجلسی در تقریظ خود بر این تفسیر می‌نویسد: خداوند جزای خیر دهد به عالم شایسته، دانشمند کامل، پژوهشگر ژرف‌نگر، جانشین زبردست گذشتگان، شخصیتی که دقیق‌ترین معانی علمی را با فکر تیزبین خود به دست می‌آورد و گوهرهای حقیقت را با رای صائب خود استخراج می‌کند، عالم مطّلع، نیک اقبال و تربیت یافته مکتب اهل بیت، مولانا میرزا محمد مؤلف این تفسیر. ان شاءالله پیوسته تحت تاییدات پروردگار توانا موفق باشد. او این تفسیر را زیبا، متقن، با کمال دقت، پرفایده و بجا نوشته و آیات بیّنات قرآن را با روایات ائمه طاهرین (علیه‌السّلام) تفسیر نموده است. نکته‌های ناب معانی را از پوسته لفظ جدا نموده و سنت و کتاب را با هم تلفیق کرده است. او تمام تلاش خود را در تفسیر خویش به کار گرفته و آنچه از اخبار و احادیث لازم بوده استخراج نموده است. او همچنین معانی لطیف و رازهای ناگفته را به تفسیر خویش افزوده و تفسیر خود را پربار و پسندیده‌تر کرده است. خداوند او را از برکات ایمانش بهره‌مند گرداند و اهل ایمان را از تفسیر وی بهره‌ور سازد و به او بهترین جزای نیکوکاران را عطا فرماید و با ائمه طاهرین (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) محشور بگرداند. (روز عید غدیر مبارک ۱۱۰۲؛محمدباقر بن محمدتقی)/ آقا جمال خوانساری، زبده‌ترین استاد مجامع علمی شیعه در عصر صفوی و صاحب تالیفات گران‌سنگ علمی و تحقیقی، در مورد میرزا محمد قمی و تفسیر وی می‌نویسد: اما بعد، خداوند متعال با فضل کامل خویش به جناب مولا، دانشمند عارف، فاضل هوشیار، جامع فضایل اخلاقی، دانای به علوم و حکمت‌های بشری، عالم به اسرار وحیانی و معارف قرآنی... مولانا میرزا محمد - که خداوند در هر زمینه‌ای یاور او باشد - همچنان که خداوند به او توفیق تالیف چنین تفسیر ارزشمندی را عنایت کرده است. وی در تالیف و گردآوری تفسیر خویش از معتبرترین تفاسیر و مشهورترین کتاب‌های حدیث بهره برده است. این تفسیر همانند نامش گنجینه نکات دقیق و دریای گوهرهای نایاب و ارزشمند است. هر خواننده‌ای که با دید حقیقت بین به آن نظری بیفکند، با صدف‌های پر از مرواریدِ حقیقت مواجه خواهد شد. خداوند دانش پژوهان و مشتاقان معارف قرآنی را از ثمرات و معارف آن بهره‌مند گرداند. و این تفسیر گران‌سنگ را برای مؤلف فاضلش ذخیره آخرت قرار دهد. (جمال‌الدین محمد بن حسین الخوانساری محرم الحرام، سنه ۱۱۰۷)/ علامه شیخ آقابزرگ طهرانی، کتاب‌شناس مشهور اسلامی، در مورد تفسیر کنزالدقائق چنین می‌گوید: این تفسیر همچون تفسیر نورالثقلین در پرتو معارف اهل بیت (علیه‌السّلام) آیات قرآن را تفسیر کرده است؛ امّا از جهات متعددی بر نورالثَقلین برتری دارد؛ از جمله این که: ۱- اسناد روایات را بیان می‌کند؛ ۲- ارتباط آیات دیگر را با آیه مورد تفسیر روشن می‌نماید؛ ۳- نکات ادبی و اِعراب آیات مورد توجه قرار گرفته است؛ ۴- توضیح آیات را به طور مختصر و با شرح مزجی برآورده است و سپس به نقل روایات در مورد آن می‌پردازد؛ ۵- گاهی نکاتی را برخلاف نورالثقلین مطرح می‌نماید. / علاوه بر امتیازاتی که علامه تهرانی فرموده است، در این تفسیر مزایای دیگری نیز مشاهده می‌شود؛ مثلاً مباحث صرفی و نحوی، نقل و نقد اقوال دیگران، شناخت لغات، ارتباط الفاظ و آیات، توضیح الفاظ و مفرداتِ روایات و احادیث وارده در ذیل آیات، و بهره‌گیری از اشعار برترین شعرای عرب همچون نابغه و کمیت بن زید اسدی. مفسر قمّی در تفسیر خویش، احادیث قرآنی را از تفسیر فرات بن ابراهیم، تفسیر قمی، عیاشی و تبیان شیخ طوسی نقل می‌کند. در مباحث تفسیری از مجمع البیان، تفسیر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، تفسیر ابن مسعود و ابن عباس، کشّاف، برهان، بیضاوی، الدرالمنثور، علی بن ابراهیم و دیگران بهره می‌گیرد. میرزا محمد قمی در آغاز تفسیر خویش، هدف از تالیف این اثر ارزشمند را چنین بیان می‌کند: من در گذشته، تعلیقاتی بر تفسیر مشهور علّامه زمخشری نگاشته بودم و آن را با دقت و حوصله مطالعه و بررسی نمودم. سپس حواشی علّامه زبردست، شیخ بهاءالدین عاملی را مطالعه نموده و در مورد مطالب آن‌ اندیشیدم. آن‌گاه به نظرم آمد که تفسیری را که حاوی اسرار ناشناخته قرآن و دربردارنده نکات جدید و بکر در مورد تاویل آیات آن باشد، در پرتو احادیث و روایات و گفتارهای قرآنیِ ائمه اطهار (علیه‌السّلام) تالیف نمایم./ این تفسیر علاوه بر چاپ‌های قدیمی، که در ۴ مجلّد بزرگ بود، اخیراً در ۱۱ جلد به همّت نشر اسلامی و با تحقیقات آیةالله مجتبی عراقی منتشر شده است. همچنین وزارت ارشاد اسلامی نیز در اسفند ۱۳۶۶ آن را در ۱۴ جلد و با تحقیقات آقای حسین درگاهی منتشر و به جامعه قرآنی عرضه کرده است. ترجمه این تفسیر در زمان مفسّر انجام شده است و بخش‌هایی از آن در کتابخانه آیةالله مرعشی و قسمتی دیگر در کتابخانه آستان قدس موجود است./ در یک کلام می‌توان گفت، این تفسیر چکیده مهم‌ترین تفاسیر امامیه و عصاره‌ اندیشه‌های قرآنی تا عصر مفسّر قمی است. کنزالدقائق سرشار از عبارت‌های زیبای انوارالتنزیل بیضاوی، جمع‌بندی و نظم و ترتیب مجمع البیان طبرسی، نکات جذاب و دلنشین کشّاف زمخشری و حاشیه‌های شیخ بهایی و سایرین است که مؤلف، با تجزیه و تحلیل آن‌ها، بهترین نظرات را برگزیده و سپس‌ اندیشه‌های بدیع خویش را بر آن‌ها افزوده، در نتیجه تفسیری نفیس، جامع و جالب توجه پدید آورده است. به همین جهت در طول سه قرن گذشته تفسیر کنزالدقائق مورد توجه قرآن‌پژوهان بوده است. (گفتنی است که مفسر دیگری به نام محمد مؤمن مشهدی (۱۰۰۵ ۱۰۷۷) در اواخر قرن یازدهم و نزدیک به زمان صاحب کنزالدقائق، تفسیری تالیف نموده است که به تفسیر محمد مؤمن مشهدی معروف است و این دو مفسر تشابه اسمی دارند.)/ این مفسر گرانقدر، در موارد متعددی از تفسیر خویش به دفاع از مقام ولایت پرداخته و آیاتی را که در مورد علی (علیه‌السّلام) نازل شده، به نحو شایسته‌ای توضیح داده و شان نزول آن‌را مستدل و محکم و در پرتو روایات اهل بیت (علیه‌السّلام) مطرح نموده است. به عنوان نمونه او در ذیل آیه ۵۵ سوره مائده که به آیه «ولایت» معروف است، می‌نویسد: امام باقر (علیه‌السّلام) در مورد آیه اِنَّما وَلیُّکمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الذّینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکوةَ وَ هُمْ رکعُونَ می‌فرماید: عده‌ای از یهودیان که در میان آنان چهره‌های شاخصی مانند عبدالله بن سلام، اسید بن ثعلبه، ابن یامین و ابن صوریا وجود داشتند و به تازگی مسلمان شده بودند، آن روز برای تقویت ایمان و پرسش سؤالاتی، به محضر پیامبر آمده بودند. آنان به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفتند: ‌ای پیامبر خدا! حضرت موسی برای خودش یوشع بن نون را وصی قرار داد، وصیّ شما کیست؟ ولیّ و سرپرست ما مسلمانان بعد از تو چه کسی خواهد بود؟ در این هنگام بود که آیه ولایت بر پیامبر نازل گردید. بعد از نزول وحی، رسول خدا به حاضرین فرمود: برخیزید! آنان بلند شدند و به همراه پیامبر به مسجد رفتند. همزمان با ورود پیامبر کرم، سائلی از مسجد خارج می‌شد. پیامبر به سائل فرمود: ‌ای سائل! آیا کسی به تو چیزی عطا کرد؟ گفت: بلی، این انگشتر را به من دادند. فرمود: آن را چه کسی به تو داد؟ او در حالی که به علی (علیه‌السّلام) که در حال نماز بود اشاره می‌کرد، گفت: آن مردی که در حال نماز است، این انگشتر را به من بخشیده است. پیامبر دوباره پرسید: او در چه حالی آن را به تو داد؟ سائل گفت: او در حال نماز و موقع رکوع، آن را به من عطا کرد. در این موقع صدای پیامبر به تکبیر بلند شد و جمعیت حاضر در مسجد با پیامبر همصدا شدند. بعد پیامبر به مردم فرمود: علی بن ابی‌طالب بعد از من، ولیّ و سرپرست شما است. آنان گفتند: ما راضی و خشنود هستیم که خداوند پروردگار ماست و اسلام دین ما و محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر ما و علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) رهبر و امام ما است. در این هنگام آیه بعد نازل شد که: وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللهَ وَ رَسوُلَهُ وَالَّذینَ آمَنُوا فَاِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ؛ [۲۸] و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند (پیروزند؛ زیرا) حزب خدا پیروز و برتر است.
  • تعداد رکورد ها : 818