این پژوهش مشتمل بر سوالات اساسی از جمله اینکه آیا عرفان اسلامی مبتنی بر شریعت محمدی (ص) همان تصوف است؟ فرقه ذهبیه که مدعی تنها فرقه ناجیه و ام السلاسل صوفیه اس
... ست، آیا وجه تمایز و برتری بر دیگر فرق صوفیه دارد؟ رویکرد ذهبیه نسبت به آیات قرآن و روایات معصومین چگونه است؟ و سوالات فرعی همچون اصول و فروع تصوف چیست و آیا با اصول و فروع مکتب اهل بیت یکی است یا خیر؟ نام ذهبیه از چه زمانی وجود داشته و سبب نامگذاری آن به ذهبیه چیست؟ رویکردهای مختلف ذهبیه از جمله رویکرد سیاسی، اجتماعی و غیره چگونه بوده است؟ حجیت ظواهر در نزد ذهبیه چه جایگاهی دارد؟ عملکرد ذهبیه نسبت به احادیث جعلی چیست؟ و ما در این بررسی به این مطلب رسیدیم که صوفیه با اقتباس از ادیان و مکاتبِ دیگر، بسیاری از آموزه های خود را از آنها گرفته است و در دامان اسلام آنها را رنگ و بوی اسلامی داده است. علت ورود آداب و رسوم دیگر مکاتب به صوفیه، به زمان دوره اشرافیگری خلیفه سوم و بعد از آن حکومت بنی امیه می رسد که بناچار عده زیادی از مسلمین برای فرار از آن به زهد و گوشه نشینی روی آوردند و از جهتی دیگر ورود مسیحیان و دیگر ادیان به دین اسلام و همچنین عوامل دیگر، راه نفوذ آداب صوفیه مهیا گردید. در صوفیه اولیه تا قرن هشتم ردپایی از شیعه دیده نمی شود و صوفیان همه اهل سنت می باشند. صوفیه در قرن دوم بوجود آمد کم کم رشد کرد خانقاه جای مسجد قرار گرفت و آدابی مانند ریاضت، سماع، خرقه، مرید و مرادی و...رواج یافت که اینها در اسلام اصیل یا وجود نداشت و یا به شکلِ صوفی آن نبودند. اما ذهبیه، که خود را برتر از دیگر فرق می داند تفاوتی با آنها ندارد زیرا همان آدابی که در فِرَق وجود دارد در ذهبیه هم موجود است. گرچه ذهبیه سعی دارد که سلسله خود را منسوب به امام رضا کرده و نام ذهبیه را به آن زمان برساند ولی هیچ دلیل درستی ذکر نمی کند و باید گفت تا قرن هشتم هیچ منبع صوفی و غیر صوفی نام ذهبیه را ذکر نکرده است و این نام بعد از خروج عبدالله برزش آبادی از بیعت شیخ خود بوجود آمده است. معروف کرخی که آن را موسس ذهبیه ذکر می کنند و معتقدند که وی از امام رضا خرقه گرفته، شخصی مجهول الهویه می باشد که تا قرن پنجم هیچ منبع تاریخی و رجالی نامی از او نبرده اند. نه تنها در مشایخ ذهبیه بریدگی وجود دارد بلکه زمانی که اقطاب خود را بیان می کنند از قطب فعلی شروع کرده تا به امام رضا می رسند و ائمه قبل از حضرت را ذکر می کنند تا رسول اکرم و چهار ائمه بعد از امام رضا را حذف می نمایند. در فصل سوم رویکردهای ذهبیه نسبت به قرآن و حدیث بررسی شده است. ذهبیه به ظواهر قرآن بی توجه بوده و تعبدی به نص ندارد. مواردی مانند سماع را به نفع خود تفسیر می کند.آیات صریح در باره شیطان و فرعون را نادیده می گیرد. در ذهبیه احادیث جعلی فراوان برای اثبات بدعت های خود یافت می شود از جمله برای تقسیمات شریعت و طریقت، نام تصوف و خرقه و... . لذا در سند سازی برای ارکان تصوف ید طولایی دارد و اکثرا توجهی به سند و متن احادیث نمی کند و در وااقع به دلایل ذکر شده و همچنین با گزینشی عمل کردن و توجه خاص آنها به تأویل گرایی، راه افراط و تفریط را پیموده و بدعتها بپا کردهو از اسلام اصیل فاصله گرفته است.
بیشتر