جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 910
نيم نگاهي به موضع مولانا در قبال فلسفه
نویسنده:
حسين محمودي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
خودشناسي پيام مولوى بخش دوم
نویسنده:
غلامحسين دينانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
حقيقت حسین (ع) به روایت مولانا
نویسنده:
هوشنگ شکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
خودشناسي، پيام مولوى بخش اول
نویسنده:
غلامحسين ابراهیمی دينانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
مرگ از نگاه مولانا به روایت استاد مصطفی ملکیان
نویسنده:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
نگاهی به وطن مألوف از دیدگاه مولانا بر اساس مثنوی
نویسنده:
ریحانه کریمائی ، ماندانا هاشمی اصفهان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دغدغۀ وجود جهانی دیگر که از آن با عنوان «وطن مألوف» یاد می‌شود، در ذهن بشرِعهد باستان تا انسان قرن بیست‌ویکم، همواره وجود داشته است. مولانا نیز در اندیشه‌های عرفانی خود، برای انسان وطنی فرامادی متصور شده است که این خاستگاه، تفاوت‌های اقلیمی و زبانی را کمرنگ می‌کند. این پژوهش به روش توصیفی‌تحلیلی نگاهی به مفهوم وطن مألوف بر اساس مثنوی معنوی دارد. جاودانگی انسان در مثنوی، با دستیابی به وطن اصلی فراهم می‌شود. این جاودانگی به‌تدریج هم می‌تواند صورت بگیرد و هر انسانی با هر رتبه‌ای، دور از این تعالی و کمال نیست. مولانا معتقد است با تهذیب نفس و طی مراحل سلوک می‌توان بازگشتی اختیاری داشت و حتی هنگام حیات دنیوی نیز از مبدأ الهی بهره برد. از دیدگاه مولانا، وطن مألوف، مکانی دور از دسترس نیست و راه دستیابی به آن «انسان بودن» است و بس.
صفحات :
از صفحه 201 تا 226
جامعه امروز نیازمند آموزه های مولاناست
نویسنده:
لینا میستاکیدو
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چشم از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی
نویسنده:
اسماعیل تاج بخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الف – در مثنوی مولانا ((چشم )) تعبیرهای گوناگونی دارد ‘ یا دیده ظاهری است که تنها مظاهر و تعینات جهان مادی را می بیند و از جهان غیب بی خبر است ‘ و یا دیده باطنی که ابزار شهود و ادراک حقایق است . ب- پیامبران الهی نمونه های کامل دیده وران باطنی محسوب می شوند . ج- تلقی مولانا از شور چشمی با برداشت عوام تفاوت دارد ... د- جمادات نیز از دیدگاه مولانا نوعی ادراک و دیده وری دارند . و- معانی ((نظر )) در مثنوی با ((چشم )) یکسان نیست ‘ و مولانا برداشت خاصی از آن دارد ...
بررسی تطبیقی فهم هرمنوتیکی از دیدگاه گادامر و مولانا
نویسنده:
آرزو برومندی ، رضا فهیمی ، ملک محمد فرخزاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته می‌شود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده‌؛ به بیان دیگر برای او هستی‌شناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیش‌تر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهم‌پذیر سازیم و معتقد است معرفت وابسته به تاریخمندی، زبان و پیش‌داوری‌هاست. با توجه به آنکه در هرمنوتیک فلسفی در باب اصل پدیدۀ فهم بحث می‌شود تا قواعد و روش‌های تفسیر فهم یا همان مبانی فهم و شرایط وجودی آن، بنابراین طبق این مصداق، باید هرمنوتیک مولوی را هرمنوتیک فلسفی دانست. از نظر مولانا فهم و اندیشه یکی از مهم‌ترین وجوه تمایز انسان از سایر موجودات است. نخستین کاوش مولانا درخصوص ماهیت فهم توجه به موضوع مشترکی است که قرار است بین او و مخاطب ردّ و بدل شود. وی برای این امر ساختار تو در توی داستان را بر می‌گزیند. مولانا انسان را معادل زبان می‌داند و این درست یعنی همان اندیشه‌ای که گادامر مطرح می‌کند. در تبیین رابطۀ میان اندیشه، فهم و زبان معتقد است که رابطۀ اندیشه و زبان، رابطۀ ماده و صورت است. این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی و بر مبنای داده‌های کتابخانه‌ای صورت پذیرفته است و در پی آن است تا نشان دهد که مولوی نیز چونان گادامر برای هستی‌شناسی فهم و شرایط آن اهمیت بسزایی قائل است. نتیجه­ای که از این مقاله می­توان گرفت این است که: اوّلاً مولانا درک و دریافت معانی را در بسیاری از مواقع به فهم خواننده ارجاع می­دهد و ثانیاً با ساختار تودرتوی حکایت بر موضع فهم تأکید می­کند و زبان را در موضوع فهم به روش هرمنوتیکی مورد توجه قرار می­دهد.
صفحات :
از صفحه 226 تا 245
مبانی معرفت شناختی عشق ازدیدگاه افلاطون و مولوی با تکیه بر محاورات ضیافت، فایدروس، ثئای تتوس و دیوان شمس
نویسنده:
روح الله هادی ، زهرا مستفید کریق ، سید محمد رضا حسینی بهشتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عشق از مباحث مشترک میان عرفان و فلسفه است. طبق دیدگاه افلاطون و ملاحظات عاشقانۀ مولوی ، عشق به عنوان یک منبع عقل االهی، مدرِک کل شمرده می شود. در مقالۀ پیش رو به شباهت‌های این دو دیدگاه فلسفی و عرفانی در باب عشق می‌پردازیم. درتبارشناسی اندیشه و تجربۀ زیستۀ مولوی در ساحت عشق و نوع فهم کلی حاکم بر صورت‌بندی او از مفاهیم عاشقانه، نقب به بنیاد تاریخی، فلسفی این نوع نگرش، ضروری می‌نماید. در این مسیر، سایۀ اندیشه افلاطونی به عنوان خاستگاه و مرجعیت ارزش‌گذار فضیلت‌محور در عرصۀ عشق، مطرح می‌شود. در این رویکرد تطبیقی فلسفه و عرفان در پدیدۀ عشق، جهت تعیین نقش معرفت حسی، عقلی و شهودی، با روش دیالکتیک افلاطون مواجه هستیم که در نُه محاورۀ مختلف از جمله فایدروس، ضیافت، جمهوری و ثئای تتوس بدان پرداخته است. با تکیه براین مباحث، ما درآثار مولوی به‌ویژه دیوان شمس، ضمن طرحواره‌هایی در غزل، با لایه‌های برهانی معرفت‌شناسانه‌ای روبرو می‌شویم که با نگاه افلاطون در باب معرفت و عشق هم‌پوشانی دارد و نشانگر تأثیر‌پذیری مولوی از نوع نگرش هستی‌شناسانه و فضیلت‌محور افلاطون است.
صفحات :
از صفحه 231 تا 272
  • تعداد رکورد ها : 910