جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16
بیناسوبژکتیویته و امر سیاسی: خوانش ساخت‌گشایانة باتلر از اندیشة آرنت
نویسنده:
بیان کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این پژوهش تطبیق و تحلیل آرای هانا آرنت و جودیت باتلر پیرامون شکل‌گیری شرایط امر سیاسی است. دغدغة محوری این دو تألیف نظریه‌ای نظام‌مند و رسمی دربارة امر سیاسی نیست، بلکه بررسی امکان و امتناع شرایط امر سیاسی است. آرای متأخر باتلر چنان‌که خودش هم بارها به آن اشاره کرده با بازتعریف مفاهیم اندیشة سیاسی آرنت پیرامون فضای نمود، کثرت و کنش هماهنگ در بیناسوبژکتیویتة سیاسی شکل گرفته است. باتلر در آثار متأخرش از نظریة اجراگری فردی گذر کرده و بر ساحت اجراگری جمعی تأکید می‌ورزد، وی همچنین مفهوم بدن و نقش آن در فضای نمود و اجرای کنش‌های متکثر را برجسته می‌سازد تا نشان دهد که بدون صحه گذاشتن بر اهمیت زندگی بدنمند و به تبع آن ساحت خصوصی اساساً بحث از آزادی بیان و کنش‌های هماهنگ در ساحت عمومی امری پوچ و غیرمنطقی است. پرسش راهبر مقاله عبارت است از این‌که باتلر چگونه در مفهوم‌پردازی نظریة اجراگری تجمع، همزمان با الهام از عاملیت امر سیاسی در اندیشة آرنت، شکل‌های جدیدی از هستی-شناسی، سیاست و اخلاق را مطرح می‌کند؟ برای تحقق چنین امری با کاربست رویکرد ساخت‌گشایی از مفاهیم کلیدی کثرت و امر عمومی، دگرگون ساختن معانی سنتیشان و مفهوم‌پردازی در حوزة دیگربودگی
مبانی مابعدالطبیعی آراء سیاسی اسپینوزا و هابز
نویسنده:
بیان کریمی استاد راهنما: مصطفی شهرآیینی استاد راهنما: یوسف نوظهور استاد مشاور: حسن فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
خوانش آیزیا برلین و دیوید وست در باب مبانی هستی شناختی آزادی مثبت در اندیشة اسپینوزا
نویسنده:
بیان کریمی ، سیدمصطفی شهرآیینی ، کیوان بلندهمتان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیزیا برلین و دیوید وست از جمله فیلسوفان سیاسی هستند که به تحلیل مفهوم آزادی مثبت در اندیشة اسپینوزا پرداخته­اند. آن­ها در تلاش برای تبیین معنای آزادی مثبت در اندیشة اسپینوزا تفاسیر و بینش­های متفاوتی را اتخاذ کرده­اند و به نتایج متفاوتی هم رسیده­اند. برلین در مقالة دو مفهوم از آزادی، رسالة الهی­سیاسی اسپینوزا را منشأ دفاع از اصالت اقتدار و نادیده گرفتن آزادی­های فردی قلمداد می­کند. در حالی­که وست با نگرشی جامع­تر به دفاع از اندیشة سیاسی اسپینوزا برخاسته است، و با تحلیل وسیع­تری از ابعاد مفهوم آزادی مثبت (هستی­شناختی، اخلاقی و سیاسی) در اندیشة اسپینوزا معتقد است که لزوماً آزادی مثبت به اقتدارگرایی مستبدانه­ای منجر نمی­شود که برلین عموماً آن را به نظریه­های سیاسی عقل­گرایانی چون افلاطون، فیشته و هگل نسبت می­دهد. پرسش­های راهبر ما در این مقاله عبارتند از: خوانش اسپینوزا از آزادی چگونه منجر به دو رهیافت و نتیجة متفاوت از سوی برلین و وست شده است؟ تا چه حد نقدهای برلین به آزادی مثبت اسپینوزا مبنی بر وجوه مقتدرانة آن وارد است؟ وست چگونه بر اساس مبانی هستی­شناختی و اخلاقی در اندیشة اسپینوزا، آزادی مثبت را نه در مقابل آزادی منفی، بلکه مکمل آن می­داند؟ پیشنهاد نهایی این است که اگرچه خوانش برلین دربارة آزادی مثبت در اندیشة اسپینوزا از برخی وجوه صادق است، اما از رویکردی تقلیل­گرایانه برخوردار است که در آن تنها بر برخی از مواضع اسپینوزا در رسالة الهی سیاسی تمرکز دارد. این در حالی است که خوانش وست به دلیل توجه به ابعاد مختلف اخلاقی، هستی­شناختی و سیاسی واقع­بینانه­تر و جامع­تر است.
صفحات :
از صفحه 615 تا 642
ظهور «دیگری» و سقوط «خود»
نویسنده:
محمد اصغری ، بیان کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 228 تا 244
مبانی انسان شناختي هابز و اسپینوزا دربارة حکومت (ملاحظاتي تاريخي)
نویسنده:
بیان کریمی ، سيدمصطفي شهرآييني
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هابز و اسپینوزا از جمله فیلسوفانی هستند که در تاریخ فلسفه پرداختن به اندیشة سیاسی را از ضروریات کار فلسفی دانسته‌اند. این دو متفکر بنحوی نظاممند اندیشة سیاسی¬ خود را به مابعدالطبیعه و انسانشناسي منتج از آن مرتبط دانسته‌اند که از این حیث با پیشینیان خود و حتی با دکارت که کمابیش همدورة آنهاست، تفاوتي آشکار دارند. اسپینوزا در برخی جهات از هابز تأثیر پذیرفته است، اما بدليل تفاوت در منطق و فلسفة کلی هر یک، تفاوتي چشمگیر در خوانشهای انسانشناختي و ارائة کارکردهای اندیشة سیاسی این دو فیلسوف مشاهده ميشود. هدف راهبر مقالة حاضر برجسته‌سازی پیشینة تاریخی فلسفة سیاسی در یونان باستان بویژه در سده‌های میانه و سپس در تقابل تاریخی با این پیشینه، یافتن مبادی و مفروضات مابعدالطبیعی و انسانشناختي پیدا و پنهان در برتری نوع حکومت مطلوب هابز و اسپینوزا و همچنین برشمردن شباهتها و تفاوتهای میان آنهاست. مدعای اصلی مقاله اینست که فلسفة سیاسی اسپینوزا بر پایة اخلاق و عقل استوار¬ است تاجاییکه ویژگی بارز آن عشق به انسان و اهمیت عقل در سرشت اوست. در سوی دیگر، فلسفة سیاسی هابز حس¬بنیاد است و ویژگی مشهود آن نگرش بدبینانه به انسان و تفسیری مادی از سرشت وي است. بر همین اساس، اصل صیانت ذات در هابز تنها بمعنای صیانت جسم است و نوع برتر حکومت بزعم او، سلطنت مطلق است که تنها هدف آن حفظ جان شهروندان و تأمین امنیت جامعه است، اما صیانت ذات برای اسپینوزا فراتر از صیانت جسم بوده و صیانت عقل را نیز دربرمیگیرد و چه‌بسا بر آن تأکید بیشتری دارد، چراکه ذات آدمی بیشتر به عقل اوست تا به جسمش. بنابرين، نوع برتر حکومت از نظر اسپینوزا، دموکراسی بوده و او به نقش حکومت در تعالی فرهنگ بشر و لزوم سیاستگذاری تربیتی و اخلاقی تصريح كرده است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 100
جایگاه دیگری در ساخت‌گشایی سوبژکتیویته و اخلاق: لکان و لویناس
نویسنده:
بیان کریمی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دغدغه و هدف اصلی در این مقاله بررسی و مقایسة جایگاه مفاهیم سوبژکتیویته، دیگربودگی و اخلاق در اندیشة لکان و لویناس است. نحوة مواجهة این دو متفکر به موضوعات مذکور با نقد و به چالش کشیدن سوبژکتیویسم عقلانی و اخلاق فلسفة مدرن همراه بوده است. بر همین اساس مرکززدایی از سوژة خودبنیاد، تقدم دیگری در شکل‌گیری سوبژکتیویته و بازتعریف اخلاق از جمله مبانی مشترکی است که در ارائة خوانش جدید آن‌ها از سوژه راهگشا بوده است. با این وجود لکان و لویناس در تلاش برای تبیین معنای دیگری، دلیل برتری آن بر سوژه و همچنین بازتعریف اخلاق تفاسیر، بینش‌ها و نتایج متفاوتی اتخاذ کرده‌اند. مدعا و یافتة اصلی این نوشتار این است که نقطة گسست لکان و لویناس در پرداختن به دو وجه متفاوت دیگربودگی است که به خوانش متفاوتی از سوبژکتیویته و اخلاق نیز انجامیده است. لکان به توصیف و تبیین ساختاری می‌پردازد که دیگری در آن به انقیاد سوژه می‌پردازد و لویناس تمامیت‌خواهی امر همان را عامل سرکوب و نفی دیگری قلمداد می‌کند. چنین نگرشی آن‌ها را به دو نوع اخلاق مجزا نیز رهنمون ساخته است. از یک سو هستة بنیادی اخلاق نزد لکان امر واقع است که در آن امر بیکران میل همواره به شکل اختلالی در ساحت نمادین بروز می‌کند و خلأ و تضادهای واقعیت را افشا می‌کند. از سوی دیگر بنیاد اخلاق لویناس مسئولیت‌پذیری تقارن‌ناپذیر سوژه در معرض چهرة دیگری است که در آن التزام و تعهد به دیگری مقدم بر هر اختیاری است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 162
خوانش هگلی-لاکانیِ ژیژک از سوژه
نویسنده:
بیان کریمی ، مسعود بیننده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژیژک در نظرگرفتن فلسفة هگل را همچون اوج سیستم­سازی و ایده­آلیسم مطلق که درنهایت تنوع و چندگانگی واقعیت را در ایده و معرفت مطلق منحل می­کند، نوعی داوری شتابزده درباب فلسفه‌ او می­داند. او بر این باور است که با استفاده از لکان می­توان زنگارهای برداشت مطلق‌گرایانه را از سر و روی هگل پاک نمود. بر این اساس خوانش ژیژک از سوژة هگلی برخلاف متفکران سلف و معاصر وی در فضای مفاهیم لکانی و در بستر امر واقع رخ می­دهد. در این راستا سوژة هگلی چیزی ازپیش- داده‌شده و دارای انسجام پیشینی نیست، بلکه همواره مقید به شرایط حادث بیرونی است. هستی سوژه محصول یک نفی تمام‌عیار انتزاعی است که ساختار اقتدارطلب و تمامیت‌خواهانة نظم جوهری را به چالش می‌کشد. دستاویز قرار دادن لکان برای بازخوانی هگل نه به این دلیل است که ژیژک هگل را دربند نوعی فروبستگی معنایی و خودمرجعی ساختاری فرض می­کند، بلکه همواره نوعی فقدان مازاد را در فلسفة روح هگل شناسایی می­کند که جز با استفاده از مفاهیم روانکاوی لکانی قابل تحلیل نخواهد بود. ژیژک دیالکتیک هگل را از سطح منطق دال که در آن میل از طریق دیگری به بازشناسی دست می‌یابد و سوژه به صورت سوژة یک دال در نظم نمادین هضم می­شود به سطح منطق امر واقعی لکان‌ برمی‌کشد که در آن دیگری بزرگ کامل، وجود نداشته و همواره به صورت ناقص، خط خورده و نه-همه حول یک فقدان بنیادی ساختار یافته است. به زعم ژیژک در سوژه امری واقعی وجود دارد که غیر ممکن نیست و میلی هست که در چارچوب تولید فانتزی، دال و دیگری بزرگ نمی­گنجد و این درست همان نقطه­ای است که سوژه در آن شکل می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 248 تا 267
سوبژکتیوته بدن‌مند اخلاقی: فوکو و لویناس
نویسنده:
بیان کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فوکو و لویناس از برجسته‌ترین و مهم‌ترین متفکرانی هستند که بر ضرورت انتقاد بنیادی از سوبژکتیویسم عقلانی تأکید کرده‌اند. جریانی که به زعم این دو متفکر از زمان دکارت تا عصر حاضر، توانایی اخلاقی بدن را به نفع آگاهی سرکوب کرده است. فوکو و لویناس به بررسی و تحلیل معیار اخلاقی سوژة بدن‌مند پرداخته‌ و در همین راستا توصیف اساسی و بدیعی از بدن و اخلاق ارائه کرده‌اند. بر همین اساس پیوند سوژه و دیگری را از منظری نو واسازی کرده‌اند. پرسش‌های راهبر ما در ‌این مقاله عبارتند از: لویناس و فوکو چگونه بر پایة مختصات اندیشه-شان، سوبژکتیوتة بدن‌مند اخلاقی را ترسیم کرده‌اند؟ وجوه اشتراک و اختلاف این دو در باب سوبژکتیوتة بدن‌مند اخلاقی چیست؟ مدعای اصلی مقاله این است که اگرچه فوکو و لویناس روش‌ها و دریافت‌های متفاوتی از اخلاقی بودن ارائه کرده‌اند، اما هر دو بر اهمیت بدن به عنوان شرط ضروری و ذاتی بازسازی سوبژکتیوته اخلاقی تأکید دارند. هر دومعنای خاصی از اخلاق ارائه کرده‌اند و به نقد نظریه‌های مربوط به عمل اخلاقی و مجموعة قوانین کلی پرداخته‌اند. همچنین با تأکید بر اهمیت توانایی اخلاقی زبان، به تبیین رابطة اساسی بین سوژه و دیگری پرداخته‌اند و با انتقادهای جدی به زبان سوبژکتیوسم عقلانی به تولد سوژة حقیقت‌گو و سوژة پاسخ‌گو همت گماشته‌اند. به‌طور کلی سوژه بدن‌مند اخلاقی فوکو و لویناس دارای جنبه‌های مشترک اخلاقی، جسمانی، زبانی، زیبایی‌شناختی و تاریخی است.
صفحات :
از صفحه 354 تا 369
جایگاه سوبژکتیویسم اخلاقی در اندیشۀ نیچه و لویناس
نویسنده:
بیان کریمی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه و لویناس از برجسته‌‌ترین فیلسوفان معاصر هستند که بر ضرورت گذر از سوبژکتیویسم عقلانی تأکید کرده‌‌اند. آن‌‌ها به دنبال تلاش برای اندیشۀ دوباره در باب معنای اخلاق در جهانی بودند که نه دین و نه فلسفه‌‌های اخلاقی دیگر نمی‌‌توانستند مراجع یقینی و محکمی را برای بحران انسان معاصر ایجاد کنند. لویناس و نیچه هر دو در تلاش برای معنای سوبژکتیویته، بینش‌‌های مختلفی ارائه کرده‌‌اند و تلاش آن‌‌ها در یافتن معنای سوبژکتیویته با ضرورت واسازی معنای اخلاق نیز همراه بوده است. بر همین اساس، با محور قرار دادن ابَرانسان (نیچه) و دیگری (لویناس) به جست‌وجوی باز ارزش‌گذاریِ ارزش‌‌ها (نیچه) و مسئولیت اخلاقی نامتقارن (لویناس) پرداخته و در این راستا، نگاه کاملاً متفاوتی با نگاه سنّتی به اخلاق اتخاذ کرده‌‌اند. برغم آن که این دو فیلسوفْ با نقطه نظرهای مشترکی آغاز می‌‌کنند‌‌، اما روش‌‌‌‌، تفسیر و نتایجشان با هم متفاوت است. نیچه با رویکردی تبارشناسانه‌‌، ارادهٔ قدرت در سوژه فعّال و تولد ابَرانسان را به قصد پایان دادن به تاریخ بسط نیهیلیسمْ مطلوب و عملی شمرده و لویناس با رویکردی پدیدارشناسانه و با طرح مفهوم «مسئولیت نامتقارن» در سوژه منفعل‌‌، پایان تاریخ غفلت از دیگری و سوبژکتیویسم عقلانی را مطرح کرده است. پیشنهاد نهایی این است که نگرش‌‌های نیچه دربارۀ انسان ترکیبی از رویکرد طبیعی‌‌گرایانه و فراانسان‌‌گرایانه است و با تقدم خودگزینی‌‌، نگاهی منفی به دیگری ابراز کرده است؛ در حالی که فلسفۀ لویناس انسان‌‌گرایانه‌‌ و بیناذهنی است و اخلاق با بازشناسی تقدم دیگری آغاز می‌‌شود.
صفحات :
از صفحه 71 تا 91
ساخت‌گشایی‌ و هستی‌زدایی‌ از سوژه و هویت جنسیتی: دوبوار و باتلر
نویسنده:
محمد اصغری ، بیان کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 16